رای دهندگان چگونه درست انتخاب کنند؟
به گزارش خبرگزاری رسا، میزگرد «موج وارونه» با موضوع «نگاهی به بایسته های نظام رسانه ای ایران در برابر رسانه های معاند در انتخابات» با مشارکت خبرگزاری فارس و رادیو گفت و گو برگزار شد. در این گفت وگو «دکتر فرشاد مهدی پور» رئیس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی حضور داشت که متن آن در ادامه می آید:
** آقای مهدی پور یک خط رسانه ای که ما در روزها و ماه های اخیر در میان رسانه های بیگانه می بینیم درباره انتخابات ۱۴۰۰ این است که چه اینوری و چه آنوری بیاید روی کار، فرقی به حال ملت نمی کند و می خواهم از شما بپرسم نظرتان درباره این گزاره چیست و چطور می توانیم در برابر آن به لحاظ رسانه ای بایستیم؟
مهدی پور: فکر می کنم در همه انتخابات بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز همواره جبهه رقیب خارجی و دشمن خارجی و براندازها و حرکت هایی که توسط جریان اپوزوسیون شکل می گیرد، همواره با همین شعار روبرو بودیم.
موارد خیلی نادری را می توانیم پیدا کنیم که آنها از شعار تحریم انتخابات دست برداشتند. علتش هم این است که در ایران ما هیچ انتخابات مردمی تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی نداشتیم و جز انتخابات مجلس اول و دوم و مجلس سیزده و چهارده همه انتخابات دست کاری شده توسط دربار بود. جمهوری اسلامی اولین دوره از ادوار این کشور است که در آن جمهوری برقرار شده و اصلا ریاست جمهوری ماحصل انقلاب اسلامی است و ما قبل از این انتخابات جمهوری نداشتیم و انتخابات رئیس جمهوری در کشور وجود نداشت و این تفاوت یا تمایز معلوم است که تمام جبهه دشمن ما را با هم دیگر منسجم می کند سر اینکه این پروژه باید پروژه شکست خورده ای باشد. بعد شما می بینید درباره انتخابات آمریکا که بالغ بر چند صد سال سابقه دارد، هیچ وقت از این ادبیات استفاده نمی کنند چون آن جا گرفته و پا گرفته و رشد یافته و تبدیل شده به یک بخشی از زندگی روزمره مردم آمریکا یا در برخی از کشورهای دیگر، اما در ایران اینها همچنان مایلند که می توانند این ابزار و این چهارچوب را حذف کنند.
حدود ۶ ماه پیش تدبیر آنها رفت به این سمت که انتخابات را تحریم کنند. البته در بین آن جریانات ما می توانیم دو جریان را ببینیم،جریانی که به سمت تحریم انتخابات حرکت کرده است که جریان اپوزوسیون برانداز این را هدایت و پیگیری می کند و جریان ضعیف تر و مختصری که تلاش می کند انتخابات را به سمت کاندیداهای مورد نظر خودش هدایت کند. افرادی که فکر می کنند می توانند جریان غرب دوست و غرب گرا را در ایران تقویت کنند. این دو را در خارج از کشور به طور کلی در ماه های اخیر داریم.
من فکر می کنم در یک ماه آینده باید ببینیم اینها چطور تصمیم شان را تغییر می دهند. در سال ۹۲ اگر دقت کنید آنها از موضوع تحریم انتخابات صحبت نکردند یا کمتر صحبت کردند اما به نحوی در انتخابات حرکت کردند که کاندیداهایی را که فکر می کردند خوب نیست از نظر آنها سر کار بیایند تخریب بکنند. باید ببینیم آنها کدام جهت را می روند و تلاش می کنند کدام کاندیدا را از مسیر انتخابات با ابزاری که در اختیار خودشان در شبکه های اجتماعی و رادیو و تلویزیون های خارج از کشور حذف کنند.
** نمودار گرافیکی را نگاه می کردم درباره اقبال شبکه های اجتماعی مختلف در کشورهای مختلف بود. به جز برخی کشورهای شرق آسیا و شرق اروپا مثل روسیه و چین که روی شبکه های بومی خودشان بیشترین اقبال مردم آن کشورها بود سایر کشورها عموما روی پلتفرم هایی مثل فیسبوک متمرکز بودند. برخی کشورها مثل ژاپن روی توئیتر متمرکز بودند تنها کشوری که گستردگی اینستاگرام حد بالایی داشت و ضریب نفوذ زیادی داشت ایران بود. مهندسی رسانه های اجتماعی ایران کمی متفاوت با جهان است. این از کجا شکل می گیرد؟ به خصوص اینکه در انتخابات هم می بینیم که اینها موثر واقع می شوند.
