جنگ نرم امریکا با عنصر «جوانان»
به گزارش خبرگزاری رسا، در پیام و سخنرانیهای چند سال اخیر مقامات امریکایی دو واژه «جوانان ایران» خودنمایی میکند، کلیدواژهای که پیش از این به ندرت توسط غربیها مورد استفاده قرار میگرفت و نشان دهنده این مسئله است که رویارویی روانی آنها با جامعه ایرانی از عناصر جدیدی بهره میگیرد و وارد فاز جدیدی شده است.
مقامات ایالات متحده تلاش میکنند تا با بهره گیری از ادبیات نرم و به زعم خود پافشاری روی نقاط مشترک خود با جوان ایرانی، این باور را در سطحی از جوانان کشورمان به وجود بیاورند که عامل دشمنیهای این کشور «سیاستهای نظام اسلامی» و هدف «ضربه زدن به حاکمیت سیاسی» و نه «منافع مردمی» است. امریکاییها تلاش میکنند تا به پرسشهای وسوسه کننده نظیر اینکه «درآمدهای ایران به جای آنکه صرف اشتغال شود به کدام کشور سرازیر میشود»، در سطح نخست «خود را حامی مردم ایران معرفی» و «عامل تحریمهای ضدانسانی را سیاستهای حاکمیت اسلامی» و در ادامه «دوقطبی حاکمیت – مردم» را وارد فاز اجرایی کنند.
اینکه روز گذشته بنیامین نتانیاهو به مناسبت فوتبال و اعتراضات مسالمتآمیز عدهای در بازار تهران، تلاش میکند با ایجاد همذاتپنداری بین خود و جوانان ایرانی، اعتراضات پراکنده و مسالمتآمیز عدهای را «شجاعت مردمی که در خیابانها» معرفی میکند. نتانیاهو با اشاره به اینکه مقاومت در برابر کریستیانو رونالدو در بازی ایران – پرتغال کار آسانی نیست به اعتراضهای اخیر اشاره و میگوید که تیم ایران در زمین و جوانان در خیابانهای شهر، شجاعت نشان دادهاند! یا وزیر خارجه امریکا در پیامی توئیتری از ناآرامیها در ایران حمایت کرده و مدعی شد که جهان صدای مردم ایران را شنیده است: «رژیم ایران منابع کشور را پای اسد، حزبالله، حماس و حوثیها تلف میکند.
ادامه تظاهرات در ایران نباید موجب شگفتی کسی شود. مردم از فساد، بیعدالتی و عدم صلاحیت مسئولان خود خسته شدهاند. جهان ندای آنها را میشنود.» پیش از این باراک اوباما نیز عنوان کرده بود: «مردم (جوانان) ایران لایق بهترین امکانات بوده و، اما جمهوری اسلامی ایران با سیاستهای خود مانع از دستیابی جامعه ایرانی به اهداف خود است.» جان کری وزیر پیشین امریکا هم با تأکید بر اینکه نگران بیکاری جوانان ایران است، بیان میکند: «حدود ۶۰ درصد مردم ایران زیر ۳۰ سال سن دارند؛ کسانی که به تهران رفتهاند میگویند این شهر جایی است که جوانانش در کافه مینشینند و درباره آینده صحبت میکنند، آنها در کشورهای خارجی تحصیل کردهاند و به دنبال (ساختن) شهری جدید هستند.» ترامپ نیز میگوید: «ثروت مردم ایران توسط حزبالله لبنان خرج میشود. مردم ایران بزرگترین ضررکننده از حکومتشان هستند.
