ماجرای نقد آیت الله آصفی بر کتاب "فلسفتنا" شهید صدر/ نقش شیخ آصفی در شیعه شدن یکی از مناطق علویان ترکیه
برای معرفی جایگاه علمی آیت الله آصفی نزد حجت الاسلام خضر ذوالفقاری (ابوحکیم)، رییس سابق مدرسه علمیه بنت الهدی و از شاگردان علامه آصفی رفتیم. در این گفتوگو بیشتر در مورد نحوه تدریس ایشان، نکته سنجیهای علمی و اهتمام او در مورد آموزش بانوان در مدرسه بنت الهدی سخن گفتیم و تاثیر حضور ایشان در حوزه نجف را مورد بحث و گفتوگو قرار دادیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
آشنایی شما با آیت الله آصفی به چه زمانی باز میگردد و از کی فرصت مراوده با ایشان را پیدا کردید؟
بنده از دهه هشتاد میلادی در دیداری که در مرکز فرهنگی زرین آباد با آیت الله آصفی داشتم با این شخصیت بزرگ آشنا شدم. دو سال پس از آن به حوزه علمیه قم منتقل شدم و در آنجا رفته رفته با اندیشههای این عالم بزرگوار آشنا شدم. پس از آن در درس ایشان حاضر شدم. آیت الله آصفی در آن برهه کتاب تفسیری "فی رحاب القرآن" را تدریس میکردند. درسهای ایشان جمعی بین تفسیر و اخلاق بود که متاسفانه امروز جای خالی آن در حوزههای علمیه احساس میشود؛ چرا که طلبه در ابتدا تنها با کلیات علوم قرآن آشنا میشود اما شیخ آصفی سیره دیگری در آموزش تفسیر داشت. ایشان بر روی مسائل تربیتی قرآن بیشتر تمرکز میکرد و نکات مختلف آن را برجسته میساخت.
من و برخی طلبههای دیگر به موازات اینکه دروس حوزوی خود را به صورت عمومی میگذراندیم در کلاسهای آیت الله آصفی هم حضور پیدا میکردیم. مشوق ما برای حضور در کلاسهای آیت الله آصفی در اوایل دوران طلبگی سلیس و روان بودن سخنرانیهای این عالم بود. علامه آصفی سختترین مسائل و بحثهای علمی را به زبان ساده و همه فهم ارائه میکردند. ایشان همه تلاش خود را به کار میگرفت که درسشان سهل و ممتنع باشد تا حتی غیرطلبهها هم از بتوانند از مباحث استفاه کنند.
از چه زمانی در بحث خارج ایشان شرکت کردید؟ چه ویژگیهایی درس خارج این فقیه نواندیش را از سایرین متمایز میکرد؟
خب به مرور زمان که بنده سطوح مختلف حوزوی را گذراندم به عنوان استاد در حوزه علمیه امام رضای قم که از سوی شیخ آصفی تاسیس شده بود شروع به تدریس کردم همچنین به موازات آن در بحث خارج آیت الله آصفی نیز شرکت کردم که ابتدا در مدرسه ای نزدیک مصلی قم و پس از آن در مدرسه گلپایانی برگزار میشد که 6 سال به طول انجامید.
خودتان میدانید که بحث خارج یک بحث تطبیقی است که مجتهد در آن پیش روی حاضرین یک سوال فقهی یا اصولی را مطرح میکند، سپس ادله اصولی، قوائد لغوی، علم رجال و درایه را بر آن عرضه میکند و آن را از جنبههای مختلف مورد بحث قرار میدهد و در پایان با ارائه آرای دیگر فقها جمع بندی خود را مطرح میکند و در خلال این پروسه طلبهها را تعلیم میدهد. ویژگی برجسته آیت الله آصفی در درس خارج این بود که به شاگردان خود بسیار بها میداد. بنده در بحث خارج سایر علمای عظام نیز حاضر شدم اما واقعا رویکرد آیت الله آصفی خاص بود. خب طلبهها در ابتدای کار ممکن است سوال های بسیار ساده ای را مطرح کنند که به مذاق بسیاری از فقها خوش نمیآید و شاید برخورد شدیدی داشته باشند چون معتقدند طلبه به مرحله ای رسیده است که نباید هر سوالی را مطرح کند. آیت الله آصفی در این خصوص کاملا برعکس رفتار میکرد و زمانی که دستت را بلند میکردی خودش ساکت میشد و منتظر طرح سوال میماند. باور بفرمایید به گونه ای برخورد میکردند که انگار سوال بسیار مهمی را پرسیده ای در حالی که امروز وقتی سوالهای آن موقع را با خودم مرور میکنم میبینم چه سوالهای دست پا افتادهای را مطرح میکردم اما واکنش آیت الله آصفی کاملا ایجابی بود. تکریم طلبه در رفتار آیت الله آصفی کاملا نمود داشت. یادم هست روزی در بحث خارج ایشان به بحث ورود کردم و گفتم فلان آیه هم بر این مطلبی که شما میفرمایید صدق میکند. شیخ آصفی بعد از کمی تامل فرمودند بله این آیه صدق میکند. ایشان ادامه دادند که اگر درس را تقریر کردید این آیه را در حاشیه به نقل از خودت بنویس! ببینید در همین برخورد دو نکته مهم نهفته است؛ نکته اول تکریم طلبه و نکته دوم امانتداری علمی این عالم است.
