۱۳ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۱:۰۵
کد خبر: ۴۳۰۱۸۷
به مناسبت ایام ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی؛

معرفی چند کتاب برای شناخت شخصیت امام راحل

در اندیشه‌های سیاسی امام راحل می‌توان تمامی ‌‌‌زیرساخت‌های معرفتی و فقهی و غیر فقهی رویکردها و گفته‌های ایشان را یافت. تفکر راهبردی و عملگرای ایشان بود که در حوزه دین و سیاست موجب شد ایشان برای برهم زدن وضع موجود به وسیله آگاه سازی و بسیج انقلابی توده‌ها و در رأس آن، روحانیت، حرکتی انقلابی انجام دهند.
امام خمینی

به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، شخصیت ذو ابعاد امام راحل را نمی‌توان با مطالعه تنها چند کتاب شناخت، ولی با این وجود در آستانه سالروز رحلت بنیانگذار کبیر انقلاب چند کتاب خدمت علاقه‌مندان برای مطالعه معرفی می‌شود تا حداقل قطره‌ای از شخصیت وجودی این دریای بی کران بهره ببرند.  

 

نخست، امام خمینی و پارلمان در جمهوری اسلامی‌‌‌ ایران: سیر تکوین نهاد پارلمان در اندیشه امام خمینی.(محمدوحید قلفی، نشر عروج، تهران)

 

این کتاب در پنج فصل و یک جمع‌بندی به ترتیب با عناوین «درآمدی بر بنیان‌های پارلمانتاریسم»، «پارلمان در ایران»، «امام خمینی و نهاد پارلمان در ایران»، «پارلمان و تکاپوهای قانونگذاری در جمهوری اسلامی»، «تکوین نهاد پارلمان در جمهوری اسلامی» و «امام خمینی و رویکرد به نهادهای قانونگذاری در ایران» تنظیم شده است.

 

این کتاب با توجه به ابعاد پارلمان در کشورهای در حال توسعه به ویژه ایران پس از انقلاب سعی دارد تا نقش امام خمینی را در این فرایند واکاوی و تحلیلی تاریخی از تحول آن در ابعاد حقوق اساسی ارائه کند. در واقع این کتاب چند هدف مشخص را پیگیری می‌کند؛ چگونگی شکل‌گیری پارلمان در جمهوری اسلامی‌‌‌ایران و تاثیر آن در تعریف چارچوب‌های حقوقی در روند استقرار جمهوری اسلامی، توجیه و تفسیر حکومتی مبتنی بر دین، شریعت، پارلمان در ایران، نگرش‌ها و دیدگاه‌های مختلف پیرامون آن.

 

مهمترین پرسشهایی که این کتاب در صدد پاسخ به آن است عبارتند از: چگونگی هم‌سازگری اسلام و نهاد پارلمان در نظام اندیشه سیاسی امام خمینی، چگونگی حل تعارضات قانون و شریعت در سیره نظری و عملی امام خمینی، چرایی ارتقا بخشیدن مجلس نسبت به سایر سازه‌های قدرت سیاسی در اندیشه امام خمینی و چرایی واگذاری مهم‌ترین مسئولیت‌های تصمیم‌گیری سیاسی به مجلس از سوی امام خمینی.

 

 

دوم، سياست و اجتهاد در انديشه غزالي و امام خميني(سيد حسين يوسفي فر، موسسه چاپ و نشر عروج، تهران، 1389.)

 

هدف از نشر اين کتاب شناخت عناصر معرفت شناختي و نيز عناصر روش شناختي انديشه امام خميني(ره) در عرصه تعامل سياست و اجتهاد و مقايسه آن با انديشه امام محمد غزالي است، در مقدمه اين کتاب آمده: «سياست در مکتب فکري امام خميني(ره) بر مکانيسم کارآمدي به نام اجتهاد قرار مي گيرد و او با اجتهادي غيرمصطلح که زمان و مکان، دو عنصر تعيين کننده درفرآيند آن خواهند بود، نخست تصويري جامع از اسلا م عرضه کرد، اسلا مي که هم دنيا را مي بيند و هم آخرت را مي خواهد، هم فرد را هدايت مي کند و هم اجتماع را سياست مي کند و آن گاه همان نقشه را در عصر جديد عملياتي نمود و از فقاهت او «جمهوري اسلا مي» و «ولا يت فقيه» توليد گرديد.

 

سوم، عناصر رهبری سیاسی امام خمینی(ره)(محمدعلی مهدوی ظفرقندی، انتشارات چاپ و نشر بین الملل)

 

این کتاب تحقیقی است در اصول رهبری سیاسی حضرت امام(ره) در پیروزی انقلاب اسلامی‌‌‌که هدفش توصیف عینی وقایعی است که در آن دوران به وقوع پیوسته است. محققان و پژوهشگرانی که در حوزه مسایل سیاسی مطالعه و تحقیق کرده‌اند معتقدند، اندیشه سیاسی عبارت است از کوشش برای تعیین اهدافی که به ‌اندازه معقولی، احتمال تحقق دارد و نیز تعیین ابزارهایی که در حد معقولی می‌توان انتظار داشت باعث دستیابی به آن اهداف بشود.

