آینده برای تاریخ است چون تنها راه پاسخ به شبهات دشمنان است/ سطح علمی شبهه کنندگان به تشیع را نباید پایین بدانیم
به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، دکتر نعمتالله صفری فروشانی از پژوهشگران تاریخ است که به گفته خودش 40 سال سابقه تحصیل حوزوی دارد. وی دانشیار جامعه المصطفی العالمیه(ص)، سرپرست سه سایت، مدیر مسؤول و سردبیر مجله «مطالعات تاریخی جهان اسلام» و «سخن تاریخ» است که تاکنون نیز کتابهایی مانند «نقش تقیه در استنباط» ـ دریافت کننده جوایز فارابی و کتاب سال حوزه ـ «مکه در بستر تاریخ» و «کوفه از پیدایش تا عاشورا» را به رشته تحریر در آورده است. دانشنامه «اهلبیت(ع)» و «زن مسلمان» نیز از دیگر دستاوردهای علمی وی است.
صفری فروشانی همچنین تاکنون حدود 70 مقاله علمی پژوهشی و علمی ترویجی را نوشته و حدود 70 تا 80 پایاننامه در مقاطع ارشد و دکتری را نظارت کرده است. این پژوهشگر تاریخ، 10 سالی میشود که در مقطع دکتری درس میدهد و از سال 79 به بعد نیز در مقطع کارشناسی ارشد و کارشناسی تدریس کرده است. وی 14 سال مدیر گروه تاریخ اسلام جامعه المصطفی العالمیه(ص) در مجتمع آموزش عالی امام خمینی(ره) بوده است.
در گفتوگو با این پژوهشگر تاریخ به بررسی وضعیت علم تاریخ در حوزههای علمیه پرداختیم که متن بخش نخست پیشتر تقدیم حضورتان شد و در ادامه متن بخش دوم را ملاحظه میکنید؛
رسا ـ در حال حاضر در حوزه چه علما و بزرگانی نسبت به مباحث تاریخی تسلط داشته و میتوان از نظرات و دیدگاههایشان بهره برد؟
بزرگانی که اکنون زنده بوده در زمینه تاریخ کار میکنند به چند دسته تقسیم میشوند. عدهای پیشکسوتان تاریخ هستند که سنشان از 60 گذشته و شاید عمری نیم قرنه یا نزدیک به این حدود را در تاریخ ممحض بوده و کار کردهاند که آثار خوبی نیز در تاریخ دارند. در این زمینه میتوان به آقای سید جعفر مرتضی عاملی یکی از پرکارترین افراد در قسمت تاریخ اهلبیت(ع) و آیتالله شیخ محمد هادی یوسفی غروی که موسوعة تاریخ الاسلامیه را نوشته است، اشاره کرد و برای هر دوی این افراد نکوداشت برگزار شده و آثار این نکوداشتها نیز موجود است.
آقای پیشوایی نیز در این زمینه کتابهایی نوشتهاند که کتابهای درسی به شمار میآید. در همین رده افراد جوانانتری مانند رسول جعفریان است که آثار ارزشمندی نوشته و این آثار به طلاب بسیار کمک میکند. دسته دوم، محققان جوانی هستند که در مؤسسات مختلف مشغول به فعالیت هستند و تعدادشان نیز زیاد است.
رسا ـ مقداری درباره جریان شناسی تاریخ نگاران حوزوی بفرمایید.
اخیراً بحثی درباره تاریخ انبیا و اهلبیت(ع) با عنوان رویکردشناسی انجام میدهیم که با جریان شناسی تفاوت دارد. جریان شناسی معمولاً در زمینه آثار تاریخ معاصر است. برای نمونه جریان شناسی تاریخ انقلاب، مشروطه و...؛ ولی ما رویکرد شناسی را انجام میدهیم تا مشخص شود افراد با چه رویکردی وارد مباحث تاریخی میشوند. این بحث یک بحث نو است.
منظور از رویکرد نیز نوع نگاه و عینک نگاهی است که تاریخ دانان دارند. به عقیده ما برخی رویکرد کلامی دارند یعنی کلام را اصل میدانند و همیشه مواظب هستند و حتی میخواهند با تاریخ، کلام خود را اثبات کنند. برخی کلامی ـ تاریخی هستند؛ یعنی از کلام و تاریخ بهره میبرند ولی قسمت کلامشان بیشتر است. گروه دیگر نیز تاریخی ـ کلامی هستند، یعنی از تاریخ و کلام بهره میبرند ولی رویکردشان بیشتر تاریخی است.
