تقلای بیحاصل سروش محلاتی برای تحریف شهید بهشتی
به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، آقای سروش محلاتی به مناسبت عید غدیر خم، فایلی صوتی منتشر نمود که با نسبتی خلاف واقع به شهید بهشتی در ضرورت نصب الهی امام و وجود حجت خدا در همه زمانها القای شبهه میکرد.
او در دقیقه هشتم فایل صوتی، از کتاب اسلام شناسی دکتر شریعتی چنین نقل میکند: «شرایط اجتماعی اقتضا میکرد پیامبر اکرم جانشین خود را با وصایت مشخص کند و امر را به شورا و انتخاب مردم محوّل ننماید».
«از جمله کسانی که اعتنا به این جنبه بحث از نظر اجتماعی داشت، شهید آیت الله بهشتی بود در کتاب شناخت اسلام... ایشان وجوه و علل مختلفی برای نصب امام از طرف خدا طرح کردهاند که یکی از آن وجوه همین نکته است که جامعهای را که پیامبر اسلام تاسیس کرد، هنوز شناخت عمیق از اسلام و ارزشهای اسلامی پیدا نکرده بود و در چنین جامعه نوپایی نمیشد تعیین رهبر را به مردم محول کرد..»
محلاتی میگوید: بنابراین نگاه تعیین رهبر امری مطابق با قاعده نیست.. تا کم کم سطح فرهنگ مردم بالاتر بیاید و بتوان انتخاب رهبر را به خود آنها محول کرد.. البته کسانی که این تحلیل را مطرح کردند، در کنارش تحلیلهای دیگر را هم مطرح کردند، نه اینکه تنها علت را این بدانند. شهید مظلوم بهشتی، همیشه مورد سوء استفاده طیف دگراندیش بوده است. آیا اینک جناب محلاتی در نقل سخنان آن شهید رعایت امانت نموده است یا واقعا شهید بهشتی ضرورت وجود حجت خدا در همه زمانها را منکر شده است؟!
تجربه نشان داده که درباره نقل قولهای آقای محلاتی لازم است اصل مطلب را در کتاب مزبور بیابیم و قبل و بعد آن را مطالعه کنیم. گرچه در موارد زیادی ایشان ارجاع دقیق نمیدهد و پژوهشگر را برای یافتنش به زحمت و تورّق کردن کتاب وادار میکند، و این خود جای سوال است که چرا اینگونه ارجاع می دهند؟!
بررسی کتاب «شناخت اسلام» نشان داد مقصود شهید بهشتی با ادعای سروش محلاتی بسیار متفاوت است، به طوری که نتیجه برای کسی كه با روش آقای سروش محلاتی، آشنا نباشد، عجیب و باورنكردني خواهد بود.
مطلب نقل شده در ص447 آمده و به صراحت، با توجه به مذهب اهل سنت و انکار نصب الهی امام بیان شده است! نه اینکه وجهی برای لزوم نصب امام باشد. در این کتاب، شهید بهشتی (و دو نویسنده دیگر) ابتدا نگاه مذهب تشیع را راجع به امامت و قضیه غدیر، تبیین کردهاند و سپس نوشتهاند: «نگاه اهل سنت به روایات امامت آن است که قصد پیامبر(ص)، نصب امام علی(ع) نبوده است، بلکه حضرت، ایشان را به مردم پیشنهاد کردند تا اگر مردم خواستند خود ایشان را بعد از وفات پیامبر(ص) انتخاب نمایند»
بعد از این مطلب، برای الزام اهل سنت مینویسند: «با توجه به این برداشت، آیا نباید مردم پیشنهاد پیامبر خود را بپذیرند؟ [در اینجا متنی که سروش محلاتی میخواند را میآورند:] «از طرف دیگر ﻫﻨﮕﺎم وﻓﺎت ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ اﻛﺜﺮﻳﺖ ﺟﺎﻣﻌﺔ ﻧﻮﺑﻨﻴﺎد اﺳـﻼﻣﻲ را ﺗـﺎزه ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻧﻲ ﺗﺸﻜﻴﻞ میدادﻧﺪ ﻛﻪ ﻫﻨﻮز ﺷـﻨﺎﺧﺖ ﻋﻤﻴﻘـﻲ از اﺳـﻼم ﻧﺪاﺷـﺘﻨﺪ. ﻧﻬﺎدﻫﺎي ﺟﺎﻫﻠﻲ ﺑﻪ ﻛﻠﻲ از ﻣﻴﺎن آﻧﺎن رﻳﺸﻪﻛﻦ ﻧﺸﺪه ﺑـﻮد و ﺑـﺎ ارزشﻫـﺎي ﺟﺪﻳﺪ ﻓﻜﺮي و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ درﺳﺖ ﺧﻮ ﻧﮕﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮدﻧﺪ، ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﺧﻴﻠﻲ زود ﺑﻮد ﻛﻪ اﻣﺖ ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﺑﺎ رأي و ﺗﺸﺨﻴﺺ ﺧﻮد رﻫﺒﺮ اﻧﺘﺨـﺎب ﻛﻨـﺪ.»