مهدی پور: اینستاگرام نکته مهمی دارد که دو سال است که اطلاعات آماری روشن درباره ایران منتشر نمی کند. آخرین آماری که ما داریم ما دومین جمعیت ۲۰۱۸ است و ما دومین جمعیت فعال در اینستاگرام هستیم. تخمین ها این است که ما نسبت به جمعیت مان احتمالا یا اولی هستیم یا در رتبه دوم قرار داریم. این موضوع مهمی است. بعد شما می بینید سیاست هایی که بخشی از دستگاه های ارتباطی کشور در سه چهار سال گذشته حرکت کردند این بوده که پهنای باند این را افزایش دادند و تلاش داشتند تا این را به واحد کامل اطلاع رسانی و ارتباطی تبدیل کنند در حالیکه اینستاگرام ماهیت پیام رسانی ندارد و نمی تواند به عنوان یک پیام رسانه عمل کنند اما دارند تلاش می کنند آن را تبدیل کنند به واحد کاملا مستقل فعال در حوزه ارتباطی. اخیرا در یک سال و نیم گذشته توانایی صوت و تصویر اینستاگرام ارتقا پیدا کرد و احتمالا یکی از بازیگرهای مهم در انتخابات ما همین اینستاگرام خواهد بود.
** مثل انتخاب سال ۹۶؟
مهدی پور: در سال ۹۶ همچنان تلگرام بازیگر مهم تلقی می شد چون پیام رسان بود. فاصله ای که شما پیامی را می گذارید تا پیام چه طوری ویروسی می شود و انتشار پیدا می کند، برخی پیام رسان ها کوتاه تر شد. شاید ده سال پیش شما از پیامک خبری یا مهمی در تهران استفاده می کردید حدود ۴۰ دقیقه طول می کشید تا در بوشهر دریافت شود. پیام رسان ها این زمان را به کمتر از 5 دقیقه یا 7 دقیقه رساندند. تلگرام این بازیگر مهم این صحنه است البته شاید واتس اپ دارد این نقش را تا حدی ایفا می کند البته واتس اپ محدودیت هایی دارد و نمی تواند مثل تلگرام عمل کند اما واتس اپ پیام رسان جهانی و پیام رسان رتبه اولی است. اینستاگرام این ماهیت را ندارد اما ماهیت مهمی که دارد چیست؟ محتوا در آن به جریان می افتد. یعنی محتوا ها است که در اینستاگرام ساخته می شوند. دوم اینکه به دلیل شیوع بالایش در ایران حدود ۱۰۸ میلیون گوشی تلفن همراه داریم که نیمی از آنها هوشمند هستند و می توانیم ادعا کنیم اکثر افرادی که گوشی هوشمند دارند در اینستاگرام فعال هستند.
این میزان مصرف با هیچ کدام از کشورهای دیگر قابل قیاس نیست و ما تقریبا سی برابر آن چه که روزنامه می خوانیم و ده برابر آنچه کتاب می خوانیم در شبکه های اجتماعی با تاکید بر اینستاگرام حضور داریم. یعنی یک جور زیست مجازی نسبتا پررنگ در این فضا داریم. این فضا چه دارد؟ محتوای اولش سرگرمی است یعنی خیلی از افرادی که در اینستاگرام حضور دارند سرگرمی، مطالب مربوط به خانه، خانواده، سبک زندگی، خوراک، پوشاک را پیگیری می کنند و محتوای سیاسی در اولویت دوم یا سوم در اینستاگرام هست. اما نکته مهم اینجا است که در پوشش محتواهای غیر سیاسی می شود پیام های سیاسی را هم گنجاند. یعنی فردی که دارد تست غذا را شیوع می دهد ممکن است وسط برنامه های خودش دو پیام تبلیغات انتخاباتی هم بگنجاند و از این جهت بتواند جهت سیاسی را وایرال کند. اینستاگرام ظاهرش این است که پیام رسان نیست، عمدتا روی مباحث غیر سیاسی استوار است اما این امکان را در اختیار کمپین های انتخاباتی داخلی یا خارجی قرار می دهد که با گنجاندن پیام های مورد نظر مخاطب هدف را تحت تاثیر قرار بدهد.
