«مشارکت اجتماعی» راه خروج از مشکلات
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، ۲۲ مرداد روز «تشکل و مشارکت اجتماعی» است، بر آن شدیم که این باره؛ مشارکتی داشته باشیم.
تشکل واژه ای عربی از باب تفعل به معنای صورت گرفتن است. تشکل در معنای formal organ nization که گروه یا تشکیلات اجتماعی برای هدف خاصی به وجود می آید و عضویت و عملکرد آنها بر اساس قوانین و مقررات رسمی و ساختار بورکراتیک یا اداری است که در واقع به صورت مشارکت های اجتماعی در می آید.
مشارکت اجتماعی در یک تعریف کلی عبارت است از شرکت فعال و سازمان یافته افراد و گروه های اجتماعی در امور اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه به گونه ای که ؛ 1. حداکثر قدرت جمعی از طریق بسیح همه امکانات و قوای جمع حاصل آید، 2. این قدرت جمعی در راستای نیل به مصالح، علایق و منافع همه جامعه جهت گیری شود، 3. از طریق مشارکت همه جانبه افراد و گروه های اجتماعی پیوندها و انسجام اجتماعی استحکام یابد و 4. امکان بلوغ و شکوفایی استعداد و تکامل و توسعه فردی و اجتماعی فراهم آید.
آیات و روایات اسلام انسان را مدنی بالبطع و مشارکت انسان ها را در اجتماع، ضامن بقای جامعه می دانند و این کار در واقع پویایی جامعه را در بر دارد، بنابراین؛ هر چه مردم در امر مشارکت های اجتماعی نقش محوری تر داشته باشند، جامعه سالم تر و شاداب تری خواهیم داشت. خداوند متعال در قرآن کریم می فرمایند: « وَتَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ؛ در نيكوكاري و پرهيزگاري يكديگر را كمك كنيد نه در گناه و تجاوز». در این آیه می بنیم که می توان از دو نوع مشارکت خوب و انسانی با محوریت خدا و رضای خدا و مشارکت بد با محوریت شیطان یاد کرد که نزد خداوند مشارکت در کارهای نیک و پسندیده مورد تایید است و مومنان را به کارهایی که برای گناه تشکل می یابند، بر حذر می دارد. از این رو اگر مومن برای دستگیری از دیگر برادران و در راستای فرامین احکام الهی دست به مشارکت بزند، صحیح و نزد خداوند ثواب و اجر زیادی خواهد داشت.
باید گفت؛ دین مبین اسلام، تاکید بسیاری بر «مشارکت جویی» افراد در جامعه دارد. این مشارکت می تواند در بسیاری از عرصه های دینی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فکری باشد. ریشه مشارکت جستن در کنار هم و جمع شدن به منظور «رفع مشکل»، «رویداد جدید»، «مطرح شدن خواسته ای»، «تبادل نظر»، «استحکام آرمان ها و ارزش ها» و در کل، «شرکت کردن در امر یا موضوع خاص» است. پس به نظر می رسد؛ ریشه مشارکت را باید نوعی «مشورت جویی» بیان کرد و گفت که؛ ریشه مشارکت های اجتماعی «شورا» است که قرآن کریم، سیره و سنت پیامبر (ص) و اهل بیت علیهم السلام بر این امر توجه ویژه و در خوری دارند. گرچه ریشه مشورت پذیری و مشورت دهی به دوران پیش از اسلام می رسد، اما قوت آن را می توان به «امر خدا» برشمرد و شاهدیم که پیامبر(ص) بسیار بر مشورت اهمیت می داده اند و این مشورت برای تصمیم گیری ها در سرنوشت سیاسی و اجتماعی امری مهم بوده است و به فرد و جایگاه فرد در تصمیم گیری های کلان اهمیت قائل بوده است.
بنابراین از مهمترین ظرفیت های «شورا»، «تشکل» و «مشارکت اجتماعی» را باید حل مشکلات جامعه اسلامی دانست که در آن تبادل افکار و انتقال ایده ها امری حیاتی است. پس حرکت ها و فعالیت های منسجم اجتماعی در مبانی دینی نوعی اصل است که علاوه بر اینکه باعث تقویت مبانی دینی می شود، در واقع نوعی توجه به معضلات اجتماعی است که باید آن را با کمک دیگر افراد برطرف کرد، بر فرض مثال خمس و زکات از موارد «مشارکت های دینی اجتماعی» است که اگر به خوبی به آن توجه شود، بسیاری از مشکلات اقتصادی مسملین رفع خواهد شد. همچنین نماز جماعت ها و نماز جمعه ها نوعی «صله ارحام اجتماعی و دینی» است که در واقع باخبر شدن از اوضاع و احوال برادران دینی می تواند به شمار آید، پس می توان گفت؛ از مهترین کارکردهای مشارکت های اجتماعی در نزد مسلمین، برطرف کردن معضلات و مشکلات اجتماعی است.
