حیات جاویدان حججی
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از «جوان»، نویسنده این روزنامه شهید «محسن حججی» را اسطورهای خوانده که به ایران جان بخشیدهاست و در ستایش از وی نوشته است:
«شهید قلب تاریخ است، همچنانکه قلب به رگهای خشک اندام، خون، حیات و زندگی میدهد. جامعهای که احساس مسئولیت را از یاد برده است و تاریخی که از حیات و جنبش و حرکت و زایش بازمانده است، شهید همچون قلبی به اندامهای خشک مرده بیرمق این جامعه، خون خویش را میرساند و بزرگترین معجزه شهادتش این است که به یک نسل، ایمان جدید به خویشتن را میبخشد». شهیدمحسن حججی به این جملات علی شریعتی، امروز دقیقاً تعین بخشیده است. سر در راه حق بریده شده حججی به جامعه ایرانی خون و حیات تازهای بخشیده است. در همین اثنا اما عدهای نان به نرخ روز و تزویر خور در پی کاسبی از شهادت پرداغ و روشنگر حججی برآمده و بدون توجه به یکصدایی جامعه ایرانی در حزن این شهادت، در پی ماهیگیری کثیف سیاسی برآمدهاند. صد البته که حنای این عده دیگر رنگی ندارد، چه آن روزی که به ریا و صرفاً برای عقب نیفتادن از عزت ایران در رثای موشکباران مقر داعش توسط سپاه پاسداران تیتر «غرش مقتدرانه» زدند و چه حالا که یک روز پس از شهادت حججی «پشت پرده یک شهادت» را تیتر یک کردند.
عکسها و فیلمهای کوتاه مختلفی از شهید حججی در فضای مجازی منتشر شد؛ از لحظه اسارتش، از نگاه پرصلابتش در دست حرامیان داعشی، از اردوهای جهادیاش در محرومترین مناطق ایران و از پابوسی پدر و مادرش هنگام خداحافظی برای عزیمت به سوریه. مردانگی و خلوص این شهید در تمام این فیلمها و عکسها پیداست. همین خلوص و مردانگی هم این جوان گمنام نجفآبادی را به اوج شهرت عزتمند رساند و او را تبدیل به الگویی وحدتبخش برای همگان کرد.
الگویی که چپ و راست، معتقد به نظام و ضدنظام، حزباللهی و غیرحزباللهی را به یک نقطه مشترک رساند: همه از حججی به عنوان یک اسطوره یاد میکنند، اسطورهای که به ایران جان بخشید و همگان بر حال پر اخلاصش غبطه میخورند و پس و پیش زندگیاش را هم تحسین میکنند. این البته خاصیت شهید و شهادت است. فضایی که پس از تشییع شهدای دستبسته غواص در ایران حاکم شد و فضایی که اکنون پس از شهادت حججی بر ایران حاکم شده است، همه از یک جنس است. عزت و افتخار، همبستگی و غرور مقدس، بالندگی و سرزندگی وجه مشترک برخاسته از خط سرخ تشیع و فرهنگ پر مغز شهادت است.
جیغ بنفش
در فضایی که اجماع و تحسین همه را در پی داشته است، عدهای هرچند معدود ولی پر سر و صدا به کاسبکاری خود پرداختند؛ البته طبق معمول در حالی که مظلومیت اقتدارافزای حججی ترس به اندام و گفتار حرامیان داعشی انداخته و خودشان حتی از واکنشهای میدانی و غیرمیدانی ایران به این اقدام خبیثانه در لاک ذلیلانه فرو رفتهاند، عدهای به ظاهر وطنی در پی حاشیهسازی و غلبه دادن همین حاشیه بر متن هستند.
روزنامه قانون یکی از همینهاست. در روزی که ملت ایران از رشادت فرزند ملت بر خود میبالید و در حزن شهادت مظلومانهاش اندوهناک بود و هست، این روزنامه معلومالحال با تیتر پلشت «پشت پرده یک شهادت»، ماهیت ضدوطنی خودش را برملا کرد. از طنزهای سخیف و فحشنامههای این روزنامه زرد به بهانه طنز که بگذریم، برای چندمینبار است که بر خلاف خواست و احساس عموم ایرانیان، روزنامه سیاستزده قانون کاسبکاری را جایگزین حرفه روزنامهنگاری میکند.