** اتفاقی که درباره سلبریتی ها افتاد هم این بود؟
مهدی پور: بله کلا چهره های مشهور که یکی از بازیگران انتخابات به سمت هیجان زدگی هستند به نظر می رسد کم کم افتی در فضای سیاسی و انتخاباتی ما پیدا کردند چون اولا خودشان مقداری عقب رفتند در ماجرای زلزله یا اتفاقاتی که در انتخابات ریاست جمهوری قبلی افتاد و متهم به این شدند که با ورود به انتخابات دارند دست کاری می کنند و حاضر نیستند هزینه های بعدش را بپردازند. یا در ماجرای زلزله برخی هایشان متهم به این شدند که از محل جمع آوری پول ها سو استفاده کردند و خودشان عقب رفتند و دوم اینکه آگاهی افکار عمومی نسبت به آنها افزایش پیدا کرده است. چهره شناخته شده در حوزه های مختلف خیلی پراکنده شده ورزشکارها بازیگران و موزیسسین ها چون تعدادشان زیاد شده قله هایشان کمی پایین آمده و هم سطحی دارد.
** کمیت بالا رفته.
مهدی پور:کمیت خیلی افزایش پیدا کرده است. در ماجرای قراردادی که با چین بسته بودیم، اینها دیدند در داخل کشور نمی توانند خیلی آدم به درد بخور نمی توانند پیدا کنند برای این کار و رفتند یکی از بازیگران نه چندان خوش نام خارج از کشور را آوردند برای این بحث. چون فهمیده بودند در داخل نمی توانند کسی را برای این کار به بازی بگیرند و به سراغ چنین گزینه ای رفتند و صحیفه نور امام خمینی را خواند و اینهم چیزهای عجیب تاریخ ما است.
** فکر می کنید این طیف می توانند در انتخابات ۱۴۰۰ مرجعیت خودشان را داشته باشند؟ و اثرگذاری شان را در چه حد تصور می کنید در انتخابات؟
مهدی پور: حتما یکی از گروه های مرجع اجتماعی این چهره های شناخته شده هستند. چهره های شناخته شده را ما محدود به سه گروه ورزشکاران هنرمندان و خواننده ها نکنیم. در نظر بگیرید ما چهره های مشهور مذهبی در ایران داریم که بخش زیادی از طیف مذهبی در انتخابات قبلی مجلس از لیستی حمایت کردند و این به سبد رای داده شده کمک می کند. ما در مداحان چهره های مشهور داریم و چهره مشهور فقط محدود به این سه گروه نیست و بودن گروه های مرجع مختلف و متنوع از اصناف گوناگون از جریان های مختلف می تواند به پر شور بودن انتخابات کمک کند و نمی توانیم اینها را از انتخابات حذف کنیم. اینها بخشی از کارزار انتخابات و کمپین انتخابات و فعالیت رسانه ای انتخابات هستند.
** به شور انتخابات هم کمک می کنند.
مهدی پور: حتما کمک می کنند. یعنی شما نمی توانید اینها را از انتخابات حذف کنید و بگویید ما انتخاباتی برگزار می کنیم که هیچ گروه مرجعی حضور نداشته باشند و چند هنرمند را گذاشتیم که حرف نزنند و گروه های مرجع دیگر نباید حرف بزنند؟ اصلا شما چهره های سیاسی برتر که در انتخابات می آیند و از کاندیدایی حمایت می کنند و حرف می زنند هم به نحوی سلبریتی هستند. ما سلبریتی ها را افرادی می دانیم که از یک عقبه منطقی برخوردار نیستند مثلا محمد علی کلی یک سلبریتی جهانی در حوزه بوکس است و او توانایی خودش را در حوزه اش عرضه کرده و مشهور شده و برخی افرادی که به آنها سلبریتی می گوییم هیچ کارنامه مشخص یا خدمت مشخص و توانایی از آنها ندیدیم و فقط توانستند با حرف زدن یا جلوه عجیب و غریب و صدای عجیب و غریبی پوشش عجیب و غریب و ادبیات غیر منتظره ای به چشم بیایند. برای همین مفهوم سلبریتی را از چهره مشهور تفکیک می کنم.
**برخی ها بعد از ماجرای سیل و کمک های مردمی و انتخاباتی که مردم ناراحت بودند از اینکه تعدادی هنرمندان کشور تشویق کردند به رای کاندیدا و خودشان هم تحریم کردند مراسم افطاری که آقای رئیس جمهور ترتیب داده بود. بعضی ها می گویند اینها کلا نباید حرف بزنند در فضای انتخابات. یعنی می گویند سلبریتی ها صحبتی درباره انتخابات نکنند یعنی می گویند صحبتی درباره انتخابات نکنند. شما موافق هستید با این موضوع؟
مهدی پور: نه من می گویم آنها هم یکی از گروه های اجتماعی هستند و حق دارند حرف بزنند و اظهار نظر کنند، اما باید سطح و میزانشان را بدانید. اینها دارند تبلیغات تابلوهای شهر را انجام می دهند و مخاطب ما باید بداند اینها تبلیغ کننده کالا و خدمات تجاری هستند. چقدر به خاطر اینکه آنها چای یا بیمه ای را تبلیغ می کند و اگر مردم آن کالا را می خرند، به حرفشان هم رای دهند و مردم کم کم متوجه می شوند کسی که تبلیغات چای می کند پولی گرفته که تبلیغ چای کند. همین فهم را اگر درباره تبلیغ یک نامزد انتخاباتی در مردم شکل بگیرد که او هم پول گرفته تا تبلیغی شبیه به این کند اثرگذاری شان کاهش پیدا می کند.
