چهل سال نگهبانی از قانون اساسی
به گزارش خبرگزاری رسا، شورای نگهبان، عالی ترین جایگاه حقوقی نگهبانی از قانون اساسی و شرع مقدس اسلام است که ضامن حفظ اسلامیت و جمهوریت نظام میباشد. در طول چهل سال اخیر، این نهاد همواره مورد هجمه مخالفین بوده است و در افکار عمومی شبهات و ابهامات فراوانی علیه عملکرد این شورا القاء شده است. البته وجود این هجمه به معنای وجود برخی کاستیها و ناکارآمدیها نیست.
این گفتگو با سخنگوی شورای نگهبان جناب آقای دکتر عباسعلی کدخدایی و با هدف پاسخ به برخی از این شبهات تدوین گردیده است.
وظایف شورای نگهبان چه میباشد و عملکرد شورای نگهبان چه دستاوردهایی برای انقلاب اسلامی داشته است؟
شورای نگهبان وظایف مشخصی در چهارچوب قانون اساسی دارد. البته با قوانین عادی وظایف آن به صورت جزئی تر تبیین شده است. شورای نگهبان سه وظیفه اصلی دارد. اولین وظیفه آن انطباق قوانین و مصوبات مجلس شورای اسلامی با موازین اسلامی، شرع مقدس و اصول قانون اساسی است. وظیفه دوم شورای نگهبان (اصل 99 قانون اساسی) نظارت بر انتخابات است. همه انتخاباتها به جز انتخابات شورای شهر و روستا نظارت آن برعهده شورای نگهبان است. وظیفه سوم شورای نگهبان (اصل 98 قانون اساسی) تفسیر قانون است. آیین نامه داخلی شورای نگهبان چگونگی این تفسیر را توضیح می دهد.
البته وظایف دیگری برای شورای نگهبان در نظر گرفته شده است مثل حضور در مجلس در زمان مطرح شدن طرح یا لایحه دو فوریتی، حضور در شورای ریاست جمهوری که اگر رئیسجمهور قبل از اتمام دوره به هر دلیل رئیس جمهور نباشد، حضور در شورای رهبری. اگر بخواهیم خلاصه بیان کنیم. یک نظارت تقنینی است. از حیث نظارت بر مصوبات مجلس یا برخی از مصوبات هیات وزیران، تفسیر قانون اساسی و وظیفه دوم نظارت بر انتخابات در دو بعد بررسی صلاحیت نامزد ها و اعلام نظر در خصوص صحت انتخابات می باشد.
احراز یا عدم احراز صلاحیت افراد به چه شکل انجام میگیرد؟
قانون انتخابات بررسی صلاحیت ها را برعهده اعضای شورای نگهبان قرار داده و چگونگی آن در قانون عادی تبیین شده است. مثلا در موضع انتخابات مجلس شورای اسلامی، قانون انتخاباتی که مربوط به مجلس شورای اسلامی است سه ماده آن مشخصا در رابطه با بررسی صلاحیتها میباشد. ماده 28 شرایط، ماده 29 موانع اداری و ماده 30 مواردی که مانع ورود یک فرد در انتخابات میشد را ذکر میکند. البته بحت حقوقی است و به شرایط (یعنی آن مواردی که یک نامزد باید داشته باشد تا بتواند وارد رقابت انتخاباتی گردد) و موانع (یعنی آن مواردی که یک فرد نباید داشته باشد) به عنوان مثال افراد نباید محکوم به جرائم مالی، کلاهبرداری، اختلاس باشند.
با توجه به اطلاعات و مدارکی که از افراد در اختیار شورای نگهبان قرار میگیرد. این شورا، پرونده افراد را بررسی و در نهایت رای را صادر میکند. البته در این شورا به موازات هیات اجرائی، هیات نظارت فعالیت میکند. هیات نظارت، یک نهاد مردمی است که اعضاء آن از بین معتمدین انتخاب میشود و وظیفه نظارتی را برعهده دارند، انجام نظارت یا بررسی صلاحیت اولیه افراد بر عهده این هیات قرار میگیرد و بعد از اینکه هیات اجرائی اعلام نظر کرد و هیات نظارت مرکزی ارزیابی مجدد انجام میدهد و از هیات نظارت مرکزی به شورای نگهبان فرستاده میشود و با وجود 12 عضو شورای نگهبان رای گیری صورت میگیرد. در شورای نگهبان باید صلاحیت ها احراز شود. اعضاء شورای نگهبان تشخیص دهند آقای زید یا عمر شرایط را دارد و موانع را ندارد. اصطلاحا به این رای گیری صورت گرفته احراز صلاحیت گفته میشود.