همچنین تجربه نشان داده است که حل بسیاری از مشکلات مربوط به زندگی اجتماعی و فردی انسان ها بدون مشارکت امکان پذیر نیست و تثبیت حقوق فردی و اجتماعی جز با شرکت در قالب تشکل ها نمی تواند، سعادت را برای انسان تامین کند. لذا باید در نظر داشت که مشارکت دادن افراد در امور اجتماعی به نوعی آکاه کردن آنها از خواسته ها و نیازهای متعالی افراد است. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در بند هشت اصل سوم توجه به تشکل ها و مشارکت های اجتماعی شده است که در واقع به نوعی بستر سازی برای مشارکت های عمومی مردم در عرصه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است و حتی حضور مردم در چارچوب نهادمند اتحادیه های صنفی نیز توجه به شور، مشورت، تشکل و مشارکت است که همه آنها به نوعی تعالی بخشی و مدنی طبع بودن انسان را می رساند.
در واقع حضور مردم در تشکل ها و شرکت در امور اجتماعی، نوعی «سرمایه اجتماعی» است که همه کشورهای بیشتر توسعه یافته به آن توجه جدی دارند، امری که امروزه یکی از عناصر قدرت برشمرده می شود، به گونه ای که شاهد هستیم کشوری مانند «ویتنام» با داشتن سرمایه اجتماعی که پاسدار ارزش ها و آرمان هایشان بودند و توانستند در مقابل آمریکا ایستادگی کنند و آمریکا هزینه بالایی که در این جنگ متقبل شد، نتوانست آن چیزی را که می خواهد، به دست آورد. مثال دیگر که «مشارکت» و نتیجه آن که «سرمایه اجتماعی» است و نوعی قدرت درجه اول در هر جامعه ای محسوب می شود را می توان دید و در واقع نبود مشارکت نوعی بحران ساز شده، در کشورهایی مانند سوریه، عراق، لبنان، افغانستان است که متاسفانه با نبود و کمرنگی مشارکت های اجتماعی، نوعی بحران در این کشورها به وجود آمده که جبران بسیار سخت است و می بینیم که حضور استکبار در این کشورها و رخنه فکری و فرهنگی بین آنها بسیار راحت است و اگر بخواهیم ریشه یابی کنیم، شاهد نوعی «عدم مشارکت اجتماعی» در این کشورها هستیم که نتیجه آن تفرقه بین دسته ها، گروه ها، احزاب و حتی ادیان و فرقه ها است که در واقع بازگو کننده این مطلب است که داشتن مشارکت های اجتماعی در جوامع، نوعی قدرت و سرمایه اجتماعی است که باعث پیشرفت های اقتصادی و بهبود وضعیت فرهنگی می شود و حتی نمود آن در سیاست خارجی نیز روشن است.
بنابراین «مشارکت های اجتماعی واقعی» در جامعه مزایایی از جمله؛ نهادینه سازی مشارکت و افزایش و ارتقاء سرمایه اجتماعی، حلقه واسط بودن بین مردم و مسئولین نظام، هدایت منابع انسانی، انسجام بخشی به گروه های انسانی ، دست یابی به اهداف اجتماعی، سهولت دسترسی به آرمان های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، اجتماعی شدن مردم، کاهش جرایم، ایجاد همبستگی در مبانی فکری و عقیدتی، نوعی صله رحم اجتماعی، پیگیر شدن مسائل اجتماعی، جلوگیری از رخوت اجتماعی، موثر بودن افراد نسبت به مسائل، پیگیری مطالبات مردمی از مسئولین و را در بر دارد و روشنگر این مطلب است که انسان ها در سرنوشت خود دخیل هستند و صرفاً حاکمیت ها نیستند که برای مردم تصمیم گیری و تصمیم سازی می کنند، بلکه جایگاه خود مردم نیز در تصمیم گیری ها و تصمیم سازی ها بسیار مهم است.
