دخترانی که قربانی ابوبکرالبغدادی و نوچههایش شدند
به گزارش خبرگزاری رسا، بعد از اینکه مشخص شد نام رمز عملیات به هلاکت رساندن ابوبکر البغدادی "کایلا مولر" یعنی همان برده جنسی رهبر داعش بوده، بسیاری از رسانهها مجددا به بررسی زندگی او پرداختند. " کایلا مولر" فعال حقوق بشر آمریکایی بود که در آگوست سال ۲۰۱۳ در شهر حلب سوریه و پس از خروج از بیمارستان تحت نظارت "پزشکان بدون مرز" به گروگان داعش در آمد. او مدتها به عنوان برده جنسی در اختیار ابوبکر البغدادی قرار گرفته بود. گفته میشود "مولر" در جریان حملات علیه داعش کشته شد.
ادعای شکنجه و تجاوز بغدادی به کایلا در حالی مطرح شد که خانواده مولر در بهار سال گذشته میلادی نامه ای از دخترشان منتشر کردند. کایلا در آن نامه نوشته بود:" میخواهم بدانید من در شرایط امنی هستم. کاملا سالم هستم .من با کمال احترام و مهربانی درمان شدم."
با این حال، مادر کایلا گفته او بر اساس نامه دخترش بر این گمان بوده که او سالم و در مکانی امن نگهداری میشده است تا اینکه در ماه ژوئن و در دیدار با مقامات FBI به او اطلاع داده شده دخترش پیش از مرگ مورد شکنجه قرار گرفته و به او به عنوان برده جنسی تجاوز شده است.
مطرح شدن مجدد نام مولر ما را به یاد این میاندازد که زنان بسیاری در طول این چند سال قربانی داعش شده اند. به جز زنان ایزدی، مسلمان و مسیحی خاورمیانه، برخی اروپاییها و آمریکاییها هم بودند که اسیر دست داعش شدند.
در این میان، اما نام یکی از این دختران بیش از سایرین مطرح شد. "سامیرا کسینویچ" کسی است که داستان تراژیک اسارت و مرگش بسیاری را دچار شوک و غم کرد.
داستان عجیب دختر اتریشی؛ تجاوز و مرگ با چکش
مدتی قبل بود که یک زن تونسی که قبلا به عضویت داعش درآمده بود، اما به دلیل نافرمانی در بازداشت این گروه تروریستی به سر میبرد حقایق جدیدی از سرنوشت ۲ دختر اتریشی فاش کرد که برای ملحق شدن به داعش راهی سوریه شده بودند.
این زن تونسی فاش کرد: "سامیرا کسینویچ، " ۱۷، و "سابینا سلیمویچ، " ۱۵ ساله، از اتریش راهی رقه در سوریه شدند تا در کنار مردان داعشی مبارزه کنند؛ اما خیلی زود دریافتند نقشی غیر از برده جنسی شدن به آنها واگذار نمیشود.
هر ۲ دختر اتریشی در یک خانه نگهداری میشدند و به دلیل سن کم و ظاهر اروپاییشان، هدایای ویژه برای اعضای برجسته داعش محسوب میشدند. آنها برده جنسی بودند و در طول روز بارها از سوی مردان مختلفی مورد آزار و اذیت قرار میگرفتند.
طبق گفته این زن تونسی وقتی "سامیرا" تصمیم گرفت برای پایان دادن به این زندگی دردناک از رقه فرار کرده و به وین بازگردد، بوسیله تروریستها دستگیر شد و پیش از مرگ بارها مورد تجاوز قرار گرفت. طبق گزارش ایندیپندنت، سامیرا سرانجام توسط سربازان داعش با ضربات چکش به سر و به طرز وحشیانهای کشته شد.
فرار به سمت جهنم
این دو دختر اصالتی بوسنیایی داشتند و زمانی که در وین زندگی میکردند، از طریق اینترنت با داعش آشنا شده و با هم به سوریه فرار کردند. پدر ومادر یکی از این دو دختر زمانی که صبح از خواب بلند شدند یادداشتی پیدا کردند که روی آن نوشته شده بود: " دنبال ما نگردید. ما به خدا خدمت خواهیم کرد و برای او میمیریم."
