۰۴ آبان ۱۳۹۶ - ۱۷:۴۴
کد خبر: ۵۳۳۸۴۵
یادداشت؛

ریشه یابی خشونت های اجتماعی/ وقتی تربیت دینی رنگ می بازد

جامعه دینی را می توان تجلی و مظهر قانون مداری و مبارزه با آسیب ها دانست و نظام تربیتی مبتنی بر اسلام، سبب شکل گیری جامعه ای بر مبنای احترام به حقوق متقابل انسانی می شود.
نقد و نظر

به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، در چند وقت اخیر اخبار ناگواری از قتل و نزاع خیابانی و کشتار افراد بی گناه به اطلاع افکار عمومی رسیده و امنیت روانی و عاطفی جامعه را دستخوش آسیب کرده است.

قتل، جنایت و سنگدلی هایی از کلید واژه هایی است که در چند وقت اخیر در گوش جامعه پیچیده و مردم با شنیدن خبر قتل بنیتا، ستایش و افراد بی گناه دیگر دچار آزردگی روانی شده و این جرایم سبب تکدر خاطر و روان افراد جامعه گردیده و رخ دادن این قبیل جنایات،آستانه تحمل روانی جامعه را دچار آسیب جدی ساخته است.

در چند روز اخیر نیز در ادامه این جنایت هولناک، حمله به چند روحانی و طلبه در شهرهای مختلف در صدر اخبار و حوادث کشور قرار گرفت و بیش از پیش امنیت روانی جامعه را دچار خدشه کرد که بررسی علل و عوامل شکل گیری این قبیل جنایت و نحوه پیشگیری و برخورد با آنها از موضوعات مهمی است که در این چند وقت بارها مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.

به خطر انداختن جان دیگران و مخدوش ساختن امنیت روانی، عاطفی و احساسی جامعه، تهدید امنیت عمومی و روانی افراد جامعه و ایجاد هزینه های روانی و امنیتی بر جامعه از جمله مهم‌ترین آسیب های وارده از جانب این مجرمان محسوب می شود.

از سویی نیز بررسی عوامل شکل گیری این قبیل از جرم ها، نحوه و چگونگی پیشگیری از این آسیب های اجتماعی و برخورد مناسب برای جلوگیری از تکرار چنین جرایمی موضوعی مهم می نماید که باید با دقت نظر ویژه ای به آن پرداخت.

موضوعاتی نظیر فقر فرهنگی و دینی که از عمده ترین مسائل مرتبط با این موضوعات است نیازمند توجه ویژه ای است چراکه حمله به روحانیان و طلاب در مکان های عمومی نشان دهنده فقر دینی و بی هویتی دینی در میان افرادی است که مرتکب این جرایم شده اند.

بررسی و ریشه یابی علل و عوامل بروز انحرافات و آسیب های اجتماعی، یکی از موضوعات مهم در علوم اجتماعی و جرم شناسی محسوب می شود.

در واقع بروز انحرافات و آسیب های اجتماعی، مانعی مهم در رشد و توسعه جامعه محسوب می شود که با تهدید و سلب آرامش و امنیت عمومی و روانی جامعه، سبب بروز مشکلات تبعی می گردد.

به عبارت دقیق تر، فرد بزهکار که خود با آسیب های متعدد روحی، روانی، مادی، معنوی و فرهنگی مواجه است، با انجام بزه و جرم، خسارت هایی را به جامعه و مردم وارد ساخته و سبب می شود تا تعادل امنیتی در حوزه امنیت عمومی و امنیت روانی جامعه دستخوش آسیب شود.

اگر چه مسأله ناهنجاری های اجتماعی و فرهنگی موضوعی نسبی بوده و در جوامع مختلف تلقی های گوناگونی پیرامون آن وجود دارد اما به طور کلی می توان گفت که هر جامعه ای قوانین، هنجارها و انتظاراتی از افراد آن جامعه دارد و افرادی که این هنجارها و قوانین را رعایت نکرده و دچار نوعی ناهنجاری می شوند؛ آسیب های فردی و اجتماعی فراوانی را به بار می آورند.

بررسی عوامل شکل گیری انحرافات و آسیب ها و راه های پیشگیری و مقابله با این آسیب ها یکی از مهم‌ترین موضوعات در حوزه علوم اجتماعی است که پرداختن دقیق و کارشناسانه به عوامل بروز و شکل گیری آسیب، انحراف و جرم و راه های پیشگیری و برخورد با آنها می تواند به میزان قابل توجهی مانع بروز این آسیب و انحرافات شود.

