استغفار زمینه لطف و عنایت پروردگار را فراهم می کند
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری رسا، آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان در تکیه حاج سیدحسن قم به سخنرانی پیرامون فضیلت شب قدر پرداخت.
متن کامل این سخنرانی به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و السلام و الصلاة علی سیدنا و نبینا و حبیب قلوبنا ابی القاسم محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان است و همانطوری که اطلاع دارید در میان لیالی قدر شب بیست و سوم قویترین شبها از نظر لیله قدر است، هم از روایات و هم از اعمال و قرائن زیادی استفاده میشود که آن لیله مرجوّه، در روایات تعبیر شده به لیله مرجوّه یعنی آن لیلهای که آدم به آن امید دارد، آن لیلهای که اولیاء خدا یک سال انتظار او را میکشیدند تا اینکه به آن شب برسند و آن شب را احیا کنند، هین شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان است. خدا را شکر میکنیم که امسال هم حیاتی بود و این شب بیست و سوم را به حسب ظاهر وارد شدیم و باید خیلی توجهات خودمان را قوی کنیم و فکر خودمان را متمرکز کنیم بر ارتباط با خدای تبارک و تعالی.
امشب باید ذهنمان را از دنیا کاملاً خالی کنیم، ذهنمان را از هوا و هوسهای دنیوی، از امیال دنیوی، حتی از مال و مقام و ... کاملاً باید خالی کنیم. ما باشیم و خدا و آنچه که هدف از خلقت ما بوده ببینیم چقدر امشب این مسیر را میتوانیم طی کنیم. یکی از سفارشهایی که در ماه مبارک رمضان شده مسئله استغفار است. امیرالمؤمنین فرمود علیکم فی شهر رمضان بکثرة الاستغفار، فرمود تا میتوانید در ماه رمضان استغفار کنید.
من میخواهم چند کلمهای بر حسب آنچه که از قرآن و روایات در مورد استغفار استفاده میشود یک نکاتی را عرض کنم و وقتی که ذکر استغفار را میخوانیم یا اگر ان شاء الله عادت زندگی خودمان که از روایات استفاده میشود که انسان مؤمن باید برنامه زندگیاش استغفار باشد، ما انسانی را در زیر آسمان بالاتر از پیامبر اکرم6 نداریم. حضرت بر حسب آنچه که نقل شده روزی 70 بار ذکر استغفار را میخواندند. حالا در روایات در اینکه حضرت چه ذکری میخواند مختلف آمده اما این مطلب هست که 70 بار مسئله استغفار را مطرح میکردند، یا در روایات وارد شده جلسهای نبود که پیامبر با یک عدهای بنشینند و در پایان جلسه لااقل 25 بار ذکر استغفار را نگویند. استغفار چیست؟ چرا اینقدر اهمیت دارد، ما یک تلقی از استغفار داریم که به نظر من این تلقیِ خیلی ساده و یا اشتباهی است، میگوئیم گناه کردیم برویم ماه رمضان است شب قدر است استغفار کنیم خدا ما را ببخشد، استغفار را یک راهی برای اینکه خدا گناهان ما را عفو کند و ببخشد قرار میدهیم، برداشت ما، آگاهی ما از استغفار این است.