** با توجه به توضیحات شما یعنی اینکه ما توقع داشته باشیم سلبریتی ها حضور مسئولانه تری در این عرصه داشته باشند توقع بیجایی است؟ با توجه به اینکه کارکرد اینها تبلیغ تابلوهای درون شهری است.
مهدی پور: سطح افراد و گروه های مرجع را باید به میزان عملکرد و کارکردشان سنجید. ما یک گروه مرجعی داریم که برای ما از مذهب و عقیده صحبت می کنند و در همان گروه هم سلبریتی می بینیم و کسی که هر بار که اتفاقی می افتد حرف کژتاب و عجیب و غریبی می زند چون می خواهد دیده شود. مسئله من سلبریتی نیست که از موقعیت سو استفاده می کند مسئله من مصرف کننده یا مخاطبی است که باید به آگاهی برسد. که این آدم آن آدمی است که از این طریق می خواهد شهرتی بدست آورد یا امتیازی بگیرد یا پولی بدست آورد. اینها بودند و هستند و خواهند بود و هیچ گاه از بین نمی روند و در طیف های مختلف هستند. مسئله ما باید این باشد که مخاطب ما رشد پیدا کند و عقلانیت در مخاطب ما پرورانده شود تا بداند این که دارد تبلیغ انتخابات می کند همانی است که در تابلوی تبلیغاتی ایستاده و می گوید بیا بستنی بخر!
** اساسا ذات رسانه همین است.
مهدی پور: ما آموزه رسانه ای داریم که به ما یاد دادند که عنصر شهرت مهم ترین عنصر ارزش خبری است و شما در انتخاب اخبارو تصمیم گیری به شهرت امتیاز بالایی می دهید. هر موقع رفتید روی عنصر ابتدایی ارزش خبری شهرت و آن را رد کردید من با شما موافقم.
** آن یکی از ارزش های خبری است و بیشتر نیست.
مهدی پور: نه ارزش خبری مهم آن است. ارزش خبری شهرت و تازگی دو ارزش خبری است که بر بقیه مقدم است. می گویند اگر جایی اتفاقی افتاد و یک نفر فوت شد اگر آن آدم آدم مشهوری باشد خبرش مهم تر از این است که اتوبوسی با پنجاه نفر آدم فوت کنند. در زلزله بم شما ایرج بسطامی در ذهنتان است در حالیکه در آن زلزله چندین هزار نفر از دنیا رفتند اما بسطامی در ذهن ما مانده و زلزله بم را که مرور می کنید خواننده موسیقی سنتی در ذهنتان می آید چون عنصر شهرت است.
** بخش پول پاشی در بین چهره های شناخته شده وجود دارد و نمی توان از آن چشم پوشی کرد و در یکی از جلسه های موج وارونه با آقای خضریان صحبت می کردیم و ایشان می گفتند نباید انگشت اتهام را به سمت سلبریتی ها و هنرمندان ببریم و می گفتند آنها هم معلول نخبگان سیاسی هستند که به این سمت دارند راهبری می کنند. نظر شما چیست؟
مهدی پور: ببینید این پدیده ها را نمی توانیم تک متغیره ترویج کنیم و حتما نخبگان سیاسی و جریان های سیاسی تلاش کردند از اینها سو استفاده کنند یکی از متهمان این بازی هستند ولی حرفم این است که آنها هم به دنبال شهرتشان هستند و دنبال امتیازهایی هستند که از این طریق بدست می آورند یا پولی که بدست می آورند. یعنی معادله دو مجهولی شاید هم بیشتر در اینجا وجود دارد مخاطب یا مصرف کننده ای داریم که به اینها امتیاز می دهد. خواننده مشهوری یادم است که آواهای خاص و مثبتی می خواند و باز جمعیت و مخاطبی اگر بود مخاطب خاصی بود ولی آنها هم از همان رفتارهایی تبعیت می کردند که ممکن بود یک خواننده پاپ تبعیت می کنند. مثلا گل بدهند یا برای غش کنند. شما مصرف کننده ای دارید که او هم مایل است در همان فضاها و از همان سبک رفتاری تبعیت کند پس اینجا با متغیرهای متعددی روبرو هستیم. بخشی از آنها نخبگان سیاسی هستند که مایلند از اینها سو استفاده یا استفاده کنند و بخشی خودشان هستند که این بازی را ادامه می دهند و بخشی هم مصرف کننده ای که این فضا را می طلبند.