آسیب شناسی اجتماعی و نگرش های موجود

با توجه به گستردگی و شیوع آسیب های اجتماعی نظیر نزاع دسته جمعی، زورگیری، قتل و مواردی از این دست؛ دو نوع نگرش نسبت به برخورد با این ناهنجاری ها و جرایم وجود دارد.

بخشی از جامعه شناسان و جرم شناسان توجه ویژه ای به چگونگی بروز جرایم، شیوع، گستردگی و شدت و آثار آن دارند و به همین سبب نیز وضع قوانین و برخورد با مجرمان در اولویت این دسته از افراد قرار دارد و راه حل برون رفت از گسترش این معضلات را در وضع قوانین سخت گیرانه، زندانی کردن مجرمان، و مسائلی از این قبیل جست‌و‌جو می کنند.

نگرش دوم در این مسأله، معطوف به آسیب شناسی، ریشه یابی و رفع این آسیب ها از طریق آموزش و ارتقای سطح آگاهی، مهارت، فرهنگ و تطابق پذیری فرد با جامعه است.

بر اساس این دو نگرش، می توان دو راه حل را پیرامون مقابله با انحرافات و آسیب های اجتماعی متصور شد که نگرش اول که راه حل سخت افزاری، کوتاه مدت و سطحی است و تأکید بر برخورد جدی و سخت با مجرمان دارد و نگرش دوم نیز که مبتنی بر روش نرم افزاری، درازمدت و پیشگیرانه است؛ پرداختن به عواملی همچون فرهنگ سازی، اجتماعی کردن افراد، درونی کردن ارزش ها و هنجارهای جامعه از طریق آموزش مهارت های اجتماعی را به عنوان راه حل برون رفت از این معضل مورد تأکید قرار می دهد.

پیشگیری از آسیب های اجتماعی؛ موضوعی حیاتی

همانگونه که پیشتر اشاره شد؛ دو نگرش برخورد سلبی و سخت افزاری و برخورد پیشگیرانه و نرم افزاری در حوزه مقابله با آسیب ها و انحرافات اجتماعی وجود دارد که هرکدام از این روش ها مدافعان و طرفداران خود را دارد.

دین اسلام در مرحله اول تأکید بر برخورد پیشگیرانه با گناهان و انحرافات دارد و به همین منظور نیز از مدل تشویق- تنبیه استفاده کرده و در کنار انذار ، بيم دادن و ترساندن که مي تواند ريشه و خاستگاه گناه و انحراف را بسوزاند، تأکيد و ترغيب به ثواب آخرت و نيک بختي دنيا نموده است.

«پيشگيري از جرم، بخشي مهم و در عين حال مورد توجه سياست جنايي اسلام است. آموزش، تقويت انگيزه هاي معنوي، تامين نيازهاي طبيعي و مشروع و حذف عوامل تحريک کننده از يک سو و مراقبت همگاني و متقابل که با امر به معروف و نهي از منکر در جامعه اسلامي، به عمل مي آيد، از سوي ديگر عناصر و مراحل گوناگون اين جنبه از سياست جنايي اسلام محسوب مي شود که جامعه مدني در آن سهم عمده اي را دارا است.» (حسيني، 1383 : 217)

در حقیقت توجه به عناصر مؤثر در هدایت فکری، فرهنگی، معنوی و اجتماعی افراد، مهم‌ترین موضوع در بحث پیشگیری از آسیب های اجتماعی محسوب می شود و بدون ریشه یابی علل و عوامل بروز انحرافات اجتماعی، نمی توان روش مناسبی برای مقابله با آن اتخاذ کرد.

خلأ عاطفی دستاورد آشفتگی کانون خانواده

یکی از مهم‌ترین عوامل مؤثر در گرایش جوانان و نوجوانان به بزهکاری و انحرافات اجتماعی، خلأ عاطفی ناشی از گسست خانوادگی و از بین رفتن پیوندهای عاطفی  روحی میان اعضای خانواده است.

رشد چشمگیر میزان طلاق در میان خانواده ها به ویژه در کلان شهرها، یکی از مهم‌ترین عوامل گسست هسته های خانوادگی و به تبع آن ایجاد خلأ عاطفی ناشی از فقدان حضور پدر یا مادر در کنار فرزندان است و همین موضوع سبب می شود تا بحران های عاطفی، روحی و روانی برای فرزندان ایجاد شده و به عاملی در جهت سوق دادن آنها به سمت و سوی انحرافات و بزهکاری اجتماعی تبدیل شود.