البته این هم در روایات هست که انسان مؤمن وقتی گناه میکند تا هفت ساعت خدا اجازه نمیدهد این گناه او را در نامه اعمالش بنویسند بعد از هفت ساعت اگر استغفار نکرد مینویسند، این را داریم. در اینکه انسان با استغفار گناهان خودش را پاک میکند بحثی نیست ولی آیا حقیقت استغفار همین است، من این آیاتی که در اول سوره مبارکه هود هست را قرائت میکنم ببینیم قرآن راجع به استغفار چه میگوید؟
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الر کتاب احکمت آیاته ثم فصلت من لدن حکیم خبیر، میفرماید این قرآن احکمت ثم فصلت، حالا وارد این بحثها نمیخواهم بشوم. خدا میفرماید ما قرآن را بر شما فرستادیم. این کتاب را برای شما فرستادیم، هدف ما از اینکه قرآن بر شما فرستاده شد چیست؟ أن لا تعبدوا إلا الله، بشر فقط خدا را عبادت کن، غیر از خدا موجود دیگری قابلیت عبادت ندارد، آنکه لایق عبادت است خداست برای اینکه خدا علم مطلق است، قدرت مطلق است، حیات مطلق است، ضعف در او وجود ندارد، هر چه کمال و جمال و جلال است انسان در خدا میبیند، پس او را باید عبادت کنیم أن لا تعبدوا إلا الله إن قیلکم منه نذیر و بشیر، بعد میفرمایند أن استغفروا ربکم ثم توبوا إلیه یمتعکم متاعاً حسناً إلی اجلٍ مسمی، من میخواهم روی این قسمتش یک برداشتی داشته باشم، فضلا و بزرگان جلسه و روحانیت محترم هم در جلسه حضور دارند، ببینیم این برداشت درست است یا نه؟
خدا میفرماید ما قرآن را بر شما فرستادیم دو هدف مهم داریم؛ 1) فقط خدا را عبادت کنید 2) استغفار کنید، أن استغفروا ربکم، یعنی چه؟ اینجا بحث گناه نیست، بحث این نبوده که بشر گناه کرده خدا میگوید حالا استغفار کنید، بین نزول قرآن و استغفار بشر چه ارتباطی وجود دارد؟ خدا میفرماید از وقتی من با شما صحبت کردم با کلام من عظمت من را شما باید بفهمید، با کتاب من عظمت من را بفهمید، بیچارگی خودتان را بفهمید، وقتی انسان قرآنی باشد انسان هر چه آیات قرآن را میخواند یکی از آثاری که قرآن باید در انسان داشته باشد بعد از اینکه تلاوت قرآن تمام میشود ببیند چقدر عظمت خدا در انسان زیادتر شد. ما وقتی پیش یک بزرگی میرویم؛ من از توفیقاتی که داشتم در زمان امام رضوان الله تعالی علیه در خدمت والدمان میرفتم خدمت امام، به قدری عظمت امام انسان را مبهوت خودش میکرد، امام خیلی عظمت داشت، بلا تشبیه، اصلاً قابل تشبیه نیست، کسی که قرآن میخواند بعد از قرآن اگر از عظمت خدا در درونش چیزی اضافه نشد این قرآن خواندنش خیلی برایش کارایی ندارد، البته عبادت است. ما میگوئیم نگاه به قرآن عبادت است، همین نگاه (ولو نخوانید قرآن را) خواندن قرآن ولو آیاتش را نفهمید عبادت است، حفظ قرآن عبادت است، ولی خدا میخواهد ما وقتی مینشینیم در محضر قرآن یک آیهای را میخوانیم أن لا تعبدوا إلا الله عظمت خدا در انسان تجلی پیدا کند، چه خدایی داریم، چه عباراتی، چه کلماتی، از عزل تا ابد گفته، همه چیز در ید قدرت اوست، وقتی انسان آیات قرآن را میخواند به خوبی به این نتیجه میرسد هیچ قدرتی غیر از خدا نیست، به خوبی به این نتیجه میرسد که این حرکت دست انسان مورد نظر خداست، به خوبی به این نتیجه میرسد بشر تو جایی پیدا نمیکنی که بگوئی آنجا خدا نیست، میخواهی دروغ بگوئی، میخواهی حق الناس را ضایع کنی، آبروی کسی را ببری، چکار میخواهی کنی؟ یک جا پیدا کن خدا نباشد و این غلطها را بکن، نمیشود و نیست. قرآن عظمت خدا را در انسان زیاد میکند، وقتی عظمت خدا در انسان زیاد میشود انسان بیاختیار میگوید استغفر الله ربی و اتوب إلیه، خدایا ما تو را نشناختیم، خدایا نمیتوانیم تو را بشناسیم، خدایا حق تو را ادا نمیکنیم، نمیتوانیم تو را درست عبادت کنیم، نمیتوانیم حق معرفت تو را داشته باشیم، باید چکار کنیم؟ هیچ کاری از دست ما بر نمیآید فقط میگویم خدایا من را ببخش، من ضعیفم، من عاجزم، من ناتوانم، من جاهلم، من بیچارهام، این میشود استغفار.
