نگاهی به "یک باور عمومی" که ریشه دینی ندارد
متاسفانه برخی افکار و عملکردها در میان مردم رواج پیدا کرده که نه پایه دینی دارد و نه مایه علمی و جز خرافات نام دیگری نمیتوان بر آن وضع کرد.
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی به ارائه پاسخهای مخاطبان درباره موضوع " عطسه و ارتباط آن با صبر" پرداخته است که در ادامه تقدیم مخاطبان میشود.
سوال؛ آیا در اسلام عطسه کردن به معنای صبر در انجام کار است؟
پاسخ: متاسفانه برخی افکار و عملکردها در میان مردم رواج پیدا کرده که نه پایه دینی دارد و نه مایه علمی و جز خرافات نام دیگری نمیتوان بر آن نهاد، یکی از آنها در مورد عطسه کردن است.
بعضیها پس از یک عطسه از لفظ «صبر آمد» استفاده میکنند و بعضاً کار خود را به تعویق میاندازند، کفشهای خود را لنگه به لنگه میپوشند یا در کفشهای خود نمک میریزند! همچنین با آمدن دو یا چند عطسه، عجله کردن در کار را برداشت میکنند! درحالی که این گونه افکار خرافاتی بیش نیست.
عطسه در حقیقت نوعی مکانیسم دفاعی از سوی بدن برای بیرون راندن عوامل مزاحم مثل میکروبها یا گرد و غبار و عوامل حسّاسیّت زا است. زمانی که عطسه روی میدهد، قفسه سینه شدیداً منقبض میشود، به این ترتیب مقدار زیادی هوا به سرعت از طریق بینی عبور میکند و به این ترتیب به پاک کردن مجاری بینی از مواد خارجی کمک میکند.
دین اسلام که مبارزه با پندارهای خرافیرا وظیفه خود میداند، عطسه را نعمتی برای بدن برشمرده است که مستلزم حمد و شکر پروردگار است.
در حدیث آمده که عطسه موجب راحتى و سلامتی بدن است، و تا سه روز و به روایتى تا هفت روز، امان از مرگ است. آن چه بین عوام مشهور است که هنگام عطسه تک باید صبر کرد، صحت ندارد و در احادیث اثرى از این حرف نیست. (۱)
در روایت آمده است: وقتى انسان عطسه مى کند (جهت شکرانه تأمین شدن سلامتی اش) بگوید: الحمد للّه اللّهم صل على محمّد و ال محمد. (۲) و هنگامی که کسى در حضورش عطسه کند، به عطسه کننده بگوید: یرحمک اللّه، و او نیز در پاسخش بگوید: یغفر الله لکم.
رسول اکرم (ص) فرمود: عطسه مریض دلیل بر عافیت و راحتى بدن اوست. (۳)
عطسه تا وقتى که از سه تا بیشتر نباشد براى بدن نافع است و اگر از سه تا بیشتر شد، نشانه بیماری است. (۴)
حضرت امام صادق (ع) فرمود: کسى که عطسه کند از پنج چیز در امان خواهد بود: جذام، سردرد، ریزش اشک ازچشم، گرفتگى بینى و رویش مو در چشم.
علت عطسه در روایات
حضرت امام رضا (ع) فرمود: علت عطسه این است که هر وقت خداوند به انسان نعمتى عطا کند و شکرش را به جاى نیاورد، خداوند بادى به بدنش مى اندازد و دور مى زند تا وارد بینى مى شود و در اثر آن انسان عطسه مى کند وقتى مى گوید:الحمدلله، خداوند آن را به جاى شکر نعمتى که به او داده بود مى پذیرد.
حضرت در ادامه صحبت هایش مى فرماید: اگر کسى عطسه کرد، به او بگو: یرحمک الله یا یرحمکم الله و چنانچه شما عطسه کردید و کسى به تو گفت: یرحمک الله، در پاسخش بگو: یغفرالله لنا و لکم.
این تکلیف تا وقتى است که طرف یک بار، یا دو بار یا حداکثر سه بار عطسه کند. اگر بیشتر از سه بار عطسه کرد علامت بیمارى است. بگو: شفاک اللّه.
بعد حضرت وظیفه انسان را در مقابل عطسه کنندگان روشن مى کند و مى فرماید: اگر مؤمنى عطسه کرد، بگو:یرحمک اللّه یا یرحمکم اللّه. (۵)
یک مسلمان آگاه، بعد از عطسه، خدا را شکر کرده و دنبال کارش میرود و ذهن خود را بیهوده مشغول افسانهها و خرافات نمیکند. /۸۷۶/د۱۰۱/س
پى نوشت
۱. شهید دستغیب، ۸۲ پرسش، ص ۱۶۱، سؤال ۷۱، مصطفى حسینى دشتى، معارف و معاریف، ج ۷، ص ۳۸۹، ماده: عطسه.
۲. علامه مجلسی، بحار الانوار، مؤسسه الوفاء بیروت – لبنان، سال انتشار ۱۴۰۴ ق، ج ۷۳، ص ۵۱.
۳. عبد الله شبر، الاخلاق، ترجمه محمد رضا جباران، انتشارات هجرت، چاپ چهارم، سال ۱۳۷۸، ص ۱۷۹.