از سویی نیز بحران تربیتی در درون خانواده ها به دلیل اشتغال پدر و مادر را نیز می توان از مضرات زندگی مدرن و ماشینی امروز نامید که بنابر الگوی موجود در کلانشهرها و شهرهای بزرگ که در حال تسری به دیگر نقاط کشور است، پدر و مادر به دلیل درگیری های فراوان شغلی و فکری و خستگی های ناشی از فعالیت های طاقت فرسای روزانه، فرصتی را برای بودن در کنار فرزندان  و تربیت صحیح آنها اختصاص نمی دهند و همین موضوع نیز سبب بروز خلأ جدی عاطفی و تربیتی در نسل جدید می شود.

بر اساس نتایج یک پژوهش، 47 نفر از جامعه آماری به نحوی از انحاء، از جمله عوامل کلیدی و مهم بزهکاری خویش را والدین، خانواده، بی توجهی، بی مبالاتی و عدم نظارت آنان دانسته اند؛ به عبارت دیگر، از نظر آنان والدین ایشان در بزهکاری شان نقش داشته اند.(علی اصغر قربان حسینی، جرم شناسی و جرم یابی سرقت، تهران، جهاد دانشگاهی، 1371، ص 31)

در حقیقت می توان گفت که مرگ عاطفه در میان خانواده ها در زندگی مدرن امروزی سبب افزایش انحرافات و آسیب های اجتماعی و به تبع آن جرم و جنایت شده است و نیاز است تا توجه جدی به این موضوع در دستور کار برنامه ریزان و سیاست گذاران کلان جامعه قرار گیرد.

فقر فرهنگی؛ عامل مهم بروز انحرافات اجتماعی

اهمیت مقوله فرهنگ و نقش آن در شکل دهی شخصیت افراد و جوامع از موضوعاتی است که مورد تأکید صاحب نظران قرار دارد.

در حقیقت حیات و ممات یک جامعه به فرهنگ آن بستگی دارد و به تبع آن، میزان پذیرش هنجارها و ارزش های جامعه به میزان بسیار زیادی به عنصر فرهنگ و درونی سازی ارزش ها و فرهنگ آن جامعه از طریق آموزش و ترویج انگاره های ارزشی و فرهنگی جامعه وابسته است.

فقر فرهنگی که به علت نبود آموزش های فرهنگی لازم و یا تبعیض و محدودیت ها در ارائه آموزش های فرهنگی به وجود می آید، یکی از مهم‌ترین عوامل شکل گیری انحرافات و آسیب های اجتماعی است.

سطح تحصیلات همچون بی سوادی و کم سوادی، عدم آگاهی اعضای خانواده به ویژه والدین از مسائل تربیتی، اخلاقی و آموزه های مذهبی از مسائلی است که سبب می شود تا عدم همنوایی خانواده ها با هنجارهای اجتماعی شکل بگیرد و همین مسأله نیز در دراز مدت موجب هنجارشکنی افراد و فرزندان خانواده شود.

در واقع هنجارشکنی اعضای خانواده که در قالب فقر فرهنگی خانواده به وقوع می پیوندد سبب می شود تا فرزندان از لحاظ ارزشی، هنجاری، روحی و روانی دچار مشکل شده و زمینه ایجاد انحراف و آسیب و ارتکاب جرم در بین آنها چند برابر شود.

ناگفته پیداست که افزایش توانش فرهنگی، اخلاقی و مذهبی خانواده ها می تواند نقش بسزایی در رفع آسیب ها و انحرافات اجتماعی و فرهنگی داشته باشد و نقش پیشگیرانه ای در رفع معضل آسیب های اجتماعی و انحرافات فرهنگی ایفا کند.

اسلام و راه های پیشگیری از آسیب های اجتماعی

اسلام به عنوان آخرین و کامل ترین دین الهی، تأکیدات فراوانی بر پیشگیری از گناه، انحراف و جرم دارد و به همین دلیل نیز توجه به علم و مقابله با جهل را مهم‌ترین عامل سعادت بشر دانسته است.

اهتمام ویژه این دین الهی به موضوع تشویق و تأکید و ترغیب به انجام کارهای خیر و در نظر گرفتن پاداش های دنیوی و اخروی در کنار تنبیه و انذار و ترساندن از عقوبت گناه و انحرافات فکری، فرهنگی و عملی، نشانگر توجه ویژه به موضوع مقابله با انحرافات است.