ببینید فاصله این استغفار با استغفار در گناه چقدر زیاد است؟ در استغفار در گناه که شرایطش هم در روایات آمده انسان گناهی میکند نعوذ بالله و خدا به این انسان مهلت میدهد البته عجیب است در روایات وارد شده که انسان مؤمن اگر بعد از 20 سال از گناهش بگذرد ولی خدا یادش میآورد استغفار میکند، البته نباید بگذاریم خدایی نکرده به آن وقت برسد انسان مؤمن آن کسی است که اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا، وقتی شیطان سراغ انسان میآید و دور انسان طواف میکند و میخواهد انسان را به زمین بزند به یاد خدا میافتد، ولی خدا یک منّتی که بر مؤمن گذاشته و عجیب است در روایت دارد انسان مؤمن بعد از 20 سال خدا این گناه را یادش میآورد که من 20 سال پیش یک غیبی کردم و یک تهمتی زدم، یک حقّی ناحق کردم و بعد استغفار میکند و توبه میکند. اما انسان کافر وقتی گناه میکند از همان ساعتی که گناه میکند یادش میرود تا آخر عمر، هیچ وقت یادش نمیآید. در استغفار از گناه انسان یک آلودگی خودش را باید پاک کند، یک آلودگی باطنی که در درونش آمده را باید پاک کند و از بین ببرد، اما در استغفاری که خدا میفرماید من قرآن را کتابٌ احکمت آیاته ثم فصّلت من لدن حکیم خبیر أن لا تعبدوا إلا الله، بعد هم میفرماید و أن استغفروا ربکم ثم توبوا إلیه، وقتی قرآن را تمام میکنید، وقتی قرائت قرآنتان تمام میشود ببینید چقدر عظمت خدا در وجود شما بیشتر شده؟
هر چه آدم عظمت خدا را بیشتر بفهمد استغفارش بیشترمیشود. میگویند پیغمبر خدا چرا روزی 70 بار استغفار میکرده، مگر گناه میکرده؟ نخیر او عظمت خدا را از همه عالم بیشتر درک میکرده، خودش را درمحضر خدا همیشه میدیده، در مقابل آن عظمت و اینکه حقّ آن عظمت را بشر همهی انبیاء اگر جمع شوند نمیتوانند ادا کنند، چه راهی وجود دارد؟ خدا فرموده استغفار کنید؟
استغفار از گناه یک آثاری دارد، آثارش در آیات قرآن ذکر شده «یا قوم استغفروا ربکم ثم توبوا إلیه» قوم عاد که مزارع زیادی داشتند، باغهای زیادی داشتند، خدا یک جسم تنومندی به اینها داده بود، قدهای خیلی بلند و رشیدی داشتند اینها آخرالعمر که بتپرست شدند خدا برای اینها هفت سال قحطی فرستاد و همه مزارعشان خشک شد، بعد حضرت هود فرمود یا قوم استغفروا ربکم از این گناه خودتان استغفار کنید، توبوا إلیه، ثم توبوا إلیه، یرسل السماء علیکم مدرارا اگر استغفار کنید باران بر شما زیاد میبارد و یزدکم قوّةً إلی قوتکم قوّت شما زیاد میشود و نیرومند میشوید.
