موتور اقتصاد مقاومتی همچنان خاموش است
اصغر ابوالحسنی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری رسا، با اشاره به این که اقتصاد مقاومتی مجموعهای از رویکردها اقدامات نظامند است، عنوان داشت: باید توجه داشت که اقداماتی که از سوی هر دولتی که صورت میگیرد باید هماهنگ جهتگیریهایی باشد که در سیاستهای اقتصاد مقاومتی آمده است؛ بر این اساس ما نمیتوانیم هر کار عادی و طبیعی که در کشور انجام میشود را با اهدافی بهحساب اقتصاد مقاومتی توصیف کنیم.
اقتصاددان و کارشناس اقتصادی، حرکت اقتصادی معیار را در سبک اقتصاد مقاومتی محدود به پنج اصل اساسی توصیف کرد و اظهار داشت: عادلانه بودن، عدالت بنیانی، جلو رفتن بر اساس اقتصاد دانشبنیان، درونزایی و بروننگری و بهنوعی فعال و پویا بودن اقتصاد با مشارکت تمام مردم از اصول اقتصاد مقاومتی است.
وی افزود: هر اقدامی غیر از اصول یادشده در مسر اقتصاد مقاومتی نبوده و نمیتوان عملکردهای روزانه و روزمره دولت را در عرصه وزارتخانهای و سازمانی در مسیر اقتصاد مقاومتی توصیف کرد؛ بر این اساس چنین توصیفی از منظر منطق علم اقتصاد تلقی منطقی و تخصصی نخواهد بود.
ابوالحسنی بابیان اینکه اقتصاد مقاومتی بر چند موضوع حیاتی و محوری تأکید دارد، گفت: حمایت از تولید داخل و جلوگیری از واردات از محورهایی است که به تولید داخل ضرر میزند و آن را دچار مشکل خواهد کرد این در حالی است که در این دسته از اقدمات دولت در چهار سال گذشته شاهد واردات کالاهایی هستیم که لزوم چندانی ندارد و در تعارض با اقتصاد مقاومتی است.
وی ادامه داد: حمایت از تولید داخل عمدتاً فقط در مرحله شعاری خود باقیمانده است و بنگاههای اقتصادی در حد ۳۰ تا ۴۰ درصد از ظرفیت خود را برای تولید بکار گرفتهاند؛ بر این مدار جداسازی تعدادی از بنگاهها برای آنکه بگوییم فقط اینها اقتصاد مقاومتی است، به نظر میرسد نشان از اقدام ناقص مدیریتی است و بخش کاملی در اجرای اقتصاد مقاومتی نخواهد بود؛ البته باید توجه داشت که میتوان تعدادی از شرکتها را بهعنوان پیشران انتخاب کنیم و این پیشرانها خود نیروی محرکه بقیه بنگاههای اقتصادی کوچک را راهاندازی کنند.
ابوالحسنی با بیان اینکه الگوی انتخاب پیشرانهای اقتصادی نیز الگویی موضوعی مهم است، عنوان داشت: امروز در عرصه مدیریت اقتصادی چنین انتخابی نمیبینیم که صنایعی را در این جهت انتخاب کرده باشند و حمایت را از آنها مقدمه شکلگیری صنایع کوچک و متوسط مهم باشد.
اقتصاددان و کارشناس اقتصادی موضوع مقابله با تحریم و تهدید و مخاطرات را در الگوی تحلیل خود موردتوجه قرار داد و اظهار داشت: در الگوی اقتصاد مقاومتی رصد مخاطرات و تهدیدات، اقدامات متناسب با رویکردهایی که دشمن در حال و آینده دارد مؤلفهها و مبانی اقتصاد مقاومتی را شکل میدهند.
وی افزود: اگر برمدار این مؤلفههای به اقتصاد دقت کنیم در تحریمهای بینالمللی و نقشههای اقتصادی که دشمن برای ما دارد را اگر چک کنیم، اقدمات متناسب با آنها میتواند اقتصاد را مقاوم کند؛ بر این اساس شاهدان بودهایم که در چهار سال اخیر در این زمینه هم حرکت خاصی دیده نشده است.
