۱۱ آبان ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۵
کد خبر: ۲۹۹۲۹۹
در گفت‌و‌گو با کارشناس مسائل غرب آسیا مطرح شد؛

صهیونیست‌ها در‌باره انتفاضه سوء‌محاسبه دارند

خبرگزاری رسا ـ کارشناس مسائل غرب آسیا با بیان اینکه صهیونیست‌ها در‌باره انتفاضه سوء‌محاسبه دارند، گفت: صهیونیست‌ها وقتی نمی‌توانند نظر امریکایی‌ها را جلب کنند تلاش می‌کنند با ایجاد ناآرامی‌ها در خاورمیانه مقامات واشنگتن را نگران کنند تا نظر مقامات کاخ سفید را به تحولات سرزمین‌های اشغالی جلب نمایند.
جعفر قنادباشي، کارشناس مسائل غرب آسيا

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا،خیزش جدید مردمی فلسطینیان ساکن قدس اشغالی، کرانه باختری و باریکه غزه در اعتراض به تجاوزات صهیونیست‌ها علیه مسجد‌الاقصی و شهر اشغالی قدس همچنان ادامه دارد. به نظر می‌رسد انتفاضه فلسطینی‌ها وارد مرحله جدیدی شده است و جوانان فلسطینی با خلق روش‌های ابتکاری و فردی به جنگ با صهیونیست‌ها رفته‌اند. هرچند نظامیان صهیونیست با سرکوب گسترده و شهادت فلسطینیان سعی در مهار انتفاضه دارند ولی نتایج معکوس به دست می‌آورند و عملیات ضدصهیونیستی نه تنها کاهش پیدا نکرده بلکه هر روز بر شدت آن افزوده می‌شود.

 

تشدید عملیات‌های مقاومتی در فلسطین در هفته‌های اخیر زنگ خطری برای شعله‌ور شدن آتش منازعه فلسطین و شکل‌گیری انتفاضه سوم است که متفاوت‌تر از دو انتفاضه قبلی فلسطینیان خواهد بود. جوانان فلسطینی در انتفاضه جدید از همه ابزارها برای مقابله با اشغالگری صهیونیست‌ها استفاده می‌کنند که آن را از انتفاضه‌های قبلی متمایز می‌کند.

 

جعفر قنادباشی، کارشناس مسائل غرب آسیا می‌گوید: صهیونیست‌ها می‌خواهند بیت‌المقدس را کاملاً یهودی کنند و بیش از یک‌سال است که چنین مسئله‌ای را مطرح کرده‌اند و حتی با شهرک سازی‌های جدید به سمتی می‌روند که بیت‌المقدس را به طور کامل یهودی کنند. به گفته قنادباشی، مردم کرانه باختری برای مبارزه به سلاح نیاز دارند و این منطقه نیز مثل غزه باید مسلح شود. گفت‌و‌گوی ما را با جعفر قنادباشی بخوانید.

 

الان نزدیک به یک ماه است شاهد تشدید حملات نظامیان صهیونیستی به فلسطینی‌های ساکن کرانه باختری و هتک حرمت به مسجدالاقصی هستیم که قیام فلسطینی‌ها را در پی داشته است و کارشناسان معتقدند انتفاضه سوم فلسطین در راه است. به نظر شما در برهه زمانی کنونی اهداف صهیونیست‌ها از تشدید این حملات چیست؟ با توجه به اینکه تشدید درگیری‌ها به نفع رژیم صهیونیستی نیست؟

رژیم صهیونیستی در هتک حرمت به مسجدالاقصی چند هدف را دنبال می‌کند. یکی از اهداف بلند‌مدت صهیونیست‌ها این است که مسجدالاقصی را تخریب و معبد هیکل یا همان معبد سلیمان را بنا کنند که در سال‌های گذشته امکان چنین چیزی را پیدا نکرده‌اند و این مسئله همواره مدنظر صهیونیست‌ها بوده و این موضوع را همیشه داغ نگه داشته‌اند. از این‌رو با فراهم کردن شرایط برای حمله به مسجدالاقصی، ایجاد تأسیسات نزدیک به این مکان مقدس و همچنین اجازه سکونت به شهرک‌نشینان صهیونیست در قدس اشغالی سعی دارند تا این برنامه خود را عملی کنند.