حکومت ایران از مردم ایران میترسد و آنها را آزار میدهد. این حکومت تا ابد نمیتواند بماند و مردم باید شاد باشند و رونق داشته باشند. رهبران ایران مملکتی با فرهنگ غنی را به کشوری یاغی تبدیل کردند. حکومت ایران نقابی از فساد در برابر ادعای دموکراسی دارد. صادرات ایران خشونت، خونریزی و هرج و مرج است.» این تنها بخشی از سخنان امریکاییها خطاب به جوان ایرانی است تا بهواسطه آن «امریکا را دلسوز مردم ایران معرفی» و «علت تامه فشارهای ضد ایرانی را سیاستهای حاکمیت اسلامی» و در ادامه «دوقطبی حاکمیت – مردم» را وارد فاز اجرایی کند.
مقامات امریکایی و به تبع آن رژیم صهیونیستی و اروپاییها در غائله دی ماه سال گذشته نیز بارها جوانان کشورمان را مورد خطاب قرار دادند؛ همان رویهای که در فتنه سال ۸۸ نیز صورت گرفت؛ مهمتر اینکه هدف از بهکارگیری واژه «جوانان ایران» توسط باراک اوباما، جان کری، دونالد ترامپ و تیلرسون آن است که میتوانند با حمایت از مطالبات اقتصادی و اجتماعی قشرجوان ایرانی، با ایجاد اشتراکات تصنعی «فروپاشی نظام» را بسترسازی انسانی کنند.
فارغ از اینکه بر اساس آمار رسمی و مشاهدات عینی جامعه ایرانی، تحریمهای ضدانسانی امریکا علیه ایران معیشت، بهداشت و درمان جامعه ایرانی را هدف قرار داده نه حاکمیت اسلامی را، این ابهام وجود دارد که امریکاییها در شرایطی که مردم این کشور با بحرانهای عدیده اقتصادی – اجتماعی مانند «کاهش دستمزدها»، «رشد نرخ بیکاری در سالهای گذشته» روبهرو بوده و ۶. ۷ درصد در این کشور دچار فقر مطلق و ۱۰۰ میلیون نفر در زیر خط فقر قرار دارند.
جالب اینکه به دلیل مشکلات اقتصادی اخیر این کشور متوسط درآمد خانوادههای امریکایی ۸/۷ درصد کاهش یافته و مقدار زمان بیکاری در این کشور سه برابر سال ۲۰۰۰ شده است یا آنکه هر ۹۸ ثانیه یک تجاوز جنسی در امریکا اتفاق میافتد؛ که از این میان در هر هشت دقیقه قربانی حادثه یک کودک است حال آنکه از هر ۱۰۰۰ فرد متجاوز تنها شش نفر راهی زندان میشوند!. آماری از این دست نشان میدهد که حمایت تصنعی سیاستمداران امریکا از مطالبات جامعه ایرانی و نام بردن از جوان ایرانی، هدف فراتر از آنچه نشان داده میشود، است.
حال در شرایطی که فعالیتهای ضدایرانی با محوریت «متهم کردن ایران به تروریستپروری»، «اتهام دخالت ایران در امور داخلی کشورهای منطقه غرب آسیا»، «نقض قوانین حقوق بشری توسط ایران چه در عرصه داخلی و چه در عرصه بینالمللی»، «تولید بمب اتم و تهدید بشریت توسط ایران»، «به هم زدن صلح و ثبات و امنیت جهانی» توسط امریکاییها دنبال میشود نباید از این مسئله غفلت کرد که ایالات متحده بر اساس یافتههای جدید (که میتواند با مطالعات جامعهشناسی از مطالبات اقتصادی جامعه ایرانی صورت گرفته باشد)، جوان ایرانی را در ابهام نسبت به کارآمدی نظام تردید نسبت به سودمند بودن انقلابی گری در سیاست خارجه و حمایت از جنبشهای آزادیبخش ملی مخاطب قرار دهد تا موجبات استحاله فکری – روانی جوان ایرانی را فراهم کند؛ و البته آنچه والاستریت ژورنال بیان میکند: «اوباما روی «میانهرو» شدن جوانان ایرانی شرط بسته است» را باید به دولت ترامپ و حتی دولتهای آتی این کشور تعمیم داد./۹۶۹/د۱۰۲/ب۱
منبع: روزنامه جوان