چند وقت بعد این دو دختر عکس خود را در شبکههای اجتماعی با پوشش کامل و برقع منتشر کرده و اعلام کردند که آماده خدمت به داعش هستند.
مدتی بعد اما برخی دوستان سامیرا اعلام کردند که او از طریق شبکه های اجتماعی با آنها تماس گرفته و گفته قصد دارد باز گردد. آنها گفتند که سامیرا وضعیت نامساعدی دارد و اگر به داد او نرسند به زودی از دست میرود.
چند ماه بعد نیروهای سازمان ملل جنازه یکی از این دو دختر را پیدا کردند، اما جسد دختر دیگر(سامیرا) پیدا نشد. جستجوها مدتی ادامه داشت تا اینکه سرانجام سر و کله دختر تونسی پیدا شد و او از رازهای مخوف داعش و بلاهایی که بر سر دختر اتریشی آمده بود، پرده برداشت.
ایندیپندنت در گزارشی که همان زمان نوشت از شخصی بوسنیایی الاصل که در اتریش زندگی میکرد نام برد که احتمالا دختران جوان را از اتریش به سوریه و مقر داعش میفرستاده است. این فرد که "ابو تجدا" نام داشت اتهامات وارده به خود را رد کرد با این حال، مدتی توسط پلیس اتریش تحت نظر بود.
مصاحبه عجیب دختر اتریشی؛ رضایت یا ترس؟
نکته جالب این است که این دو دختر اتریشی هممانند مولر ابتدا از وضعشان در بین داعشیها رضایت داشتند و بعدها شروع به گلایه و شکایت و سپس فرار کردند.
پرسش و پاسخهای زیر بخشی از مصاحبهای است که یک خبرنگار، زمانی که یکی از این دو دختر اتریشی(سابینا) در بین داعشیها حضور داشته و به عقد یک جوان داعشی درآمده با او داشته است:
خبرنگار: در سوريه شما در يك خانه زندگی می كنيد يا در آپارتمان؟
دختر جوان: آپارتمان. دو ماه اول ورودم به سوريه، به همراه دوستم “سَمر” و شوهرهايمان در يك خانه زندگي ميكرديم. بعد از آن هركدام مان يك آپارتمان پيدا كرديم. آپارتمانی كه ما الان در آن زندگي مي كنيم سه اتاق دارد.
خبرنگار: وقتی صبح بيدار می شويد اولين كاری كه انجام می دهيد چيست؟
دختر جوان: صبحانه مي خورم. صبحانه من شبيه همان چيزي است كه در اتريش مي خوردم. البته اغلب اوقات غذاي ما حلال است. اينجا با موادغذايي جديد زيادی آشنا شده ام اما اسم دقيق آنها را نمیدانم. اينجا البته مواد غذايي همچون كچاپ، نوتال و كورنفلكس هم پيدا میشود.
خبرنگار: شوهرتان حقوق بگير است؟
دختر جوان: بله، او سرباز است و از اين راه حقوق میگيرد.
خبرنگار: بزرگترين تفاوتی كه بين زندگی شما در اتريش و زندگيتان در سوريه وجود دارد، چيست؟
دختر جوان: اينجا من آزاد هستم. میتوانم آزادانه اعمال مذهبیام را انجام دهم. در وين اما چنين آزادی نداشتم.
لحن و کلام این دختر هنگام پاسخ به پرسشهای خبرنگار حاکی از این است که او از اوضاع خود رضایت دارد. در مورد این امر دو حدس میتوان زد. اول اینکه داعشیها این دختران را (چه دختران اتریشی و چه مولر) تهدید کرده اند که سکوت پیشه کنند و از نارضایتی خود چیزی نگویند.
احتمال دیگر این است که داعشیها در ابتدا با این دختران خوب برخورد کرده و پس از جلب اعتماد و حمایت آنها، اعمال شنیع خود را روی آنها اجرا میکردند. هر کدام از این تحلیلها درست باشد فرقی در اصل قضیه نمیکند. سرانجام همه این دختران تلخ بوده است.
