۰۵ آبان ۱۳۹۵ - ۰۴:۲۲
کد خبر: ۴۵۷۴۷۹
با تکیه بر اندیشه آیت الله جوادی آملی بررسی شد؛

رویکردهای علم دینی و جایگاه استنباط در آن با تأکید بر علوم اجتماعی

نشست علمی ترویجی «رویکردهای علم دینی و جایگاه استنباط در آن با تأکید بر علوم اجتماعی» با تکیه بر طرح و نقادی اندیشه آیت الله جوادی آملی به همت مؤسسه امام خمینی(ره) برگزار شد.
نشست علمی رویکردهای علم دینی و جایگاه استنباط در آن با تأکید بر علوم اجتماعی نشست علمی رویکردهای علم دینی و جایگاه استنباط در آن با تأکید بر علوم اجتماعی نشست علمی رویکردهای علم دینی و جایگاه استنباط در آن با تأکید بر علوم اجتماعی نشست علمی رویکردهای علم دینی و جایگاه استنباط در آن با تأکید بر علوم اجتماعی نشست علمی رویکردهای علم دینی و جایگاه استنباط در آن با تأکید بر علوم اجتماعی نشست علمی رویکردهای علم دینی و جایگاه استنباط در آن با تأکید بر علوم اجتماعی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، نشست علمی ترویجی «رویکردهای علم دینی و جایگاه استنباط در آن با تأکید بر علوم اجتماعی» پیش از ظهر سه شنبه در سالن نشست های علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) برگزار شد.

در این نشست که با حضور جمعی از طلاب و پژوهشگران حوزه علمیه برگزار شد، حجت الاسلام والمسلمین غلامرضا پرهیزگار عضو هیأت علمی مؤسسه امام خمینی(ره) به ارائه بحث پرداخت و سید حسین شرف الدین استاد دانشکده و استادیار موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) وظیفه نقادی مطالب مطرح شده را برعهده داشت.

حجت الاسلام والمسلمین پرهیزگار در این نشست با بیان این که پنج نوع رویکرد علم دینی در استنباط وجود دارد، اظهار داشت: الهیات اجتماعی، مسأله محوری و پارادایم اجتهادی دانش دینی و الگوی پس کاوی تجارب زیست مؤمنانه چهار مورد نخست است که فعلا با این موارد کاری نداریم بلکه بحث ما در این نشست نظریه پنجم یعنی عقل و نقل در دیدگاه حضرت آیت الله جوادی آملی است.

 

رفع مشکل تعارض علم و دین در دیدگاه آیه الله جوادی آملی

وی با بیان این که نقطه آغازین حرکت در دیدگاه آیت الله جوادی آملی، رفع مشکل تعارض علم و دین است، اظهار داشت: مشکل تعارض علم و دین، ناشی از یک فهم نادرست است و تفکیک و جدا انگاری خدا و انسان، کتاب تکوین و کتاب تشریع و عقل و وحی از جمله مسائلی است که در این دیدگاه مطرح می شود.

عضو هیأت علمی مؤسسه امام خمینی(ره) ادامه داد: در این نظریه تعارض تنها بین عقل خطاپذیر و نقل خطاپذیر رخ می دهد،چراکه نقل است که در برابر عقل یا علم  قرار می گیرد نه وحی که مصون از خطا است و رفع مشکل از طریق تبیین جایگاه و منزلت عقل در هندسه معرفت دینی و نشان دادن آشتی و نقش مکملی این دو برای هم  صورت می گیرد که نتیجه آن رسیدن به علم دینی است.

وی در ادامه با اشاره به تعریف دین، عنوان کرد: دین مجموعه ای از عقاید، اخلاق و قوانین فقهی و حقوقی است که از ناحیه خداوند برای هدایت و رستگاری بشر تعیین شده است و همچنین در باب هستی شناسی دین باید گفت اولا در این جهان الله وجود دارد و ماسوی الله جز فعل و قول خدا چیزی نیست که همان کتاب تکوین و تشریع خدا است و همچنین دین مخلوق اراده و علم ازلی خداوند است و جز خدای سبحان هیچ عامل دیگری از جمله عقل در تدوین محتوای آن سهمی ندارد.