 

در این بین، اندیشه سیاسی اسلام و مسلمانان در جهان معاصر، توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. اندیشه تجدید حیات سیاسی در جهان اسلام باعث شد از سویی مؤسسات مطالعاتی در مغرب زمین به بنیادهای فکری سیاسی در میان مسلمانان توجه کنند و از طرف دیگر، محققان مسلمان هم به ذخایر کهن سیاسی خود نگاهی دوباره بیفکنند. بدیهی است که این پژوهش‌ها و مطالعات، هم سطح نبوده و از نظر روش و محتوا قابل ارزیابی و درجه بندی هستند.

 

هدف از پرداختن به این بحث، این است که نگاه این مطالعات و پژوهش‌ها به ماهیت اندیشه سیاسی اسلامی‌‌‌و طبقه بندی‌هایی که در این باره ارائه داده‌اند،‌ مورد نقد و بررسی قرار گیرد تا بتوانیم با نگاه روش مندتری به بحث درباره تطور اندیشه سیاسی امام خمینی بپردازیم.

 

بنیانگذار جمهوری اسلامی‌‌‌ایران، قیام و نهضت اسلامی‌‌‌خویش را از نظر فکری، با احیای اندیشه سیاسی اسلام، به ویژه احیای تئوری حکومتی اسلام، آغاز کرد و این در حقیقت، یکی از تفاوت‌های اساسی نهضت بیدارگرانه و حیات بخش امام راحل با دیگر نهضت‌های اسلامی‌‌‌سده‌های اخیر بوده است و همین تفاوت اساسی، یکی از عوامل مهم موفقیت و پیروزی انقلاب اسلامی‌‌‌بوده است. در حالی که از نظر رفتار سیاسی، ایشان در آغاز مبارزات، بر اساس عمل به قدر مقدور، در قالب و چارچوب اصلاح رژیم عمل می‌کرد و از اواخر دهه چهل شمسی بود که وارد گفتمان انقلابی شد و به این نتیجه رسید که لازم است در جهت نفی رژیم سلطنتی و استقرار نظام اسلامی‌‌‌عمل کند.

 

در این مرحله، امام خمینی(ره) افزون‌بر مبارزه برای نفی استعمار و استبداد، به ارائه نظاممند فلسفه سیاسی اسلام پرداخت و به این دو پرسش اساسی و مهم فلسفه سیاسی که چه کسی باید حکومت کند؟ و چگونه باید حکومت کرد؟ پاسخ‌های صریح و روشنی داد و در عمل نیز پس از پیروزی انقلاب اسلامی، برای جاری کردن این اندیشه، اهتمام ورزید.

 

کتاب عناصر رهبری سیاسی امام خمینی، تحقیقی است در اصول رهبری سیاسی حضرت امام(ره) در پیروزی انقلاب اسلامی‌‌‌که هدفش توصیف عینی وقایعی است که در آن دوران به وقوع پیوسته و نویسنده هیچ گونه دخل و تصرفی در وقایع نکرده است. بنابراین از این نگاه تحقیقی توصیفی به حساب می‌‌‌آید. ولی از نظر رابطه بین متغیرها از آن جهت که نویسنده در انجام این پژوهش هیچ گونه کنترلی بر متغیرها نداشته و فقط سیره نظری امام مورد مطالعه قرار گرفته که آن هم تماما در گذشته واقع شده تحقیقی علی یا پس از واقعه محسوب می‌‌‌شود. این روش در روش های تحقیقی در مدیریت بهترین نوع تحقیق تلقی میشود زیرا تحقیق در مورد تجربه عملی از یک اقدام واقعی است. بنابراین موضوع کتاب صرفاً مصداق و پدیده شناسی اصول رهبری سیاسی حضرت امام است.

 

در این اثر بر توصیف روشن و ساده از عناصر رهبری سیاسی امام خمینی به عنوان اصول و بنیانهای پیروزی انقلاب، شناخت از چگونگی رهبری سیاسی امام خمینی، برای شناسایی اهداف انقلاب و پیشنهادهایی برای شناخت و تاثیر عناصر رهبری امام خمینی جهت تداوم انقلاب اسلامی‌‌‌تاکید بیشتری شده است.

 

نوع بحث های مطرح شده این در کتاب نشان می‌‌‌دهد، هدف از تحقیق افزایش آگاهی از رهبری امام خمینی(ره) از راه شناخت عناصر رهبری سیاسی ایشان است. زیرا این افزایش آگاهی ما را به شناخت بهتر از انقلاب اسلامی‌‌‌و دوری از برداشت های ناصحیح و احتمالاً استواری در پیروزی از راه آن حضرت رهنمود کند.

