مناسکسازی بیسند و خطر تقدسآفرینی بیدلیل
نجفی گفت: رواج منسکسازیهای بی سند نقلی و شرعی، خطر تقدسآفرینیهای بی دلیل در آینده را به دنبال دارد.
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا،ناصر نجفی، پژوهشگر مؤسسه فقاهت و تمدنسازی یادداشتی درباره پیادهروی جاماندگان اربعین نوشته که میخوانید:
حضرت امیر(ع) میفرماید: کسی که به امور غیر مهم بپردازد از کارهای مطلوب و مهم بازمیماند؛ «مَنِ اشْتَغَلَ بِالْفُضُولِ فَاتَهُ مِنْ مُهِمَّةِ الْمَأْمُول» یا در جای دیگری یکی از علتهای افول دولتها و حکومتها را پرداختن به فروع و تضییع اصول میداند. این یک قاعده عقلی و عقلایی است؛ از سویی وقت و انرژیها محدود است و از طرف دیگر در صورت عوض جای اصل و فرع تبعات آن بیشتر است، طبیعی است که در این صورت باید ابتدا از مهمّات و اصول شروع کرد. همانند یک مربّی که میداند مخاطبش از مشکلات رفتاری بسیاری رنج میبرد اما با در نظر گرفتن شرایطی که گفته شد نخست از مسائلی شروع میکند که بودنش مهم و نبودنش خطرناک است. حاکمیتها مانند همان مربّی هستند که به اعمال و رفتار شهروندان جهت داده و آنها را به حرکت وامیدارند.
به جامعه خودمان نگاه کنیم. بسیاری از رفتارهای اجتماعی ناهنجاری وجود دارد که دولتها میتوانند هم با قانونگذاری و اجرای درست آن و هم با فرهنگسازی و هزینه برای آن، این مشکلات را درست کند اما چنین نمیکند. راحتترین راه را انتخاب میکنند؛ شاید نمیخواهند مشکلات را ببینند یا میبینند ولی دشواری رفع آن، ایشان را به کارهایی سوق میدهد که وجدانشان را مرهمی بنهند و شاید وضعیت جامعه را جلوهای آراسته بخشند؛ به عبارتی آن همه ناهنجاری را میخواهند زیر این مناسکسازیهای بدون دلیل پنهان کنند. شاید هم ژورنالیسیتی بودن جنس این کارها برایشان خوشایند است.
چند سال است که با جهتدهی ارگانهای رسمی مراسم پیادهروی اربعین در قم از حرم حضرت معصومه(س) تا مسجد جمکران راهانداخته شده و به شهرهای دیگر هم سرایت کرده است. بگذریم که دلیل نقلی و شاید عقلی بر این امر مترتب نباشد (البته منظور حرکت پیادهروی در مسیرهای درون شهری است نه عزاداری)، و بگذریم که این دسته از حرکاتی که از سوی نهادهای حاکمیتی ترتیب داده میشود به تقدسسازیهای بدون سند و دلیل خواهد انجامید و دست کم دو مشکل اساسی دارد:
۱. انرژیای که باید صرف فرهنگسازی برای حل معضلات اجتماعی همین جامعه دینی و فرهنگسازی برای ارتباطات و تعاملات اجتماعی مطلوبتر شود، صرف این مناسکسازیها میشود. کافی است چرخی در خیابانهای قم بزنید، فرقی نمیکند بالای شهر آن یا پایین شهرش. چه بسیار رانندههایی را خواهید دید که دوبله پارک کردهاند و با اینکه میبینند به خاطر او ترافیک هم ایجاد شده است تکانی هم به خود نداده و آسوده به همین صحنه نگاه میکنند و جالب اینکه پشت شیشههای ماشینشان هم مفاتیحالجنان گذاشتهاند. چه بسیار رانندههایی دیدیم که بعد از اتمام مراسم شب قدر، به خاطر ترافیک خیابانها و برخورد ماشین کناری با آینه ماشین او کارشان به جدال و فحش کشیده شده است. برخی از همین افراد نسبت به مسئولیتی که در ادارات گرفتهاند کمترین تعهّدی ندارند. یا این صحنههایی که از برخی زائران در مرزهای خروجی دیده شد که چگونه به درها و مانعها که از بیتالمال است حمله کرده و با مأموران درگیر شدند.
۲. این جهتدهیهای دولتی اثر روانی بر جامعه میگذارد و القاءکننده کافی بودن ظواهر بدون توجه به محتواست. اصل دانستن مناسک در مقایسه با رفتارها و خلاصه مناسکسازیهایی بدون پشتوانه نقلی و شاید عقلی.
البته مراد از این نوشتار توهین به عزاداران و عزادرای برای حضرت سیدالشهداء(ع) نیست که ثواب آن در روایات بی وصف و کارکرد آن در عرصه اجتماعی غیرقابل انکار است؛ بحث بر سر اصولی است که با مناسکگرایی صرف قابل تحقق نیست بلکه حجابی خواهند بود که اجازه نمیدهد عیبها و اشکالاتمان به درستی نمودار شوند و با تشخیص صحیح آن را درمان کنیم.
ارسال نظرات