منبع: خبر فوری
جولیا فلشر کوک به همراه خانواده، با دارایی حدود ۶۱ میلیارد دلار، در جایگاه نخست لیست ثروتمندترین زنان جهان قرار گرفت.
بر اساس آخرین گزارش ارائه شده، لیست 10 نفره ثروتمندترین زنان جهان، عضو جدیدی را به خود افزوده است.
گفتنی است که جینا راینهارت، سرمایهدار، بازرگان و میلیاردر استرالیایی، با رساندن ثروت خود به 2.1 میلیارد دلار، به دلیل بهبود و قدرتمند شدن وضعیت مالی در شرکت معدنی خود، باز هم در این لیست جای گرفت.
همچنین، وی در آسیا-اقیانوسیه، به عنوان دومین زن ثروتمند در این منطقه، پس از تیتان یانگ هویان، مالک اصلی شرکت کانتری گاردن چینی، معرفی شد.
قابل ذکر است که جولیا فلشر کوک به همراه خانواده، با ثروت 60.7 میلیارد دلاری، در جایگاه نخست لیست ثروتمندترین زنان جهان قرار گرفته است.
فرانسوا بتانکور مایر و آلیس والتون، به ترتیب در جایگاههای دوم و سوم رتبهبندی ثروتمندترین زنان جهان قرار گرفتند.
اغلب آنها در ایران به دنیا آمدند و بعدا به خارج از کشور رفته و آنجا مدارج ترقی را طی کرده و هم اکنون چهره های موفق و تاثیرگذاری هستند اما ملیت و پیشینه ایرانی خود را فراموش نکرده اند و مفتخرند که خون ایرانی در رگ هایشان جاری است.
1. انوشه انصاری
انوشه انصاری در تاریخ 21 شهریور 1345 در شهر مشهد به دنیا آمد. امروزه او را به عنوان یک مهندس موفق ایرانی-آمریکایی و بنیانگذار و رئیس مجموعه پرودیا سیستم می شناسند. قبل از پرداختن به ایده ی پرودیا سیستم، انوشه به عنوان یکی از بنیانگذاران و رئیس هیئت مدیره ی تلکام تکنولوژیز موفقیت های فراوانی در بازار تجارت آمریکا به دست آورده بود. اما میل به پیشرفت در وجود او خاموش شدنی نبود. در سال 2001 و در یک معامله سهام، انوشه در حدود 11 میلیون از سهام شرکت سونوس را به دست آورد و به این ترتیب موفق شد پست مدیر عاملی و مدیر اجرایی دایره هوش مصنوعی شرکت سونوس را به دست آورد.
موفقیت بعدی انوشه انصاری در سال 2006 رقم خورد و او به عنوان یکی از بنیان گذاران و رئیس هیئت مدیره ی مجموعه ی پرودیا سیستم، بار دیگر نام خود را بر سر زبان ها انداخت. جالب است بدانید انوشه انصاری همچنین اولین زنیست که با سرمایه خود به فضا رفته است و در کل او چهارمین انسانیست که با سرمایه خود موفق به خارج شدن از جو زمین شده است.
2. پریسا تبریز
پریسا تبریز، متخصص ایمنی رایانه در سال 1361 به دنیا آمد. پریسا در حال حاضر با لقب شاهدخت ایمنی در بخش ایمنی نرم افزار گوگل کروم و برای شرکت گوگل کار می کند. جالب است بدانید مجله فوربس نام پریسا را در لیست 30 پیشگام زیر 30 سال در زمینه تکنولوژی قرار داده است. پریسا که مادری لهستانی-آمریکایی و پرستار دارد و پدرش یک پزشک ایرانیست تقریبا بلافاصله پس از فارغ التحصیلی جذب شرکت گوگل شد.
3. رکسانا ورزا
رکسان در حال حاضر مسئولیت فعالیت های استارت آپی شرکت مایکروسافت در کشور فرانسه است و در عین حال مسئولیت اداره برنامه های بیز اسپارک و مایکروسافت ونچرز را به عهده دارد. جالب است بدانید در سال 2013 نام رکسانا ورزا هم در لیست 30 زن پیشگام در تکنولوژی که توسط بیزینس اینسایدر تهیه شده بود، قرار گرفت.
