انقلاب کردیم که به کجا برسیم؟!
به گزارش خبرگزاری رسا، امین رحیمی نوشت:کسانی که چشمشان را بازکردهاند، کسانی که فقط یک روز و یک ماه و یک سال را نمیبینند و افق نگاه و نظر و اندیشهشان بلندتر از یک قرن میتواند باشد خوب میدانند که ما انقلاب کردیم که به کجا برسیم. یک قرن پیش در این مملکت چه خبر بود؟ کسی میداند؟ کسی یادش هست؟!
سال 1298 ایران چه وضعی داشت؟ جنگ جهانی تمامشده بود ولی فجایعش هنوز گریبان گیر مردم بود؛ قحطی بزرگ. 100 سال پیش همین روزها اجداد ما داشتند از گرسنگی میمردند؛ 9 میلیون نفر از جمعیت 20 میلیونی ایران مرده بودند یا داشتند میمردند. قحطی از کجا آمده بود؟ خشکسالی بود؟ خیر. سربازان بریتانیا و روسیه تزاری با اجازه خودشان ریخته بودند در ایران و بیطرفی کشور ما در جنگ جهانی را نادیده گرفته بودند و ایران را اشغال نظامی کرده بودند و گندم را تا دانه آخر خورده بودند؛ مردم ایران خاکاره میخوردند بهجای آرد و خاک کوچه میخوردند بهجای نان! باورکردنی نیست. هست؟! معروف بود اگر با خاک، نان! بپزی و بخوری، دلدرد میگیری و میمیری ولی بازهم میخوردند از شدت گرسنگی و به بچهها میخوراندند از شدت بیتابی گرسنگی.
چطور شده بود که سربازان انگلیس نان ایران را میخوردهاند، مردم ایران خاک کوچه را؟ یک پاسخ هست برای این پرسش تلخ؛ پاسخی که کلیدواژه است برای آنان که چشمشان باز و ذهنشان بیدار است؛ «آنان قوی بودهاند و ما ضعیف».
همه تاریخ معاصر ایران را نگاه کنید؛ همیشه آنها قوی بودهاند، ما ضعیف. همیشه زور گفتهاند و منافع خودشان را پیش برده اند. به همین دلیل است که همیشه کار، کار انگلیسیها بوده است؛ بیدلیل نبوده نفرت و بیزاری نیاکان ما نسبت به انگلیسیها و بعد آمریکاییها. همه تاریخ معاصر ایران را نگاه کنید؛ از ریزهکاریهای سیاسی و اقتصادی گرفته به ما زور گفتهاند دشمنان زورمند تا کلانبرنامهها و پروژههای بزرگ که مختص ما طراحی کردهاند و اجرا کردهاند.
جنگ جهانی دوم هم برای ایران همان اتفاقی افتاد که در جنگ اول افتاد؛ این بار باز انگلیسیها بودند و شوروی کمونیستی. و پسازآن به یاد آورید وقایع ملی شدن صنعت نفت را و آن حیلهها و نقشهها و فریبها که در زمان پهلوی دوم انجام دادند و آن بلاها که آوردند بر سر این مردم. و دشمنیها بینقاب شد پس از انقلاب مردم. و آمریکاییها هم به میدان آمدند و خوندلها خوراندند به ما؛ صد رحمت به خاک کوچهها.
انقلاب کردیم که به کجا برسیم؟ به همینجا؛ دقیقاً به همینجا. به این موقعیت که امروز داریم، این وضعیت که داریم و کسی دیگر زور نمیتواند بگوید به ما؛ غلط میکند و خودشان هم میدانند که دیگر هیچ غلطی نمیتوانند بکنند. فقط حرف میزنند و خودشان هم میدانند پاسخی نمیخواهند و نمیتوانند بدهند؛ سگی که پارس میکند، گاز نمیگیرد.
حالا دشمنان این ملت هستند و پایان دوران زورگوییها؛ دوران جدیدی آغازشده است و ما انقلاب کردیم که به اینجا برسیم./1360//101/خ