ابوالحسنی دیپلماسی اقتصادی بسیار قوی را برای مقابله با تهدیدات اقتصادی لازم ارزیابی کرد و گفت: ادبیات مدیریت دولتی بهگونهای است که گویی ما به همهچیز تحریمی و محدودیت بینالمللی برداشتهشده است و آینده هم با تهدیدی مواجه نیستیم و مخاطرهای نداریم که این مسائل هم با واقعیتی که درصحنه منطقه و بینالملل میبینیم هماهنگی ندارد.
وی ادامه داد: در این زمینه دیپلماسی اقتصادی هم اقدامات انجامشده کافی نیست چراکه لازم است که این دیپلماسی گونهای باشد که ما در اهداف چشمانداز اقتصاد مقاومتی بخواهیم در منطقه اول شویم و الگوی اقتصادی باشیم چراکه هدف چشمانداز مبناست و ما میخواهیم سیاستهای کلی اصل ۴۴ را پیاده کنیم.
اقتصاددان و کارشناس اقتصادی به توصیف مؤلفههای اصل ۴۴ پرداخت و گفت: این اصل مشارکت مردم را در اقتصاد یک محور توصیف کرده است بهگونهای که خصوصیسازی را با ادبیات برونسپاری امور اقتصادی بهدست مردم دادن را اصل میداند این در حالی است که اقتصادی که بالای ۶۰ درصد از آن در دست حاکمیت است چگونه میتواند با ۲۰ تا ۳۰ درصد در بخش خصوصی بگوید که من سیاستهای اصل ۴۴ را اجرا کردهام.
وی در ادامه تشریح اصل ۴۴ افزود: اقتصادی که قرار است طبق اصل ۴۴ دولتها وارد مبادی جدید نشود تا جایی که میگوید آنجایی که بخش خصوصی میتواند وارد شود دولتها وارد نشوند این در حالی است که در الگوی دولت فعلی چنین چیزی نمیبینیم؛ متأسفانه رویکردها نشان میدهد که برخی از دستگاهها از واگذاری بخشهای واگذارشده پشیمان هستند و در تلاش هستند که آنها را برگردانند و یا اجازه ندهند ادامه پیدا کند.
ابوالحسنی موتور اقتصاد مقاومتی را خاموش توصیف کرد و تصریح داشت: به نظرم میرسد که هنوز موتوری که باید اقتصاد مقاومتی را در داخل اقتصاد ما روشن کند و جلو برود روشن نشده است و عمدتاً بعد از ۴ سال در بحث نمیدانیم از کجا شروع کنیم هستیم؛ بعلاوه اینکه قرار بوده است در بحث اقتصاد مقاومتی کلیه فعالیتهای اقتصادی در این چارچوب باشد، نه اینکه بودجه ما مستقل از اقتصاد مقاومتی باشد.
وی ادامه داد: برنامه ششم ما خیلی انطباقی با اقتصاد مقاومتی ندارد، برنامهای که به این سبک تنظیم شود و بعد هم بگوییم که چارچوب هم میخواهد اقتصاد مقاومتی باشد تضادی بیش نیست.
اقتصاددان و کارشناس اقتصادی، فعالیت بانکها را خارج از سیاستهای اقتصاد مقاومتی ارزیابی کرد و ابراز داشت: از سال ۹۳ به بعد در بخش بانکی اقتصاد مقاومتی کار میکنیم و الگوی اولیه آن بهوسیله یکی از بانکها در حال اجراست؛ وقتی میتوان گفت بانک در اقتصاد مقاومتی کار میکند که کل بانک شما یکی از اهداف اصلی و بخش اشتغال و حمایت از تولید داخل شود.
وی ادامه داد: الان کدامیک از بانکها جهتگیریهایشان عوضشده است، الان حمایت از اقتصاد مقاومتی نبود، غیرازاین که الان عمل میشود عمل میشد؟ الگویی که باید در بانکها طراحی میکردیم و تغییر ساختار و جهت کاری میدادند و اهدافشان عوض میکردند انجامنشده است./۸۳۷/ ۳۰۱/ص