نگاهی به مأموریت جریان اصلاحات برای تکرار دولت سوم روحانی
به گزارش خبرگزاری رسا، حزب اتحاد ملت (نسخه بهروزشده حزب منحله مشارکت) در آخرین نشست سیاسی خود اعلام کرده است که دولت آینده باید دو فاکتور مهم را حتما داشته باشد.
بر اساس چشم اندازهای تعریف شده از سوی اصلاح طلبان رادیکال دو اصل نرمالسازی رابطه با آمریکا و کاهش تنش با رژیم صهیونیستی باید اولویت سیاست خارجی دولت بعدی باشد.
محسن میردامادی در سخنرانی خود در نشست آخر این حزب به تعریف یک دولت اصلاح طلب پرداخته و دولتی را مطلوب می داند که اجرای کامل برجام و الگوسازی آن در سایر تعاملات بینالمللی (برجام پلاس، برجام ۲ و ۳ و...) را بپذیرد.
اصلاحطلبان معتقدند که مأموریت برجامی دولت تدبیر هنوز به پایان نرسیده و باید گام سوم را برداشته و فضا برای و ایجاد کانال ارتباط با آمریکاییها و حل مناقشات پیرامونی تا نرمالسازی ایران ادامه یابد.
بر این اساس حلقه افراطیهای اطراف خاتمی(حزب اتحاد؛ اعتماد ملی و کارگزاران)؛ اسحاق جهانگیری را مناسبترین گزینه برای ادامه دولت روحانی می دانند، هر چند برخی مانند بهزاد نبوی یک نامزد نیابتی را بهتر از جهانگیری می دانند.
اعتمادسازی با دولت سوم روحانی
اگر قرار است اصلاح طلبان دولت سوم روحانی را مهندسی کرده و دوباره تکرار کنند باید چند سوال مهم را قبل از رونمایی آن پاسخ بدهند:
۱-دولتهای موسوی؛ هاشمی؛ خاتمی و روحانی درمجموع ۳۲ سال مدیریت کشور را در دست داشتهاند؛ اما هر بار پس از پایان عمر دولتهایشان، ژست اپوزیسیونی گرفته و بهجای پاسخگویی با تطهیر بخشی از همان مدیران لیبرال مستقر در دولت با رفتاری غیراخلاقی نظام سیاسی کشور را متهم به سنگاندازی کرده و با تحریک آرای خاموش سعی در پیروزی در انتخابات دارند.
انتشار عمدی فایل گفتگوی ظریف آخرین تلاش این گروه برای ایجاد دوقطبی سازی و انداختن بیتدبیریهای دولت بر گردن دیگران بود که بهصورت عریان این طرح و برنامه را نشان میداد. این گروه ابتدا باید به این سوال پاسخ دهند که، آیا دولت و رئیس آن را دارای اختیار کافی و موظف به پاسخگویی به مردم می دانند یا خیر؟
۲- مهندسان تکرار دولت سوم روحانی ابتدا باید پاسخگوی کارنامه ۸ ساله دولت تدبیر باشند و رسماً از مردم به خاطر سوء مدیریت عذرخواهی کنند. طبق نظرسنجیها، محبوبیت آقای روحانی به زیر ۶ درصد رسیده است.
اصلاحطلبان با پرچمداری جهانگیری نمیتوانند با زدن یک برش در دولت، خودشان را از نتایج کارنامه روحانی جدا کنند. نکته قابلتأمل آنکه سقوط محبوبیت روحانی تنها بهحساب رئیسجمهور نوشته نمیشود؛ بلکه همه مدیران این دولت ازجمله جهانگیری؛ واعظی؛ نوبخت و دیگران در ارزیابی عمومی با مردودی روبرو شدهاند. این گروه بهجای رزومه سازی باید در وجدان عمومی جامعه محاکمه شده و توضیح دهند که چرا باوجود اختیارات قانونی و حتی اخذ اختیارات فراقانونی، هشت سال فرصت سوزی کردهاند؟ چرا در دو انتخابات، مدیریتی را به مردم قالب کردند و خود را تضمین وعدههای آن دانستند که هم چرخش چرخ سانتریفیوژ ها را متوقف کرد و هم چرخ اقتصاد را بهجای پیش رفت، به عقب چرخاند؟
تا جایی که جهانگیری اخیراً در کلاب هاوس از دهانش در برود و بگوید: شرم میکنم دستاوردهای این دولت را بگویم! بهعبارتدیگر، مردم چرا باید مجدداً به طیفی اعتماد کنند که در انتخابات ۹۲، ۹۴ و ۹۶ در کنار هم بودهاند، اما ثمره مدیریت آنها در دولت و مجلس دهم، ثبت رکوردهای تورم و رکود اقتصادی بوده است؟
۳- بازیگردانی خاتمی و کروبی نمیتواند ورق را به سود آنها بازگرداند: از اصلاحطلبان پذیرفته نمیشود که تحتفشار افکار عمومی، دولت روحانی را نقد بیرحمانه کرده اما در اتاقهای محفلی مجدداً با همانها ائتلاف کنند.
اگر دولت روحانی نامطلوب است؛ پس چرا اصلاحطلبان به سراغ نامزدهای حاضر به میدان چون عارف و دیگرانی ازایندست نمیروند؟ و اگر این دولت ایدئال آنها محسوب میشود، چرا در دفاع از آن زبان در کام فروبردهاند و با طرح این ادعا، که جهانگیری در انتخابات ۹۶ خیلی به روحانی کمک کرد؛ اما روحانی به او اختیارات نداد، دوباره آسیاب را با همان سنگ قبلی میچرخانند؟ البته که این ادعا خلاف واقع است و جهانگیری از ارکان تصمیمگیریهای اصلی در دولت بوده است.
اخیراً یکی از سران فتنه که با رأفت نظام از امکانات زیاد رفاهی برخوردار شده در مکالمه تلفنی خود گفته که: نگران انتخابات است! قاعدتاً کسانی که ۸ ماه کشور را در معرض تهدید؛ تحریم اقتصادی و شورش خیابانی قراردادند؛ نگران امنیت؛ معیشت وزندگی مردم نیستند، جنس نگرانی آنها را باید بهگونهای دیگر تفسیر کرد، جایی که آنها ترس از دست رفتن کل سرمایهگذاریهای پیشین خود رادارند
حال باید دید به میدان فرستادن معاون روحانی و سوپرمن اصلاحطلبان چه اهدافی در پشت خود دارد، آیا جهانگیری مانند قبل قرار است قربانی نامزد ائتلافی در پشتصحنه شود، یا آنکه در دوران رکود او مجبور است جور همه را بکشد. هدف نهایی این تحولات از حالا مشخص است، دولت سوم روحانی باید تکرار شود.