ایرانیها بلد نیستند حتی آفتابه بسازند!
به گزارش خبرگزاري رسا، فردای روزی که سپهبد علی رزمآرا نخست وزیر ایران و مخالف سرسخت ملی شدن صنعت نفت با تیر خلیل طهماسبی عضو فداییان اسلام به دیار یومالحساب فرستاده شد، مجلسی که در چهار ماه گذشته حاضر نشده بود حتی پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت را امضا کند و با ملی شدن صنعت نفت مخالفت میکرد، با اکثریت قریب به اتفاق، ملی شدن صنعت نفت را تصویب کرد!
فداییان اسلام در شرایطی یکی از مخالفان قدرتمند ملی شدن صنعت نفت را از بین برد که تلاش اقلیت جبهه ملی مجلس شانزدهم و آیت الله کاشانی نتوانسته بود مانع پیشرفت جناح دربار، انگلیس شود و نهضت ملی شدن صنعت نفت در حال شکست کامل بود.
خلیل طهماسبی عضو فداییان اسلام
قتل رزمآرا توسط خلیل طهماسبی بزرگترین مانع ملی شدن صنعت نفت را از بین برد و مجلس پیشنهاد اصل ملی شدن صنعت نفت را به اتفاق آرا تصویب کرد و مجلس سنا نیز هفته بعد آن رای را تایید کرد.
برخی معتقدند که نمایندگان مجلس پس از ترور رزمآرا دیگر جرات مخالفت نداشتند و ناچار شدند به ملی شدن صنعت نفت رای مثبت بدهند.
اکتشاف نفت در ایران، نفت را به مهمترین مسئله مملکت تبدیل کرد و قرارداد دارسی و ۱۳۱۲ که حاکمان نالایق با شرکت نفت ایران و انگلستان بستند، منافع ایران را تامین نکرد. تا اینکه در مجلس چهاردهم مصدق به قرارداد ۱۳۱۲ که توسط رضاخان به ایران تحمیل شد، مخالفت کرد. با توجه به مخالفت با قرارداد ۱۳۱۲ دولت ایران و نمایندگان شرکت نفت ایران و انگلیس خواستند ضمیمهای به قرارداد ۱۳۱۲ بیفزایند و تعدیلاتی در مبالغ قرارداد ایجاد کنند و به حق ایران اضافه کنند، اما این قرارداد در مجلس پانزدهم توسط اقلیت مجلس به خصوص حسین مکی مخالفت شد. تا اینکه مجلس پانزدهم به اتمام رسید و نوبت به برگزاری انتخابات مجلس شانزدهم شد.
انتخابات دور شانزدهم مجلس از طرف عبدالحسین هژیر، وزیر وقت دربار، به طور کامل زیر نظر گرفته شد و سعی کرد نمایندگانی که امکان مخالفت با قرارداد الحاق دارند، به مجلس راه پیدا نکنند، اما در روز ۱۳ آبان، عبدالحسین هژیر، وزیر دربار، هنگام شرکت در مراسم محرم در مسجد سپهسالار هدف سه گلوله سیدحسین امامی عضو فداییان اسلام قرار گرفت و سپس درگذشت.
عبدالحسین هژیر
مسعود رضایی از محققان تاریخ معاصر درباره ترور عبد الحسین هژیر و تاثیر آن در نهضت ملی شدن صنعت نفت میگوید: «هژیر در انتخابات دوره شانزدهم شورای ملی با اعمال نظر واضح، قصد داشت نیروهای طرفدار دربار را وارد مجلس کند و به نیروهای مستقل اجازه نداد وارد مجلس شوند. او در انتخابات با تقلب بر مواضع خود پافشاری میکرد. عدهای از شخصیتها و گروههای سیاسی در دربار تحصن کردند و خواهان تجدید انتخابات شدند، اما راه به جایی نبردند و مشخص شد که مهرههای انگلیس کاملا مصمم هستند که از ورود نیروهای مردمی به مجلس جلوگیری کنند. وقتی فدائیان اسلام هژیر را اعدام کردند، در دل مقامات سیاسی رعب و وحشت زیادی افتاد و به فکر افتادند که مجددا انتخابات را برگزار کنند و اینبار تعدادی از نیروهای مستقل از قبیل آیتالله کاشانی و دکتر مصدق به مجلس راه پیدا کردند و همینها بودند که موتور محرک ملی شدن صنعت نفت شدند و نهضت را پیش بردند».
