مفاهیم بنیادین امنیت در فقه اسلامی
به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، درس خارج «آیات الاحکام فقه امنیت» به همت حوزههای علمیه و با تدریس استاد محمدی قائنی برگزار میشود. در جلسه هفتم این دوره، استاد به تشریح تقسیمبندی امنیت پرداخت و آن را به دو نوع امنیت تکوینی و امنیت تشریعی تقسیم کرد.
متن این درس بدین شرح است:
در بیان اقسام امنیت طبق یک تقسیم بندی، امنیت به دو قسم امنیت تکوینی و امنیت تشریعی تقسیم میشود. امنیت تکوینی به آن نوع از امنیت اطلاق میشود که خارج از اراده انسان است و تخلفناپذیر میباشد. به عبارت دیگر، امنیت تکوینی از جانب خداوند برقرار شده و تغییرپذیر نیست و در همین رابطه میفرماید:«وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْنًا»(بقره، 125) که به امنیت کعبه اشاره دارد و از باب تسمیۀ الشئ باسم مسببه، خداوند این نقطه را سبب امنیت قرار داده است. در قرآن کعبه، مسجد الحرام و محدودهی حرم به عنوان خانه امن قرار داده شدهاند، به گونهای که کسی نمیتواند نه به آن و نه به افراد مستقر در آن تعرض کند.
بر خلاف امنیت تکوینی، امنیت تشریعی از جانب خداوند برای انسانها مقرر شده است و تخلفپذیر میباشد. این نوع امنیت میتواند بر اساس رعایت اصول و قواعد از سوی انسانها تحقق یابد. به عنوان نمونه، امنیت در شهر مکه که بنا به درخواست حضرت ابراهیم محقق شد.
حقیقت امنیت و مظهر امنیت
پیش از این اشاره کردیم که هم حقیقت امنیت داریم و مظهر امنیت که اعم از مظاهر صادق و کاذب است. حقیقت امنیت دارای صفاتی است. از جمله اینکه، 1- امنیت امری ثابت است. چراکه منشأ و معدن امنیت خداست و امنیت او هم ثابت است توضیخ اینکه ثابت بودن با ساکن و ساکت بودن متفاوت است. سکون در مقابل حرکت است و سکوت در مقابل سخن گفتن است. اما ثبوت در مقابل تغیر است. یعنی امنیت تغیر پذیر نیست. 2- دائمی است. آنچه که خدا قرار دهد، دوام دارد و البته دوام لازمه ثبوت است. 3- تضمین شده است. آنچه خدا وعدهی تحقق آن را داده، از آن تخلف نمیکند. 4- بالفعل است. کسی که اهل ایمان و تقوا شد، در همان آن در امنیت است، نه اینکه بعد از این در امان باشد.
اما مظاهر امنیت، چه مظاهر صادق و چه مظاهر کاذب، نیز صفاتی دارند: 1- متغیر است. وعدهی خدا این نیست که بندگان صالح و خوب الی الابد در امن باشند و ظاهر امنیت بنا به شرایط از بین می رود. 2- زوال پذیر است. ولو که امنیت برقرار شود، ممکن است ورق برگردد و امنیت زایل شود. 3- مردد بین خوف و رجاست. یعنی نه قطعی قطعی است و نه منتفی منتفی است. لذا گفتهاند مؤمن همیشه بین خوف و رجاست. 4- بالفعل نیست.
مطلب مهم این است که مؤمن واقعی حقیقت امنیت را دارد و به دنبال تحقق مظاهر و مصادیق امنیت، یعنی اعمال و مسائلی که سبب به وجود آمدن امنیت می شود، در زندگی مادی و معنوی خود است. حقیقت امنیت همین خوف نداشتن است و مظاهرش این است که ابزار لازم برای تحقق آن داشته باشد. مهم است که بدانیم امنیت حقیقی در قرآن و سنت، از نظر فقهی به معنای اطمینان خاطر و آرامش درونی انسان است. این امنیت از سوی خداوند به فرد مؤمن اعطا میشود، بهطوریکه وی در مواجهه با مشکلات زندگی احساس ترس یا نگرانی ندارد. همانطور که در قرآن آمده است: «لا خوف علیهم و لا هم یحزنون» (یونس: ۶۲)، مؤمنان در امنیت هستند و از هیچگونه خوف یا غم و اندوهی رنج نمیبرند. این امنیت، که از طریق ایمان به خدا و عمل صالح بهدست میآید، موجب آرامش درونی و حفظ استحکام روحی فرد میشود. از آنجا که امنیت معنوی و روحی پایهگذار امنیت جسمی و مادی است، بهطور کلی باید توجه داشت که امنیت نمیتواند تنها در بُعد مادی محدود شود. به همین جهت، امنیت فردی و اجتماعی در اسلام بهطور همزمان در نظر گرفته میشود و از آنجا که این نوع امنیت مرتبط با ایمان و عمل صالح است، همیشه باید در هر شرایطی تلاش کرد که در حوزههای مختلف زندگی، امنیت دینی و اجتماعی برقرار باشد.
در فقه امنیت، یکی از نکات مهم این است که امنیت در ابعاد مختلف خود باید در زندگی فردی و اجتماعی محقق شود. امنیت فردی به معنای توانایی انجام فعالیتها و وظایف زندگی بدون ترس و نگرانی از آسیبهای جسمی یا روانی است، در حالی که امنیت اجتماعی به معنای داشتن جامعهای است که در آن افراد احساس آرامش و امنیت میکنند. این نوع امنیت در فقه اسلامی نه تنها به رعایت قواعد دینی و اصول اخلاقی وابسته است، بلکه بستگی به تعامل صحیح افراد با یکدیگر و احترام به حقوق عمومی دارد.
مطلب آخر اینکه چون درحال بررسی آیات الاحکام فقه امنیت هستیم، باید بدانیم که علمای هر یک از علوم فقه، اخلاق، فلسفه و عرفان بیانی از امنیت دارند؛ در فقه امنیت را للعمل بالوظیفه، در اخلاق آن را لتقرب الی الله، در فلسفه فقه را للکمال و در عرفان فقه را للفناء تعریف میکنند. بنابراین امنیت در هر علمی اصطلاح خاص خود را دارد و بشر بذات و بالفطرت به دنبال امنیت است.