 

مسئله دوم این است که حزبی که الان در رأس کار است یعنی «حزب لیکود» به رهبری بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در مقایسه با سایر احزاب، حزبی مذهبی تلقی می‌شود و اعضای این حزب برای اینکه همواره امید به پیروزی در انتخابات داشته باشند و یک انسجام سیاسی در بین گروه‌های مذهبی‌شان ایجاد کنند سعی می‌کنند با دامن زدن به درگیری‌ها در مسجدالاقصی و معبد سلیمان این حزب را فعال نگه دارند و کمک‌های یهودیان جهان را به خودشان جلب کنند. یهودیانی در دنیا هستند که سمت‌ها و پست‌های سیاسی مهمی دارند و زمانی که جنگ مذهبی رخ ‌دهد و یهودیت در برابر اسلام قرار گیرد آنها کمک‌هایشان را به اسرائیل افزایش می‌دهند و به همین خاطر برای دریافت کمک‌های مالی بیشتر مبادرت به چنین اقدامی می‌کنند.

 

صهیونیست‌ها خواسته‌های دیگری هم دارند که کوتاه‌مدت است. یکی از خواسته‌ها این است که آنها می‌خواهند بیت‌‌المقدس را کاملاً یهودی کنند و بیش از یک‌سال است که چنین مسئله‌ای در کابینه رژیم صهیونیستی مطرح شده است و حتی با شهرک سازی‌های جدید به سمتی می‌روند که بیت‌المقدس را به طور کامل یهودی کنند. آنها سعی می‌کنند با اهانت به مسجدالاقصی یک جبهه پیشروی کنند که این هم تقسیم زمانی مسجدالاقصی است.

 

اصلا تقسیم زمانی مسجدالاقصی به چه مفهومی است؟

در حرم حضرت ابراهیم (ع) اسرائیلی‌ها روزهایی را به یهودی‌ها و روزهایی را هم به مسلمانان اختصاص داده‌اند و سعی می‌کنند با تقسیم زمانی مسجدالاقصی روزهای خاصی را اختصاص دهند تا صهیونیست‌ها و مسلمانان به طور مشترک در زمان‌های خاص از آنجا استفاده کنند. کل بیت‌المقدس متعلق به مسلمانان است ولی صهیونیست‌ها سعی می‌کنند این تصور را از اذهان پاک کنند.

 

از سوی دیگر، صهیونیست‌ها وقتی نمی‌توانند نظر امریکایی‌ها را جلب کنند تلاش می‌کنند با ایجاد ناآرامی‌ها در خاورمیانه مقامات واشنگتن را نگران کنند تا نظر مقامات کاخ سفید را به تحولات سرزمین‌های اشغالی جلب نمایند. اصولاً یکی از فلسفه‌های وجودی رژیم صهیونیستی، حفظ منافع امریکا در منطقه است. اگر تحرکات فلسطینی‌ها و تشدید درگیری‌ها جوامع اسلامی را به واکنش وا دارد روی منافع امریکا هم تأثیر می‌گذارد و صهیونیست‌ها از این ابزار هم استفاده می‌کنند. نتانیاهو در بحث هسته‌ای ایران علاقه‌مند بود که امریکا را وادار کند که منافع اسرائیل را نادیده نگیرد و پس از توافق هسته‌ای اختلاف نظری بین صهیونیست‌ها و امریکا ایجاد شد.

 

مسئله دیگر این است که اسرائیلی‌ها در محاسباتشان دچار اشتباه شدند. صهیونیست‌ها با این تصور که حزب‌الله با ورود به جنگ سوریه قدرت نظامی‌اش تضعیف شده و ارتش سوریه هم قدرت کافی ندارد و از طرفی دولت اخوان‌المسلمین مصر هم که از جنبش حماس حمایت می‌کرد دیگر در قدرت نیست هتک حرمت به مسجدالاقصی را شروع کردند و معتقد بودند که الان بهترین فرصت است تا سناریوهایشان را اجرا کنند. صهیونیست‌ها فکر نمی‌کردند انگیزه مسجدالاقصی بتواند نسل چهارم و پنجم فلسطین را تحریک کند و آنها انتفاضه جدیدی را آغاز کنند.