اما تلاش آیتالله کاشانی و مصدق و اقلیت مجلس شانزدهم با مقاومت دربار و رزمآرا روبهرو شد و نهضت را با ناکامی مواجه ساخت تا اینکه نیروهای ملی و مذهبی در خانه محمود آقایی، یکی از بازاریان متدین تشکیل جلسه دادند. مدیریت جلسه را نواب صفوی بر عهده گرفت. نواب مشکل اصلی را شاه و دربار میدانست، اما نیروهای ملی خطر اصلی را رزمآرا دانسته و فداییان اسلام را مجاب کردند که رزمآرا را از بین ببرند و اعضای جبهه ملی قول دادند که با ساقط کردن دولت رزمآرا و تشکیل دولت توسط نیروهای ملی، احکام اسلامی را اجرا کنند. در آن جلسه نواب صفوی استدلال مفصل ارائه کرد که برای مبارزه با اجانب و انگلستان چاره ای جز نبرد قهرآمیز با آنها از طریق مبانی و اصول اسلامی نیست.
شهید محمد واحدی در خاطرات خود تعداد جلسات منزل حاج محمود آقایی را دو جلسه و اعضای شرکت کننده آن را سیدحسین فاطمی، سیدمحمد نریمان، عبدالقدیر آزاد، مظفر بقایی، سیدابوالحسن حائریزاده و حسین مکی معرفی میکند و مینویسد حائری زاده گفته است که من به نمایندگی از مصدق آمدهام و واحدی اضافه میکند وکلای جبهه ملی در مقابل نواب متعهد شدند در اولین روز قدرت مطابق قانون اساسی به اجرای قانون اساسی بپردازند.
مسعود رضایی، درباره چرایی پیوند فداییان اسلام و جبهه ملی میگوید: «رزمآرا در قامت نخستوزیر ایران، داشت با انگلیسیها مذاکره میکرد که حداقل یک کمی به سهمالامتیاز ایران از نفت اضافه کند، در حالیکه مردم میخواستند نفت ملی شود و همه عایدات آن صرف خود کشور شود، نه اینکه سهمی از سرمایه خود را گدایی کنند، اما رزمآرا معتقد بود که مردم ایران توانایی اداره صنعت پیچیده نفت را ندارند و حتی بلد نیستند یک آفتابه هم بسازند! بدیهی است که این نحوه تفکر با ملی شدن نفت تناسبی نداشت. با شیوهای که رزمآرا در پیش گرفته بود، انگلیس همچنان بر صنعت نفت ما تسلط داشت و از آنجا که او آدم مقتدری بود و بر امور تسلط داشت، مذاکرات را پیش میبرد و عملا هیچ کاری از دست کسی ساخته نبود؛ به همین دلیل هم جبهه ملی و نهایتا فدائیان اسلام، به این نتیجه رسیدند که او را از میان بردارند تا مشکل ملی شدن صنعت نفت حل شود. در اینجا بود که اعدام انقلابیای که توسط استاد خلیل طهماسبی انجام شد، امکان ملی شدن نفت را فراهم کرد».
اقدام فداییان، امکان مبارزه قانونی را به جبهه ملی برای ملی شدن صنعت نفت داده بود و به سرعت نفت ملی شد، اما پس از قتل رزمآرا اختلاف در جبهه واحد فعالان نهضت ملی نفت آشکار شد. البته این شکاف از قبل هم قابل پیش بینی بود، زیرا اهداف سه نیروی ائتلافی در نهضت ملی، یکی نبود. فداییان برای اجرای احکام اسلام و برقراری حکومتی اسلامی میجنگیدند. آیت الله کاشانی برای بیرون راندن استعمار انگلیس از کشور و کوتاه کردن دستش از صنعت نفت ایران مبارزه میکرد و جبهه ملی برای رسیدن به قدرت و برقراری حکومتی لیبرال تلاش میکرد.
قاسم تبریزی از دیگر محققان تاریخ میگوید: پس از به حکومت رسیدن مصدق، از آنجا که ملیگراها به قول خود عمل نکردند، شهید نواب صفوی بیانیهای داد و اعلام کرد: بیایید و احکام اسلام را اجرا کنید. مصدق پاسخ داد: من آخرین دولت نیستم و بعد از من دولت دیگری میآید، از او بخواهید احکام را اجرا کند! جالب اینجاست که هنوز یک ماه از نخستوزیری مصدق نگذشته که شهید نواب صفوی و عدهای از یارانش، بازداشت و زندانی شدند. به این ترتیب از ۲۸ ماه حکومت مصدق، مرحوم نواب ۲۰ ماهش را در زندان مصدق سپری کرد؛ آن هم فقط به جرم اینکه از او خواسته بود به عهد خود، یعنی اجرای احکام اسلامی عمل کند. آیتالله کاشانی روی مصلحت ملی شدن نفت، فدائیان اسلام را به صبر و سکوت دعوت کرد.
هر چند ملت ایران، ملی شدن صنعت نفت را در سال ۱۳۲۹ جشن گرفتند اما اختلافات باقی ماند و دشمن از آن استفاده کرد و با کودتای ۲۸ مرداد این نهضت را به شکست کشاند.
منابع:
اعدام انقلابی رزمآرا به روایت اسناد، تالیف داود امینی
زندگینامه سیاسی حسین مکی نوشته امیر مکی
جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲
سایت پژوهشکده مطالعات تاریخ معاصر
/1360/