** هواداران شان هستند.
مهدی پور: عرض کردم بخش زیادی از جمعیت فعال ایران در اینستاگرام هستند و اینستاگرام بر تصویر و چهره متمرکز است. همین الان محتوای اینستاگرام را تحلیل کنید، استوری ها از پست ها بیشتر دیده می شوند و استوری های تصویری یعنی فیلم بیشتر از تصویر یا عکس دیده می شود و اینها نشان می دهد که بصری شدن دارد افزایش پیدا می کند و در بصری شدن شهرت عنصر خیلی مهمی است.
** آقای دکتر ما در انتخابات های مختلف از سال ۸۸ به بعد همیشه سه چهار ماه مانده به انتخابات با یک پدیده رسانه ای طرف بودیم یعنی چه افتتاح شبکه فارسی زبان بی بی سی باشد و نقش آفرینی توئیتر تا تلگرام و اینستاگرام و و حالا در این چند ماه اخیر هم کلاب هاوس. چرا چنین اتفاقی در ایران می افتد و چرا همیشه اینها نقش آفرین جدی می شوند در انتخابات؟
مهدی پور: چرایی اش را باید اینطور توضیح بدهیم که اینها کجا متولد می شوند؟ اینها را که ما در ایران بوجود نمی آوریم و یک جریانی خارج از ما سعی می کند روی انتخابات ما اثر بگذارد و قبل از انتخابات ۸۸ در زمستان ۸۷ تلویزیون فارسی زبان راه می اندازد. قبلتر در انتخابات سال ۸۴ تلویزیون های فارسی زبان ماهواره ای متولد شده بودند که بخشی از آنها خبر لا به لای محتواهایشان می گذاشتند و در انتخابات ۹۶ با شبکه تلویزیونی که فروردین ۹۶ کارش را شروع کرده و فعال شده و جریان مقابل ما چون معتقد است باید در فضای رسانه ای کار کنیم.
پرانتزی باز کنم یکی از متخصصان معروف حوزه ارتباطات نظریه توسعه ای دارد و نظریه توسعه را متکی بر این می کند که شما باید رسانه را بسط دهید تا توسعه اتفاق بیفتد. این را کجا در آورده است؟ آمده بعد از کودتای ۲۸ مرداد در ایران و جاهای دیگر منطقه رفته بررسی کرده که اگر ما توسعه ارتباطات را افزایش دهیم، توسعه سیاسی به معنای مورد نظر خودمان در این کشورها محق خواهد شد و این پروژه را برای چه کسی انجام داده؟ برای پنتاگون. این پروژه پروژه ای است که آمریکایی ها ۸۰ سال است در مورد روسیه و شوروی سابق انجام دادند چه در مورد هر کشوری که با آن دچار اشکال هستند. یک تحلیل نظری وجود دارد این کار که می گوید اگر من موفق شوم بستر رسانه ای را تغییر دهم توسعه سیاسی مورد نظر خودم را تغییر می دهم. چرا در مورد ایران و مصر تحلیل می کنند؟ جمال عبدالناصر در مصر به عنوان رهبر انقلابی بزرگ دارد ظهور پیدا می کند و ضد اسرائیل هم هست و می گویند به خاطر وضعیتی که در ملی شدن نفت بوجود آمده این کشورها توانایی جوشش و شورش و غلیان افکار عمومی را دارند و ما باید این را مدیریت کنیم. مدیریت افکار عمومی یکی از ابزار مهمی است که آمریکایی ها ۸۰ سال است در همه جای دنیا تجربه دارند در اجرای آن. شما تمام رسانه هایی که در این مدت دارید ذکر می کنید در لندن متولد شدند من و تو، بی بی سی فارسی، ایران اینترنشنال همگی متولد لندن هستند و پایگاه هایشان لندن انگلیس است. باز باید تحقیق کنیم چرا در انگلیس متولد می شوند نه در آمریکا؟ یعنی چرا خود آمریکا مستقیما از آمریکا اینها را اداره نمی کند؟ و انگلیس دارد این کار را می کند؟ چون انگلیس در سپهر رسانه ای ما سابقه روشنی دارد و در سال ۱۳۲۰ دارد و حد فاصل بین رضا قلدرخان و حکومت پهلوی دوم. بی بی سی تبدیل می شود به ابزاری که انگلیسی ها به کار می برند و بی بی سی فارسی را متولد می کنند تا با رادیو برلن درگیر شود. اینها همه اش ریشه های تاریخی و نظری مهم دارد پس ما نباید تعجب کنیم از اینکه در آستانه انتخابات این اتفاق می افتد.