 

 

چهارم، مجلس در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)(مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، 1388)

 

پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی‌‌‌و طی چندین دوره برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی‌‌‌و فعالیت‌ قانونگذاری، امروزه مباحثی درباره‌ نقش و محدوده‌ اختیارات مجلس مطرح می‌شود. هدف این پ‍ژوهش بررسی جایگاه مجلس در اندیشه‌ی امام خمینی(ره) است و می‌کوشد از دل آن تصویری روشن از جایگاه مجلس در این اندیشه به‌دست دهد. بدین منظور و برای رسیدن به یک چارچوب تحلیلی مناسب و روشمند ابتدا اندیشه‌ سیاسی امام با توجه به نظریه‌ بحران توماس اسپریگنز در کتاب «فهم نظریه‌های سیاسی»، دسته‌بندی شده است. بر اساس این نظریه یک محقق برای درک یک نظریه‌ سیاسی باید تمامی‌‌‌مراحل شکل‌گیری، تداوم، اهداف و دستاوردها را یا بر اساس منطق درونی و یا با استفاده از منطق بازسازی شده مورد مطالعه قرار دهد.

 

استفاده از منطق درونی نشان می‌دهد که اندیشمندان پس از مشاهده‌ بی‌نظمی‌‌‌در پی تشخیص علل وقوع بحران برآمده و تلاش کرده‌اند تصویری از یک جامعه‌ بی‌نقص و مطلوب بسازند. بحرانی موجد اندیشه‌ سیاسی است که بر سر اصول اساسی باشد. در ادامه، با توضیح دو مفهوم «بحران معنا» و «جامعه‌ در حال گذار» نشان داده می‌‌‌شود که طرح نظریه‌ جمهوری اسلامی‌‌‌امام، پاسخی به بحران معنای موجود در جامعه‌ شیعی ایران بود. از آنجا که از نظر ایشان دین بزرگ‌ترین عامل سعادت و پیشرفت مادی و معنوی مسلمانان در طول تاریخ بوده و ظرفیت پاسخگویی به همه‌ سؤالات بشر را دارد، هر نوع محدودیت دین در جامعه، ناشی از حاکمیت ارزش‌هایی بود که چارچوب فکری این دوره آنها را ایجاد کرده بود. امام، ابتدا خواستار اصلاح و در نهایت با یقین به اصلاح‌ناپذیری نظام حاکم خواهان کنار زدن ارزش‌های مغایر گردیده و طی مبارزه‌‌ای طولانی به ایجاد چارچوبی جدید همت گماشتند.

 

این کتاب در سه بخش تدوین شده است: بخش اول به اندیشه‌ سیاسی امام خمینی اختصاص دارد. هدف مباحث این بخش ـ که مبنای مطالب بعدی است ـ بازسازی منطق درونی اندیشه‌ سیاسی امام است. در این بخش ابتدا کل زندگی امام بر اساس سه مرحله‌ نفی، اثبات و اجرا به سه دوره‌ زمانی پیش از تبعید، دوران تبعید و دوران پس از پیروزی انقلاب تقسیم شده، سپس با تحلیل خصوصیات شخصیتی و رفتاری ایشان، نشان داده می‌‌‌شود که مبانی معرفتی و اصول فکری ایشان را عرفان اسلامی‌‌‌تشکیل می‌دهد.

 

بخش دوم کتاب نیز در دو فصل، به پارلمانتاریسم در اسلام و غرب اختصاص دارد که طی آن در فصل اول مفهوم، تاریخچه و مبانی اندیشه‌ای پارلمانتاریسم در جوامع غربی بررسی می‌شود. فصل دوم، مطالعه‌ پارلمانتاریسم در اندیشه‌ علمای شیعی است. چنین مقایسه‌ای ضرورت بخش بعد را روشن می‌کند.

 

بخش سوم پارلمانتاریسم در اندیشه‌ امام خمینی نام دارد که چهار فصل دارد. بر اساس مدل اسپریگنز، ابتدا تلاش شده است تا در فصل اول بحران نهاد مجلس و اندیشه‌ پارلمانتاریستی ایران عهد قاجار و پهلوی از منظر سلبی اندیشه‌ ایشان مدنظر قرار گیرد.