دسته چهارم، کلامی محض هستند که منابع را اصل قرار داده و بیشتر به دنبال کشف میروند. برخی دیگر روایی هستند و گروه آخر افرادی هستند که علوم انسانی فراگرفته را در تاریخ دخالت میدهند. برای نمونه با نگاه علوم سیاسی، جامعه شناسی، اقتصاد و... به تاریخ نگاه میکنند.
رسا ـ به عقیده شما کدام دلایل سبب شد تا در دوران معاصر نگاه حوزهها نسبت به تاریخ کمرنگتر شود و اکنون تلاش میکند تا این نگاه را مانند سابق پررنگ و مهم کند؟
علل فراوانی دارد و بحث مستقلی را میطلبد. البته حوزهها نه تنها نسبت به تاریخ بلکه نسبت به علوم دیگر نیز چنین عمل کرده است. حوزه پیشتر جامع علوم اسلامی و غیر اسلامی مانند طب، نجوم، هیأت، تفسیر، کلام، فقه، حدیث، اصول و... بود ولی پس از مدتی علوم غیر اسلامی جدا شد و حوزویان به آنها توجهی نکردند.
سپس علوم اسلامی در فقه و اصول منحصر شد و آرام آرام اصول به ویژه در دوران 100 تا 150 سال پیش در حوزه نجف بیش از اندازه متورم شد و به قول برخی از بزرگان علم اصول همه علوم حوزوی را خورد، متورم شد و سپس خود نیز منفجر شد. یعنی در یک زمانی در حوزه به علم دیگری غیر از فقه و اصول کمتر توجه شد که تاریخ نیز از همین علوم بود.
بحث دیگر این است که در این دوران نگاه به تاریخ نگاه علمی نبود. یعنی حوزویان به کارآمدی تاریخ توجه نداشتند و نگاه نگاه نقلی بود. تصور میکردند در تاریخ چند نقل کنار هم بیان شده که معمولاً متعارض است ولی نمیدانستند که مباحث تحلیلی وجود دارد و میتواند این تعارضات را تشخیص دهد. سره را از ناسره جدا کند و از یک عبارت تاریخی مطالب جانبی به دست آورد.
همچنین این افراد کتابهای تاریخی را کتابهای خودخوان و رختخوابی معرفی میکردند که انسان کنار رختخوابش میتواند کتابهای تاریخی را مطالعه کند که متأسفانه هنوز این رویکرد در برخی از بزرگان حوزوی ما وجود دارد. برای نمونه وقتی برخی از طلاب برای مشورت به آنها مراجعه میکنند میگویند تو که استعداد داری به سمت تاریخ نرو بلکه به فقه، اصول، فلسفه و... توجه کن. در حالی که اکنون کارآمدی تاریخ از این علوم بیشتر نباشد کمتر نیست.
به عقیده بنده آینده برای تاریخ است؛ چون اکنون بیشترین شبهات وهابیت، مستشرقان و مخالفان شیعه از راه تاریخ است. از راه تاریخ غدیر، عاشورا، مهدویت و... را زیر سؤوال میبرند و فرد با کلیات ابوالبقا نمیتواند اینها را به صورت روشمند پاسخ دهد. در این صورت وقتی مخاطب شبهه و پاسخ فرد را میبیند بیشتر به حقانیت شبهه معتقد میشود تا به پاسخ شبهه. چون پاسخ غیر روشمند، غیر علمی و بدون مبنا است و فرد پاسخ دهنده تنها خواسته با مبانی فقهی و فلسفی کلیاتی را جواب بدهد. شاید علتی که سبب شده عدهای از حوزویان دغدغهمند به سمت تاریخ بروند، همین دلیل باشد.
آنچه میتواند برای مبانی ما خطرناک و حادثه آفرین باشد، برخی از قضایای شبهه انگیزی است که به صورت تاریخ مطرح میکنند. اکنون مخالفان ما بسیار بر روی تاریخ متمرکز شدهاند. حتی برخی از تحلیلگران تاریخی در قسمت تاریخ مقدس ما در آکادمیهای شیعه شناسی اسرائیل کار کرده و شاگرد تربیت میکنند. موضوع پایاننامه میدهند و بر روی آنها کار میکنند. بر روی شخصیتها، خلأها، آسیبها و... ما کار میکنند.