جایگاه علمی ایشان چه در حوزه علمیه نجف و چه در حوزه علمیه قم همواره مورد تصریح و تاکید علما بوده است. اینطور نیست؟
بله همینطور است. درباره جایگاه علمی ایشان بهتر است بنده به تقریظی اشاره کنم که در مقدمه کتاب "ملکیت الارض و الثرورة الطبیعة فی الفقه الإسلامی" آمده است. این کتاب که در حوالی سی سالگی عمر آیت الله آصفی نوشته شده است جایگاه علمی بسیار ویژه ای دارد و دو عالم گرانقدر از آن تعریف و تمجید کرده اند. آیت الله شیخ مرتضی آل یاسین، دایی شهید صدر و از علمای برجسته نجف اشرف و همچنین آیت الله شیخ هاشم آملی، پدر رؤسای قوه قضائیه و مجلس شورای اسلامی با دو تقریظی که برای این کتاب نوشتند به اجتهاد علامه آصفی صحه گذاشتند.
آیت الله آل یاسین در تقریظ خود مینویسد: "مالکیت زمین از گذشته تا به امروز مورد بحث علما و فقهای زیادی بوده است. با این وجود کتاب شیخ مهدی آصفی از حیث بحث و تحلیل از همه کتابهای دیگر در این زمینه گسترده تر و موشکافانه تر است. این کتاب با دقت نظر بالایی نوشته شده است و نویسنده به همه ابعاد مختلف بحث احاطه دارد." ببینید آیت الله آل یاسین شخصیت کمی نبود. اهل علم بود، فاضل بود. به این موضوع احاطه داشته و سخنان او کاملا از روی آگاهی بوده است. همینطور تقریظ آیت الله شیخ هاشم آملی که گواهی بر اجتهاد آیت الله آصفی دارد. ایشان مینویسد: "به راستی که این یک کتاب بدیع در موضوع خود است که مولف توانسته با احاطه به اقوال مختلف و اقامه برهان به اجتهاد حکم شرعی قائم بر مبانی فقهی و اصولی مستحکم دست پیدا کند."
ویژگی دیگری که آیت الله آصفی را از دیگران برجسته میکرد احاطه این عالم بزرگوار بر تاریخ حوزههای علمیه است. در مقدمه ایشان بر لعمه دمشقیه اشراف شیخ آصفی بر این مساله کاملا مشهود است. علاوه براین، تاریخ علوم را نیز به خوبی میشناختند. ایشان به خوبی با میراث علمای شیعه آگاه بود و همین شناخت او الهام بخش چاپ کتابی به نام تاریخ حوزههای علمیه از دکتر عدنان (ابوأنس) شد که خود نویسنده اذعان کرده که این کتاب از همان مقدمه اللمعه الدمشقیه الهام گرفته شده است.
نکاتی که رهبر معظم انقلاب هم در بیانیه خود در مورد جایگاه علمی ایشان متذکر شده اند گواه همین مساله است.
بله، دقیقا. همانطور که شما اشاره کردید در همین بیانیه حضرت آیت الله خامنه ای هم صفات مهمی در معرفی آیت الله آصفی به کار گرفته شده است. خوب است در اینجا خاطره ای را تعریف کنم. من از زبان خود آیت الله آصفی شنیدم که گفت: «هنگامی که شهید صدر کتاب فلسفتنا را نوشت. من نقدی را در مورد یکی از مسائل کتاب نوشتم. مدتی بعد زمانی که شهید صدر کتاب "اسس المنطقیه" را منتشر کرد متوجه شدم که شهید صدر نظر خود را در این خصوص تغییر داده است. آیت الله آصفی میگوید من دیدم شهید صدر هنگامی که در اسس المنطقیه همان بحث را مطرح میکند و نظر خود را تغییر میدهد گویی که جواب نقدهای مرا داده است.» توجه داشته باشید این مساله زمانی روی داده است که هر دو عالم در بیست و چندسالگی به سر میبردند اما از چه عمق علمیای برخوردار بودند. غیر از بحث علمی موضوع اخلاقی این خاطره حائز اهمیت است. ببینید امروز هرکسی که نقدی بنویسد به سرعت آن را به اطلاع عموم مردم میرساند اما شیخ آصفی با توجه به اینکه کتاب فلسفتنا ضد مخالفان اسلام بود و در آن برهه رواج و تاثیر بسیار خوبی داشت، ایشان این نقد را عمومی نکرد. من حتی بعدا از آیت الله آصفی پرسیدم شما این نقد را هنوز دارید؟ ایشان جواب داد هم از اصل نقد دیگر خبری نیست هم آن کاغذهایی که نقد را در آن نوشته بودم ناپدید شدند.
