راهحلی که در ایران نبود
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، اگر نخواهیم زیاد خوشبینانه نگاه کنیم و در فکر رجزخوانی برای سعودیها و رفقایشان هم نباشیم، باید گفت از اجلاس استانبول در کوتاهمدت دستاورد مهمی نداشتیم. در حالی که جمهوری اسلامی یکی از بزرگترین و مؤثرترین کشورهای جهان اسلام است، برای اولین بار در تاریخ سازمان همکاریهای اسلامی، بیانیهای علیه ایران در اختتامیه اجلاس سران به تصویب رسید.
عدم قرائت بیانیه هم چیزی را چندان جابهجا نمیکند؛ گرچه که سطح دستاورد عربستان سعودی را کمی تقلیل دهد.
در سالهای اخیر، دولتی که از سال 92 در ایران بر سر کار آمد، کوشید با انتقاد نسبت به سیاست خارجی دولت قبلی، آن دولت را در دانش دیپلماسی بیسواد قلمداد کند و بار همه چالشها و تنش فیمابین ایران و کشورهای دیگر را روی دوش دولت نهم و دهم بیندازد. در همین راستا، دولت یازدهم راهحل تنشهای خارجی جمهوری اسلامی را به «در پیش گرفتن راه تعامل و گفتوگو» با جهان مرتبط ساخت. این راهحل البته راهی نادرست نبود، اما مصداق غلطی را برای آن تعریف میکردند.
واقع آنکه، در گیرودار جدال انتخاباتی داخلی در ایران و پرداختن به چنین راهحلی برای پیشبرد اهداف انتخاباتی، آنکه پروندهاش از جرم کارشکنی در روابط خارجی ایران پاک میشد، دولتهای طرف مقابل ایران بودند. سخن از تغییر مشی ایران به عنوان راهحل تنشهای کشورهای خارجی با ایران گفته میشد و این سخن در فحوای خود دربرگیرنده این نکته است که مشی ایران تاکنون غلط بوده و حال باید تغییر کند و ما آمدهایم که تغییر دهیم. این میانه هیچ سهمی از تقصیر و لزوم تغییر به جاهطلبیها و قدرتورزیها و زورگوییهای غربی و عربی نمیرسید.
از آن روزها سه سال میگذرد؛ سه سالی که دولت ایران برای هر مشکل با دولتی خارجی راه مذاکره و تسامح و تساهل را در پیش گرفت و این میانه دولتهای عربی منطقه و خصوصاً سعودیها با همه کارشکنیها و دشمنیها و توهینها، سهم بسیاری از این تساهل دولت را به خود اختصاص دادند. وقتی معلمان ایرانی در امارات دستگیر شدند، وقتی به دو نوجوان ایرانی در جده تعرض شد، وقتی جنگندههای سعودی به دفعات مانع فرود هواپیماهای حامل کمکهای دارویی و غذایی ایران برای مردم یمن شدند و حتی حاضر به بمباران فرودگاه صنعا و هواپیمای مسافربری پارک شده در آنجا شدند، وقتی جنگندههای سعودی در جریان حمله به یمن، چندین بار سفارت ایران در صنعا را مورد تعرض نظامی قرار دادند، وقتی 500 زائر ایرانی در حادثه منا کشته شدند، وقتی کارشکنی سعودیها قیمت نفت ایران را به شدت کاهش داد، وقتی به وزرای ایرانی برای حضور در عربستان ویزا داده نشد، وقتی 11 ایرانی در حادثه سقوط جرثقیل در کعبه کشته شدند و وقتی سفارت ایران در بیروت مورد حمله سعودیتبارهای القاعده قرار گرفت، دولت ایران چه کرد؟ سختترین واکنش دولت ایران احضار سفیر و کاردار عربستان بود، یعنی پایینترین سطح اعتراض. با این همه، مسیر رابطه ایران و عربستان به کجا رسید؟ هر بار که ایران کوتاه آمد، طرف مقابل بیشتر نانجیبی کرد، بیشتر کارشکنی کرد و بیشتر دشمنی کرد.
امریکا هم این میانه شیطنتهای خودش را دارد، امریکا در لوزان و وین و نیویورک دست مذاکره میدهد، بعد از طریق ریاض و آنکارا و قاهره و منامه خنجر میزند و دولت ایران هم در مذاکرات هیچ تلاشی برای کم کردن نقش امریکا در منطقه نکرد.
دولت یازدهم گرچه به درستی، راه حضور در اجلاس سران کشورهای اسلامی در استانبول را برگزید و نطق رئیسجمهور هم تا حد زیادی قابل دفاع است، اما در حالی که دولت ایران میدانست پیشنویس تنظیم شده در غیاب هیئت ایرانی(به دلیل عدم صدور ویزا توسط دولت عربستان) بندهایی ضدایران و حزبالله دارد، دیگر پای چه ملاحظهای در میان بود که حتی کوچکترین انتقادی به دولت عربستان در نطق رئیسجمهوری اسلامی ایران نشد؟ آیا دولت همچنان میخواهد راه تساهل را برگزیند؟
دولت البته در انتخاب راه خویش آزاد است، اما حداقل تجربه همین سه سال نشان میدهد راهحل در ایران نبود. و این موضعگیریها شاید به درد فضای انتخاباتی خرداد 92 میخورد، اما چند سال بعد، دولت یازدهم را در برابر این سؤال قرار میدهد که اگر همه چیز تقصیر سیاستهای دولت قبلی بود، چرا با حضور شما اوضاع بدتر شده است؟ از روزهای 88 که سازمان همکاریهای اسلامی بیانیه محکومیت دخالت در امور داخلی ایران را میداد، تا روزهای 95 که بیانیه محکومیت دخالت ایران در امور دیگر کشورها را میدهد، چه اتفاقاتی افتاده است؟ چرا راه مذاکره و گفتوگوی دولت یازدهم ایران در تعامل با جهان اسلام جواب نداد؟ اگر قرار است باز تنش خارجی را به جدل داخلی بکشانیم و صرفاً اشتباه فاحش برخی جوانان تهرانی در ورود به سفارت عربستان را دلیل این اقدامات بدانیم، باید به این نکته توجه کنیم که اغلب موارد لیست شده در بند قبلی یادداشت، قبل از ماجرای سفارت عربستان روی داده است...
همه آنچه برشمردیم و حتی همه آنچه این روزها از بدعهدی برجامی امریکاییها میشنویم، این پیام مهم را برای دولت تدبیر و امید دربردارد که برای حل مشکلات منطقهای و حتی جهانی «این ایران نیست که باید تغییر کند.»/998/102/ب2
منبع : روزنامه جوان