اتهامات عربستان نشان میدهد حزب الله در مسیر صحیح گام برمیدارد/ سلاح مقاومت ضرورتی ملی و نیازی اسلامی است
خبرگزاری رسا ـ گروه بین المل: یکی از تلاشهای اصلی ائتلاف اسرائیلی ـ سعودی تلاش برای معرفی حزب الله لبنان به عنوان یک جنبش طایفه ای و همچنین کمکردن حامیان اهل تسنن مقاومت است. به ویژه در سالهای اخیر و پس از ورود حزب الله به سوریه جهشی در این تلاشها صورت گرفت که تخریب وجهه مقاومت هدف اصلی آن بود. خبرنگار گروه بین الملل رسا برای بررسی این مساله و آگاهی از میزان طرفداری اهل تسنن از حزب الله به سراغ یکی از روحانیان سنی لبنان رفته است. شیخ ماهر عبدالرزاق، رییس اصلاح و وحدت لبنان از اسلام گرایان معتدل اهل تسنن و حامیان مقاومت است که حتی یک بار از سوی تکفیریها برای ترور وی تلاش شد که خوشبختانه این اقدام ناکام ماند. آنچه در ادامه میآید متن این گفتوگو است:
جنگ سی و سه روزه را میتوان نقطهعطفی در تاریخ لبنان دانست. به نظر شما لبنان پس از این جنگ با چه تغییراتی مواجه شد؟
لبنان پس از جنگ سی و سه روزه در سال 2006 و جانفشانی نیروهای مقاومت به مراتب قویتر از گذشته شد. به گونه ای که این توانایی در کشور ایجاد شد تا در مقابل هرگونه تهدید صهیونیستی، آمریکایی و یا تکفیری مقاومت کند. مقاومت اسلامی عزت و کرامت و قدرت را برای لبنان به ارمغان آورد. ما در لبنان به وجود مقاومت اسلامی و حمایت خود از این جنبش افتخار میکنیم. بسیاری از ارتشها و حکومتهای قدرتمند عربی و متمول عربی از رسیدن به دستاوردهای مقاومت اسلامی عاجز بودند. نیروهای شریف مقاومت در جنگ سی و سه روزه و پس از آن کاری کردند که ما در لبنان احساس قدرت و قوت کنیم.
چند سال بعد از جنگ سی و سه روزه حزب الله احساس کرد که خطری جدی موجودیت مقاومت را هدف گرفته است و با این نگاه وارد سوریه شد. نظر جنابعالی در مورد مشارکت حزب الله در سوریه چیست؟
به نظر من حضور حزب الله در سوریه و نبرد با گروههای تکفیری در واقع گامی مهم در راستای دفاع از لبنان است. حتی میتوان گفت این اقدام دفاع از جهان اسلام و همه کشورهای عربی است. اگر حزب الله وارد سوریه نمیشد امروز تروریستها در خیابانهای شهرها و کوچههای روستاهایمان جولان میدادند. به نظر ما سیاستی که حزب الله لبنان اتخاذ کرده به سود همه احزاب و طوایف لبنان است. علاوه براینکه سوریه و سایر کشورهای عربی نیز از مقاومت حزب الله در این کشور سود میبرند. باور بفرمایید این تحرک حتی به نفع وحدت امت اسلامی است؛ چرا که مقاومت در سوریه به دنبال دفاع از فلان حکومت یا فلان دولت نیست بلکه به نیابت از امت اسلامی در حال نبرد با تکفیریها است.
امنیت و آرامشی که مردم لبنان امروز دارند رهاورد تلاشها و سیاستگذاریهای حزب الله است. هرکس فکر میکند وضعیت کنونی لبنان خود به خود به وجود آمده است سخت در اشتباه است. اینطور نیست که امنیت بدون جانفشانی و فداکاریهای به وجود بیاید بلکه تلاشهایی جدی صورت گرفته تا وضعیت به روال کنونی درآمده است. برای نمونه عملیات موفقی که حزب الله در مرزهای سوریه و لبنان انجام داد سهم عظیمی در آرامش لبنان دارد.