در شورا بعد از بررسی مستندات، نسبت به صلاحیت افراد رای گیری میشود و هر فرد باید 7 رای مثبت داشته باشد. اما این که آرا بر چه اساسی داده میشود و انگیزه کسی که رای میدهد چیست؟ این یک امر درونی است. ما نمیتوانیم ورود کنیم. مگر اینکه خودش بیان کند.
اما ملاک اصلی مستنداتی است که در پرونده وجود دارد. که مورد بحث قرار می گیرد و بعد از آن رای گیری می شود و هر فردی حداقل هفت رای یا بیشتر داشته باشد صلاحیت او تائید می گردد.. خیلی از افراد بر همین اساس رد صلاحیت میشوند.
شورای نگهبان چه نقشی در وضعیت امروز کشور دارد؟ آیا می توان شورای نگهبان را مسئول وضعیت امروز کشور دانست؟
همه نهادهای جمهوری اسلامی ایران به میزان سهمی که در حوزه حکومت و دولت دارند، مسئول هستند. قوه مقننه، مجریه، قضائیه هر کدام سهمی دارند و شورای نگهبان هم یک سهمی دارد. اما اینکه بگوییم همه مشکلات کشور بر دوش شورای نگهبان است، صحت ندارد. زیرا شورای نگهبان ابزار حداقلی برای بررسی صلاحیت و نظارت بر انتخابات و بحث انطباق مصوبات دارد. وقتی این ابزارها حداقلی هستند. نمیتوان انتظار پاسخ و نتیجه حداکثری از آنها داشت. لذا شورای نگهبان در یک سهم اندکی مسئول است ولی نه به آن اندازه که برخی در سطح کشور بزرگنمایی میکنند.
چرا شورای نگهبان موضوع رد صلاحیت افراد را رسانهای نمیکند؟ گاهی اوقات فرد رد صلاحیت شده از شورای نگهبان می خواهد که این موضوع رسانه ای شود؟
تبصره ماده 5 قانون نظارت شورای نگهبان بر انتخابات مجلس شورای اسلامی موصب 9/5/65 میگوید: خبر رد صلاحیت به صورت محرمانه به اطلاع داوطلب میرسد. بنابراین به دلیل اینکه بحث رد صلاحیت یک امر شخصی است قانونگذار حرمت افراد را حفظ کرده است. البته فرد میتواند به شورای نگهبان مراجعه و مستندات رد صلاحیت را مشاهده کند. در غالب موارد افراد مراجعه کردند و موارد را به آنها اعلام شد.
گاهی اوقات افراد مراجعه نکردند یا به علت مشغله کاری کارشناسان شورای نگهبان، فرصت نکردند دلایل را به افراد بگویند. البته در سالهای اخیر که بنده هر هفته در مجلس حضور دارم و نمایندگان یا افرادی که تائید نشدند، مراجعه میکنند. ما پرونده آنها را میبینیم و موضوع را با حضور خودش و حضور کارشناس بررسی میکنیم و اطلاعات جدیدی اگر وجود داشته باشد، به پرونده می افزاییم که در مراحل بعدی موثر می باشند.
بنابراین در بحث بررسی صلاحیت ها، فکر میکنم که به اندازه کافی بر اساس قانون حرکت کردهایم. اگر یک روز قانون اعلان کند که رد صلاحیت داوطلبان به صورت علنی اعلان شود ما هم به صورت علنی اعلام میکنیم.
به نظر شما شورای نگهبان در عرصه رسانه ای خوب عمل می کند؟
اگر پاسخ صریح و واقعی بخواهید نه! اما ازسال 84 به بعد در حوزه رسانه شورای نگهبان تحولاتی صورت گرفت. در واقع در نظر گرفتن یک سخنگو که بنا به فرمایش مقام معظم رهبری انجام گرفته است. مسیر کمی تغییر کرده است. امروزه در مقایسه با سالهای دهه هفتاد، وضعیت خیلی بهتر شده است. در دو سال اخیر به علت جذب نیرو وضعیت بهتر شده است. اما با نقطه مطلوب فاصله زیادی داریم. باید تلاش بیشتری انجام گیرد تا اطلاع رسانی سریعتر و بهتری صورت پذیرد.