یک نکتهای عرض کنم؛ در یکی دو سال گذشته بحث زلزلهها، سیلها، متأسفانه گاهی اوقات از رسانه عمومی ما هم بعضیها اینها را درست نمیتوانستند تحلیل کنند! ما در روایات داریم که گناه عامل مرض است، گناه عامل بلا است، گناه عامل این است که خدا باب رحمت خودش را ببندد ولی به اصطلاح ما طلبهها عنوان مقتضی را دارد، چون وقتی یک کسی در تلویزیون میگوید زمانی که اینقدر گناه کردید این زلزلهها آمد بلا فاصله میگویند پس این همه اهل کفر که شبانهروز گناه میکنند چرا آنجا زلزله نیامد؟! دیگران در یک قسمت دیگری از ایران گناه کنند و جای دیگری زلزلهاش بیاید؟! گناه قابلیت این را دارد که عذاب الهی نازل شود و لذا در همین قوم هود هفت سال بلای الهی برایشان نازل شد، به اصطلاح این علت تامه نیست، خدا در یک اقوامی ولو گناه هم میکنند میگوید حالا بگذار در دنیا گناه شان را بکنند، بهرهای از آخرت ندارند، اینها که از حضی از آخرت ماندند، پس این نکته روشن باشد استغفار زمینه این را فراهم میکند که خدا عنایاتش را زیاد کند، یرسل السماء علیکم مدرارا.
در یک روایتی هست کسی رفت خدمت امام مجتبی7 از مشکلاتی که در زندگیاش پیش آمده اینها خیلیها گاهی سؤال میکنند که در زندگی مشکل داریم چکار کنیم؟ جوابش را امام مجتبی7 داده، عرض کرد من در زندگی مشکلاتی دارم، فرمود برو استغفار کن، همان مجلس یک کس دیگری آمد گفت من فقیرم حضرت فرمود برو استغفار کن، باز شخص دیگری آمد گفت من بچه میخواهم و بچه ندارم سالها از زندگیام گذشته حضرت فرمود برو استغفار کن، یک کسی آنجا نشسته بود به امام مجتبی7 عرض کرد چی شد هر کسی آمد مسئلهای را گفت شما فرمودید برو استغفار کن، فرمود من این را از همین آیهای که مربوط به حضرت نوح است که حضرت نوح به قومش فرمود أن استغفروا ربکم، از این آیه این را استفاده میکنم.
حالا با این فهم ناقص طلبگی خودم میخواهم این را عرض کنم که استغفار از گناه یک آثاری دارد، باب رحمت خدا باز میشود، مشکلات برطرف میشود، البته تا آن مقداری که مصلحت باشد ولی این استغفاری که الآن از این آیه اول سوره هود که انسان با قطع نظر از گناه فقط در مقابل عظمت خدا استغفار کند، او چه آثاری دارد؟ معرفت خدا را زیاد میکند، خیلی عجیب است. استغفار در مقابل عظمت خدا موجب این میشود که معرفت خدا در درون آدم زیاد بشود، چشم دل انسان باز میشود، گوش دل انسان باز میشود، دست انسان میشود دست خدا، چشم انسان میشود چشم خدا، زبان انسان میشود زبان خدا، این آدم در دوراهیهای مهم بین حق و باطل، حق را تشخیص میدهد المؤمن ینظر بنور الله به همین معناست، بنابراین ما امشب که شب استغفار است.
ماه رمضان توصیه به استغفار شده، اولاً بیائیم در سال آینده اهل استغفار باشیم، نگذاریم فقط در ماه رمضان و لیله قدر، در همین قمیهای خودمان، در همین بازار قم افرادی بودند از اولیاء الهی که دائم الاستغفار بودند، از پدران و اجداد ما قمیها، چرا از آنها به ما چیزی به ارث نرسیده در این مسائل؟ در قرآن میفرماید متقین کسانی هستند که بالاظهار هم یستغفرون سحر که میشود استغفار میکنند، اگر نماز شب هم حال نداری بخوانی از رختخواب هم لازم نیست بیرون بیائی، دو دقیقه که بیدار شدی دو تا استغفار که میتوانی بکنی، دو تا استغفار که میتوانی بکنی، خیلی ارزش دارد، ما امشب بیائیم واقعاً جزء برنامهی زندگیمان قرار بدهیم، اگر پیامبر ما روزی هفتاد بار استغفار میکرد ما هم لااقل همین 70 بار را استغفار کنیم، ما شبها و سحرها قبل از نماز صبح چند بار استغفر الله ربی و اتوب إلیه بگوئیم، اگر خدایی نکرده موفق به نماز شب نیستیم این حال را میتوانیم داشته باشیم، در همان رختخواب خدا را استغفار کنیم، این استغفار ابواب را به روی انسان باز میکند.