 

فصل چهارم که به بایسته‌های مجلس مطلوب از دیدگاه امام اختصاص یافته است، مانند فصل گذشته در سه بخش محتوایی سلب، ایجاب و اجرا طرح می‌شود. در بحث مجلس مطلوب نیز در جهت حل دو بحران اسلامی‌‌‌و مردمی‌‌‌نبودن این نهاد در طول تاریخ صد ساله‌ خود در ایران از نظر ایشان ( اندیشه‌ سلبی) موضوعیت انتخابات طرح شده و سپس با نفی « تقلید سیاسی» و ضرورت سیاست ورزی محققانه از سوی تک تک مردم، شرایط کاندیدای اصلح به‌ صورت مستند در 12 بند تفکیک شده است (اندیشه‌ ایجابی). در بخش اجرا نیز، با آسیب شناسی مجالس گذشته، بحثی جدید در باب چگونگی عملیاتی و اجرایی شدن این اندیشه تا تحقق مجلس مطلوب ارائه ‌شده است.

 

پنجم، پرتوهای فلسفه سیاسی در اندیشه امام خمینی(کامل الهاشمی)

 

نویسنده سه عامل مهم عرفانی و فلسفی و سیاسی را که سرچشمه اندیشه امام خمینی(ره) و اساس کار و فعالیت انقلابی و سیاسی وی به شمار می‌‌‌رود، مورد بحث و بررسی قرار داده است. این محقق عنوان فوق را برای کتاب جدیدالتالیف خود برگزیده است زیرا به اعتقاد وی قیام امام خمینی(ره) ریشه عرفانی و روحی داشته است و برخلاف گفته برخیها این روحیه با فعالیتهای انقلابی و سیاسی در تضاد میباشد. ولی امام خمینی تعریف جدیدی از واژه عرفان که تا به حال از سوی کسی شنیده و یا تعریف نشده بود، بیان فرمود.

 

امام عرفان را از قرار گرفتن در انزوا و در گوشه خانقاههای صوفیه و مقدسها بیرون آورد و آن را برمسند تحولات روزمره زندگی سیاسی قرار داد. تجربه سیاسی و موضعگیریهای انقلابی امام در طول حیات سیاسی شان همگی دارای ارتباط تنگاتنگ با امدادهای غیبی و فیضهای الهی بوده است که این پدیده در برخوردها و موضعگیریهای نوین سیاسی بی نظیر و کم سابقه بوده است. لذا در گفته ها و سخنرانیهای امام خمینی واژه ها و اصطلاحات جدیدی مشاهده می‌‌‌کنیم که قبلا در هیچ یک از سخنان و تالیفات شخصیت-های سیاسی دولتی و مردمی‌‌‌دیده و یا شنیده نشده است.

 

 

رفتار و منش عرفانی امام خمینی که سخت عملکرد و موضعگیری سیاسی وی را تحت تاثیر قرار داده، تمامی‌‌‌شخصیتها و تحلیلگران سیاسی و کارشناسان مسائل استراتژیک جهان را شگفت زده کرده است. نویسنده کتاب در ادامه بحث خود به عامل فلسفی اندیشه امام خمینی(ره) می‌‌‌پردازد و اندیشه فلسفی وی را از نوع فلسفه عقلی و استدلالی و واقعگرا توصیف مینماید. اما از نظر سیاسی، به نظر نویسنده تمامی‌‌‌خط مشی سیاسی امام براساس بیدار کردن مردم و آزادی آنها از قید و بند جهل و عقب ماندگی و وابستگی استوار گردیده است.

 

با این مقدمه می‌‌‌توان اذعان کرد که بررسی شخصیت امام خمینی(ره) و آشنایی با خط مشی وی جز از طریق شناخت عوامل و ابعاد عرفانی و فلسفی و سیاسی وی امکانپذیر نیست. امام خمینی(ره) انسان را خلاصه همه موجودات عالم می‌‌‌داند و او را یک موجود متمایز می‌‌‌انگارد که هیچ موجودی شبیه او در این عالم یافت نمی‌‌‌شود. انسان از دیدگاه امام خمینی(ره) دارای تواناییهای فراوان و نامحدودی است; که می‌‌‌توانند او را به نردبان تکامل بالا ببرند و یا اینکه او را در درجات پست اسفل السافلین قرار دهند.

 

نویسنده کتاب سپس مقایسهای میان انسان از دیدگاه امام خمینی(ره) و انسان از دیدگاه قرآن کریم می‌نماید و یادآور میگردد که دیدگاه امام درباره انسان همان چیزی است که در قرآن کریم آمده است و در واقع امام دیدگاه خود را از قرآن گرفته است. بنابراین اساس و پایه تفکرات و اندیشه های سیاسی امام خمینی(ره) برانسان استوار گردیده است، انسانی که ذکر آن در قرآن و تجارب پیامبران در طول تاریخ آمده است.