ماجرای دیگری که نشان دهنده جایگاه علمی این عالم ربانی است مربوط میشود به آیت الله آصف محسنی، عالم جلیل القدر افغانی. این ماجرا را هم خود بنده شخصا از آیت الله آصفی شنیدم. آیت الله آصف محسنی یک مساله را در علم رجال مطرح و تاکید کرده بود که اگر کسی بتواند آن را پاسخ دهد هدیه ای نزد من دارد که در اصطلاح فقهی به آن جعل میگویند. ـ اگر اشتباه نکنم در مورد حجیت قول رجال بود ـ شیخ آصفی میگوید من جایی آیت الله آصف محسنی را دیدم و به او گفتم که من به آن سوال پاسخ داده ام. آیت الله محسنی هم که فقیه فاضلی است از من خواست که جواب را به او بدهم. آیت الله آصفی از او میخواهد ـ دقت نظر را ببینید ـ جعل را تعیین کند تا جواب را بدهم. این هم از کیاست آیت الله آصفی بود چرا که در فقه اگر میزان جعل تعیین نشود، اصل مساله باطل است. آیت الله آصفی با شوخی تاکید کرده بود که اول به من بگو چه چیزی قرار است به من بدهی تا من جواب آن مساله را بگویم! ببینید هم اصل بحث علمی را کاملا متوجه بودند هم شوخی زیرکانه ای با آیت الله آصف محسنی کردند.
از ویژگیهای این عالم پشتکار و اهمیت دادن به جایگاه علمی در جامعه است. در این زمینه خاطره ای از آیت الله آصفی دارید؟
ببینید آیت الله آصفی کاملا نکتهسنج بود و از هر فرصتی استفاده میکرد تا مردم را با مکتب اهل بیت آشنا کند. در همین راستا خاطره دیگری که خود ایشان برایم تعریف کرد را نقل میکنم. روزی آیت الله آصفی در مسیر زمینی زیارت سوریه از ترکیه عبور میکرد که به منطقه انتاکیه می رسد. ـ اهتمام ایشان را ببینید که چه برکاتی را به همراه میآورد ـ در این شهر وارد یک غذاخوری میشود. بعد از تناول غذا از آنجا خارج میشود. لباسی که شیخ در آن روز به تن داشت مانند علمای اهل سنت بود. هنگامی که از غذا خوری خارج میشود یکی از افراد آن منطقه که از اهل تسنن بود پیش شیخ میآید و میگوید شیخ تو چطور در اینجا غذا میخوری در حالی که صاحب این رستوران علوی است؟ شیخ میگوید من از این فرد تشکر کردم و با وجود اینکه میخواستم از این شهر بروم اما از فرصت را غنیمت دانستم و پیش صاحب آن غذاخوری برگشتم. از او پرسیدم مسافرخانه ای در این حوالی هست؟ او هم گفت آره خانه ای در این اطراف برای مسافران وجود دارد. آیت الله آصفی هم از او خواسته بود که بزرگان آن منطقه را پیش او بیاورد که منجر به گپ و گفت صمیمانه ای در آن شب و آشنا شدن او با مردم آن منطقه میشود. پس از آن هم یکی از علمای آن منطقه به ایران میآید تا با مکتب اهل بیت (ع) آشنا شود. امروز این شخص توانسته است فعالیت گسترده ای را در ترویج تشیع در آن منطقه انجام دهد. ببینید یک منطقه کامل به خاطر اهتمام آیت الله آصفی پیرو مکتب اهل بیت (ع) شدند.
اما در مساله احداث حوزههای علمیه، یکی از حوزههایی که بسیار رونق پیدا کرد حوزه علمیه مختص بانوان به نام بنت الهدی در شهر قم مقدس است. شما بیش از یک سال مسئولیت آنجا را به عهده داشتید. درباره تاثیر این حوزه و روند فعالیت آن بیشتر توضیح دهید.