رکسان پیش از پیوستن به غول رایانه ای دنیا، مایکروسافت، سابقه کار برای چند استارت آپ اروپایی را در کارنامه دارد. او همچنین مدتی ویراستار نسخه فرانسوی تک کرانچ بوده است. البته همه این فعالیت ها درک درستی از شوق پیشرفت رکسانا به شما نخواهد داد. رکسانا ورزا تری لینگوال است ( مسلط به 3 زبان )، عضوی از انجمن درمان صرع است و از دانشگاه های یو سی ال ای ، ساینس پو پاریس و دانشگاه اقتصاد لندن موفق به کسب مدرک آکادمیک شده است.
4. ثریا دارابی
ثریا دارابی را امروزه به عنوان یکی از بنیانگذاران برند زدی می شناسند. برندی که در حوزه فشن با تمرکز بر منشاء مواد اولیه محصولات نامش را بر سر زبان ها انداخته است. ثریا فعالیت حرفه ایش را در نیویورک تایمز آغاز کرد و همان جا بود که تغیرات مداوم فناوری های دیجیتال نظرش را جلب نمود. ثریا دارابی به مرور توانست به عنوان تهیه کننده خبر با رسانه هایی مانند فیسبوک، توییتر و یوتیوب همکاری کند و این در حالی بود که همزمان در بسیاری از استارت آپ های کوچک و بزرگ فعالیت می کرد. ثریا از دانشگاه جئورجیا مدرک هنر دارد و در حال حاضر در بوستون زندگی می کند.
5. رکسانا مصلحی
رکسانا مصلحی در رشته ژنتیک اپیدمیولوژی موفق به اخذ مدرک پی اچ دی شده است. رکسانا که متولد ایران و بزرگ شده ی کاناداست در حال حاضر به عنوان پروفسور در دانشگاه ایالت نیویورک فعالیت می کند. این زن موفق ایرانی علاوه بر تدریس کورس های تخصصی ژنتیک در دانشگاه، در حال انجام تحقیقاتی بر نقش وراثت در بیماری ها و همچنین تاثیر فعل و انفعالات محیط های ژنی بر بالا رفتن شانس توسعه بیماری ها می باشد.
6. مریم میرزاخانی
مریم میرزاخانی، ریاضی دان ایرانی، پیش از مرگ در کشور آمریکا مشغول به فعالیت بود. در روز یک سپتامبر 2008 مریم میرزاخانی به عنوان پروفسور ریاضیات در دانشگاه استانفورد شروع به فعالیت کرد. در سال 2014 مریم به عنوان اولین زن در جهان و همچنین اولین ایرانی موفق به کسب مدال فیلدز شد.
بد نیست بدانید مدال فیلدز پر ارزش ترین جایزه در زمینه ریاضیات است و در جوامع علمی معتبر دنیا اعتباری منحصر به فرد دارد. اعضای هیئت تصمیم گیرنده ی فیلدز به خاطر فعالیت ها و مطالعات او در زمینه تئوری تچ مولر، هندسه هذلولی، تئوری ارگودیک و همچنین هندسه ی سیمپلکتیک مریم میرزاخانی را شایسته کسب مدال فیلدز دانستند. بی شک مرگ ریاضی دان بزرگ ایرانی ضربه ای جبران ناپدیر به پیکره علم بشر در زمینه ریاضیات خواهد زد.
7. ماریا خرسند
ماریا خرسند با مدرک کارشناسی ارشد رشته علوم رایانه ای، در حال حاضر به عنوان مدیر ارشد اجرایی در شرکت اسوریجز تکنیسکا ی کشور سوئد مشغول به فعالیت است. ماریا همچنین از سال 2001 به عنوان مدیر عامل کمپانی فناوری های شنیداری اریکسن و از سال 2004 به عنوان رئیس بازار مالی تکنولوژی "او ام ایکس" شناخته می شود.
8. کریستین امانپور
کریستین امانپور به عنوان یک مجری تلویزیونی و ژورنالیست ایرانی-بریتانیایی شناخته می شود. کریستین مسئولیت اجرای یک برنامه ی مصاحبه محور شبانه در شبکه سی ان ان را به عهده دارد. او همچنین به عنوان گوینده ی خبر در بخش جهانی شبکه خبری ای بی سی فعالیت می کند.