حجت الاسلام والمسلمین پرهیزگار با بیان اینکه در معرفت شناسی دین شناخت بدون خطای دین تنها از طریق وحی ممکن است، ابراز داشت: این امر مختص معصومین(ع) است اما برای دیگران ازطریق نقل و عقل صورت می گیرد که امکان خطا در آن و در نتیجه امکان تعارض وجود دارد، بر خلاف عقل و دین یا عقل و وحی که هیچگاه متعارض نمی شوند.

کتاب تکوین و تشریع الهی

وی افزود: از آنجایی که موضوع مطالعه، کتاب تکوین و تشریع الهی است، باید گفت همان طور که نقل در پی کشف از قول و فعل خدا است، عقل نیز در پی کشف از فعل و قول خدا است و همانطور که نقل حاکی و کاشف  از معرفت دینی است، عقل هم حاکی و کاشف از معرفت دینی خواهد بود.

عضو هیأت علمی مؤسسه امام خمینی(ره) در ادامه انواع عقل را به تجریدی، نیمه تجریدی، تجربی و شهودی تقسیم کرد و ابراز داشت: هر کدام از عقول چهارگانه از جمله تجربی، هر گاه به یقین یا به مرحله اطمینان آور برسد حجت است و کاشف از مراد شارع می شود؛ آیه الله جوادی آملی براین عقیده است که دانش های تجربی و تجریدی چه از نظر کاشف حقیقت عینی بودن و چه از نظر حجت شرعی بودن و الزام آور بودن، دینی محسوب می شوند؛ اما عقل در بعد هستی شناسی دین دخالتی ندارد یعنی، عقل نمی تواند چیزی را به مجموعه دین اضافه کند و در مقام جعل و انشاء حکم بر آید.

وی با تأکید بر این که عقل میزان نیست اما مفتاح و مصباح است، اظهار داشت: اگر به کمک عقل به علمی برسیم، این علم، حتما دینی است زیرا کاشف از کتاب تکوین یا تشریع است ولی علم  را نمی توان به دینی و غیر دینی تقسیم کرد؛ هر چند عالم و کاشف آن علم، ممکن است ملحد باشد.

حجت الاسلام والمسلمین پرهیزگار با اشاره به داوری دینی درباره علوم تجربی موجود و با طرح سؤالی مبنی بر اینکه آیا عالم ملحد می تواند به علم دینی برسد، خاطرنشان کرد: این مسأله تا سطوحی از علم ممکن است، همانطور که ملحد سطوحی از قرآن همچون تفسیر ادبی قرآن را می تواند بفهمد؛ اما سطوح بالاتری از آن به تقوا و ایمان نیاز دارد و مراتبی نیز جز معصوم بدان دسترسی ندارد؛ در سطح عقل تجربی فرد ملحد که امکان بهره گیری از حواس را دارد، می تواند به علم تجربی درست دست یابد.

 

ارزیابی دیدگاه آیت الله جوادی آملی

وی در بخش دیگری از سخنان خود به ارزیابی دیدگاه آیت الله جوادی آملی و جایگاه استنباط در آن پرداخت و عنوان داشت: کلیت دیدگاه  آیت الله جوادی آملی استنباطی است هرچند ایشان در بخشی از اثر خود رویکرد تهذیبی دارند، آنجا که علم دینی را یک تافته جدا بافته و کاملا مستقل از علم موجود نمی داند و با توصیه به توجه به ترابط و تکامل علوم و اهتمام به علل فاعلی و غایی به دنبال اصلاح آن هستند.

عضو هیأت علمی مؤسسه امام خمینی(ره) ادامه داد: البته این راهکار صرفا برای تهذیب نیست بلکه برای کشف نیز از همین استفاده می شود؛ اما در بخشی دیگر قطعا رویکرد استنباطی دارند آنجا که معتقدند همانند استفاده های اجتهادی از برخی روایات در اصول فقه و فقه مانند بحث استصحاب می توان از برخی روایات و آیات مربوط به عالم و آدم نیز به اصول کلی یا جزبیات مربوط به علوم طبیعی و انسانی رسید؛ در این بخش روش استنباط همان روش متداول است.

وی تصریح کرد: با وجود تأکید بر استفاده از عقل تجربی، اما این مسأله به معنای تأسیس نیست، همچنانکه در بیان دکتر باقری عقل تجربی چون به امر جدیدی می رسد که در متون نیست و به معنای میزان است، به تأسیس می انجامد.