اما در مورد پدیده آخری که گفتید این پدیده هشت ماه است که متولد شده است در دنیا و به ۸ میلیون یوزر بیشتر نرسیده است و یک دفعه یک هفته قبل از اسفند ماه یک هو می بینیم رنکینگش بالا می رود و یکی از پروژه های اینترنتی چهار میلیون یورز از آن خریداری کردند بعد در فضای ما یک تعدادی وزیر و آدم در آنجا قرار می گیرند و به آن هیجانی می دهند. کدام طیف دارد این کار را می کند؟ یک طیفی دارد این کار را می کند و می خواهد آن را به ابزاری در حوزه انتخابات تبدیل کند و دارند می گویند اینجا ما با بازی سیاسی انتخاباتی کاملا روبرو هستیم و چون می داند که ممکن است ممانعتی شود می گوید این را تبدیل به بازی جدیدتر می کنم.
** دو قطبی دیگری درست می کنند.
مهدی پور: بله و طرف از دادن مرغ به من و شما عاجز شده و می رود سراغ بازی دیگر. ما باید تلاش کنیم این را به مفاهمه عمومی برسانیم. برای همین عرضم این است در پیرامون همه انتخابات های خودمان تقریبا حداقل از سال ۸۰ به این طرف می توانیم این نکته که می گویید را ببینیم و معتقدم مبنای نظری تاریخی مهم ۸۰ ساله هم دارد.
** آقای مهدی پور یک اتفاقی که الان در فضای رسانه ای کشور با آن مواجه هستیم با توجه به کثرت شبکه های اجتماعی تولید انبوهی از محتوا و اخبار راست و دروغی است که کاربران فضای مجازی صبح تا شب با آنها سر و کار دارند و گاها بازنشر این اخبار موج های کاذبی را ایجاد می کند. به نظر شما در آستانه انتخابات برای مدیریت این فضا چه باید کرد؟ و مخاطبان چطور باید راست و دروغ را از هم تشخیص دهند؟
مهدی پور: اولا نکته اصلی اش به نظر من برمی گردد به نامزدها. از آدم هایی که فکر می کنند نمی توانند کشور را اداره کنند باید خواهش کنیم در انتخابات شرکت نکنند و فکر نکنند پشت این تریبون بنشینند و با مردم حرف بزنند رای می آورند.
**سندروم احساس تکلیف هست این روزها.
مهدی پور: حالا غیر از سندروم احساس تکلیف فکر می کنند پشت بلندگو بنشینند و با مردم حرف بزنند رای می آورند. این تصور و توهم را باید کم کم کنار بگذاریم. خیلی از اینها فکر می کنند با استفاده از این کار می توانند کمک کنند به تعالی کشور. واقعا اگر نمی توانند کشور را اداره کنند و فقط به بلندگو فکر می کنند باید از آنها خواهش کنیم وارد انتخابات نشوند.
**در واقع با ابزار می خواهند اصلح بودن خودشان را جا بیندازند.
مهدی پور: بله و چه اتفاقی می افتد؟ هر کدام از اینها صد ساعت حداقل در ایام تبلیغات انتخابات تولید محتوا می کنند و من رای دهنده گیج می شوم و نمی توانم تشخیص دهم که ایشان دارد درست می گوید یا شما. چون تعداد محتواها بالا می رود و برای مثال ۸ یا ۱۰ نامزد در انتخابات حضور داشته باشند و باید از شورای نگهبان خواهش کنیم در این داستان کمک کند اما نامزدها از همه مهمترند یعنی باید از نامزدهایی که فکر می کنند نمی توانند کمکی به آینده کشور بکنند خواهش کنیم در انتخابات شرکت نکنند. چون با همین کار ساده ای که فکر می کنند دارند انجام می دهند آنقدر اغتشاش های ذهنی و پیامی در کشور ایجاد خواهند کرد که موجب این می شوند که رای دهنده دچار اشکال شود.
نکته دوم اینکه اخبار جعلی حدود ۷۰ تا ۷۵ درصد از کل محتواهای تولید شده جعلی هستند و هر روز به من و شما ۵ برابر خبر واقعی، خبر جعلی می رسد و این ارزیابی هایی است که دارد صورت می گیرد و تقریبا از اخباری که به ما می رسد مثلا خبری می آید که کانالی منتشر کرده و ممکن است آن خبر یک نکته درست داشته باشد و ۵ واحدش حتما غلط است و غلط و درست و سره و ناسره را را در همدیگر می گنجانند. پس اخبار جعلی پدیده جهانی است.