قرآن کریم در آیه 11 سوره رعد می فرماید: «انّ الله لا یُغیِّرُ ما بقوم حتّی یغیّرو ما بانفسهم» ؛ خداوند سرنوشت هیچ قومی و «ملّتی» را تغییر نمی دهد مگر آنکه آنها خود تغییر دهند. از این رو شاهد هستیم که هرگونه تغییر، دگرگونی، خوشبختی و گمراهی بستگی به ملت ها دارد و اگر «مشارکت های اجتماعی» در چهارچوب قوانین و فرامین الهی باشد، ظلالتی رخ نخواهد داد و مردم آن سرزمین و قوم به سمت خوشبختی حرکت خواهند کرد که البته این یک سنّت تغییر ناپذیری الهی است که امروزه برخی کشورهای غربی به این اعتقاد رسیده اند و حتی در برخی نظریات و مکتب های علمی و سیاسی از جمله فونکسیونالیسم (کارکردگرایی) به این نتیجه رسیده اند و به این امر واقف هستند، که اگر سیستم به خوبی عمل کند جایگاه آن حفظ خواهد شد و دچار اضمحلال نمی شود، البته در اینجا باید این نکته را نیز گفت که مبانی فکری و پایه های عقیدتی ما با آنها (کشورهای غربی) متفاوت است و مبانی قرآنی که ما داریم، آنها بعضاً به صورت تجربی به آن دست یافته اند و شاهد هستیم که غربی ها بر امر «مشارکت اجتماعی» تاکید بیشتری نسبت به ما دارند.
بنابراین «همبستگی اجتماع» را می توان سنتی برشمرد که خداوند متعال در اختیار افراد قرار داده است و همانطور که قبلا اشاره شد؛ دو نوع «مشارکت خوب و انسانی با محوریت خدا و رضای خدا» و «مشارکت بد با محوریت شیطان» داریم که به نوعی می توان گفت؛ سعادت و خوشبختی از یک طرف و ظلالت و بدبختی از طرف دیگر، تا حدود بسیار زیادی به دست خود انسان ها بوده و هست و اگر افراد جامعه در مشارکت جویی ها به سمت مشارکت جویی از نوع نیکویی حرکت کنند، نعمات الهی گسترش و روزافزون می شود و اگر مشارکت جویی به سمت ناسپاسی خدا و همکاری شیطان باشد، نه تنها نعمت های الهی کاهش می یابد بلکه هر چه سریعتر آن جامعه به سمت تباهی و بدبختی کشانده می شود و ملت، قوم، دسته، گروه، کشور از راه هدایت و رستگاری به سمت گمراهی می روند. قرآن کریم می فرماید: «من یهد الله فهو المهتدی و مَن یُضلِل فأولئک هم الخاسرون»؛ آن کس را که خدا هدایت کند هدایت یافته «واقعی» اوست و آنها را که گمراه سازد زیانکاران آنهایند.
در پایان باید گفت؛ نمونه های مصداقی «مشارکت اجتماعی» در اسلام زیاد است که از نمونه های آن می توان به؛ تاکید بر حضور در نماز جماعت ها در اول وقت، نماز جمعه ، شرکت در جشن ها، شرکت در اعیاد مانند عید فطر، قربان و غدیر خم، شرکت در ادعیه ها مانند توسل، توکل، روز عرفه، شرکت در اجتماعات ضد استکباری مانند راهپیمایی های روز قدس و 22 بهمن و همچنین حمایت ها از مردم مظلوم، فلسطین، بحرین، یمن و .. اشاره داشت، که جملگی تاکیدی بر «تشکل های اجتماعی» و «مشارکت های اجتماعی» هست؛ به این معنی است که حضور مردم در صحنه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و علمی بسیار حائز اهمیت است و به نوعی نقش حاکمیت را در تصمیم گیری ها و تصمیم سازی ها کاهش می دهد و بر نقش مردم در تعیین سرنوشت خود تاکید دارد.
بهترین و موثرترین نقشی که مسئولان می توانند در افزایش مشارکت های اجتماعی داشته باشند و به این «سرمایه اجتماعی» اهتمام جدی ورزید، توجه به آموزش های مدنی، سیاسی و فرهنگی است که همگی این موارد از طریق «آموزش های همگانی» قابل توجه است. در واقع، «مشارکت های اجتماعی» نوعی «ارزش مشارکتی» است که تنوع آن، سطح گسترده ای را در جامعه در بر می گیرد و هر اقدام مشارکت جویانه ای که صورت می گیرد، تاثیر بسزایی در جامعه دارد، به اندازه ای که استعدادهای جامعه را شناسایی میکند./۹۰۱/ی۷۰۲/س
هادی ترکی، پژوهشگر فرهنگی
منابع
قرآن کریم.
نوروزي فيض اله و بختياری، مهناز،(1388)، «مشاركت اجتماعي و عوامل اجتماعي موثر بر آن»، نشریه؛ راهبرد، دوره 18، شماره 53، صص269-249.
زهرا نعمت اللهی و دیگران،(1392)، بررسی عوامل موثر بر سرمایه اجتماعی، فصلنامه مدیریت نظامی، شماره ۵۰، سال سیزدهم.