9. ترانه رضوی
به هیچ وجه تصور نکنید ترانه رضوی یک پزشک معمولیست. ترانه مسئول سلامت کارکنان شرکت گوگل در مرکز فرماندهی گوگل واقع در کالیفورنیاست. ترانه رضوی علاوه بر کار برای گوگل، در زمینه تاثیر تکنولوژی های نو بر سلامتی و به طور کلی تر فعالیت های پیشگیرانه مشغول مطالعه و تحقیق است.
10. مونا جراحی
نام پروفسور مونا جراحی به عنوان یکی از برجسته ترین دانشمند، فیزیکدان، ریاضی دان و محققان ایران و جهان مطرح می شود. این پروفسور دانشگاه الکترونیک تراهرتز میشیگان، متولد ایران است. پروفسور مونا جراحی یکی از جوان ترین استادیاران در رشته مهندسی الکترونیک و کامپیوتر دنیاست. او در حال حاضر در آزمایشگاه الکترونیک و کامپیوتر دپارتمان علوم دانشگاه میشیگان مشغول فعالیت است.
جالب است که از دیدگاه آنها پاداش اخروی انتخار برحسب جنسیت متفاوت است: زنان معمولاً برای آمرزش گناهان جنسی دست به این کار میزنند، اما دلایل مردان متفاوت است.
وقتی زنان در اعمالی مانند ترور، شکنجه و حتی تجاوز سهیم میشوند، جوامع با تعجب میپرسند "چطور چنین چیزی ممکن است؟". همانطور که انتظار میرود پاسخِ این سؤال پیچیده است.
جوانب زیادی از تروریسم و بهخصوص داعش ما را به وحشت میاندازد. اما دخالت زنان در این امور بسیار شوکه کننده است. زمانی که زنان در اعمالی چون ترور، شکنجه و تجاوز سهیم میشوند از خود میپرسیم "چطور ممکن است؟ چطور ممکن است زنان دست به چنین کارهایی بزنند؟"
در سالهای اخیر، بیشترین نمونههای خشونتِ زنان از گروههای تروریستی بوده است. دکتر "کاترین براون" استاد دین و الهیات در دانشگاه بیرمنگام گفت: "زنان به دلایل مختلف شخصی و سیاسی و یا ترکیبی از آنها به گروههای افراطگرا میپیوندند." هم زنان و هم مردان تحت تأثیر انگیزههای عاطفی قرار میگیرند اما "برای مردان فرصتی است تا تواناییها و قدرت خود در دفاع از زنانشان را به رخ بکشند و زندگی سرگرمکنندهتر و پر شباهت تری به بازی "Call of Duty” داشته باشند. اما برای زنان، به سفری هیجانانگیز برای پاکسازی روح، فرصتی برای کمک به انسانهای ستم دیده و شکل دادن به تاریخ شباهت دارد."
زنان حداقل در ابتدا جذبِ شعارهای آرمانی و نوعدوستانه میشوند. اما موضوع عجیب افزایش میزان بمبگذاران انتحاریِ زن است. در سال 2002، پس از آنکه "وفا آدریس" را منفجر کرد، بسیاری از گروههای اسلامگرا مشارکت زنان در جهاد را محکوم کردند. استدلالشان این بود که اگر زن بهتنهایی سفر کند و پس از مرگ بدنش نمایان شود، عفتش از بین میرود.
اما اطلاعات جمعآوریشده نشان میدهد در سال 2016، حداقل 29 زن دست به عملیات انتحاری زدند. دکتر براون گفت: "در سهماهه اول سال 2017، حداقل 27 زن در نیجریه و کامرون دست به عملیات انتحاری زدند. این روند نسبتاً جدید است. بااینکه زنان از دیرباز در گروههای تروریستی حضور داشتهاند، اما در بمبگذاریهای انتحاری و خشونت مستقیم دخیل نبودند."