 

ماهیت و دلایل قیام اخیر مردم فلسطین چیست؟ عوامل داخلی و منطقه‌ای مؤثر در برپایی قیام چیست؟ آیا آنچه در جریان است انتفاضه است؟

بله، این حرکت مردمی انتفاضه است. انتفاضه یعنی حرکت خودجوشی که هیچ گروه یا سازمان مبارزاتی به طور تشکیلاتی و سازماندهی شده در ورای آن حضور ندارند. انتفاضه اول یک حرکت مردمی بود که در غزه آغاز شد و انتفاضه دوم زمانی که آریل شارون، نخست‌وزیر وقت رژیم صهیونیستی وارد مسجدالاقصی شد آغاز شد. حرکت فعلی «انتفاضه قدس» نام گرفته است. همه شخصیت‌های فلسطینی نیز از این حرکت به عنوان انتفاضه یاد کرده‌اند و حرکت قیام سراسری است و همه شهرهای اطراف بیت‌المقدس و کرانه باختری صحنه تظاهرات مردمی است و مردم با پلیس فلسطین درگیر هستند. در غزه نیز که جدا از فلسطین است مردم در کنار مرزهای بین غزه و سرزمین‌های اشغالی تظاهرات می‌کنند و درگیری‌هایی رخ داده است و این خروش ملت در سراسر فلسطین در جریان است.

 

بحثی که تحلیلگران اسرائیلی الان مطرح می‌کنند این است که وضعیت فعلی بیشتر انفرادی است و عمومی نیست. به خاطر همین آن را انتفاضه تلقی نمی‌کنند. این تا چه حدی صحیح است؟ به طور مثال آیا با ویژگی‌های انتفاضه دوم قابل مقایسه است؟

این مسئله درست نیست. برای انتفاضه اصلا سازماندهی لازم نیست و انتفاضه زمانی اتفاق افتاد که سازمان‌های مبارز در مقابل رژیم صهیونیستی به بن بست رسیده بودند و مبارزاتشان مؤثر نبوده و نتوانستند موفقیت‌هایی کسب کنند. انتفاضه یعنی اینکه مردم بدون امید به کسی وارد صحنه شوند و به طور فراگیر حضور پیدا کرده و هدف مشترکی را دنبال کنند. انتفاضه اول هم همینگونه بود و همه فلسطینی‌ها وارد صحنه شدند هرچند یاسر عرفات، رئیس وقت تشکیلات خودگردان فلسطین با آن مخالف بود. در تاریخ فلسطین مردم چندین بار به کمک سازمان‌های مبارز برخاسته‌اند و زمانی که مردم هیچ امیدی به جهان عرب و بین‌الملل نداشتند به پا خاستند و انتفاضه را تشکیل دادند.

 

اصولاً کرانه باختری با توجه به ویژگی‌های اجتماعی که آن را از غزه متمایز می‌کند، چقدر بستر انتفاضه عمومی را دارد. از جمله اینکه خود تشکیلات خودگران خیلی دنبال بروز انتفاضه نیست و ضعیف‌تر از آن است که بخواهد انتفاضه را تحریک کند؟

نوار غزه پس از 38 سال در سال 2005، بر اثر انتفاضه آزاد شد و شهرک‌‌نشین‌های صهیونیستی که در غزه زندگی می‌کردند بر اثر قیام فلسطینی‌ها مجبور شدند این مکان‌ها را رها کرده‌ و حتی پلیس اسرائیل از غزه خارج شد. آن هم در زمانی که شارون در رأس کار بود و معتقد بود که نوار غزه باید در محاصره باشد ولی در مقابل انتفاضه فلسطین تاب نیاورد و به محاصره غزه پایان داد. در کرانه باختری هنوز چنین اتفاقی رخ نداده است و جدایی ایجاد نشده است. اسرائیل 52 درصد از سرزمین‌های اشغالی را در اختیار دارد و شهرک‌های زیادی را در این منطقه ایجاد کرده است و پلیس اسرائیل در این شهرک‌ها حضور دارد.

 

پلیس تشکیلات خودگردان هم با پلیس اسرائیل همسو است و زندان‌های این تشکیلات پر از مبارزانی است که در سال‌های گذشته علیه صهیونیست‌ها مبارزه کرده‌اند. کرانه باختری نزدیک بیت‌المقدس است و تحولات بیش از همه بر این منطقه تأثیر خواهد گذاشت.

 

الان مردم کرانه باختری برای مبارزه با صهیونیست‌ها به اسلحه نیاز دارند و مقام معظم رهبری هم به این اشاره کرده‌اند؛ اینکه کرانه باختری هم مثل غزه باید مسلح شود. غزه در درگیری با اسرائیل پشتوانه موشکی دارد و اسرائیل طعم موشک‌های گروه‌های مقاومت اسلامی در غزه را چشیده است و نسبت به تلفات آن آگاه است. مردم کرانه باختری هم نیازمند سلاح هستند ولی به شدت در محاصره‌اند و نمی‌توانند برای آزادی سرزمینشان از سلاح گرم استفاده کنند و به استفاده از سلاح سرد روی آورده‌اند.