معنای استنباط در نظر آیت الله جوادی آملی

حجت الاسلام والمسلمین پرهیزگار با بیان این که معنای استنباط در نظر آیت الله جوادی آملی توسعه به بهره گیری های عقلی داده می شود، عنوان داشت: استعاره کتاب تکوین و این که عقل تجربی صرفا نقش کاشفیت  دارد و این که ایشان عقل و نقل مورد بحث را در ذیل اصول فقه که اصولی برای استنباط است می گنجاند، شواهدی است بر این که باید معنای استنباط در نظر ایشان را به بهره گیری های عقلی نیز توسعه دهیم، کما این که ایشان محصول تجربه را جزء معرفت دینی می شمارد.

وی در ادامه به تمایز علم الهی با معرفت دینی پرداخت و یادآور شد: اگر به به تعریف آیت الله جوادی آملی از دین مراجعه کنیم متوجه می شویم که عقل به شناخت کتاب تکوین می پرازد و هرگاه به یقین برسد از فعل الله به علم الله می رسد، اما باید دانست که علم الله لزوما دین الله نیست بلکه بخشی ازعلم الله در قالب دین الله به بشر عرضه شده است، بنابراین مناسب است حاصل استنباط را علم الهی نه معرفت دینی بنامیم به جز آنجا که استنباط مربوط به مقام عمل باشد.

عضو هیأت علمی مؤسسه امام خمینی(ره) در بخش دیگری از سخنان خود تأکید کرد: در ارزیابی راهکار اسلامی سازی علوم به این سؤال می رسیم که آیا اگر علوم موجود را با عنایت به خالقیت خدا ببینیم و در نهایت نیز در راستای اهداف غایی دینی به کار گیریم معایبش حل و به علم دینی مبدل می شود؟ که جواب این سؤال منفی است، چراکه نمونه آن را کتاب های سمت دانشگاه دیدیم که در واقع می خواست علوم را اسلامی کند ولی در عمل کار به ترجمه کتاب های غربی رسید.

 

علم مدرن ناقص است یا نادرست؟

وی ادامه داد: برخی علم مدرن را ناقص وبرخی آن را نادرست می دانند؛ ناقص به این معنا است که فعلا کامل نشده و صلاحیت تکمیل را دارد ولی علم نادرست به طور کلی قابل استناد نیست؛ آیت الله جوادی معتقدند که علم مدرن ناقص است و استعاره ای به مردار می زنند که ظاهرا استعاره مردار در نظر ایشان به معنای مرداری است که به تازگی روح از او جدا شده و بدن کاملا سالم است اما نقصان بزرگی یافته است، نه مانند مردار متعفن و تغییر ماهوی یافته.

حجت الاسلام والمسلمین پرهیزگار با اشاره به یکی از سخنان آیت الله جوادی آملی ابراز داشت: ایشان می گویند: «در علوم مدرن تعدادی از مردم بخشی از حقیقت را می گیرند و بخشی از آن را انکار می کنند، در حالی که کنار گذاشتن بخشی از حقیقت مانع از آن نیست که بخش مثمر و مثبت آن که علم صائب و مطابق با واقع است مطرود شود؛ آن چه علم صحیح است قطعا اسلامی و حجت شرعی است». 

وی افزود: خداوند در قرآن می فرماید: «قال ربنا الذی اعطی کلی شیء خلقه ثم هدی» که قسمت اول آیه به مبدأ فاعلی اشاره دارد، قسمت دوم ساختار هماهنگ و منسجم را می رساند و جمله «ثم هدی»  ناظر به مقصد غایی است؛ حال اگر کسی قسمت اول و دوم را کنار زد و فقط بر نظام داخلی اشیاء متمرکز شد و تلاش کرد تا نظم درونی اشیاء و اسرار نهفته در دل مواد و موجودات و روابط پیچیده و محیر العقول آنها را کشف کند نمی توان به جرم بی توجهی به دو بعد دیگر این بخش از نظام هستی را نامعتبر و ناصواب دانست.

عضو هیأت علمی مؤسسه امام خمینی(ره) با اشاره به نظر آیت الله جوادی مبنی بر نقصان علوم تأکید کرد: بر اینکه پذیرش نقصان و نه نادرستی علم موجود و عدم پذیرش تأثیر علل فاعلی در محتوای علم، لزوما به معنای اسلامی دانستن تام و تمام سطح تجربی نظریه هایی مانند کارکردگرایی، تضادگرایی و یا نظریه فمنیستی نیست، زیرا در نظر ایشان، وقتی می توان به دینی بودن یک یافته حکم کرد که از دو روش نقلی و عقلی جستجوی لازم صورت پذیرد، بررسی نقلی، زمینه نگاه انتقادی به یافته های تجربی را فراهم می کند و ای بسا نظریه فمنیستی را با نقد بنیادین و مثلا نظریه کارکردگرایی را با نقد اصلاحی همراه سازد.

