نقش علامه شرف الدین در استقلال لبنان
به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، برنامه «ضیافت» به بررسی زندگی علمی و مبارزاتی علامه سیدعبدالحسین شرفالدین با حضور حجتالاسلام مهدی نجفی محقق و پژوهشگر اختصاص یافت.
وی با اشاره به ویژگیهای شهر جبل عامل اظهار کرد: این سرزمین قدمگاه یکی از اصحاب جلیلالقدر پیامبر و علی (علیه السلام) یعنی حضرت ابوذر غفاری است. جناب ابوذر را به این ویژگی میشناسند که در برابر ظلم سکوت نمیکرد. وقتی حاکم وقت او را دعوت به بیعت کرد و کیسههای زر برای او فرستاد که دست از ولایت امیرالمومنین (علیه السلام) بردارد و حکومت حاکم وقت را بپذیرد.
این پژوهشگر علوم دینی افزود: ابوذر در حالی در برابر آنها ایستاد که روایت است او سه روز نانی برای خوردن نداشته است. پس از این ابوذر را به شام تبعید میکنند که معاویه احساس خطر میکند و او را به جبل عامل تبعید میکند و این سرزمین قدمگاه ایشان است. نفس او خاک این سرزمین را کیمیا کرده و نوای غربت و مظلومیت و حقانیت امیرالمومنین (علیه السلام) از نای ابوذر به گوشها میرسد. به یمن قدم ابوذر جبل عامل به سرزمین عالمان بزرگی تبدیل میشود که زبان از وصف آنها الکن است. شخصیتهایی نظیر شهید اول، شهید ثانی، صاحب مدارک، صاحب معالم، شیخ بهایی و محقق کرکی تا علامه شرفالدین؛ این فقهای عظام شیعه از جبل عامل رشد کردند که در تشیع ایران هم بسیار موثر بودهاند. دفاع آنها از مذهب جعفری موجب میشود شیعه به اوج خودش برسد.
وی درباره ویژگیهای علمی علامه شرفالدین اظهار کرد: آیتالله عبدالحسین شرفالدین، دوره مقدماتی علوم حوزه، ادبیات عرب، منطق و سطوح فقه و اصول را نزد پدرش و برخی اساتید گذراند و در همین دوران نبوغ و استعداد او و بیان ادبی و جهات علمیاش بر همه آشکار شد و نشان داد که آیندهای بس روشن پیشرو دارد. او را در سن ۱۷ سالگی با دخترعمویش ازدواج میکند و به نجف میرود و دوره خارج فقه و اصول را در نزد اساتیدی همچون مرحوم آیتالله آخوند خراسانی، مرحوم سید کاظم یزدی، آیتالله شیخ الشریعه اصفهانی و سید اسماعیل صدر میگذراند.
حجت الاسلام نجفی با بیان اینکه علامه به جلسات درس نجف بسنده نمیکند، تصریح کرد: ایشان سپس حوزههای کربلا و سامرا و کاظمین میرود و از معارف علمای اعلام آنجا بهرهمند و در محافل علمی و ادبی حاضر میشود و چنان میشود که او را فردی ادیب و شخصیتی خطیب و بلیغ و فصیح مییابند به طوری که در آن عصر از این جهات شهره آفاق میشود و همه این علوم را در مسیر دفاع از ولایت کلیه مطلقه امیرالمومنین استفاده میکند. ایشان تالیفات ارزشمندی نیز از خود به جای گذاشته و در وادی تالیفات به همه نیازهای بشر پرداخته است که در هر عصری هر صاحب فکری در آنها تعمق کند، مییابد که این تالیفات به روز است. مانند کتاب «الفصول المهمه» که حاوی درسهایی برای دستیابی جامعه اسلامی به اتحاد بر محور ولایت است.
وی ادامه داد: ایشان در کتاب المراجعات وقتی سفری به مصر دارد و ملاقاتی بین او و رئیس الازهر صورت میگیرد، این عالم ادیب، با فن مناظره و با ادب و متانت چنان زیبا گفتوگو را با این عالم اهل سنت آغاز میکند و در ادامه نامههایی بین آنها رد و بدل میشود که در نهایتاً آن عالم اهل سنت به مذهب تشیع مشرف میشود. همچنین در کتاب «النص و الاجتهاد» بدعتها در اعصار مختلف را با استناد به منابع عامه بیان میکند و به قدری زیبا و متین اشاره میکند که هر انسان منصفی به حقیقت شریعت و ولایت پی میبرد. عالمانی مانند سیدعبدالحسین شرفالدین علمایی حکیم هستند و چون محور حرکت خود را امام علی (علیه السلام) و مبارزه با بدعتها قرار میدهند، اقتداری پیدا میکنند که در جهان اسلام مورد قبول تمام فرق قرار میگیرند. به طوری که میبینیم تنها فقیه شیعهای که به امامت در مسجدالحرام دعوت میشود و تمام فرق به ایشان اقتدا میکنند، علامه شرفالدین است.
این پژوهشگر تاریخ با اشاره به یکی از مواجهات علامه شرفالدین با پادشاه سعودی تصریح کرد: ایشان در دیداری با پادشاه وقت عربستان مواجه میشود؛ در این دیدار قرآنی که در محضر آن قرآن بوده است و جلدی از جنس چرم گاو داشته را به دست پادشاه عربستان میدهد؛ پادشاه جلد قرآن را میبوسد؛ علامه به او میگوید چرا جلد قرآن را بوسیدید مگر شما گاو پرستید؟ پادشاه میگوید نه من مسلمان هستم. من چرم را نبوسیدم قرآن را بوسیدم. علامه نیز در پاسخ میگوید ما شیعیان هم وقتی درب و پنجره بارگاه رسول خدا را میبوسیم به دلیل تقرب به مقام پیامبر است نه آن آهن و سنگ! همین گفتار موجب میشود تا پادشاهان عربستان بوسیدن بارگاه پیامبر را آزاد کند؛ هرچند جانشین او این قانون را ملغی کرد.
وی با بیان اینکه علامه شرفالدین شخصیت با عظمتی است که جامعیت دارد، تصریح کرد: ایشان مانند یک دیدهبان تمام مسائل را زیر نظر دارد. خیانتها دشمن را میبیند و دسیسههای دولتهای کفر و اجنبی را درک میکند. ایشان همه جهان اسلام را با محوریت ولایت مطلقه امیرالمومنین (علیه السلام) دعوت به بیدار و آگاهی میکند. او تأثیر بسزایی در استقلال لبنان داشته و از حکومت فرانسه خلع ید میکند؛ به طوری که حکومت فرانسه حکم اعدام او را صادر میکند و علامه مجبور به مهاجرت به سوریه میشود؛ مهاجمان کتابخانه او را به آتش میکشند و دستنوشتههای او در این حادثه از بین میرود.
نجفی با تأکید بر وظایف رسانهها و هنرمندان به معرفی چهرههای بزرگ تشیع بیان کرد: از اهالی رسانه و هنرمندان درخواست میکنم نسبت به زندگی عالمان بزرگی همچون علامه عبدالحسین شرفالدین مطالعه داشته، کتاب بنویسند و سلسله برنامههایی بسازند و این شخصیتهای ارزشمند را به دنیا معرفی کنند.