 

آیا انتفاضه جدید با دو انتفاضه قبلی تفاوت‌هایی دارد؟

انتفاضه سوم با اول و دوم تفاوت زیادی دارد. اول اینکه انتفاضه جدید مبتنی بر تجارب انتفاضه‌های اول و دوم است، چراکه از آنها نتایج خوبی به دست آوردند. دولت حماس برای اولین بار از دل پارلمان فلسطین به وجود آمد و برای اولین بار نخست وزیر پیدا کردند. دوم، پشتوانه موشکی دارند زیرا در انتفاضه‌های اول و دوم پشتوانه موشکی وجود نداشت. فلسطینی‌ها نشان دادند با حملات موشکی می‌توانند اسرائیل را مجبور به عقب‌نشینی کنند. سوم اینکه تاکنون کرانه باختری در صحنه حضور نداشته ولی این بار همه شهرهای کرانه باختری در صحنه هستند.

 

چهارم، همه خانواده‌های فلسطینی در قیام حضور دارند. دختران و زنان هم به طور چشمگیری در صحنه حاضر شده‌اند و در کنار مردان به مبارزه ادامه می‌دهند. پنجم، این انتفاضه در شرایطی رخ می‌دهد که بین حماس و تشکیلات خودگردان اختلاف وجود دارد و جنبش فتح در بدترین شرایط و حالت ضعف قرار دارد. ولی با این حال مبارزه علیه اشغالگری ادامه دارد. ششم، در این انتفاضه از همه ابزارها برای مبارزه با صهیونیست‌ها استفاده می‌شود. اگر در انتفاضه‌های قبلی تنها از سنگ استفاد می‌شد ولی الان از ماشین‌ها، چاقوها و حتی از

سلاح گرم نیز علیه صهیونیست‌ها استفاده می‌شود.

 

باتوجه به اینکه جبهه عربی و غربی سعی در مهار انتفاضه دارند و به محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین فشار می‌آورند تا قیام فلسطینی‌ها را خاموش کند، موضع عباس نسبت به انتفاضه جدید چیست؟ دیگر گروه‌های فلسطینی چه موضعی در مورد انتفاضه دارند؟

جنبش فتح سعی دارد سیاست داری کرده و موضع سازشکارانه خود را حفظ کند و این راه را غیر مؤثر جلوه دهد ولی جهاد اسلامی، حماس و سایر گروه‌ها معتقدند که راهی جز قیام نمانده است و فلسطینی‌ها ناگزیر هستند تا به مبارزه ادامه دهند زیرا مذاکرات سازش به نتیجه نرسید و اسرائیل به هیچ یک از وعده‌های خود عمل نکرد. نه زندانیان سیاسی آزاد شده‌اند، نه آوارگان به خانه‌هایشان بازگشته‌اند و نه درباره پایتختی بیت‌المقدس برای فلسطین صحبتی شده و نه به توافقات و بازگشت به مرزهای 1967 عمل شده و حتی سرکوب‌ها بیشتر شده است. لذا با این انگیزه‌ها فلسطینی‌ها به صحنه آمده‌اند و همه گروه‌ها از این مبارزات حمایت می‌کنند. گروهی هم که حمایت نکند از صحنه کنار گذاشته خواهد شد.

 

تحولات کنونی چه تأثیری بر آینده مذاکرات صلح خاورمیانه خواهد داشت؟

اسرائیلی‌ها همیشه از مذاکرات صلح به عنوان استخوان لای زخم نگه داشته شده استفاده کرده‌اند. صهیونیست‌ها معتقدند که صلح کامل با فلسطینی‌ها به معنی واگذاری یک سلسله حقوق به فلسطینی‌هاست. یعنی صلح کامل به این معناست که آنها به تشکیل دولت فلسطین رأی مثبت داده و پایتختی بیت‌المقدس را به آنها بدهند. آوارگان را به خانه‌های خودشان بازگردانند و از اشغالگری و شهرک‌سازی دست بکشند. در واقع، شهرک‌سازی نوع محترمانه اشغال است و آنها به بهانه شهرک‌سازی سرزمین‌های فلسطین را اشغال می‌کنند و تاکنون اقداماتی را به نفع فلسطینی‌ها انجام نداده‌اند و مذاکرات صورت نگرفته است و امیدی به این مذاکرات نیست.

