خاطراتی از حمل ضریح امام حسین / از وقایع کربلا خوانش تازهای داشته باشیم
به گزارش سزویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، وقتی از مهدی قِزِلی خواسته شد تا همراه با کاروان سفینةالنجاه شود و لحظههای ناب سفر سه هفتهای ضریح جدید امام حسین از قم تا کربلا را در قالب روزنوشت بنویسد، شاید کمتر کسی از جمله خود نویسنده باور میکرد که «پنجرههای تشنه» حوادث و اتفاقاتی را در خود جای دهد که به خوبی طوفان احساسات و ارادت مردم کشورمان به سید و سالار شهیدان حضرت امام حسین(ع) را روایت کند.
کتاب «پنجرههای تشنه»، فقط یک سفرنامه نیست که صرفاً به توصیف اماکن و آدمها و غذاهای هر محل و مکان بپردازد، بلکه نتیجه نگاه هنرمندانه، کنجکاو و نکتهیاب نویسنده در برخورد با مردمان هر منطقه است. نگاهی که رهبر معظم انقلاب در تقریظ خود بر این کتاب آن را بسیار خوب و با ذوق و سلیقه دانستهاند.
قزلی برای نگارش اثر خود هرجا که لازم بوده با نگاهی جامعهشناسانه به موضوعات، اتفاقات و شرایط نگاه کرده و گاهی نیز همانند یک دوربین بیطرف اما تیزبین به ثبت و ضبط رویدادها پرداخته است و البته در این میان گاهی نیز با توجه به دغدغهها و حساسیتهایش به نقد برخی افراد و یا برخوردهایشان پرداخته است و با این کار توانسته شیوه ابتکاری خود را در سفرنامه نویسی عملی کند.
قزلی: «پنجرههای تشنه» مواجهه مردم با امامشان را به واسطه این ضریح روایت میکند
قزلی در مورد این کتاب در گفتوگو با خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس اظهار داشت: ساخت ضریح جدید برای حرم امام حسین(ع) ۶ سال طول کشید و مسئولان اجرای ساخت آن تصمیم گرفتند که شرح حال چگونگی ساخت آن و انتقال تا کربلا مکتوب شود. به این ترتیب سعادت نوشتن از این موضوع نصیب من شد.
وی ادامه داد: «پنجرههای تشنه» مواجهه مردم با امامشان را به واسطه این ضریح روایت میکند.
قزلی در مورد اینکه کدام بخش از کتاب بیش از همه برایش قابل توجه است، گفت: لحظه به لحظه ساخت ضریح، انتقال آن به کشنده تریلی و تمام مسیر و توقفات آن تا مقصد رویدادهای مهم در این کتاب است. به بیانی تمامی آنها اتفاقات مهمی است و به بیانی هیچ رویداد مهمی رخ نمیدهد، چرا که همواره این عشق وجود داشته و حالا تنها به بهانه این ضریح ناگهان یک جا خود را نشان میدهد. از آن فرد سیگاری که به احترام تریلی حامل ضریح سیگار خود را خاموش و دست به سینه میایستد تا آن جماعتی که با دسته سینهزنی و عزاداری به استقبال آمدند یا عربهایی که با خنجر یزله رفتند و لرهایی که مسیر عبور کامیون را به یاد حضرت علیاکبر با سبزه آراستند، همگی لحظاتی به یادماندنی و خاص را به ارمغان آوردند.
نویسنده «پنجرههای تشنه» در ادامه تصریح کرد: تصور ما از تعداد روزهای سپری شده برای رسیدن به مرز نهایتا سه الی چهار روز بود(با توقفهای برنامهریزی شده و احتمالی). در حالی که با آغاز حرکت، گروه حمل و نقل متوجه شد که اصلا کار سادهای را در پیش ندارد، چرا که مردم هر یک از روستاها و شهرهای مسیر، چشم به راه عبور ضریح سیدالشهدا از نزدیکی شهر و دیار خود بودند و هر یک به نوعی ارادت خود را ابراز میکرد. توقفهای ما و مشایعت مردم تا توقفگاه بعدی سبب شد تا زمان جرکت از دو سه روزه به حدود سه هفته افزایش یابد. تمامی رویدادها خودجوش، دلی و مردمی بود به این معنی که هیچ سازمان حکومتی و دولتی برای حضورشان تصمیمگیری نکرده بود. همچنین هیچکس هم مردم را پس نزد و مانع دلدادگی آنها با ضریح نشد.
وی افزود: مردم آبادان که بر اساس شنیدههایشان منتظر هر لحظه رسیدن وسیله نقلیه حامل ضریح حضرت بودند، سه روز در خیابان به سر بردند و انتظار کشیدند. طی این روزها در آبادان مردم همانند موکبهای مسیر پیادهروی اربعین به همدیگر نذری میدادند و پذیرایی داشتند و انتظار میکشیدند. چنین وقایعی تاریخی و بینظیر بود.
قزلی در ادامه با تاکید به تفاوتهایی که باید در دوران پس از انقلاب اسلامی با ادوار تاریخی پیش از آن در قبال واقعه عاشورا و امام حسین داشته باشیم، گفت: نسبت ما با گذشتههای دور در مورد محرم و امام حسین تغییر کرده است. در طول تاریخ شیعیان همواره در اقلیت و تحت فشار حکومتهای غیرشیعه یا غیر مسلمان بودند. به این ترتیب شیعهها با دشواریهای بسیاری روبرو بودند. به این ترتیب گفتمان حاکم بر روابط ذهنی مردم آن دوران با موضوع عاشورا و کربلا، گفتمان پنهان مبتنی بر مویه و عزاداری بر پایه سنتهای باب شده از سوی امام سجاد(ع) بود.
وی افزود: امام خمینی با انقلاب اسلامی نسبت مردم را با واقعه کربلا اجتماعیتر و سیاسیتر از قبل کرد. امام خمینی توانست گفتمان موفق اجتماعی و سیاسی در نسبت مردم ایران با امام حسین را پیاده کند. بنابراین پس از انقلاب دیگر در اقلیت نبوده و نیستیم. پس باید از ائمه اطهار و وقایع کربلا خوانش تازهای داشته باشیم.
قزلی ادامه داد: در طول تاریخ پیش از انقلاب همواره در مورد امام حسین (ع) غیر از عزاداری کار دیگری از دستمان بر نمیآمد، چرا که حاکمان مانع از بهرهوریهای انسانساز از امام حسین و رویدادهای مهم در کربلا میکردند. در حالی که امروزه حسینیها در موضع قوت و قدرت و اکثریت قرار دارند پس باید رفتار، رویکرد و گفتمان ما با دورههایی که مختص به صرفا عزاداری برای کربلا بود فرق بسیاری داشته باشد.