 

انسان از دیدگاه امام خمینی(ره) که دارای نیرو و توانایی‌های خلاق و سازنده است و باید آن را در جهت مسیر صحیح زندگی اجتماعی قرار داد. از این رو امام خمینی(ره) با استناد به این دیدگاه محور اصلی اصلاح فرد و جامعه را اصلاح ذات انسانی می‌‌‌داند، و بارها این نکته را از طریق سخنرانی و نوشته به مردم یادآوری نموده است، به گونه ای قول معروف وی«هر اصلاحی مبدا آن نفس انسان است» اقتباس صریح از آیه شریفه: «ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم»  است. بسیاری از حرکتها و نهضتهای اسلامی‌‌‌در طول تاریخ سعی کردند به نحوی بیاعتنایی و مسامحه مردم نسبت به حوادث اطراف خود را نوعی جهل و سستی تلقی نمایند و حتی آنها را به زدودن این افکار و اندیشه ها از تار و پود وجودش وادار ساختند، گاهی این نهضتها خود را از مردم کنار می‌‌‌کشیدند و درعالم جداگانهای به دور از مردم به رتق و فتق امور می‌‌‌پرداختند، ولی امام خمینی(ره) به خاطر اعتقاد محکم و اطمینان کاملی که به مردم داشت، همراه با دید احترام و تقدیر به مردم مینگریست زیرا مردم را پایه گذار تمدن و تاریخ میدانست، و در یک کلام امام درباره مردم این جمله را فرمود که : «هیچ قدرتی هرچه باشد نمیتواند در برابر قدرت فناناپذیر مردم مقاومت نماید.»

 

امام خمینی(ره) با توسل به این دیدگاه عالی و ارزشمند توانست این قدرت را به فعل درآورد و با بهره گیری از این قدرت یکی از بهترین دستاوردهای اسلام معاصر یعنی اولین حکومت اسلامی‌‌‌را برقرار سازد، و با استفاده از این قدرت پیوند دوستی و مودت مردم را بویژه در روزهای اول انقلاب و برقراری حکومت اسلامی‌‌‌تا سالروز رحلت وی و حضور جمع بیشمار در مراسم تشییع پیکر مقدس وی آنچنان نزدیک نمود که در تاریخ معاصر جهان بی نظیر است.

 

نویسنده بخش آخر کتاب خود را به تجزیه و تحلیل اندیشه امام خمینی(ره) در برقراری حکومت مذهبی پرداخته است، نویسنده مزبور در این بخش تاکید می‌‌‌نماید که تز امام درباره حکومت اساس و پایه طرح سیاسی اوست. اما این حکومت دارای ابعاد مذهبی، اسلامی، شیعی و ولایت مطلقه فقیه است.

 

بعد مذهبی این حکومت به خاطر نقش ارزنده دین در زندگی انسان است، چون دین ارزش واقعی به زندگی می‌‌‌بخشد. بعد دیگر این حکومت اسلامی‌‌‌است زیرا مذهب و اسلام دارای جایگاه واحدی هستند، همانا دعوت مردم به پیروی از احکام الهی و رسالت پیامبران (ع) در طول تاریخ انسانیت است. مکتب اسلام نسبت به سایر مکاتب درباره تشکیل کانون زندگی و جامعه و استقرار حکومت چهره دیگری دارد. همگی را در پرتو اندیشه ها و افکار اولیای اسلام بازگو می‌‌‌کنند.

 

امام خمینی(ره) در کتاب «حکومت اسلامی» خود به روشنی به این موضوع اشاره می‌‌‌کند و از مکتب اسلام به عنوان یک مکتب صحیح و قدرتمند در تشکیل زندگی و برقراری کومت یاد می‌‌‌کند. این در حالی است که برخیها خواستار جدایی اسلام از زندگی سیاسی شوند، در حالی که امام بر پیوند این دو پافشاری بسیار نمود حتی کارهای روزمره و فردی و عبادی مردم را به رنگ سیاسی و اجتماعی درآورد.

 

نویسنده کتاب در قسمت دیگری از بحث خود به بعد شیعی حکومت مذهبی امام خمینی(ره) می‌‌‌پردازد که براساس ولایت مطلقه فقیه عالم و عادل استوار گشته است. ولی فقیه از نظر شیعه همان کسی است که در زمان غیبت نقش هدایت و رهبری مردم را در دنباله نقش هدایتگر ائمه معصومان(ع) برعهده دارد، این ولی فقیه باید در برابر دفع شبهات از اسلام و مسلمین به پا خیزد و از آرمان اسلام در برابر مقاصد و توطئه های دشمنان دفاع نماید.

 

این اصل برمی‌‌‌گردد به همان اعتقاد گذشته ما مسلمانان که پیامبر اکرم(ص) صرفا به خاطر تبلیغ اسلام در دوره محدود و گروه مخصوص مبعوث نگردید بلکه هدف و غایت بعثت پیامبر هدایت عامه بشریت است. لذا براساس فکر و اندیشه امام خمینی(ره) ولی فقیه باید آنچه که حضرت محمد(ص) ما را به انجام آن دعوت کرده است بدون کم و زیاد پیاده نماید و تمامی‌‌‌موارد شیوه حکومتی آن حضرت را در حکومت خود در نظر بگیرد.

