۱۹ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۸:۰۵
کد خبر: ۶۱۶۲۴۳
یادداشت؛

وزن حجاب

وزن حجاب
اگر قرآن در مورد ربا با تندی بیشتر و حرارت بالاتری نسبت به حجاب سخن می­‎گوید، الزاماً به معنی کم­‌اهمیتی حجاب نیست؛ بلکه چه بسا به شرایط اجتماعی صدر اسلام مربوط باشد.

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، دیگر فرق چندانی بین برداشتن روسری و آنچه که بدحجابان بر سر دارند نیست. این یک «ولنگاری» است که ریشه آن به «سستی عقیده» و «ضعف نفس» باز می­‌گردد؛ و «روشنفکر» در این دو مقصر است.

روشنفکر از رهبران «براندازی حجاب» است. اوست که با تَکرار استدلال‎­های سست و ضعیف و بی‌­پایه، در مصاحبه­‌های مطبوعاتی و در خطابه­‌های یک­سویه، بر حجاب زنان مسلمان می‌­تازد و شک و تردید می‌­اندازد.

روشنفکر با طرح این پیش‌­فرض که میزان اهمیت و اولویت امور گوناگون را می­توان بر حسب کیفیت و کمیت بحث از آن در قرآن کریم تعیین نمود، در «وزن امر حجاب در قرآن» مناقشه می‌­کند و آن را «سبک» می­‌شمارد. بر اساس این پیش‌­فرض هرگاه قرآن پیرامون مسأله‌­ای با حرارت و غلظت کمتری سخن گفته باشد، باید آن مسأله در میان مسلمانان، فرعی‌­تر تلقی شده و کمرنگ‌­تر به حساب آید.

چند مطلب درباره این پیش‌­فرض و در پاسخ به آن

 اول

با استناد به حدیث شریف ثقلین که نزد فریقَین مقبول است، «عترت» را از قرآن «نه می­‌توان» و «نه باید» جدا کرد. چون آن­ها مفسرین حقیقی کلام‌­الله‌اند. پس منبع و مرجع ما در فهم و استنباط دستورات دینی نباید منحصر در قرآن باشد و «باید» روایات را نیز لحاظ کرد. بسیاری از معارف و احکام اسلام را با مراجعه و وساطت همین روایات شریف است که می­توان از قرآن دریافت نمود. به عنوان نمونه اطلاع از تعداد رکعات نماز‌های یومیه که به تفصیل در قرآن ذکر نشده است و ما ناگزیریم تا در این خصوص به روایات مراجعه کنیم؛ در امر حجاب نیز چنین است. باید در روایات تفحص نمود.

در این صورت و بعد از جستجو در منابع روایی، چگونه می­‎توان چشم خود را بر «روایت تکان ­دهنده معراج» که با «سندی قابل اتکا» از طریق جناب عبدالعظیم حسنی نقل شده بست و تنها به آیات قرآن بسنده کرد؟ در این روایت درباره عذاب زنان بی‌­حجاب چه آمده است؟ آویختگی موی سر و غلیان مغز سر... روایات دیگری نیز در این باب آمده است که تنها به بیان روایت مرحوم صدوق در کتاب من لایحضره الفقیه جلد ۳، صفحه ۳۹۰ بسنده می‌شود که نباید آن را از نظر دور داشت. روایتی که در آن اصبغ بن نباته از امیرالمومنین علیه‎­السلام نقل می‌کند که حضرت فرمودند: در آخرالزمان نزدیک به قیامت که بدترین زمان­‌هاست، زنانی ظاهر شوند بی­‌حجاب و برهنه (کاشفاتٌ عاریاتٌ) آرایش‌­کننده و آشکارکننده زینت‌­ها، بیرون­‌رونده از دین، داخل­‌شونده در فتنه‌­ها، متمایل به شهوات و امیال جنسی، شتاب­‌کننده به سوی لذات و خوش­گذرانی‌­ها، حلال­‌شمارنده محرمات الهی و جاودانه در دوزخ.

