یادداشت؛
چرا ایران یکی از بالاترین نرخ سود بانکی را در جهان دارد؟
نرخ سود بانکی در ایران حدود ۲۰ درصد است؛ باید دید دلایل بالا بودن نرخ سود در سیستم بانکی چیست و عواقب آن برای مصرفکنندگان در اقتصاد چگونه است؟
به گزارش خبرگزاری رسا، در ایران نرخ سود بانکی کمتر مورد بحث بوده و کمتر از آن به عنوان یک معضل اساسی یاد میشود، اما بد نیست بدانیم که این نرخ بهره که حدود ۲۰ درصد سیر میکند، در جهان بیسابقه بوده و کمتر کشوری در جهان یافت شده که نرخی بالاتر از ۲۰ درصدداشته باشد. برای بررسی این موضوع باید از دو دیدگاه متفاوت قضاوت کنیم، اول از دیدگاه خود سیستم بانکی و دلایل بالا بودن نرخ سود و دوم عواقب آن برای مصرفکنندگان در اقتصاد.
قبل از آن لازم است که اصول فعالیتهای اقتصادی بانکها را این طور خلاصه کنیم که آنها از سپردهگذاران یا همان مردم عادی پول قرض گرفته و آن را سپس به دولت، شرکتها و کارخانجات تولیدی با نرخی بالاتر قرض میدهند. به زبان سادهتر طلبکاران آنها مردم عادی بوده و بدهکارانشان دولت، شرکتها و کارخانجات تولیدی هستند.
از دیدگاه سیستم بانکی نرخ بهره تعیینکننده هزینه فعالیتهای اقتصادی بانکها است که از جمله تأمین سرمایه مورد نیاز دولت، شرکتها و کارخانجات تولیدی در قالب وامها میباشد.
تا هنگامی که سوددهی فعالیتهای اقتصادی بانکها بیشتر از هزینه سود پرداختی به سپردهگذاران باشد، مشکلی بهوجود نمیآید، اما چنانچه بانکها در فعالیتهای اقتصادی خود دچار ضرر و زیان شوند، میزان ریسک فعالیتهای اقتصادی بانکها افزایش یافته، سپردهگذاران برای قبول این ریسک طلب سود بیشتری میکنند و در نهایت به منظور ارضای این طلب نرخ بهره در سیستم بانکی افزایش مییابد؛ بنابراین علت بالا بودن نرخ سود بانکی در ایران در دو دهه اخیر زیاندهی و گاه نابودی کامل سرمایه بانکها در فعالیتهای اقتصادی آنها بودهاست، تا جایی که امروز بانکهای ایران مقادیر زیادی از داراییهای مسموم در ترازنامههای خود دارند.
اینها اکثراً وامهایی هستند که امیدی به تسویه و بازگشت آنها نیست و به اصطلاح سوخت شدهاند، اما بالا بودن نرخ بهره و سود بانکی برای سپردهگذاران و در بعدی وسیعتر در اقتصاد کلان چه عواقبی دارد؟
نخست اینکه قشر کارگر، کارمند و حقوق بگیران که اندوخته ناچیزی دارند از نرخ بالای سود بانکی بهرهمند نمیشوند.
دوم سرمایهگذاری در اقتصاد مختل شده و در عوض سرمایهگذاران خرد ترجیحاً سرمایه خود را در بانکها سپردهگذاری کردهاند؛ چراکه سرمایهگذاری در امر تولید و کارآفرینی ریسک بیشتری داشته و در کمتر موارد بیشتر از سالانه ۲۰ درصد سودآوری دارد؛ بنابراین سرمایهگذاران خرد در اقتصاد به کنار رانده شده و ابتکار عمل به بانکها و سایر سرمایهگذاران بزرگ دولتی و خصولتی منتقل میشود که خود سبب ایجاد بازارهای بسته و غیر رقابتی شده و به سلطهجویی تعداد محدودی از عرضهکنندگان کالا و خدمات در اقتصاد منتهی میشود.
سوم اینکه کارآفرینان و کارخانجات تولیدی برای تأمین سرمایه مورد نیاز خود دچار مشکل شده و به ندرت قادر به توسعه فعالیتهای خود، سرمایهگذاری در فناوری، کیفیت تولید و ایجاد اشتغال میشوند. در پایان لازم به ذکر است که کاهش قابلتوجه نرخ بهره بانکی به زیر ۲۰ درصد به منظور رشد و توسعه اقتصادی در دراز مدت اجتنابناپذیر است. لازمه این کار نیز تجدید و تقویت ساختار سرمایه بانکها توسط دولت بوده تا از آن طریق با وجود فرار سرمایه سپردهگذاران که به دلیل کاهش نرخ سود قابل پیشبینی خواهد بود، مقابله شده و بانکها از خطر ورشکستگی رهایی یابند. /۱۰۱/۹۶۹/م
منبع: روزنامه جوان
ارسال نظرات