وی ادامه داد: البته در مواردی که دین نظر خاصی ندارد و ما به سکوت دین می رسیم، زمینه چنین ارزیابی انتقادی وجود ندارد، این یافته ها از نظر ایشان دینی تلقی می شود و برای دینی دانستن یافته عقلی به قید یقینی و یا اطمینان آور بودن بسنده شده است و ظاهرا فرض بر آن است که صرف نظر از علل فاعلی و غایی می توان امر یقینی یا اطمینان آور رسید اما ناقص است.

حجت الاسلام والمسلمین پرهیزگار تصریح کرد: به نظر می رسد اگر برای دینی دانستن یافته عقل در تعریف نیز قید توجه به علل فاعلی و غایی لحاظ می گردید به رفع مشکل کمک می کرد و از طرفی ما در ایم نظریه مواجه با عدم بحث درباره چگونگی دست یابی به یقین یا طمأنینه از طریق عقل تجربی هستیم هرچند در روش هایی که از جامعه و نمونه اماری استفاده می شود به سطح مشخصی از اطمینان می رسیم.

نظر محققان دیگر در نظریه علم دینی

وی با بیان این که برخی ازافراد همچون آقای ابطحی به گونه دیگری در این بحث نظریه پردازی کرده اند، گفت: این افراد معتقدند چون علوم تجربی به چنین مرحله ای نمی رسد گویا صورت مسأله پاک شده و ایشان درباره علم تجربی موجود سخن نمی گویند و در نتیجه بین مقام ثبوت و اثبات در طرح این نکته که علم دینی و غیر دینی ندارد و همه علوم دینی هستند، تفکیک و جدایی قائل نیستند.

عضو هیأت علمی مؤسسه امام خمینی(ره) در ادامه به ذکر مثال هایی از حوزه اجتماع در صورت پایبندی به عقل تجربی پرداخت و اظهار داشت: در خصوص سن ازدواج که در روایت به شوهر دادن دختر در اوان بلوغ توجه شده است؛ اما در صورت وجود یافته های اطمینان آور تجربی دال بر این که امروزه بلوغ اجتماعی و اقتصادی لازم برای زندگی در قالب خانواده های هسته ای جدید به تأخیر افتاده، توصیه عقل به افزایش نسبی سن ازدواج را به عنوان یک حجت در عرض روایت که آن نیز حجت است باید قرار داد، هر چند به دلیل افزایش رشد لیبرالیزم اخلاقی، از سویی عقل به عدم تأخیر در ازدواج و در کنار آن به تربیت متفاوت برای رسیدن زودتر فرزندان به بلوغ اجتماعی و اقتصادی توصیه می کند.

 

وی ادامه داد: در روایت بر مهریه کم تأکید شده است با این فرض که در شرایط امروزی مهریه به عنوان عاملی جهت تضمین عدم ظلم در حق زن و کاهش احتمال طلاق عمل می کند، در این صورت تعارض عقل و نقل موجب می شود که توصیه به مهریه کم تخصیص بخورد و اگر به عنوان نمونه در شرایط امروزی باعث تخصیص حداکثری شود، در این صورت تعارض بین دو حجت شرعی استقرار می یابد و لازم است به دلیل اقوی نقلی باشد یا عقلی مراجعه کرد؛ این مثال ها را بسیار می توان مطرح نمود و نشان می دهد که طبق مبنای ایشان فقه دچار پویایی زیادی میشود؛ هر چند ایشان در چارچوب  دیدگاه خود همه را جزیی از معرفت دینی می داند.

حجت الاسلام والمسلمین پرهیزگار با اشاره به عقل، دین، بی دینی و تحجر از منظر آیه الله جوادی آملی ابراز کرد: اگر عقل را میزان بدانیم به حذف دین و اگر فقط آن را مفتاح و نه مصباح بدانیم به تحجر و اگر مفتاح و مصباح بدانیم به فهم دین می انجامد؛ در همسانی رساله عملیه اصولی و اخباری نیز باید گفت عقل در عمل جایگاه جدی ندارد، حتی فتاوای آیت الله جوادی آملی نیز ظاهرا تفاوتی با فتاوای دیگران ندارد.