 

نویسنده در کتاب خود نتوانسته است تمامی‌‌‌محورهای اصلی بحث مورد نظر خود را موشکافی نماید و یا به قولی نویسنده بیشتر موضوع خود را به اندیشه های امام خمینی(ره) معطوف داشته است که این موضوع کمتر در مطالعات گذشته مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. از سوی دیگر نویسنده برای ارائه دلیل و گواه گفتههای خود فقط به چهار منبع از آثار امام خمینی (ره) که عبارتند از: کلمات قصار، آیین انقلاب اسلامی، وصیتنامه امام و کتاب حکومت اسلامی‌‌‌استناد کرده است، در حالی که آن امام بزرگوار آثار گسترده‌ای از تالیفات و نوشته ها در علوم فقه و اصول و عرفان علاوه بر سخنرانیهای سیاسی از خود به یادگار گذارده است که به منظور گردآوری اینهمه آثار مؤسسهای تحت عنوان «مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)» تاسیس گردیده است و تاکنون ده‌ها جلد کتاب در این زمینه چاپ و منتشر کرده است.

 

بنابراین برای بررسی ابعاد فلسفه سیاسی اندیشه های امام خمینی(ره) تنها بسنده کردن به چهار منبع قبلی از آثار امام کافی نیست. نویسنده بهتر بود دیدگاههای نویسندگان و اندیشمندان مسلمان و جهان غرب را درباره فلسفه سیاسی به طور خلاصه بازگو می‌‌‌کرد سپس اندیشه های امام خمینی را در راستای پیشرفت و تحول اندیشه سیاسی اسلام قرار میداد تا خواننده به عمق تاثیر و نقش امام خمینی(ره) در روند اندیشه سیاسی اسلام پی می‌‌‌برد.

 

 

ششم، موانع توسعه سياسى ايران از ديدگاه امام خمينى(نعمت الله عليجانى، مركز پژوهش هاى اسلامى صدا چاپ اول، 1383)

 

پژوهش حاضر با جمع بندي نظريههاي گوناگون و نقد و بررسي آنها، در پي آن است تا علل توسعه نايافتگي سياسي ايران از ديدگاه امام خميني(ره) را تبيين كند؛ زيرا با توجه به ابهام هايي كه در بحث هاي نظري در زمينه تأثير عوامل داخلي و خارجي در توسعه نايافتگي ايران وجود دارد، تبيين ديدگاه هاي امام خميني(ره) مي تواند در اين زمينه راه گشا باشد. از دستاوردهاي اين پژوهش، تبيين مهم ترين موانع توسعه سياسي از ديدگاه حضرت امام است.

 

در ادامه به ديدگاه حضرت امام خميني(ره) درباره موانع توسعه سياسي ايران پرداخته شده كه تلفيقي از عوامل خارجي و داخلي با تاكيد بر عوامل خارجي است. اين پژوهش، حاصل تلاش پژوهشگر ارجمند جناب آقاي نعمت الله عليجاني است كه با همكاري علمي كارشناسان مركز پژوهش هاي اسلامي صدا و سيما فراهم آمده است. ايشان كوشيده اند اين پژوهش به گونه اي تدوين گردد كه همه مراكز و مؤسسه ها به ويژه رسانه صدا و سيما كه در گسترش آگاهي هاي سياسي وآگاهي هاي سياسي و اجتماعي جامعه به ويژه نشر انديشه سياسي حضرت امام خميني(ره) در سطح جامعه، نقش زيادي دارد، بتوانند براي زدودن موانع توسعه سياسي و بهبود وضع جامعه بهره مند شوند.

 

هفتم، اندیشه سیاسی امام خمینی(مریم السادات حسینی، مركز اسناد انقلاب اسلامي، تهران، 1392.)

 

پرداختن به اندیشه سیاسی امام خمینی از آن رو  اهمیت دارد که ایشان بنیان جامعه و نظامی‌‌‌سیاسیای را پی ریخت که در آن دین و معرفت در صدر نشانده شد و از دل آن نظامی‌‌‌برآمد که داعیه اصلی آن  دینداری و دینورزی و به سعادت رساندن انسان معاصر در جهان کنونی است. نگاه ژرف امام خمینی در ربع آخر قرن بیستم توانست بار دیگر چشمان آدمیان را بر روی دین و معنویت گشوده و توجه آنها را به تاثیر دیانت و معنویت بر سیاستورزی فراخواند.

 

اندیشه‌ سیاسی امام خمینی مبتنی بر اسلام است. در این اندیشه، ساماندهی زندگی سیاسی جامعه‌ اسلامی‌‌‌محور تأسیس نظام سیاسی بوده و با توجه به اهمیت ساماندهی حیات سیاسی و اجتماعیِ انسانِ مسلمان در جامعه‌ اسلامی‌‌‌و با هدف فراهم‌کردن امکانات رشد و تعالی او و با پیش‌فرض‌های برخاسته از دین و اهداف آن به پیش می‌رود.