در این میان نمیتوان فعالیت مغرضانه رسانههای متمول جهان عرب را ندیده گرفت. یک استراتژی جدی برای خدشه وارد کردن به وجهه حزب الله در جهان عرب درحالی پیگیری است که به صورت ویژه مخاطبان اهل سنت را هدف قرار داده است. به نظرتان تلاش برای ترساندن اهل سنت از حزب الله تا چه میزان جواب داده است؟
باور بفرمایید من حالتهای روحی و روانی مسئولان و متولیان این رسانهها را درک میکنم. باید توجه داشت که حامیان این رسانهها و صهیونیستها در طول سالهای قبل به ویژه در نبرد 2006 و پس از آن نتوانستند گزندی به مقاومت اسلامی وارد کنند و در مقابل قدرت حزب الله تسلیم شدند. همین امر هم موجب شده که به سیاستهایی از این دست متوسل شوند و تبلیغات رسانهای شدیدی را علیه مقاومت به کار گرفتند. همین طایفهای القا کردن حزب الله هم جز دروغ و تهمت پشتوانه ای ندارد.
حزب الله هیچ گاه نگاه طایفهای نداشته و هرگز برای دفاع از یک طایفه خاص وارد سوریه نشده است. مسائلی که این رسانهها مدام به آن میپردازند بیشتر شبیه شیون شکست خورده ها است. واقعیتها را باید روی زمین و در میدان نبرد دنبال کرد. عملکرد مقاومت در سوریه و لبنان به دوست و دشمن ثابت کرد که حزب الله از همه امت دفاع میکند و هیچ تفاوتی بین سنی و شیعه و مسیحی قائل نیست. حزب الله پرچم مقاومت را به دوش گرفته و از کیان و مقدسات اسلام دفاع میکند. این مسئله نه تنها برای مسلمانان بلکه برای آزادگان کل دنیا مسلم است.
به رغم تلاشهای مذبوحانه شبکههای مزدور و به رغم قلمهای وابسته به نظر ما آزدگان اهل تسنن در قالب اندیشمندان، علما، موسسهها و جمعیتهای مدنی از عملکرد حزب الله راضی هستند و از آن تقدیر به عمل میآورند. در همینجا اغلب اهل سنت لبنان معتقدند اگر حزب الله نبود امروز چیزی تحت عنوان لبنان وجود خارجی نداشت. این را در گفتوگوهای مختلف میگویند. ما معتقدیم که حمله عربستان سعودی و صهیونیستها علیه حزب الله به هیچ وجه نتیجه نخواهد داد. این پروژه که با حمایت آمریکاییها و فعالیت تکفیریها دنبال میشود نتوانسته به اهداف خود برسد. از دیدگاه من این نتیجه این پروژه مانند جنگ سی و سه روزه شکست جبهه مخالف خواهد بود. زیرا این هجمه با توسل به بهانهها و اتهامات خیالی دنبال میشود حال اینکه مردم واقعیت ماجرا را میدانند.
علاوه بر محافل رسانهای ما شاهد یک تحرک سیاسی جدی از سوی چند کشور عربی به رهبری عربستان برای مقابله با حزب الله هستیم. اتهام حزب الله به تروریستی بودن یکی از این اقدامات است. تا چه میزان ائتلاف عربستان و اسرائیل میتواند برای حزب الله مشکل ایجاد کند؟
اینجا دو نکته وجود دارد؛ نکته اول، به مجرد اینکه عربستان سعودی و همپیمانانش حزبالله را تروریستی بخواند، نشان میدهد که حزب الله در مسیر درست قرار دارد و یک حزب اسلامی و وحدوی است. هنگامی که دشمنان امت و عروبیت و اسلام حزب الله را متهم به تروریسم میکنند بدین معنا است که مقاومت در جای صحیح قرار دارد.