البته تاختن غیرمستقیم به فرزند شهید ملت و تازیدن مستقیم به سپاه پاسداران به بهانه این شهادت، به قدری نازل و زننده است که پرداختن بیشتر از این به آن به صلاح و صواب نیست، چرا که دست این قبیل رسانهها مدتها پیش برای جامعه ایرانی رو شده است؛ لکن برخورد قاطع قضایی با این هنجارشکنی میتواند و باید پایانی بر نقض زنجیرهای ارزشهای ایرانی – اسلامی و به سخره گرفتن فرهنگ والای شهادت باشد، کما اینکه پیش از این هم همینگونه بوده است. هنوز تیتر زننده روزنامه توقیف شده و حزبی آسمان با عنوان «من شارلی ابدو هستم» در روزهای هتک حرمت مسلمانان و توهین به پیغمبر رحمت (ص) در فرانسه از یاد نرفته است.
اقارب و اسلاف غیرایرانی
نانوشته نباید گذاشت که این رویه از بیرون از مرزهای ایران هم خطدهی میشود. رسانه سلطنتی انگلیس بدون پوشش احساس عمومی ایرانیان در شهادت محسن حججی، خبر مرگ یکی از بازماندگان صهیونیستی هلوکاست را برجسته کرده و روی کانال تلگرامیاش قرار داده است! بیبیسی که هنر خاصی در ساختن کوه از کاه دارد و اخباری با جامعه آماری مخاطب 10 نفری را هم تبدیل به یک گزارش تمام عیار میکند، با گذشتن از شهادت حججی و موج برخاسته ناشی از آن در ایران و جهان، با انتشار عکس یسرائیل کریستال، تیتر «درگذشت پیرترین مرد جهان در 113 سالگی» را به عنوان یکی از خبرهای تاپ خود برگزیده است.
این انتظار نابجایی است که از بیبیسی بخواهیم برای محسن حججی گزارش مبسوطی ارائه دهد، اما منطقی است که از دستاندرکاران این بنگاه سخنپراکنی بخواهیم این تناقض را حل کنند: شما که در ظهر به فضای مجازی اهمیت بیبدیلی میدهید و مرامی هشتگپسند دارید، چرا در روزهایی که همه رسانههای داخلی و غالب رسانههای خارجی، محسن حججی را خبر و هشتگ اول خود کردهاند، حتی حاضر به پوشش ابتدایی نحوه شهادت، احساس ایرانیان از این شهادت و باعث و بانیان این شهادت مظلومانه نیستید؟!
شوربختانه باید نوشت همین رویه و رویکرد در داخل کشورمان هم توسط رسانههایی چون روزنامه قانون بسط داده میشود. بگذریم از عده بسیار معدودی که ناشیانه و با انتشار جملاتی نمکنشناسانه، کار مجاهدانه و عزتمندانه امثال حججی را نوعی وظیفه قلمداد کرده که حتی در خور ستایش هم نیست و.... در ذم این قبیل اقدامات و اظهارات ناسپاسانه واکنش توییتری داریوش سجادی بس که نوشته است: صورت گرازی که حججی قهرمان را به سلاخی میبرد با صورت کسی که حججی را با لن ترانیاش خبیثانه لگد میزند، یکی است.
کف روی آب زلال
همه این حاشیهها فقط در تاریخ خواهد ماند، آن هم در تاریخ بدیها و بیغیرتیها. حس غرورانگیز و عزتمندانه برخاسته از شهادت حججی به قدری زلال و رونده است که باز هم تا مدتها فرهنگ 1400 ساله شهادت را نو و بر سر زبانها انداخته است.
آنچه واضح است این است که شهید حججی با شهادتش خونی تازه در روح ایران و ایرانیان دمیده است، راهی تازه گشوده است، جانی تازه بخشیده است و عنقریب حججیهای برخاسته از خون محسن انتقام ابتدایی و نهایی را از حرامیان زمانه خواهند گرفت./۱۳۲۵//۱۰۲/خ