در این عبارات، هرگز در مقام بیان یک وجه و احتمال، راجع به علت نصب امام از سوی خدا نبودهاند، بلکه برعکس با فرض انکار نصب الهی، این سخنان را برای الزام اهل سنت به پذیرش امامت بیان کردهاند!
در ادامه نیز به روایت معروف از امام صادق (ع) اشاره میکنند.
امام صادق(ع) میفرمایند: «رﻫﺒﺮي، ﭘﺎﻳﺔ اﺳﻼم و ﺷﺎﺧﺔ ﺑﻠﻨـﺪ آن اﺳﺖ. در ﺳﺎﻳﺔ زﻣﺎﻣﺪار و رﻫﺒﺮ اﺳﺖ ﻛـﻪ ﻧﻤـﺎز، زﻛـﺎت، روزه، ﺣـﺞ و ﺟﻬﺎد ﺑﺮﮔﺰار ﻣﻲﺷﻮد و ﺑﻴﺖاﻟﻤﺎل ﮔﺴﺘﺮش ﻣﻲﻳﺎﺑﺪ و ﺣﺪود و ﻓﺮﻣـﺎنﻫـﺎ و ﻗﻮاﻧﻴﻦ ﺟﺰاﻳﻲ اﺟﺮا میگردد و اطراف مملکت محفوظ میماند.» (اصول کافی، ج1، ص198) این روایت، دقیقا خلاف نتیجهگیری نهایی دلخواه محلاتی را بیان میکند، محلاتی معتقد است: باید مقامات ملکوتی و تکوینی امام را برجسته دید، زعامت و حکومت، مسالهای فرعی در باب امامت است و در عصر غیبت، نیازی به دخالت دین در آن و تعیین حاکم و لو به شکل عام نیست.
شهید بهشتی در ص 459 کتاب، به نقل از امام رضا(ع) مینویسند: «امام واجد مقامات علمی و فضائل والا و بی همتا است، او داراي ﻣﻘﺎم ﻋﺼﻤﺖ و ﻣﻮرد ﺗﺄﻳﻴﺪ اﻟﻬﻲ اﺳﺖ و از ﺧﻄـﺎ و ﻟﻐـﺰش ﭘﺎك اﺳﺖ.» و در ص448 با ذکر شرایطی برای زمامدار که منطبق بر فقیه جامع الشرایط است، مینویسند: «اﻳﻦ ﺧﻮد ﻣﺮدم ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﻛﺴﻲ را ﺑﻪ رﻫﺒـﺮي ﺑﭙﺬﻳﺮﻧـﺪ ﻛـﻪ واﺟﺪ ﺻﻔﺎت و ﺧﺼﻮﺻﻴﺎﺗﻲ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ در این رواﻳﺎت آﻣﺪه اﺳﺖ.»
این یعنی آن شهید مظلوم معتقد بود مردم باید شخصی را انتخاب کنند که شرایط مقرر در دین را داشته باشد، نه چنانکه محلاتی به شهید بهشتی نسبت میدهد مردم حق دارند حتی حکومت غیر اسلامی را انتخاب نمایند یا چنانکه به امام خمینی نسبت میدهد، مردم حقّ دارند حتی جمهوری رضاخانی را حاکم سازند. (منبع: سخنرانیهای اخیر او)
در پایان جای این سوال وجود دارد که چرا امثال سروش محلاتی، اینگونه مطالب ناروا را به شهید والامقامی که در میان ما نیست، آن هم بدون ارجاع دقیق، نسبت میدهد؟ و چرا دیگرانی همچون «سایت ایکنا» این مطالب مشکوک را بدون تحقیق از صحت اسناد آن منتشر میکنند؟
جمال مومنیزاده