 

مبانی اندیشه‌ سیاسی امام خمینی متأثر از اندیشه‌ سیاسی اسلام، در حوزه‌ مبانی و پیش‌فرض‌های کلامی، فلسفی و اخلاقی ثابت است اما در زمینه‌ها و شرایط محیطی و در چارچوب مبانی و اصول و قواعد، متغیر و منعطف و متأثر از ارزیابی شرایط و اقتضائات زمانی و مکانی جوامع اسلامی‌‌‌است. از این رو در اندیشه‌ سیاسی شیعه، مسئله‌ی پیروی از مجتهد واجد شرایط زنده مورد تأکید قرار گرفته است. اندیشه‌ امام خمینی از سال 1341‌ش براساس رویکرد شیعی برای اصلاح وضع موجود باعث تحول در رویکرد نظری و کارکرد اجتماعی و سیاسی عالمان شد و در این مسیر هم به هدایت رفتارهای سیاسی خود و مقلدان پرداخت و تقیه یعنی اندیشه و عمل سیاسیِ معطوف به حفظ شیعه کنار رفت و اندیشه‌ی اسلام انقلابی محورِ تلاش‌ها واقع شد.

 

در بررسی مباحث مهم اندیشه‌ سیاسی امام خمینی هم به بحث از دین و سیاست، ضرورت حکومت، حکومت مطلوب، ویژگی‌های حاکم اسلامی، شرایط ولی‌فقیه، اندیشه‌ جمهوری اسلامی، نقش مردم در مشروعیت حاکم و حکومت اسلامی، محدوده‌ اختیارات حکومت اسلامی‌‌‌و وظایف و جهت‌گیری‌های حکومت اسلامی‌‌‌پرداخته شده است.

 

در این اثر به بررسی مبانی اندیشه‌ امام در فلسفه، عرفان و اندیشه‌ سیاسی اسلام پرداخته شده است. منابع و متون اندیشه‌ای امام خمینی معرفی شده‌اند، بنیادهای نظری اندیشه‌ سیاسی امام خمینی مورد بحث و بررسی قرار گرفته و به مباحث مهم و بنیادین اشاره شده است. در ضمن مبانی معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی و انسان‌شناسی، عرفانی، کلامی‌‌‌و فقهی و اصولی اندیشه‌ی سیاسی ایشان مورد بررسی قرار گرفته است. در واقع ما در این کتاب میخواهیم بدانیم که اندیشه‌های سیاسی امام بر چه زمینه‌های نظری و عناصر و بنیادهای معرفتی فقهی و غیرفقهی  استوار است؟

 

سؤوالات فقهی دیگری نیز قابل طرح است؛

 

نخست، ابعاد و مبانی فلسفی آرای سیاسی امام کدامند؟

 

دوم، مولفه‌های تحول و تمایز در اندیشه‌های سیاسی امام نسبت به اندیشه‌های سیاسی تشیع چیست؟

 

سوم، بنیادهای عرفانی و تمایزات روششناسانه اندیشه‌های امام کدامند؟

 

در بررسی و تبیین مسائل مطرح شده، پژوهش حاضر در چهار بخش اصلی تدوین شده است. این کتاب، در بخش اول با نگرش کلی به بستر زمینه ساز اندیشه‌های سیاسی تشیع، طرح نظریه حکومتی امام را در این مسیر و با توجه به مولفه های سیاسی اندیشه شیعه را بیان کرده و تمایز خاص نظریه پردازی امام را در این مجموعه تبیین میکند. بخش اول از صفحه 21 آغاز و تا صفحه 81 ادامه می‌‌‌یابد. این بخش شامل دو فصل میشود و عناوین این دو فصل به ترتیب عبارتند از؛

 

نخست، سیاست در قلمرو کلام

پیامدهای طرح کلامی‌‌‌سیاست، ولایت، شعاعی از اصول دین

 

دوم، خاستگاه جدید سیاست و حکومت در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره)

 

الف: بازشناسی جایگاه سیاست در شریعت

 

ب: ارکان نظام سیاسی در حکومت شریعت

 

در همین فصل است که نقد نظریه جدایی دیانت از سیاست از سوی امام خمینی بررسی می‌‌‌گردد.

