۰۵ شهريور ۱۳۹۷ - ۲۲:۳۶
کد خبر: ۵۷۵۸۷۱
یادداشت؛

قدر غدیر از دیدگاه قرآن و فریقین

روایاتی که در نزول آیه ابلاغ در حق امیرالمومنین(ع) نقل شده، از چنان کثرتی برخوردار است که حتی اگر این روایات ضعیف نیز باشند، کثرت نقل، ضعف آن را جبران می‌کند و فقط به واسطه همین یک آیه می‌توانیم ولایت و امامت حضرت امیر(ع) را اثبات کنیم.
غدیر

به گزارش خبرگزاری رسا، از جمله آیات و ادله محکم شیعه بر امامت و ولایت حضرت امیرالمومنین (علیه‌السلام) آیه 67 سوره مائده یا همان (آیه ابلاغ) است: «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِین؛ ای پیامبر، آن‌چه را از پروردگارت بر تو نازل شده است به مردم برسان، اگر چنین نکنی امر رسالت او را ادا نکرده‌ای خدا تو را از مردم حفظ می‌کند، که خدا مردم کافر را هدایت نمی‌کند».

به اعتقاد شیعه این آیه در روز غدیر در حق علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) نازل شده است و روایات بسیاری از اهل سنت نیز به این مسأله تصریح کرده و این اعتقاد را تأیید می‌کند. در این نوشتار به بررسی شأن نزول این آیه در کتب اهل سنت می‌پردازیم.

«ابن تیمیه حرانی» و بعضی از علمای عامّه به دلیل تعصب و کتمان حقیقت، نزول این آیه در حق امیرالمومنین (علیه‌السلام) را انکار کرده‌اند و شأن نزول‌های دیگری را نقل کرده‌اند. به طور مثال، ابن تیمیه در شأن نزول این آیه می‌گوید: «آیه «بلّغ ما أنزل إلیک من ربّک» در غدیر خم نازل نشده، بلکه در روزهای آغازین وحی در مدینه و پس از جنگ احد نازل شده؛ از این رو، نمی‌توان این آیه را به عنوان ادلّه نصب امامت به حساب آورد»[1].

همچنین آلبانی در تضعیف استدلال‌های شیعه در این آیه می‌گوید: «بدان که شیعه بر خلاف احادیث صحیحی که آوردیم گمان می‌کند این آیه در مورد علی (علیه‌السلام) و در روز غدیر خم نازل شده است و در این مورد روایات مرسل و ضعیف بسیاری ذکر می‌کنند و یکی از آن‌ها روایت ابی سعید خدری است که صحیح نیست و آن را از طریقی آورده است که در آن افراد متروک و شدیدالضعف وجود دارد، چنان‌که در کتاب سلسله احادیث ضعیف آورده‌ام و این عادت شیعه از قدیم تاکنون بوده است. آن‌ها دروغ بستن بر اهل سنت را حلال می‌دانند...»[2].

از همین رو در پاسخ ابن تیمیه و آلبانی ما روایات اهل سنت را در نزول این آیه در حق امیرالمومنین (علیه‌السلام) را بیان می‌کنیم و به بررسی سندی روایت ابو سعید خدری که بسیاری از بزرگان اهل سنت آن را نقل کرده‌اند، می‌پردازیم. ابن عساکر با سند خود از ابی سعید خدری نقل می‌کند: «آیه «یا ایها الرسول بلغ ...» در غدیر خم بر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم) و در شأن علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه‌السلام) نازل شده است»[3]. ابن أبی حاتم، ابن مردویه، واحدی، بدرالدین عینی و نیشابوری نیز همین روایت را از ابی‌سعید خدری نقل کرده‌اند.[4]

همچنین ثعلبی نقل می‌کند: «... معنای آیه «ابلاغ» این است که آنچه را از سوی پروردگارت درباره فضیلت علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه‌السلام) به تو نازل می‌شود به مردم ابلاغ کن و وقتی این آیه نازل شد، پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم) دست علی (علیه‌السلام) را گرفت و فرمود: «هر که من مولای اویم پس علی مولای اوست». در ادامه می‌گوید: «ابن عبّاس درباره آیه «ابلاغ» روایت کرده: این آیه درباره علی(علیه‌السلام) نازل شده است»[5].

حاکم حسکانی در شأن نزول آیه می‌نویسد: خدای تعالی امر فرمود محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم) علی (علیه‌السلام) را منصوب و ولایت او را بر خلق اعلام کند. آن‌ حضرت ترسید مبادا بگویند: از پسر عم خود هواداری می‌کند و او را نکوهش کنند، لذا خدای متعال به او وحی فرمود: «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ ...» پس رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم) روز غدیر خم ولایت او را بر خلق استوار فرمود[6]. بنابراین روایاتی که در نزول آیه ابلاغ در حق امیرالمومنین (علیه‌السلام) نقل شده، از چنان کثرتی برخوردار است که حتی اگر این روایات ضعیف نیز باشند، کثرت نقل، ضعف آن را جبران می‌کند و تنها به واسطه همین یک آیه می‌توانیم ولایت و امامت حضرت امیر(علیه‌السلام) را اثبات کنیم.

_________________________

[1]. منهاج السنة النبویة، ابن تیمیه، مؤسسه قرطبة، ج 7، ص 315.
[2]. سلسله احادیث صحیح ج 5 ص 488.
[3]. «اخبرنا أبو بکر وجیه بن طاهر، نا أبو حامد الأزهری، نا أبو محمد المخلّدی، أنا أبو بکر محمد بن حمدون، أنا محمد بن إبراهیم الحلوانی، نا الحسن بن حمّاد سجادة، نا علی بن عابس، عن الأعمش وأبی الجحّاف، عن عطیة، عن أبی سعید الخدری قال نزلت هذه الآیة {یا أیها الرسول بلغ ما أنزل إلیک من ربک} على رسول الله (صلى‌الله‌علیه‌وسلم ) یوم غدیر خم فی علی بن أبی طالب».تاریخ مدینه دمشق، ج42، ص 237
[4]. تفسیر آلوسی، ج 6، ص 193؛ أسباب النزول واحدی، ص 115؛ عمده القاری، شرح صحیح بخاری، ج 18،ص 206؛ تفسیر نیشابوری، ج 6، ص 129و 130.الدر المنثور، ج 2، ص 298؛ أسباب نزول الآیات، واحدی نیشابوری، ص 135؛ شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، ج 1، ص 250؛ فتح القدیر، شوکانی، ج 2، ص 60.
[5]. الکشف و البیان، ثعلبی، دار إحیاء التراثالعربی، بیروت، ج 4، ص 91.
[6]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن ج 2، ص 223ـ شواهد التنزیل، ج 1، ص 187.

/۹۶۹/د۱۰۲/ب۱

منبع: تسنیم

ارسال نظرات