از سویی نیز دستور همگانی برای اجرای امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یکی از فروع دین، یکی از مهم‌ترین فعالیت های پیشگیرانه در موضوع انحرافات و آسیب های اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی است بگونه ای که این دستور الهی نقش مهمی در از بين بردن فرصت هاي بزهکاري دارد و در واقع یک نظارت عمومی و همگانی برای جلوگیری از انحراف و انحطاط فردی و اجتماعی محسوب می شود و موجب هدايت رفتار و تربيت افراد جامعه در انطباق با هنجارهاي پذيرفته شده مي شود.

از سویی اهرم های مجازاتی اسلام نیز در دایره امور پیشگیرانه می گنجند چراکه این مجازات ها برای جلوگیری از تکرار انحرافات، آسیب ها و جرایم است و خود نقش پیشگیرانه در بروز آسیب ها و انحرافات مجدد دارد.

تربیت دینی؛ راه برون رفت از آسیب های اجتماعی

تربیت دینی و دینداری در زندگی فردی و اجتماعی، مهم‌ترین عنصر در پیشگیری و مقابله و برخورد با انحرافات و آسیب های اجتماعی است.

در چارچوب زندگی دینی، انسانها زندگی خود را در دایره قواعد و راهبردهایی شکل می دهند که در قالب دین و از سوی خداوند به انسان ارائه شده است و اگر رشد صحیح در گستره تعالیم اسلامی صورت گیرد، بسیاری از آسیب ها و انحرافات اجتماعی از جامعه رخت بر می بندند چراکه انسان های دیندار، در همه حال خدا را ناظر بر اعمال و رفتار خویش می بینند و حقوق فردی، انسانی و اجتماعی را رعایت می کنند.

در حقیقت جامعه دینی را می توان تجلی و مظهر قانون مداری و مبارزه با آسیب ها دانست و نظام تربیتی مبتنی بر اسلام، سبب شکل گیری جامعه ای بر مبنای احترام به حقوق متقابل انسانی می شود که در این تربیت، انسان ضمن داشتن اختیار و آزادی، در برابر جامعه مسؤول است و به حقوق دیگران تعدی نخواهد کرد.

در واقع می توان گفت وجه تمایز جامعه دینی با دیگر جوامع این است که در جامعه دینی، هر فرد مسؤول تزکيه و اصلاح خويش در گستره تعاليم ديني و با عقل و انديشه است و با شناسایی اعمال هنجارها و ارزش ها از ناهنجاری، آسیب و انحرافات، از ارتکاب گناه، انحراف و جرم مصون می ماند.

از سویی دیگر در جامعه دینی به دلیل تأکید بر اصل امر به معروف و نهی از منکر، هر فرد علاوه بر وظیفه حفظ خود از آسیب ها و انحرافات اجتماعی، فکری و فرهنگی، مسؤولیت مهمی در پیشگیری از انحرافات دیگران و جامعه نیز برعهده دارد و نمی تواند نسبت به بروز انحراف و آسیب در جامعه بی تفاوت بماند.

به هرحال، آنچه به عنوان نکته پایانی نیازمند اشاره می باشد این است که آسیب ها و انحرافات اجتماعی، عوامل، ریشه و بسترهای گوناگون فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی، اقتصادی، خانوادگی و ... دارند و برای پیشگیری و مقابله با آنها نیازمند بررسی دقیق و شناخت این علل و عوامل هستیم.

اسلام به عنوان کامل ترین دین الهی، تربیت دینی بشر را به عنوان موضوعی اساسی مورد تأکید قرار می دهد که بر این اساس؛ تدوین مدل تشویق- تنبیه در قالب پیشگیری از وقوع انحراف و برخورد با انحرافات به منظور جلوگیری از تکرار مجدد این انحرافات سبب می شود تا دقیق ترین روش برای رفع معضلات مربوط به انحرافات و آسیب های اجتماعی طراحی شود.

از سوی دیگر نیز هر فرد در نظام دینی، علاوه بر مسؤولیتی که در تزکیه و اصلاح خویش دارد، باید نسبت به انحرافات و آسیب های اجتماعی، فکری و فرهنگی جامعه نیز با ابزار امر به معروف و نهی از منکر حساسیت داشته و به مقابله با آنها بپردازد تا علاوه بر حفظ خود، بتواند با حفظ برادران دینی و به تبع آن جامعه از این انحرافات و آسیب ها، زمینه را برای رشد اجتماعی، فرهنگی، فکری، دینی و معنوی فراهم کند./872/ی۷۰۲/ج

یادداشت از وحید کوچک زاده

ارسال نظرات