رویکرد اصولی آیت الله جوادی

وی در پایان تصریح کرد: امتیاز کارآمدی و نگاه تجویزی در دیدگاه آیه الله جوادی بیشتر در رویکرد اصولی ایشان آن هم در علم دینی و نقص ناکارآمدی جامعه شناسی در پی مقاله عالم و سیاستمدار وبر  و برخی رویکردهای علم دینی به چشم می آید، هرچند با توجه به کشف واقع و شناخت کتاب تکوین ظاهرا ایشان بیشتر رویکرد اصول فقهی دارند و می خواهند به مواردی بپردازند که عقل نظری به تشخیص باید و نباید ها می پردازد و یافته هایش حجت است و می تواند به عنوان مخصص لبی نقل را تخصیص بزند و حتی بر آن مقدم شود.

در ادامه این نشست سیدحسین شرف الدین که به عنوان ناقد در این نشست حضور داشت گفت: اندیشه آیت الله جوادی درعلم دینی آن قدر قوی و مستحکم است و ایشان تا جایی مفروضات را بیان می کنند که به راحتی نمی شود سخنان ایشان را نقد کرد و جای کارهای زیادی دارد ولی ما در حد فهم خودمان نکاتی را بیان می کنیم.

چرا وحی در انحصار معصوم باشد؟

وی افزود: بدون توهین به شخصیت ایشان اگر از مقدمات سخن بگذریم، ایشان در جایی فرمودند: «وحی در انحصار معصوم است»؛ نکته مبهم این است وقتی می گوییم وحی نوعی ارتباط پدیداری معصوم با خدا است این موضوع یقینا در اختیار معصوم است، اما اگر وحی را همان کتاب و سنت یا قرآن و روایات بدانیم این وحی در اختیار همگان قرار دارد.

استادیار مؤسسه امام خمینی(ره) با بیان این که برخی از مردم عادی امروز به فهم یقینی برخی از آیات قرآن نیز رسیده اند، اظهار داشت:  همه ما در محکمات قرآن علم و حتی معرفت یقینی داریم و سطوحی از آن برای عموم مردم نیز قابل فهم است، بنابراین به این معنا نمی توان وحی را منحصر در معصوم کرد.

وی ادامه داد: این که باید به کمک عقل و نقل، وحی را بفهیمیم و این که وحی در دسترس ما نیست و تقابل بین عقل و نقل است نه عقل و وحی؛ ما می گوییم اگر وحی همان کتاب و سنت باشد این بحث ها دیگر مطرح نیست.

همه علوم دنیا را نمی توان دینی کرد

شرف الدین در ادامه با اشاره به بخش دیگری از سخنان حجت الاسلام والمسلمین پرهیزگار عنوان داشت: آیت الله جوادی آملی بر این نظر بودند که همه مدرکات عقل اعم از عقل تجربی،نیمه تجربی،تجریدی، ناب و حتی عرفی همه مشروط به این است که ما را به واقع و معرفت یقینی و اطمینان عرفی برساند که اگر این گونه شد این علم دینی می شود؛ من سؤال می کنم آیا قضایای منطقی و ریاضی که یقینی است جزء معارف دین است؟ مگر قرار نبود علمی دینی باشد که از طرف خدا مورد تأیید و امضاء قرار گرفته باشد؟.

وی تأکید کرد: اگر همه مدکات عقلی درست و یقینی و مطابق با واقع را از جمله معرف دینی بدانیم، خیلی از معرفت های حسی هم معرفت دینی می شود، مثل این که می دانیم الان روز است یا شب مدرکات حسی را از جمله معرفت دینی است یا سطوح خاصی دارد؟ نکته دیگر ان که مطالعه قول خدا یعنی  کتاب و تشریع دینی است اما مطالعه کتاب تکوین یا فعل خدا چه بیانی جزء دین است؟ خود دین بگوید این ها از من هست یا شواهد بیرونی دارد؟.

استادیار مؤسسه امام خمینی(ره) با بیان این که اراده تشریعی خداوند جزء دین است، ابراز داشت: این گونه نیست که صنع و تکوین لزوما باید از جمله اراده خدا و در نتیجه دین باشد، به همین دلیل ما نمی توانیم دراین حد تعدی و گسترش بدهیم، چراکه خود این مطلب یک مجوز می خواهد.