 

اسرائیلی‌ها دو استراتژی را دنبال می‌کردند؛ اول اینکه هرگز صلح نکنند و دوم جنگ کامل هم به ضررشان است. اگر جنگ تمام عیار وجود داشته باشد امنیت صهیونیست‌ها از بین خواهد رفت و مجبور هستند دائماً در پناهگاه‌هایشان بمانند و چرخه اقتصادشان متوقف می‌شود و توریست به سرزمین‌های اشغالی وارد نمی‌شود. صهیونیست‌ها می‌خواهند که نه جنگ باشد نه صلح، یعنی می‌خواهند همیشه فضا را ملتهب کنند و به این مسئله علاقه‌مند هستند تا به این بهانه مذاکرات صلح از سرگرفته شود که کارکردش نگه داشتن موضوع فلسطین بین جنگ و صلح است. اما اینکه آیا محمود عباس و تشکیلات خودگردان الان جرئت مذاکره داشته باشند و بدون واهمه وارد مذاکره شوند تردید وجود دارد. به نظر می‌رسد هرگونه مذاکره ممکن است وجهه کنونی آنها را از بین ببرد و این مبارزات مذاکره سازشی که احتمالاً در راه بود را به تعویق می‌اندازد یعنی شرایط برای اینکه محمود عباس به عنوان طرف فلسطینی سازشکار حضور پیدا کند شرایط مساعدی نیست.

 

نکته مهمی که در انتفاضه جدید فلسطین وجود دارد سکوت جهان عرب در قبال آن است. حتی برخی کشورهای عربی مثل عربستان سعودی به طور علنی فلسطینی‌ها را مسئول درگیری‌های جدید در کرانه باختری و غزه می‌دانند و با این حمایت اسرائیل را در سرکوب فلسطینی‌ها گستاخ‌تر می‌کنند. عربستان در هفته‌های اخیر بارها به محمود عباس فشار آورده است که روند انتفاضه را متوقف کند و حتی تهدید کرده است که کمک‌های مالی به تشکیلات خودگردان را قطع خواهد کرد. چرا اعراب با رژیم صهیونیستی همسو هستند؟

دو دلیل دارد. اول، اگر در فلسطین دولتی تشکیل شود طبیعتاً دولتی با ساختار مردمی خواهد بود و دولت‌های دیکتاتوری و مرتجع عرب نمی‌توانند این مسئله را تحمل کنند که در جهان عرب دولتی مردمی روی کار باشد. عربستان در مصر دولت نیم بند مردمی را نتوانست تحمل کند و در عراق که در کنار مرزهای خودش است با دولت مردمی این کشور مقابله می‌کند. حتی در سوریه هم حضور بشار اسد، رئیس‌جمهور این کشور که بدون کاخ و ترتیبات پادشاهی در رأس قدرت قرار دارد را نمی‌تواند تحمل کند و با همه توان با آن مقابله می‌کند.

دولت‌های پادشاهی از اول فلسطین را حمایت نکردند تا دولت مردمی در فلسطین شکل بگیرد. زیرا اگر دولتی تشکیل شود طبیعتاً دموکراتیک خواهد بود و دارای پارلمان و انتخاباتی برگزار می‌شود و این الگوی زیانباری برای این کشورها خواهد بود و به همین خاطر نمی‌خواهند چنین اتفاقی رخ دهد. دلیل دیگر، این است که سیاست خارجی در جهان عرب هیچ گاه در داخل این کشورها تدوین نمی‌شود. سیاست خارجی در کشورهای پادشاهی همواره توسط سفارت‌های امریکا و اسرائیل تعیین می‌شود و آنها مشخص می‌کنند که در مقابل مسئله فلسطین سکوت یا اعتراض کنند. حوزه اقتدار دولت‌های پادشاهی که از مردمش می‌ترسد و متکی به خارج است نمی‌تواند سیاست خارجی مستقلی تدوین کند.