شورای نگهبان در مدت زمان کوتاه به چه صورت می تواند پرونده صدها نفر را مورد بررسی قرار دهد و بر احراز یا عدم احراز صلاحیت آنها تأیید کند؟
در روند بررسی صلاحیت ها، نهادهایی طبق قانون ایجاد شده است. هیات نظارت مرکزی، هیات نظارت استانی و هیات نظارت شهرستانی که هر کدام در سیر رسیدگی وظایف خودشان را دارند. اگر کسی اعتراض داشته باشد، پرونده به شورای نگهبان میآید و مورد بررسی قرار میگیرد. بنابراین از این جهت مشکلی نداریم. این افراد هم میتوانند به شورای نگهبان مراجعه کنند اما اینکه اعضای دوازده نفره بتوانند مستقیما و رودرو پاسخ افراد را بدهند، امکان پذیر نمیباشد لذا دفاتر و اعضاء هیات نظارت مرکزی یا کارشناسان این وظیفه را انجام می دهند. البته گاهی اوقات افراد اعلام میکنند که به ما چیزی اعلام نشده است. اما وقتی پرونده فرد مورد بررسی قرار می گیرد، مشخص می شود که دعوت شده و با کارشناسان صحبت کرده است.
در چند ماهه گذشته در خصوص یکی از نمایندهها بحث فساد مطرح شد. اما نکته اینجا است که این فرد در یک دوره ای رد صلاحیت میشود و با وجود اینکه مشکل قضائی او حل نشده است، دوباره میآید و تائید میشود و رای هم میآورد؟
این موضع نشان می دهد که شورای نگهبان بدون هیچ نظر از پیش تعیین شده ای، اعلام نظر میکند. قانون مواردی را در نظر گرفته است. مستنداتی برای ما می آید. این مستندات ممکن است درست باشد که غالبا هم درست است و بر اساس آن شورای نگهبان اعلام نظر میکند. گاهی اوقات بعد از مدتی شورای نگهبان متوجه می شود که برخی از اسناد جعلی و غیر صحیح است. در حالی که در زمان انتخابات عالم به آن نبود. چون نظارت شورای نگهبان محدود به نظارت تا زمان تصویب اعتبار نامه ها است و بعد از آن دیگر کاری نمی تواند انجام دهد. لذا شورای نگهبان ناچار است، صبر کند تا در نوبت بعدی که فرد ثبت نام کرد، مدارک جدید مطرح شود و آن مدارک جدید باعث عوض شدن رای میشود. البته تمام این امور یک کار انسانی است. انسانی هم جایز الخطاء است و ممکن است کم توجهی، سند جعلی یا ناقص بودن باعث یک رای شود. بنابراین نسبت به فردی که سوال پرسیده شد موضوع بر همین اساس است، در یک دوره ای ممکن است تایید شود و در دوره دیگر تأیید نشود.
احساس نمی کنید که شورای نگهبان با مصلحت گرایی تصمیم می گیرد. برای مثال آقایان میرسلیم، غرضی، هاشمی طبا تأیید میشوند، اما حاجی بابایی، متکی، زاکانی و سعیدی کیا احراز صلاحیت نمی شوند؟
موضوع انتخابات ریاست جمهوری کاملا متفاوت از مجلس است. در انتخابات ریاست جمهوری رد صلاحیت صورت نمیگیرد بلکه احراز صلاحیت باید صورت گیرد. شورای نگهبان باید هفت رای یا بالاتر به فردی بدهد که ثبت نام کرده و وجود تقوا، امانت، رجل سیاسی، ایرانی الاصل و شرایطی که در اصل 115 آمده است، را احراز نماید. بر اساس آن وضعیت افراد بررسی میشود. این موضوع که چند نفر کاندید خواهند شد و از چه جناحی هستند جزء محدودیتهای شورای نگهبان نمیباشد. مهم آن است که فرد آن شرایط را داشته باشد و در شورای نگهبان رای بیاورد. گاهی اوقات فردی صلاحیتها را دارد اما در شورای نگهبان به او رای نداده نمیشود. یعنی ممکن است شش رای بیاورد و وی نتواند کاندیدا شود. نتیجه آنکه شورای نگهبان به این موضوع توجه نمیکند که کاندیدا شش نفر یا هشت نفر باشند یا اینکه تناسب باید بین اصولگرا و اصلاح طلب رعایت شود. بلکه مهم آن است که کاندیدا طبق موازین قانونی شرایط لازم را داشته باشد.