 

همه علما نیازی به رجوع به معارف دینی ندارند

وی با اشاره به یکی دیگر از سخنان آیت الله جوادی آملی مبنی بر این که عالمان به طور کلی باید به معارف دینی و اسلامی رجوع کنند تا علم شان لاشه نباشد، تصریح کرد: به عقیده من چه لزومی دارد عالم طبیعی و داننده دانش های مصرفی همچون مدیریت حتما به آیات و روایات مراجعه کنند و لزوما علم خود را معنی دار کنند که اتفاقا همین نقد در اندیشه سروش وجود داشت؛ بله یک عالم در برخی از سطوح باید به دین رجوع کند ولی مطلق معارف بشری و همه حوزه هایی که یک علم محصول عقل های چندگانه است بخواهد خود را در ذیل الهیات معنا کند، نمی تواند درست باشد.

شرف الدین عنوان کرد: یکی دیگر از مسائل مورد اعتقاد ایشان این است که ملاک علمی دینی بودن، ایضال به واقع است که ما می گوییم اگر ملاک علم دینی بودن یقین یا ایصال به واقع است، در عقل تجربی و علوم طبیعی که محصول دنیا است که اصلا بنای بر ظن و غیر علم دارد چگونه و تحت چه شرایطی می توانیم آن را تبدیل به یقین یا اطمینان کنیم؟ هرچند ممکن است در برخی از گزاره ها این گونه بشود ولی تطابق با واقع همیشه ممکن نیست.

وی خاطرنشان کرد: آیت الله جوادی آملی در علم شرط کرده اند که باید مطابق با واقع یا یقین آور یا اطمینان عقلایی داشته باشد؛ به عقیده من در این نظر توجه به فاعلیت و غاییت مبهم است و به نظر من همین که قائل باشیم در الاهیات خد عامل و فاعل هستی است و خد اساس عالم است این کافی است، ولی در همه دانش ها و در هر علمی مثل روانشناسی جنبه فاعلیت هستی چه ضرورت و نیازی دارد؟ و اصلا یک توقع برنیامدنی است و اگر هم باشد ویژگی عالمان است نه علم! هرچند در عالم هم شاید چنین ضرورتی نباشد.

استادیار مؤسسه امام خمینی(ره) با تأکید بر این که طبق نظر آیت الله جوادی آملی که علم باید یقین آور باشد تا دینی شود اصلا علم شکل نمی گیرد، اظهار داشت: علم همواره در مسیر تکامل قرار دارد و در هر مرحله ضعف های قبلی خود را جبران می کند ولی طبق نظر ایشان اگر قرار باشد علم چنین ویژگی هایی داشته باشد هیچکدام از این علوم سزاوار علم نیست بلکه ظنونی است که در مسیر تکامل قرار دارد.

فرق نظریه پردازی دینی فرد ملحد و موحد

وی در پایان عنوان کرد: حضرت آقای جوادی بر این عقیده اند که یک انسان ملحد نیز می تواند نظریه دینی بدهد؛ من می گویم انسانی که کافر و مشرک است و اصلا برای عالم فاعلیت قائل نیست چطور اندیشه ای که تولید می کند با انسان موحد یکی است؟ و ما چگونه می توانیم بر تولید این معرفت دینی مهر صحت بگذاریم می شود؛ بله اتفاقی برخی از اندیشه های ملحدان با اندیشه های درون دینی ما منطبق می شود ولی به صورت مطلق این مسأله امکان ندارد و همچنین باید دانست که اصول فقهی که ایشان در حل تعارضات معتبر می دانند در همه جا اعتبار کافی را ندارد.

گفتنی است، به دلیل طولانی شدن بیش از حد زمان در این نشست، فرصتی برای بیان پرسش و پاسخ باقی نماند و حاضران بعد از استماع سخنان کارشناسان جلسه را ترک کردند.

همچنین برای تکمیل مسائل مطرح شده در این نشست در هفته های آینده نیز نشست های علمی دیگری برگزار می شود که زمان و مکان این جلسات از طریق پایگاه اطلاع رسانی مؤسسه امام خمینی(ره) اطلاع رسانی می شود./1330/ز503/ی

خبرنگار: داود جعفری

ارسال نظرات