براون دو مورد را بهعنوان انگیزه اصلی زنان در حملات انتحاری نام برد. در سطح شخصی، زنان برای کسب افتخار، آمرزش گناهان و رفتن به بهشت این کار را انجام میدهند. البته انگیزه مالی هم مطرح است، زیرا به آنها اطمینان خاطر داده میشود که خانوادههایشان تا آخر عمر از لحاظ مالی تأمین خواهند بود. جالب است که از دیدگاه آنها پاداش اخروی انتخار برحسب جنسیت متفاوت است: زنان معمولاً برای آمرزش گناهان جنسی دست به این کار میزنند، اما دلایل مردان متفاوت است.
استفاده از زنان برای سازمانهای تروریستی دارای مزیت استراتژیک است: زنان راحتتر از مردها از تدابیر امنیتی عبور میکنند، شناساییشان سختتر است و مرگشان بازتاب بیشتری در رسانهها دارد. سازمانهای تروریستی میتوانند با مرگ زنان حس خشونت در مردم را بیدار و از آن در راستای تبلیغ اهداف خود استفاده کنند.
حدوداً 10 درصد از اعضای گروههای افراطی را زنان تشکیل میدهند. براون میگوید این آمار با میزان عضویت زنان در گروههای راستگرای آنارشیستی قابلمقایسه است که در آنها میزان بالاتری از رهبری زنان دیده میشود. اما بدان معنا نیست که از زنان استقبال میشود.
اما پرسیدن سؤالهایی از قبیل "چرا زنان بمبگذار انتحاری میشوند؟" یا "چرا زنان در خشونت دست دارند؟" این مفهوم را میرساند که خشونتِ مردان امری عادی است.
تحقیرهای جنسیتی و کاریکاتورهای زنان بهعنوان موجوداتی غیر خشن، ما را به این فرض میرساند که زنان توانایی چنین اعمالی را ندارند و بهطور ناخودآگاه خشونتهای مردانه توجیه میشوند. تجاوز، شکنجه و خشونت از سوی زنان، نباید سبب حیرت ما شود. بخشی از آن به دلیل سابقه تاریخی است. مثلاً جرم شناسان معتقدند قتل پدیدهای عمدتاً مردانه است. بهطورکلی، اگر زنان مرتکب جنایت شوند، اکثراً اطرافیان خود را میکشند.
دلیل دیگر حیرت ما از زنان افراطی، انجمنهای زنانه با اندیشههای صلحجویانه و عشق مادرانه است. معمولاً زنان را به چشمِ تولیدکنندههای سربازان جهاد میبینند. در احادیث اسلام آمده "بهشت زیر پای مادران است" و زنان از منظر تولیدمثل، نقش مهمی در ترویج خشونت دارند. اما زنان تنها مادرانِ احتمالی تروریستها نیستند.
داستان دخترهای جوانی که از خانه گریختند تا به جهاد نکاح بپیوندند تمام اینترنت را پر کرد، اما این تنها بخشی از داستان است. متأسفانه رسانهها تمرکز نامتناسبی بر "عروسهای جهادی" دارند، بهگونهای که آنها را شستشوی مغزی دادهشده و در رویای شوهر به تصویر میکشد.
بخش قابلتوجهی از استخدامها توسط زنانی انجام میشود که با دیگر دختران ارتباط خواهرانه برقرار میکنند. به تصویر کشیدن این زنان بهعنوان عروسهای داعشی مشکلساز است. هم به این دلیل که زنان را برخلاف مردان قربانی جلوه میدهد و همچنین خط تمایز میان عروسهای داعشی و بردگان جنسی را در هم میآمیزد. اگر میخواهیم داعش را متوقف کنیم، باید بررسی کنیم که چرا وعده زندگی اتوپیایی داعش برای افراطیها جذاب است.
مشکل اصلی توصیفهای مردسالارانه از زن است. ایده آل سازی عاطفی زنان باید متوقف شود. دکتر براون به دست داشتن سرباز زن آمریکایی در شکنجههای زندان ابوغریب اشاره کرد که تلاشهای زیادی برای توجیه آن شد. براون گفت: "زنان همیشه در خشونتهای سیاسی در سراسر جهان دست داشتهاند: حزب پلنگ سیاه، فراکسیون ارتش سرخ و بسیاری موارد دیگر. حافظه فرهنگی ما بسیار ضعیف است."