دوستی داشتم که در آمریکا بود و اوایل دولت ترامپ به آنجا رفته بود و تصاویری می فرستاد از واشنگتن و تعداد زیادی تابلو در آنجا زده بودند درباره فیک نیوزها و اصلا شعار فیک نیوز را ترامپ خیلی رویش سوار شده بود و فاکس نیوز می گفت فیک نیوز و خیلی رقابت جدی با آن به جریان انداخته بود. مفهوم اخبار جعلی را باید جدی بگیریم. به دو دلیل نمی توانیم اخبار جعلی را مدیریت کنیم اولا هیچ تسلط و اشرافی به خیلی از پیام رسان ها نداریم و امکان اعمال قدرت نداریم و اشراف فقط به معنی دیده شدن نیست اشراف یعنی اینکه بتوانید کاری را هم انجام دهید. من که می بینم در آنجا دارد حادثه ای رخ می دهد فقط دیدنش کافی نیست در دوربین و باید بتوانم جلوی آن را هم بگیرم.
** فقط هم مشکل ایران نیست. الان کشورهای مختلف دنیا مثل آمریکا با تیک توک رقابت می کند و روسیه نیز دعوایش با گوگل درآمد. ایران هم با برخی بسترها.
مهدی پور: فرقش این است که آمریکایی ها وقتی با تیک توک رقابت می کنند آنها را سرجایشان می نشانند. ترکیه که با فیسبوک درگیر می شود فیسبوک را سرجایش می نشاند و وادار می کند که فیسبوک به آنجا رود و دفتر و نمایندگی اش را در آنجا بزند. آمریکا وادار می کند که هوآوی و وی چت در صندلی مدیریتشان به او صندلی بدهد. آنها می توانند این کار را بکنند و همه درگیر این فضا هستند قطعا اما آنها دارند اعمال حاکمیت و اشرافشان را انجام می دهند. شما ببینید اقدام وحشیانه ای که توئیتر در انتخابات انجام داد حذف صفحه رئیس جمهور آمریکا بود.
** و گفتند تو به هر راه دیگری نمی گذاریم بروی.
مهدی پور: و بعد هم در تلگرام صفحه درست کرد و باز هم در تلگرام صفحه اش را بست. الان پسر ترامپ در تلگرام حضور دارد و تازه تلگرام، ادعایش این است که من پیام رسان آزاد هستم! اما با ما چه فضایی درست کرد؟ گفت من آزادی ایران را تدارک می کنم. حتی از این وحشیانه تر خاطرم نیست در 20 سال گذشته کاری که آمریکایی ها در حوزه انتخابات خودشان برای پیام رسان ها و شبکه های اجتماعی انجام دادند کسی دیگر انجام داده باشد، اما کسی گفته آزادی آنجا از بین رفته؟ در اینجا کسی صدایش درآمده؟ نه. ما اینجا داریم مثلا یک اعمال حاکمیت جزئی می کنیم تازه دولت ما می آید و تعرفه می گذارد که اگر کسی اختلال ایجاد کرد من با آن برخورد می کنم. یعنی مرتبا ما اینجا کاملا حس می کنیم بعضی ها مایلند که اجازه ندهند شما فضای مجازی را اداره کنید و هر کاری هم کنید می گویند فیلتر کنید. خب فیلتر کردن یکی از ابزارها است و شما عُرضه داشتید در این مدت فضا را اداره کنید؟ خب نمی توانید اداره کنید یکی دیگر مجبور است برود و آن را می بندد. شما مسئولیت قانونی خودت را راجع به این فضا در این مدت انجام ندادی.
** همانطور که تمام دنیا دارد انجام می دهد.
مهدی پور: بله، عرض کردم ترکیه در شمال و امارات در جنوب ما توانسته و این کار را کرده است.
