تحول در معرفت دینی ضامن انقلابی گری حوزه
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، بی شک انقلاب اسلامی در ایران برآمده از مبانی معرفت دینی شیعه و کنش حوزه و روحانیت و از علل محدثه و مبقیه انقلاب اسلامی بوده و آینده انقلاب اسلامی در ربط و نسبت حوزه با انقلاب اسلامی است. بر همین پایه می توان دغدغه و تاکید رهبر انقلاب را بر انقلابی ماندن حوزه و اهمیت دادن به این مسأله را درک کرد.
اما در نسبت میان حوزه و انقلاب اسلامی شاهد رویکردها و تفاسیر مختلفی از شاخصه انقلابی گری هستیم که گاه در حد جناح بندی سیاسی و گروهی تقلیل یافته است؛ حال پرسش این است که چه تعریفی از حوزه انقلابی وجود دارد؟
برای تعریف از حوزه انقلابی ابتدا لازم است ماهیت انقلاب را تعریف و طبق آن حوزه انقلابی را تفسیر و تبیین کرد.
انقلاب یک امر وجودی و مستمر و درحال شدن و دگرگونی به سمت کمال است و این حرکت به سمت مطلوب همراه با تدریج و تکامل است که این شدن و تحول ابعاد مختلفی از نظام معرفتی، اخلاقی، سیاسی و اجتماعی را در بر می گیرد.
نسبت حوزه و انقلاب را می توان در مبانی و روش عقلانی جستجو کرد
از آن جایی که انقلاب اسلامی در ربط و نسبت مستقیم با معرفت دینی است لذا بنیان های معرفت دینی رابطه دو سویه با انقلاب دارد. از این رو می توان گفت که نقطه آغاز برای تعریف حوزه انقلابی در نسبت با حوزه مبانی معرفت دینی شکل می گیرد. در چنین حوزه ای اصل تحول و تکامل در فهم معرفت دینی اساس نگاه انقلابی گری به شمار می رود.
با نگاهی گذرا به پیام بنیان گذار انقلاب اسلامی در اواخر عمر شریف به روحانیت، شاخصه های معرفت دینی جریان های زاویه دار با انقلاب اسلامی قابل شناخت بوده ضمن این که هویت معرفت دینی سازگار و سازنده انقلاب اسلامی را قابل شناخت می کند.
اولین شاخصه در حوزه معرفت دینی اصل تحول و تکامل روشمند معرفت دینی است که در تقابل با ایستایی و جمود و تحجرگرایی بوده که خود را در قالب نص گرایی و ظاهرگرایی افراطی نشان می دهد. این نوع نگاه در تقابل با گذر از مفهوم ظاهری و اولیه و نیز در تقابل با توسعه در معنا و نیز لوازم معنایی متن دینی است. ظهور جریان های ظاهرگرا و نیز اخباری گری نتیجه این نوع نگاه به معرفت دینی است.
جریان ظاهرگرا در جهان اسلام در دو حوزه اهل سنت و شیعه به وجود آمد در حوزه اهل سنت حسبنا کتاب الله و در حوزه شیعه حسبنا روایات و اهل بیت(ع) حاکم شد از این رو بود که دچار ایستایی شد و با هرگونه تحول در حوزه معرفت دینی مخالفت ورزید.
از ویژگی های این دو جریان مخالفت با تعقل و عقلانیت و طرح مسأله تقابل دو حوزه معرفتی عقل و دین است که با روش و محتوای رویکرد فلسفی نیز تقابل دارد بر همین اساس اگر بخواهیم نسبت حوزه با انقلاب را در نظر بگیریم نسبت معرفت دینی در حوزه موجود با مبانی و روش عقلانی می تواند شاخصی برای فهم از نسبت حوزه با انقلاب اسلامی باشد.
مقدس مآبان ظاهر نما سدی در برابر تحول معرفت دینی
بر پایه این نوع بنیان معرفتی می توان با الگو گیری از مبانی نظری و فکری امام خمینی (ره) و نسبت معرفت دینی ایشان با دین را که در آخرین پیام امام راحل به حوزه و روحانیت تجلی یافته به تحلیل نشست. در محوری که ایشان در نقد جریان تحجرگرای حوزه به ویژگی فلسفه ستیزی آنها اشاره دارد و موضوع نجاست و آب کشیدن کاسه ای که آقا مصطفی از آن آب میخورد توسط مخالفان فلسفه اشاره دارند. از طرف دیگر توجه به عقل و فلسفه در معرفت دینی است که منجر به دو مکتب امروزی نجف و قم گردیده است.
جریان های مقدس مآب ظاهرگرا به تعبیر حضرت روح الله مارهای خوش خط و خالی هستند که کمر ایشان را شکستند. از ویژگی های این جریان جمود گرا، نص گرا و ظاهرگرا که با قداست درآمیخته است این است که تحول را بر نمی تابد و همواره به مخالفت با آن بر می خیزد. ماندن در گذشته تاریخی، احیای گذشته و جمود در گذشته از ویژگی های آن است لذا هیچ وقت نتوانسته با مسأله وحدت مسلمین کنار بیاید.
شاخصه دیگر تحول گرایی در معرفت دینی تاکید بر عنصر نقش زمان و مکان در فقاهت است. که از مولفه های بنیادین فقاهت امام خمینی(ره) را تشکیل می دهد. عدم توجه به این امر موجب بن بست معرفتی در حوزه عمل اجتماعی و مدیریت سیاسی خواهد بود.
حجت الاسلام همتی