اینجاست که اگر برای مجتهدی مسأله خوب واضح شود شاید فتوا دهد حتماً عدهای در رشته تاریخ بروند، نه اینکه اگر کسانی در این رشته رفتند شهریهشان قطع شود! بلکه لازم است در این قسمت نیروهایی داشته باشیم که به صورت روشمند و علمی باشند و بتوانیم در سطح آنها(مخالفان) پاسخشان را بدهیم. در قسمتهای تاریخی حساس عقیدتی، ما افراد علمی در حد شبهه کنندگان کم داریم؛ یعنی افرادی که چه از مستشرقان، چه از دگراندیشان و چه از وهابیت شبهه میکنند سطح بالایی داشته و افراد کمی نیستند.
رسا ـ تا جایی که بنده خبر دارم در کشورهای غربی نسبت به تاریخ نگاران ارزش و اهمیت خاصی قائل هستند، نظر شما در اینباره چیست؟
بله. تاریخ در این کشورها در میان علوم انسانی از ارزش و اهمیت خاصی برخوردار است به ویژه روش تاریخی. با روش تاریخی آنها میتوانند به اهداف خود برسند که ما نیز باید این روش را بشناسیم و چگونگی آن را بدانیم تا دچار عُقده حقارت در مقابل آنها نشویم و ابهتشان ما را نگیرد تا بتوانیم به صورت روشمند با آنها وارد گفتوگو شویم.
رسا ـ شروع مطالعات تاریخی شما از حوزه بود یا دانشگاه؟
بنده از سال 1355 طلبه شدهام و تا سال 1378 متمرکز در دروس حوزوی به ویژه فقه و اصول بودم. در این فاصله مقداری مطالعات تاریخی به صورت خودجوش برای مؤسسات داشتم و با این مطالعات تاریخی احساس کردم که در تاریخ خلأ داریم و با اینکه میتوانستم در فقه، فلسفه و... رشد کنم احساس وظیفه کردم که با توجه به شبهات تاریخی که وجود دارد باید به سراغ تاریخ بروم.
از سال 78 نیز در مقطع دکتری در رشته تاریخ و تمدن ملل اسلامی در دانشگاه قبول شدم و پس از آن روی مباحث تاریخی مانند تاریخ تمدن، تاریخ تشیع به ویژه تاریخ اهلبیت(ع) وارد شدم. در این زمانها کتابهای مختلفی را تألیف کردم. تأسیس دانشنامه اهلبیت(ع) نیز از مهمترین فعالیتهای بنده به شمار میآید.
در زمینه تاریخ در میان بانوان نیز فعالیتهایی دارم که در اینباره نسبت به پایاننامههایی نظارت داشتهام. اخیراً نیز دانشنامه زن مسلمان تأسیس شده که بخش مهم آن تاریخ است و در صدد هستیم رشتههای ویژه بانوان در عرصه تاریخ مانند مطالعات تاریخی زنان مسلمان و... را تأسیس کنیم تا بانوان نیز در این قسمت رشد خود را داشته باشند.
رسا ـ شما به عنوان پژوهشگر حوزه و دانشگاه که در عرصه تاریخ نیز کار کردهاید. بهترین سیره تاریخی را برای طلاب چه میدانید که بتواند با این تاریخ پاسخ شبهات را داده و تاریخ طراز حوزه را کسب کند؟
به طور کلی طرازی که شما میگویید نیازمند تخصص است و نمیشود فردی روزی تنها دو ساعت تاریخ بخواند و به این طراز برسد. نکته دیگر، تاریخ یک لفظ کلی است و اکنون شعب و قسمتهای مختلفی دارد که حتی متخصصان آن نیز نمیتوانند در تمام قسمتها متخصص شوند. برای نمونه تاریخ اسلام، تشیع، اهلبیت(ع)، معاصر، انقلاب، دولتها، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و... داریم و بنده ممکن است مقداری درباره تاریخ اهلبیت(ع) مطالعاتی داشته باشم ولی در تاریخ دولتهای شیعی این مقدار مطالعه را ندارم و خودم را متخصص نمیدانم.