داعش از این زندان های مخفی برای نگهداری زنان ایزدی استفاده می کرد.
گروه تروریستی داعش زنان ایزدی را در زندان های تنگ و تاریک و در زیر زمین محبوس کرده بود.
این زندان ها که در نقاطی دور افتاده قراردارند، به حدی تنگ و تاریک بود که زنان توانایی حرکت و جابجایی را نداشته و مجبور بودند ساعت ها در یک محل تاریک و فاقد هرگونه امکانات سپری کنند. علیرغم این شرایط، نقاشی ها و طراحی هایی از این زنان بر روی دیوار های این زندان ها بر جا مانده، که تصویری از ذهنیت ها و شرایط زندگی زنان نگون بخت ایزدی قبل از اسیر شدن به دست تروریست های داعش است. در یکی از این نقاشی ها، خانه بزرگ، به همراه یک خودرو و درختان و حیواناتی بیرون از خانه به تصویر کشیده شده که آرزوهای بر باد رفته این زنان را نشان می دهد. پیش از این داعش در حمله به مناطق ایزدی نشین سوریه و عراق، مردان ایزدی را قتل عام و زنان وکودکان ایشان را به اسارت برد. داعش زنان ایزدی را بیشتر به عنوان کنیز خرید و فروش می کرد و یا در راه جهاد نکاح از ایشان بهره برداری جنسی می نمود. اکنون با تصرف این مناطق، بسیاری از زنانی که در چنگال تروریست های داعش قرار داشتند، آزاد شده و از خاطرات تلخ خود در زمان اسارت می گویند، درحالی که از سرنوشت بسیاری از آنان هنوز اطلاعی دردست نیست.
خدا همه وهابیون رو لعنت کند...
کلمۀ مافیا ممکن است شما را به یاد مردان تبهکار بیندازد اما زنان خطرناکی هم هستند که در جنایت، فساد و سرکردگی مافیاهای بین المللی، مهارت دارند.
5 زن هستند که از آنها به عنوان خطرناک ترین زنان جهان نام برده می شود که از این قرارند:
"کلودیا اوچوا فیلیکس"
او سرکردۀ یک گروهک مافیایی مکزیکی به نام "لوس انتراس" است و یکی از ستارگان اینستاگرام به شمار می آید. وی جنایتهای زیادی از جمله چندین فقره قتل در کارنامۀ خود دارد.
"آنا گریستینا"
این زن 45 ساله فقط 6 ماه در زندان بود و بعد از آن به مدت 5 سال فقط تحت نظر پلیس قرار داشت. او در اعترافات خود گفته که به مدت 15 سال در نیویورک یک خانۀ فساد را اداره کرده است.
"جودی موران"
وی در نگاه اول زنی مسن به نظر می رسد که کاری از او ساخته نیست اما در واقع همسر یکی از چهره های شاخص باند "لزلی کول" است که کارش قاچاق مواد مخدر و انسان بود. وی بعد از مرگ همسرش هدایت این باند را به عهده گرفت.
"سندرا آویلا بلتران"
سندرا بلتران که به ملکه پاسیفیک مشهور بود، یکی از خطرناکترین زنان دنیا محسوب میشد و ریاست یکی از کارتل های بزرگ مواد مخدر مکزیک را به عهده داشت. سندرا دو بار ازدواج کرد و هر دو شوهر او افسرهای پلیسی بودند که به فروشنده مواد مخدر تبدیل شدند.
"ماریا لئون"
ماریا لئون یکی از مشهورترین و البته خطرناکترین زنان تبهکار در دنیا محسوب میشود. او مدتهای مدید ریاست یک گروه قاچاق مواد مخدر و انسان را به عهده داشت که از حمایت مافیای مکزیک نیز برخوردار بود. به همین دلیل پلیس لسآنجلس هر بار برای دستگیری ماریا با چالش بزرگی روبرو میشد. ماریا 13 فرزند داشت که در سال 2008، یکی از پسرهایش در یک عملیات پلیسی گسترده به قتل رسید. ماریا هنگام حضور در تشییع جنازۀ فرزندش بازداشت شد.