** شما اشاره ای داشتید به تکثر نامزدها در فضای انتخابات. اگرچه به طور کلی این تکثر می تواند این خوف را داشته باشد که با تضارب آرا و ایجاد فضای باز انتخاباتی باعث شود رشد افکار عمومی بالاتر رود و حرف های مختلفی در فضای انتخابات گفته شود، اما به نظر می رسد انتخابات کارکرد جدیدی پیدا کرده است مخصوصا در این دوره و آنهم اینکه نامزدی انتخابات نه حالا وسیله ای برای اینکه فردی توانایی این را در خود ببیند و بخواهد برود قوه مجریه را در اختیار بگیرد و کشور را اداره کند و مشکلات مردم را حل کند. به نظر می رسد کارکرد جدید انتخابات در این دوره این است که افرادی کاندیدا می شوند به قصد اینکه از تریبونی که بعد از احراز صلاحیت رسانه ملی در اختیارشان قرار می دهد بتوانند استفاده کنند یا اینکه بتوانند خودشان را در این فضا تثبیت کنند یا مقاصد دیگری. مثلا اینکه در دولت آینده سهمی داشته باشند یا اینکه به عنوان رجل سیاسی شناخته شوند و در آینده به مقاصد دیگری برسند. به نظر می رسد این کارکرد جدیدی هست و نقطه انحرافی در انتخابات هست. نظر شما را در اینباره می خواهم بدانم و اینکه به نظر شما مواجهه افکار عمومی با این پدیده چطور باید باشد؟
مهدی پور: من گفتم جمهوری در ایران بی سابقه است یعنی فقط ۴۰ سال ریشه دارد و می توانیم تقریبا در همه انتخابات ریاست جمهوری از بدو پیروزی انقلاب تا امروز این را ببینیم. مثلا در انتخابات سال ۱۳۷۶ یکی دو گزینه در انتخابات بودند که فقط آمده بودند در انتخابات که یادم است با یکی از آنها که به رحمت خدا رفت مصاحبه ای بعد از انتخابات گرفتم و به او گفتم شما چرا وارد این چرخه شدید؟ گفت من آمدم یکسری حرف بزنم. این مسئله حرف زدن در انتخابات چون تریبون بزرگی در اختیارت قرار می دهد برای برخی مهم است. تازه آن زمان مناظره ها مثل الان نبود یعنی افراد چند برنامه تلویزیونی داشتند که می توانستند مستقیم با مخاطب صحبت کنند و مناظره های آزاد و آنلاین نبود.
** که الان خیلی بیشتر شده است.
مهدی پور: بله. من درباره ۳۰ سال پیش صحبت می کنم. جمله این فرد این بود که می خواهم حرف بزنم و حرفم شنیده شود و امیدی به رای آوری نداشت. این را قبلا هم داشتیم و منظورم این است که پدیده جدیدی نیست. اما آنچیزی که الان وجود دارد چیست؟
** به این کثرت داشتیم؟
مهدی پور: بله، ما تا سال ۸۰ نزدیک به ۱۰ نامزد ریاست جمهوری در انتخابات شرکت کردند یعنی ما انتخابات ریاست جمهوری بیشتر از دو سه دوره اخیر هم داشتیم. دلیلش هم همین حرف زدن است شاید برخی ها مایل بودند چهره شوند یا به عنوان رجل سیاسی شناخته شوند و بعدا از منافعش استفاده کنند. اینها حتما وجود داشته است و رد نمی کنم. اما میگویم فضای مجازی در دو دهه اخیر و ۱۵ سال گذشته امکانات بیشتری در اختیار این افراد قرار داده است. شما الان یک نامزد انتخابات ریاست جمهوری در شرایط فعلی دارید که از او نه صوت دارید نه تصویر نه فیلم دارید و به عنوان نامزد انتخاباتی در انتخابات هم حضور دارد. همین الان که داریم صحبت می کنیم چنین افرادی در انتخابات داریم. این چطور شکل میگیرد هنوز به حرف زدن هم نرسیدیم مجازی میتواند این ابزار را به وجود بیاورد که با صوت و تصویر و موسیقی و شعار یک فرد را متولد کند و به سرانجام برساند. این مجازی شدن نمایشی شدن و بصری شدن انتخابات ریاست جمهوری در ایران که این دوره به خاطر وضعیت کرونا تشدید هم شده یکی از آفتهای مهم است. و همین ول شدگی فضای مجازی هم به آن کمک میکند تا از آن سو استفادههای بیشتری صورت بگیرد.
** اگر نکته ای باقی مانده بفرمائید.
مهدی پور: فکر میکنم آن چیزی که مهمترین رکن در تصمیم رای دهنده است ایجاد هراس یا ترس او از بقیه است که بیاید و رای دهد. اگر رای دهندگان ما بتوانند پردازش درستی از اطلاعاتی که به آنها داده می شود داشته باشند و سواد رسانه ای شان در این مسیر تقویت کنند و ادراکشان رشد پیدا کند و نترسند و تسلیم ترس نشوند تصمیم عقلایی تر و غیر هیجانی تری خواهند گرفت. فکر می کنم وظیفه ما در این گفت و گوهای رسانه ای همیشه باید این باشد که تلاش کنیم و اجازه ندهیم که کمپین های انتخاباتی مبتنی بر هراس و ترس، سرنوشت انتخابات کشور را تعیین کند.
** یعنی به خاطر اینکه فلانی رای نیاورد برویم و به فلانی رای بدهیم.
مهدی پور: بله.