۴. همان.
۵. محدث نوری، مستدرک الوسایل، مؤسسه آل البیت، قم ۱۴۰۸ ش، ج ۸، ص ۳۸۱.
سوال؛ آیا در اسلام عطسه کردن به معنای صبر در انجام کار است؟
پاسخ: متاسفانه برخی افکار و عملکردها در میان مردم رواج پیدا کرده که نه پایه دینی دارد و نه مایه علمی و جز خرافات نام دیگری نمیتوان بر آن نهاد، یکی از آنها در مورد عطسه کردن است.
بعضیها پس از یک عطسه از لفظ «صبر آمد» استفاده میکنند و بعضاً کار خود را به تعویق میاندازند، کفشهای خود را لنگه به لنگه میپوشند یا در کفشهای خود نمک میریزند! همچنین با آمدن دو یا چند عطسه، عجله کردن در کار را برداشت میکنند! درحالی که این گونه افکار خرافاتی بیش نیست.
عطسه در حقیقت نوعی مکانیسم دفاعی از سوی بدن برای بیرون راندن عوامل مزاحم مثل میکروبها یا گرد و غبار و عوامل حسّاسیّت زا است. زمانی که عطسه روی میدهد، قفسه سینه شدیداً منقبض میشود، به این ترتیب مقدار زیادی هوا به سرعت از طریق بینی عبور میکند و به این ترتیب به پاک کردن مجاری بینی از مواد خارجی کمک میکند.
دین اسلام که مبارزه با پندارهای خرافیرا وظیفه خود میداند، عطسه را نعمتی برای بدن برشمرده است که مستلزم حمد و شکر پروردگار است.
در حدیث آمده که عطسه موجب راحتى و سلامتی بدن است، و تا سه روز و به روایتى تا هفت روز، امان از مرگ است. آن چه بین عوام مشهور است که هنگام عطسه تک باید صبر کرد، صحت ندارد و در احادیث اثرى از این حرف نیست. (۱)
در روایت آمده است: وقتى انسان عطسه مى کند (جهت شکرانه تأمین شدن سلامتی اش) بگوید: الحمد للّه اللّهم صل على محمّد و ال محمد. (۲) و هنگامی که کسى در حضورش عطسه کند، به عطسه کننده بگوید: یرحمک اللّه، و او نیز در پاسخش بگوید: یغفر الله لکم.
رسول اکرم (ص) فرمود: عطسه مریض دلیل بر عافیت و راحتى بدن اوست. (۳)
عطسه تا وقتى که از سه تا بیشتر نباشد براى بدن نافع است و اگر از سه تا بیشتر شد، نشانه بیماری است. (۴)
حضرت امام صادق (ع) فرمود: کسى که عطسه کند از پنج چیز در امان خواهد بود: جذام، سردرد، ریزش اشک ازچشم، گرفتگى بینى و رویش مو در چشم.
علت عطسه در روایات
حضرت امام رضا (ع) فرمود: علت عطسه این است که هر وقت خداوند به انسان نعمتى عطا کند و شکرش را به جاى نیاورد، خداوند بادى به بدنش مى اندازد و دور مى زند تا وارد بینى مى شود و در اثر آن انسان عطسه مى کند وقتى مى گوید:الحمدلله، خداوند آن را به جاى شکر نعمتى که به او داده بود مى پذیرد.
حضرت در ادامه صحبت هایش مى فرماید: اگر کسى عطسه کرد، به او بگو: یرحمک الله یا یرحمکم الله و چنانچه شما عطسه کردید و کسى به تو گفت: یرحمک الله، در پاسخش بگو: یغفرالله لنا و لکم.
این تکلیف تا وقتى است که طرف یک بار، یا دو بار یا حداکثر سه بار عطسه کند. اگر بیشتر از سه بار عطسه کرد علامت بیمارى است. بگو: شفاک اللّه.
بعد حضرت وظیفه انسان را در مقابل عطسه کنندگان روشن مى کند و مى فرماید: اگر مؤمنى عطسه کرد، بگو:یرحمک اللّه یا یرحمکم اللّه. (۵)
یک مسلمان آگاه، بعد از عطسه، خدا را شکر کرده و دنبال کارش میرود و ذهن خود را بیهوده مشغول افسانهها و خرافات نمیکند. /۸۷۶/د۱۰۱/س
پى نوشت
۱. شهید دستغیب، ۸۲ پرسش، ص ۱۶۱، سؤال ۷۱، مصطفى حسینى دشتى، معارف و معاریف، ج ۷، ص ۳۸۹، ماده: عطسه.
۲. علامه مجلسی، بحار الانوار، مؤسسه الوفاء بیروت – لبنان، سال انتشار ۱۴۰۴ ق، ج ۷۳، ص ۵۱.
۳. عبد الله شبر، الاخلاق، ترجمه محمد رضا جباران، انتشارات هجرت، چاپ چهارم، سال ۱۳۷۸، ص ۱۷۹.
۴. همان.
۵. محدث نوری، مستدرک الوسایل، مؤسسه آل البیت، قم ۱۴۰۸ ش، ج ۸، ص ۳۸۱.
ارسال نظرات