 

سوم، تحول در اندیشه‌های سیاسی امام خمینی

 

الف: چیستی تحول در اندیشه سیاسی

 

ب: محکمات و متشابهات

 

ج: فرایند تحول

 

 

در بخش فرایند تحول: این روند در دو دوره پیش از حکومت اسلامی‌‌‌و دوره برقراری حکومت اسلامی‌‌‌بررسی می‌‌‌گردد. بخش دوم در سه فصل به مبادی و مبانی فلسفی و معرفتی اندیشههای سیاسی امام خمینی(ره)، چه در حوزه نظر و چه در ابعاد فلسفه علمی، میپردازد. صفحات 87 تا 151 کتاب به این بخش اختصاص دارند.

 

عناوین و جزئیات سه فصل بخش دوم به شرح زیر هستند.

 

فصل نخست، فلسفه عمومی

 

الف: مبانی معرفت شناسی

 

ب: مبانی هستی شناختی

 

ج: مبانی انسان شناختی اندیشه‌های سیاسی امام خمینی

 

فصل دوم: فلسفه نظری

 

الف: حکمت متعالیه و اندیشه سیاسی امام خمینی (ره)

 

ب: ارتباط و جایگاه دین و فلسفه در اندیشه امام خمینی

 

فصل سوم: فلسفه عملی

 

الف: قدرت و جایگاه آن در اندیشه سیاسی امام خمینی

 

ب: عمل گرایی امام و دگرگون سازی قدرت سیاسی

 

در این قسمت و بخصوص در بحث عملگرایی، ما می‌‌‌توانیم ریشههای سیاسی و فکری اقدامات امام خمینی در مواجهه با حکومت پهلوی بخصوص در سالهای آغازین نهضت را رصد کرده و پی به منشاء آنها ببریم. برای مطالعه این قسمت به صفحات 131 تا 151 کتاب مراجعه کنید.

 

اما، تبیین تمایزات روش شناختی اندیشههای سیاسی امام خمینی، در فقه و اصول، که بر مبنای روش اجتهادی ویژه ایشان تحقق یافته است، در بخش سوم انجام می‌‌‌گیرد. در ارتباط با نقش روش در بررسی اندیشه باید گفت که روش میکوشد الگویی برای ورود به دنیای فرد متفکر و اندیشمند در راستای توضیح و تفسیر افکار او ارائه دهد. از این رو روش شناسی اندیشههای سیاسی، آگاهی از اصول و ضوابطی است که جهت منطقی حرکت فکر اندیشمند را بررسی و تحلیل می‌‌‌کند و تکاپویی روشمند برای معرفت ژرف کاوانهای او محسوب می‌‌‌شود. بخش سوم که با عنوان تمایزات روش شناسی اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) در این کتاب گنجانده شده، از سه بخش تشکیل شده است. برای مطالعه این بخش به صفحات 173 تا 228 کتاب مراجعه نمایید.

 

فصل اول، روش شناسی اندیشه سیاسی شیعه

 

الف: روش شناسی تطبیق فلسفه با شریعت

 

ب: روش شناسی عقلی شیعه

 

فصل دوم: روش شناسی اندیشه سیاسی امام خمینی (ره)

 

الف: ضرورت و اهمیت بحث

 

ب: روش شناسی اجتهادی امام خمینی (ره)

 

ج: روش فقهی امام

 

فصل سوم: نتایج تمایز روشی امام خمینی (ره)

 

الف: نقش زمان و مکان در اجتهاد

 

ب: حکم شناسی سیاسی امام خمینی (ره)

 

کتاب در بخش چهارم به بنایدهای عرفانی نظریه های سیاسی امام خمینی(ره) خاصه ولایت و خلافت انسان کامل به عنوان زیر بنایی عرفانی برای نظریه ولایت مطلقه فقیه میپردازد. این بخش از صفحه 232 آغاز می‌‌‌شود و عناوین دو فصل آن عبارتند از؛

 

نخست، بررسی نسبت منطقی ـ تحلیل عرفان و سیاست

 

دوم،  پیوند سیاست و عرفان در اندیشه سیاسی امام خمینی

 

در انتها باید گفت که در اندیشه‌های سیاسی امام می‌توان تمامی ‌‌‌زیرساخت‌های معرفتی و فقهی و غیر فقهی رویکردها و گفته‌های ایشان را یافت. تفکر راهبردی و عملگرای ایشان بود که در حوزه دین و سیاست موجب شد ایشان برای برهم زدن وضع موجود به وسیله آگاه سازی و بسیج انقلابی توده‌ها و در راس آن، روحانیت، حرکتی انقلابی انجام دهند و در نتیجه الگوی جدیدی برای نظام سیاسی یعنی نظام جمهوری اسلامی‌‌‌ترسیم کنند. این تفکر خصوصا در سال‌های آغازین نهضت نقش بسزایی در روشنگری افکار مردم و بر ملا شدن سیاستهای پهلوی داشت. حرکتی که در نهایت به قیام خونین 15 خرداد 1342 منتهی گردید./993/

 

گردآورنده: محسن محمدی ـ دکتری مطالعات انقلاب اسلامی

ارسال نظرات