نامحدود بودن ثبت نام نامزدهای ریاست جمهوری دردسرهایی را برای شورای نگهبان و ردصلاحیت آنان ایجاد کرده است، چرا از همان اول شرایط و قیودی برای ثبت نام مشخص نمیشود تا تعداد ثبت نام کنندگان کاهش پیدا کند؟
اصلاح این روند به اصلاح قانون انتخابات برمیگردد و در این خصوص با مجلس مذاکراتی صورت پذیرفته و وعدههایی از طرف مجلس داده شده است. مجلسیها قول دادند که همکاری کنند و با اصلاح قانون انتخابات این مشکلات خل خواهد شد.
گفته میشود برخی از اعضاء شورای نگهبان در آستانه انتخابات بخصوص ریاست جمهوری از فرد خاصی حمایت میکنند. آیا این موضوع صحت دارد؟
این موضوع به ندرت در گذشته اتفاق افتاده است. یکی از این افراد که خیلی در مظان این اتهام قرار دارد، جناب آقای دکتر عزیزی می باشد که خود ایشان به بنده گفت: در هیچ سخنرانی و ملاقاتی در تائید اقای دکتر احمدی نژاد حضور و نقش نداشته است و شما این موضوع را رسانه ای کنید. با این وجود گاهی اوقات اتفاق می افتند، البته علت آن هم این است که چون افراد حیثیت های مختلفی دارند، برخی از فقهای ما عضو جامعه مدسین، جامعه روحانیت مبارز هستند. در این گونه موارد که از حیثیت شخصی وارد می شوند به نظر می رسد مشکلی بر آن بار نباشد.
فرق انتخابات سال 1388 با دیگر انتخابات در مدت زمان 40 ساله چه بوده است، که جریان سیاسی اصلاحات چنین خیانت بزرگی را در حق جمهوری اسلامی روا داشت؟
بحث های مختلفی وجود دارد. تهدیدات و اقداماتی که از خارج کشور صورت گرفت و ساده انگاری هایی که در داخل وجود داشت. همه اینها دست به دست هم داند تا کام شیرین مردم تلخ شو و حمله به جمهوریت نظام صورت پذیرد.
شورای نگهبان وظیفه خود را انجام داد و بر روال همیشگی خود حرکت کرد. هیچ تفاوتی بین انتخابات 88 ، 84 و 92 نبوده است. اما در سال 88 عدهای با ادعاهای واهی و بهانه گیریها کام مردم را تلخ کردند. شورای نگهبان به هر سه نامزد عرض کرد با هر امکانی که از طریق قانون وجود دارد مشکل را حل کنیم. آقای رضایی در جلسات شورا حضور پیدا کرد، نظرات خود را بیان کردند و در نهایت نظرش این بود، صندوق های تعدادی از استانها بازشماری شود و بعد بازشماری چند استان ایشان از نظر خود برگشتند. اما دو کاندید دیگر چرا هرگز نیامدند؟ ما پیشنهاد دادیم با حضور هیاتهای بیطرف آرا را بررسی کنیم. یک بار پیشنهاد دادند که در چند استان تعرفهها مورد بررسی قرار گیرد. شورای نگهبان قبول ولی آنها حرف خودشان را میزدند که نشان از یک سهل انگاری بزرگ برای بعضیها و رفتار عمدی و با نیت به منظور تلخ کردن کام مردم از طرف برخی میداد.
گزارش انتخابات موجود است، همه میتوانند تمام مکاتبات شورای نگهبان با سه نامزد و کارهایی که انجام داده شده را مطالعه نمایند. اما دشمن اجازه نداد، افراد داخلی سادهلوح از خواب خودشان بیدار شوند و بفهمند که چه ضربهای به مردم و حیثیت نظام زدهاند و آنچه که نباید اتفاق می افتاد، افتاد./841/