وقتی دلارهای ویلموتس و استراماچونی اولویت دارند!
به گزارش خبرگزاري رسا، این روزها در کنار تمام دغدغهها و مشکلات زندگی، بخش زیادی از مردم موضوع مشترکی برای گفتوگو دارند، از رانندگان تاکسی تا مسئولان ارشد نهادهای حکومتی بخشی از مکالمات روزانه خود را به سرمربی ایتالیایی استقلال اختصاص دادهاند و درباره «آمدن یا نیامدن آندرهآ استراماچونی» صحبت میکنند اما در آخر همه به این سوال میرسند که مبلغ پرداخت شده به استراماچونی و بازی موش و گربه این مربی با مسئولان ورزشی و غیر ورزشی مملکت تا کجا ادامه خواهد داشت؟
با تهدیدهای استراماچونی برای نیامدن به ایران، مبلغ قابل توجهی از دستمزد این مربی به خارج از کشور منتقل شده و در مرحله انتقال به حساب این مربی است - شاید هم الان به دستش رسیده باشد - روزی نیست که رسانههای ایتالیایی به استیصال ایرانیها در رفع مشکلات مالی استراماچونی نپردازند، مشکلی که برای یک شهروند اروپایی پیش پاافتاده و شاید غیر قابل درک باشد.
پشتکار مسئولان و فعالیت 24 ساعته آنها برای راضی کردن این مربی و آوردن او به ایران در وضعیتی که کشور زیرسایه تحریمهای سنگین قرار دارد و به علت عدم همکاری کشورها، واردات اقلام اولیه و ضروری از جمله دارو با محدودیتهای شدید مواجه است، مسئولان ارشد ورزشی و حتی در برههای برخی از اعضای دستگاه دیپلماسی وقت خود را صرف حل مشکلی کردند که دردی از هیچ خانوادهای را دوا نمیکند.
حال که این پولی از "بیتالمال مظلوم انقلاب اسلامی" برای حضور مربیان و بازیکنان خارجی در ایران اختصاص یافته، کاش مدیران مناسب و لایقی وجود داشتند که حداقل عزت نفس ملت ایران را در مذاکرات و قراردادهای دوجانبه با مربیان خارجی در نظر میگرفتند.
در عرض چند هفته اخیر، فوتبال ایران به واسطه تعهدات تیم ملی و استقلال به ویلموتس و استراماچونی متحمل مبالغ چندین میلیارد تومانی برای راضی نگه داشتن این مربیان شده و در آخر هم چیزی جز تهدید به فسخ قرارداد و دریافت غرامت از این دو تیم عاید این فوتبال کشور نشده است.
در واقع مدیران فوتبال و ورزش کشور که همواره دست در جیب بیتالمال دارند و اولین و آخرین راه آنها پرداخت دستمزد خارجیها از این طریق است، با راهکار اشتباه خود از جمله پرداخت حقوق مربیان خارجی در خارج از کشور، مجددا زمینهساز پرداخت غرامت دیگری به این مربیان را موجب شدهاند.
مارک ویلموتس بعد از اینکه با نیامدن به ایران پولش را از فدراسیون گرفت، اکنون خواهان غرامت دیگری شده و این احتمال درباره استراماچونی هم وجود دارد چرا که او هم علیرغم دریافت مبلغی از قراردادش کماکان به ایران نیامده و خواهان مبلغ بیشتری است و حتی این احتمال وجود دارد که با گرفتن بخش دیگری از دستمزد، به ایران بازنگردد و چه بسا دست به شکایت هم بزند.
در حالی که مدیران ارشد ورزشی و فوتبال در وهله نخست میتوانستند دستمزد بازیکنان و مربیان خارجی را در موعد مقرر و در ایران پرداخت کنند و حتی اگر زمان را هم از دست دادند، میتوانستند آنها را به ایران بیاورند و با مذاکره درست، پولشان را پرداخت کنند و این مربیان هم تهدید به دریافت غرامت نکنند.
اتفاقات اخیر برای راضی نگه داشتن مربیان خارجی این سوال را مطرح میکند که مدیران ایرانی چه تفکری دارند و اولویتهای آنان بر چه اساسی تنظیم شده است، منافع ملی یا منافع افراد و مربیان خارجی؟.