مثلاً در تاریخ صفویه خودم را متخصص نمیدانم و اگر کسی در اینباره به بنده مراجعه کند به دیگری که متخصص است ارجاع میدهم. در فقه نیز اینگونه است ولی در تاریخ زودتر متوجه شدیم که فردی نمیتواند متخصص در تمام تاریخ مانند مباحث نظری، تاریخ تمدن، علوم، علم و... باشد چون هر کدام مباحث مهم و رشتههای مختلفی است که در تاریخ وجود دارد.
ولی به طور کلی در مباحث تاریخی آنچه طلبه نیاز دارد مدتی پیش معاونت تهذیب حوزههای علمیه متخصصانی از مؤسسات مختلف جمع کرد که اینها سیره مطالعاتی تاریخ اسلام را چیدند. یعنی گفتند در تاریخ جاهلیت، تاریخ پیامبر(ص)، ائمه(ع)، تمدن و... کدام کتابها خوانده شود که اطلاعات اجمالی به فرد بدهد و ما نیز در سایت سخن تاریخ با عنوان سیره مطالعاتی تاریخ بارگذاری کردهایم.
رسا ـ مقداری درباره نقش جامعة المصطفی العالمیه(ص) در رشتههای تاریخ بفرمایید.
جامعة المصطفی العالمیه(ص) به ویژه مجتمع آموزش عالی امام خمینی(ره) و گروه تاریخ اسلام این مجتمع از بخشهای پیشرو در تاریخ حوزههای علمیه هستند؛ چرا که در درجه نخست خود رشتهها را تألیف کرد. یعنی مؤسسات دیگر رشتههای دانشگاهی را گرفته و تغییرات اندکی دادند، ولی اینجا(جامعة المصطفی) با توجه به اینکه مخاطبانش طلاب غیر ایرانی بودند و مباحث دیگر مانند نیازها و تعهدی که داشت، رشتهها را خودش تعبیه کرد که شامل یک رشته در کارشناسی با عنوان تاریخ اسلام به صورت عمومی و چهار رشته در کارشناسی ارشد شامل تاریخ تشیع، تاریخ تمدن اسلامی، تاریخ اهلبیت(ع) و تاریخ معاصر جهان اسلام میشود.
دو رشته تاریخ اهلبیت(ع) و معاصر اسلام نیز مختص این مرکز است و قبلاً به صورت آکادمی هیچ جا نبوده است. در سطح دکتری نیز همین چهار رشته را ادامه داد در حالی که اکنون در هیچ جای حوزه و دانشگاه تاریخ اهلبیت(ع) به صورت آکادمیک عرضه نمیشود. همچنین سطح چهار تاریخ نداریم و جامعه المصطفی العالمیه(ص) نخستین جایی بود که این سطح را راهاندازی کرد و اکنون طلاب در رشتههای تاریخ اهلبیت(ع) که تلفیقی از تاریخ اهلبیت(ع) و تشیع است و تاریخ تمدن اسلامی در دوره معاصر مشغول به تحصیل هستند و این یکی از افتخارات جامعة المصطفی العالمیه(ص) است که توانسته در بحثهای تمدنی که اکنون مقداری رواج پیدا کرده، ورود داشته باشد.
همچنین در جامعة المصطفی العالمیه(ص) دو مجله دارای رتبه داریم که شامل مجله مطالعات تاریخی جهان اسلام میشود و با توجه به رسالت این جامعه که فرا ملیتی است، این مجله علمی ـ پژوهشی آماده میشود و تاکنون پنج شماره آن منتشر شد. مجله دیگر مجله علمی ـ ترویجی سخن تاریخ است که جای خود را در محافل دانشگاهی باز کرده و تاکنون 21 شماره آن منتشر شده است. فعالیت دیگر جامعه المصطفی العالمیه(ص) راهاندازی سایت سخن تاریخ است که روزانه بیش از 2 هزار بازدید کننده دارد و برای یک سایت علمی رتبه خوبی به شمار میآید و توانسته مرجعیت خود را برای گروههای تاریخ باز کند.
رسا ـ از وقتی که در اختیار ما قرار دادید تشکر میکنیم.
/993/403/ر
گفتوگو: محمد راستگردانی