نکته دوم این است که این جبهه و ائتلاف جدید نیست بلکه در زمان جنگ سی و سه روزه ایجاد شد. ائتلاف عربستانی سعودی از همان زمان با حمایت آمریکا شکل گرفته بود. هدف از آن هم چیزی جز شکستن قدرت و شوکت مقاومت اسلامی نبود. شما ببینید پروژه ای تلاش داشت تا لبنان کاملا به دست اسرائیلیها بیفتد.
اما با این وجود هرچقدر هم که در نشستها و اجلاسهای مختلف مقاومت اسلامی را محکوم کنند بازهم نمیتوانند این جنبش را از مسیر خود خارج کنند. باوجود همه این تلاشها ما در کنار مقاومت هستیم و از حزب الله لبنان حمایت میکنیم. سلاح مقاومت یک ضرورت ملی و نیاز اسلامی است که نمیتوان آن را رها کرد. امت اسلامی امروز بیش از هر زمان دیگری به سلاح مقاومت نیاز دارد. من در اینجا تصریح میکنم که اگر مقاومت لبنان و فلسطین وجود نداشت و اگر جمهوری اسلامی ایران فعالیت نمیکردم امت اسلامی چه چیزی داشت که بخواهد به آن ببالد. اگر محور مقاومت در جهان اسلام شکل نمیگرفت و پایگاههای خود را تقویت نمیکرد راه برای جنایت و اشغال اسرائیل باز میشد.
از زمان تاسیس مقاومت اسلامی لبنان همواره یک عالم دین در راس امور قرار داشته و به بدنه جنبش جهت دهی میداده است؟ به نظر شما چه میزان بین پایداری مقاومت و حضور علما در راس مقاومت ارتباط وجود دارد؟
رهبران و علمای مقاومت باعث افتخار ما هستند. نفس حضور آنها در راس هرم حزب الله موجب دلگرمی ما است. حقیقتا این شخصیتها از ارزش بسیار زیادی برخوردار هستند چرا که توانستند در دوره شکست و ناامیدی جریانی را ایجاد کنند که این جریان در ادامه برکات و دستاوردهای زیادی را به همراه آورد. علمای مقاومت در زمانی این جنبش مردمی را آغاز کردند که گروه زیادی از مردم به این باور رسیده بودند که شکست دادن اسرائیل محال ممکن است. نمیتوان منکر شد که مقاومت رهاورد علمایی است که در یک کشور کوچک توانستند حرکت بزرگی را پایه گذاری کنند. همین راه ادامه پیدا کرد که در سالهای 2000 و 2006 رژیم صهیونیستی شکستهای تحقیر آمیزی را از حزب الله لبنان متحمل شد. از این روست که ما معتقدیم علمای مقاومت خدمت بزرگی را به لبنان و جهان عرب و کشورهای اسلامی کردند.
در سالهای اخیر اتحادیه ای تحت عنوان اتحادیه علمای مقاومت اسلامی شکل گرفته است. فعالیت این اتحادیه علمایی را چگونه ارزیابی میکنید؟
اتحادیه علمای مقاومت اسلامی توانسته صدای فراگیری را ایجاد کند که مقاومت اسلامی به آن نیاز دارد. ما نیاز مبرم به علمای شیعه و سنی داریم که در یک جریان متحد برای آگاه سازی امت اسلامی فعالیت کنند و تصویر واقعی از چالشها و نیازهای جهان اسلام را مطرح کنند. همچنین این اتحادیه و جریانهای علمایی مانند آن میتوانند برخی سوءتفاهمها و یا شبهات را مرتفع سازد. خیلی اهمیت دارد که عالم دین در جایگاه صحیح قرار گیرد و مردم را از توطئههای مختلف مطلع سازد. حال چه در زمینههای دینی و چه در موضوعات سیاسی. ما امروز نیاز به موضعگیری سیاسی علمای دینی داریم که با صدق و راستی با امت برخورد کنند و به دور از تعصب و مصالح شخصی به بهبود وضعیت جهان اسلام فکر کنند. البته لزوم فعالیت بیشتر و حضور مستمر در بین مردم از سوی اینگونه تجمعها احساس میشود./983/ب403/ک
گفتوگو: حسین سعدی