در مورد استغفار بحثهای خیلی زیادی در قرآن و در روایات آمده که نمیخواهم بیش از این شما را خسته کنم، حتماً آیاتی که در قرآن درباره استغفار هست را ببینید، از عنایات خدا بر انسان در لیله قدر ملائکه که از آسمانها نازل میشوند در لیله قدر اینها چند تا وظیفه دارند، یکی از وظایفشان این است که حاجات ما را یادداشت کنند، بگوئیم انسان چه میخواهد؟ حاجات دنیوی، اخروی، مادی، معنوی، برای خودش و دیگران، ملائکه که امشب نازل میشوند یکی از وظایفشان همین است. یک وظیفه دومی که دارند این است که برای هر کسی که بین خودش و خدا مناجات میکند، احیا میکند، قرآن بر سر میگیرد، آنها هم شروع به استغفار کردن میکنند، ملائکه موجودات معصومی هستند و استغفار آنها هم مورد قبول خدای تبارک و تعالی قرار میگیرد، واقعاً انسان وقتی قرآن میخواند میفهمد عالم چه خبر است؟
در این آیات متعددی که در قرآن هست الذین یحملون العرش و من حولها، ملائکه که حامل عرش هستند، معنایش چیست؟ نمیشود فهمید، ملائکهای که عرش خدا دوش اینهاست، کنایه از اینست که تمام تدبیر عالم روی دوش اینهاست، الذین یحملون العرش و من حوله ملائکهای که دور عرش خدا هستند، این یک گروه دیگری است، یسبحون بحمد ربهم اینها اولاً تسبیح میکنند، خدا به تسبیح بشر نیاز ندارد، ملائکه تعدادشان صدها هزار برابر انسانهاست، لذا اگر بشر هم خدا را عبادت نکند هستند موجوداتی که خدا را تسبیح و عبادت کنند، یؤمنون به، مقصودم این قسمت است و یستغفرون الذین آمنوا، چقدر خدا به بشر لطف دارد، چقدر خدا منّت بر بشر دارد، اصلا یکی از وظایف ملائکه حامل عرش الهی این است که برای آدمهای مؤمن استغفار کنند دائماً،حالا لیله قدر که خصوصیت خودش را دارد، لیله قدر ویژگی خودش را دارد آنها دائماً دارند استغفار میکنند که دنباله آیه نکات فراوان دیگری هست.
حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه السلام به خدا عرض کرد الهی أرید قربک خدایا من میخواهم به تو نزدیک شوم، خدا فرمود موسی قربی لمن استیقذ فی لیلة القدر، اگر میخواهی به من نزدیک شوی شب قدر بیدار باش و نخواب، امشب سعی کنید تا سحر به هیچ وجهی نخوابید، نگذارید خواب بر شما غلبه پیدا کند.
موسی عرض کرد الهی ارید رحمتک خدایا من دنبال رحمت تو هستم، فرمود رحمتی لمن رحم المساکین فی لیلة القدر، الهی أرید الجواز علی الصراط چه چیزی را از خدا خواسته؟ خدایا میخواهم یک اماننامهای به من بدهی که در روز قیامت از صراط عبور کنم، أرید النجاة من النار من نجات از جهنم تو را میخواهم برای عبور از صراط فرمود من تصدّق فی لیلة القدر آقایان سعی کنید امشب ولو یک مقدار خیلی خیلی کم صدقه بدهید، نجات از آتش جهنم را میخواهم، فرمود کسی که میخواهد از آتش جهنم نجات پیدا کند استغفر فی لیلة القدر، در شب قدر استغفار کند.
مراقب باشید تا میتوانیم استغفار کنیم، زبانمان را تا سحر مشغول به استغفار الهی قرار بدهیم.
خدایا در این لیله قدر در این شب بیست وسوم همه ما را موفق به درک لیلة القدر بفرما.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
/841/د102/ق