در مقطعی مسئولیت مدرسه علمیه بنت الهدی به من سپرده شد. الحق و الانصاف تلاشهایی که آیت الله آصفی در آن مدت انجام میداد بینظیر بود. ببینید این مدرسه ابتدا از یک اتاق در خانه ای در چهارمردان قم شروع شد اما امروز بیش از 1180 طلبه زن از 40 کشور را در خود جای داده است. بسیاری از مدرسان بنت الهدی فارغ التحصیل همین مدرسه هستند. ایشان توجه ویژه ای به مسأله آموزش بانوان داشتند. متاسفانه گاهی ما علمآموزی را مختص مردان میدانیم درحالی که آیت الله آصفی از همه چیز خود هزینه کرد تا بتواند این مدرسه علمیه را به سر منزل مطلوب برساند. شما میدانید که تامین هزینهها، قبول مسئولیت بانوان و انجام امور اجرایی چه دردسرهایی را برای مسئولین دارد اما شیخ آصفی همه اینها را به جان خرید.
شاید باورتان نشود که در یک برهه به خاطر اینکه هیچ جایی برای آموزش بانوان وجود نداشت، آیت الله آصفی منزل خود را که در ابتدای خیابان توحید قم قرار داشت در اختیار این بانوان گذاشت تا آنجا به تحصیل خود ادامه دهند. کار به جایی رسید که امروز یک روند آکادمیک در مدرسه بنت الهدی ایجاد شده است که زیر نظر جامعه المصطفی تا مدرک دکتری را به بانوان محصل اعطا میکند. از هر جای دنیا به این مدرسه میآیند و به تحصیل مسائل دینی مشغول میشوند که برخی از آنها پس از فارغ التحصیلی به کشور خود بازمیگردند و به مبلغ دین اسلام تبدیل میشوند. الحمدلله در طول این سالها هیچگونه حاشیه ای در آن ایجاد نشده است. ایشان اخلاص عجیبی در این امور داشتند و بسیار پیگیر بود. در آن برهه که من مسئولیت آنجا را به عهده داشتم ایشان همه چیز را زیر نظر داشت و مجدانه پیگیر مسائل حوزه بنت الهدی بود. در مورد آموزش بانوان پس از سرنگونی صدام حسین نیز شاخه دیگری از حوزه بنت الهدی در نجف اشرف تاسیس شد.
در پایان تاثیر حضور ایشان در نجف را چگونه ارزیابی میکنید؟ به ویژه اینکه ایشان به نمایندگی از رهبر انقلاب در آنجا حاضر بودند.
ایشان آن هدفی را که شهید صدر در حوزه نجف به دنبال آن بود محقق کرد. نمایندگی رهبر معظم انقلاب از سوی آیت الله آصفی در نجف اشرف برکات بسیاری به همراه داشت. این نکته بسیار حائز اهمیتی است که باید به آن توجه کرد، شهید صدر با وجود اینکه مرجع بود و شخصیت عظیمی در حوزه نجف به شمار میآمد اما تاکید میکرد که اگر امام خمینی مرا نماینده خود در یکی از روستاهای ایران تعیین کند من با کمال میل این کار را انجام میدهم. آیت الله آصفی این مساله را محقق کرد. شما بهتر میدانید که در عرف حوزوی شخصیت علمی حاضر نیست که از جایگاه خودش پایین بیاید. شاید برخی نماینده و وکیل بودن را نقصی برای خود بدانند. اما آیت الله آصفی همه وجود خود را وقف امام خامنه ای و انقلاب اسلامی کرد. ایشان آماده بود هرکاری که امام خامنه ای از او بخواهد انجام دهد. آیت الله آصفی باور داشت که امام خامنه ای خلیفه شایسته برای اداره امور مسلمانان است. این عالم حقیقتا ذوب در شخصیت امام خامنه ای شده بود. لذا به عنوان نماینده رهبر معظم انقلاب به نجف رفت. در مقابل دین و مذهب منیت آیت الله آصفی معنایی ندارد. هنگامی که میبیند صلاح اسلام و مسلمانان در این است که به عنوان نماینده رهبر انقلاب به عراق برود این کار را میکند.
شما خودتان بهتر میدانید که رفتن به عراق در آن برهه ریسک بالایی بود. اما ایشان بی هیچ واهمه ای این کار را کرد. در این مدت اخیر هم همیشه در صحنه بود و همواره از حشد الشعبی حمایت میکرد و به مناطق جنگی میرفت. ایشان خروجی حوزه نجف بود و مقبولیت او در قم و در نجف باعث شد که یک حالت تقریبی بین حوزه قم و نجف ایجاد کند. آیت الله آصفی حتی به دنبال آن بودند که بین همه احزاب شیعه عراق وحدت ایجاد کند اما عمر ایشان متاسفانه کفاف این کار را نداد./983/ب961/ک