دوم

بسیاری از آیات قرآن در نزول تدریجی ناظر به یک مسأله یا حادثه خارجی نازل می‎­شدند. در نتیجه می‎توان گفت لحن بیان و کمیت ذکر یک مسأله در قرآن به «شرایط و مقتضیات زمان نزول» بستگی دارد. پس با این توضیح نمی­‎توان درباره آیات قرآن به مثابه سخنرانی یک رییس جمهور به تحلیل محتوا پرداخت؛ بنابراین اگر قرآن در مورد ربا با تندی بیشتر و حرارت بالاتری نسبت به حجاب سخن می­‎گوید، الزاماً به معنی کم­‌اهمیتی حجاب نیست؛ بلکه چه بسا به شرایط اجتماعی صدر اسلام و لزوم تبلیغ تدریجی احکام دین مربوط باشد. همان­گونه که میزان قبح زنده به گورکردن دختران از منظر قرآن را نمی‌­توان از کمیت و کیفیت طرح آن در مقایسه با قبایح دیگر استنباط نمود.

سوم

در بررسی یک مسأله در قرآن نباید تنها به دنبال کلیدواژه گشت بلکه باید نظر قرآن کریم را با استفاده از «عمومات قرآنی» و تطبیق اصول کلی دین و اخلاق که در قرآن مطرح شده است و در همه شئون انسانی کاربرد دارند، بر مصادیق و مسائل جزئیه خارجی، استنباط کرد. اگر حجاب را جزو دستورات مسلّم اسلام و در نتیجه بدحجابی را به عنوان یک منکَر در نظر بگیریم آن­گاه سعی و تلاش برای از بی‎ن­بردن این منکر در جامعه تحت عمومات قرآنی «نهی از منکر» و قاعده کلی «تعاونوا علی البر و التقوی و لاتعاونوا علی الإثم و العدوان» (مائده/۲) قرار می­‎گیرد. از آن جهت از مصادیق تعاون بر برّ و تقواست که ترویج حجاب، عموم جامعه و به ویژه جوانان مجرد را بر رعایت نیکی و تقوا کمک می­کند و از آن جهت از مصادیق و لاتعاونو است که رواج بی‌­حجابی کمک به بی‎­تقوایی و گناه می­‌کند.

چهارم

از دستورات مؤکَّد قرآن کریم، «تفکر»، «تدبر»، «تعقل» و «تفقه» در آیات الهی است؛ بنابراین نباید به ظاهر قرآن بسنده نمود بلکه باید به دنبال فهم باطن قرآن بود که بسیار مهم است. فرض کنیم که حجاب از منظر قرآن اهمیت چندانی ندارد و تلاش برای گسترش آن در جامعه سفارش و توصیه نشده است؛ اما باید توجه داشت که این عدم اهمیت مفروض تنها مربوط به خود مسأله حجاب است و نه مربوط به حجاب آن­گاه که ابعاد دیگری یافته باشد. مسأله حجاب امروزه، با صدر اسلام تفاوت‎­های بسیار دارد. امروزه باید ناظر به اموری همچون سبک زندگی مدرن غربی، حضور حداکثری زنان در جامعه و برخورد بسیار زیاد آنان با مردان، فراوانی و تنوع بیش از حدِّ مُدها و مدل­های پوشش شهوت­‎انگیز، امکانات فراوان در عمل زیبایی و زیبایی اندام و نقاشی صورت و بدن، لوازم پیشرفته آرایش و مدل­‎های آرایشی متنوع به مسأله حجاب نگریست. علاوه بر این‌ها باید وجود عکس­‎ها، فیلم­ها، رمان­ها، فضای مجازی، سایت­های اینترنتی و شبکه­های ماهواره­ای پورنوگرافیک را لحاظ کرد که به محض «افسردگی جنسی افراد»، به «تحریک و برانگیختگی» می­پردازند. حتی پزشکی و صنعت داروسازی نیز به کمک «محرکات سکسی» آمده‎­اند. سهولت و در دسترس‎­بودن انواع لذات جنسی را نیز به این فهرست اضافه کنید./918/د101/س

محمدامین امامی

ارسال نظرات