 

کارنامه قیام در فلسطین را از لحاظ تعداد شهدا، زخمی‌ها، تلفات صهیونیست‌ها، خسارت‌های مالی وارده به اسرائیل و هزینه‌های سیاسی و امنیتی داخلی و خارجی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا فلسطینی‌ها توانسته‌اند در مقابله با صهیونیست‌ها موفقیت‌هایی کسب کنند‌؟

الان چند دستاورد در انتفاضه مهم است. اینکه قیام فعلی نشان داد مردم در همه شهرها متحد هستند، پیش از این معلوم نبود مردمی که در رام‌الله، نابلس، بیت لحم، اریحا و الخلیل هستند یک دیدگاه دارند و در یک مرحله از مبارزه هستند به خصوص مردم غزه که جدای از کرانه باختری‌اند ولی الان آنها نشان دادند که همه موافق یک مبارزه جدی با اسرائیل‌اند و این اشتراک نظر بین همه گروه‌های مبارز وجود دارد.

 

دومین مسئله اینکه تصاویری که از فلسطین در رسانه‌های دنیا نمایش داده شد، نشان داد که فلسطینی‌ها در چه شرایط بدی قرار دارند یعنی مردم چقدر مظلوم واقع شده‌اند. وقتی فردی با سنگ و سلاح سرد در مقابل سلاح گرم وارد صحنه می‌شود این احتمال را می‌دهد که کشته خواهد شد ولی با این حال از کمترین امکانات برای مبارزه استفاده می‌کند و این نشان می‌دهد که مردم از اشغالگری صهیونیست‌ها به ستوه آمده‌اند و طاقت اهانت را ندارند. یعنی اشغالگری و اهانت به جایی رسیده است که مردم شهادت را به زندگی ترجیح می‌دهند و این قیام نوعی افشاگری و بالاترین اقدام رسانه‌ای برای جلب افکار عمومی است.

 

مسئله دیگر اینکه گروه‌های سازشکار با اسرائیل نیز محدود شده‌اند. گروه‌های سازشکار الان پایگاه مردمی جدی برای ادامه کار با سازش ندارند و در طول مبارزه همه انقلاب‌ها عده‌ای سازشکار پیدا می‌شوند و انقلاب زمانی که بتواند با پیروزی خود سازشکاران را کنار بزند مرحله خوبی را پیموده است چیزی که در فلسطین مشاهده می‌کنیم.

 

در صورت تشدید درگیری‌ها و افزایش عملیات استشهادی، واکنش اسرائیلی‌ها به این انتفاضه چه خواهد بود؟ چگونه تلاش می‌کنند آن را کنترل کنند؟ آیا حملات و سرکوبگری‌های خود علیه فلسطینی‌ها را افزایش خواهند داد؟ در نهایت افزایش درگیری‌ها چه تبعاتی برای صهیونیست‌ها خواهد داشت؟

در خصوص واکنش‌های احتمالی رژیم صهیونیستی در مواجهه با انتفاضه سوم، باید گفت به طور معمول در چنین مواردی که این رژیم براثر مبارزات فلسطینیان در شرایط نامطلوبی قرار می‌گیرد، تهدیدات تازه‌ای را علیه فلسطینیان مطرح می‌کند؛ و‌لیکن همزمان در عرصه عمل، به طور پنهانی تلاش‌هایی را برای از سرگیری مذاکره با فلسطینیان آغاز می‌کند تا شاید بتواند از شدت مبارزات فلسطینیان بکاهد. کما اینکه در مورد انتفاضه سوم، نتانیاهو از یک جهت، از سرکوب‌های وسیع‌تر و حتی لغو سکونت فلسطینیان ساکن بیت‌المقدس سخن گفته ولی از سوی دیگر، از پادشاهی اردن خواسته است تا برای از سرگیری گفت‌وگوهای سازش میانجیگری کند. بدیهی است که درگیری‌های کنونی با توجه به عمق و گستردگی آن و نوع جوانانی که در آن حضور دارند، به سادگی پایان نخواهد یافت و اشغالگران را به واگذاری امتیازاتی ناگزیر خواهد کرد. چنانکه ممکن است تعدادی از زندانیان و اسرای فلسطینی را آزاد کند یا شهرک‌سازی را به معنی غصب مناطق دیگری از فلسطینیان کند یا متوقف نماید.

 

ارزیابی‌تان از تحولات آینده فلسطین چیست؟

اگر از دریچه نگرش انقلاب به معنی واقعی‌اش نگاه کنیم مبارزات ضد اشغالگری از افتخارات همه ملت‌هاست. در قاموس جهانی انقلاب علیه دیکتاتوری و دولت‌های سلطه‌گر چیز مقدسی است. تاکنون هیچ ملتی در جهان در هیچ مرحله از تاریخ در قبال مبارزه با اشغالگری هیچ انتقادی نداشته است. همه از دید احترام و تقدیس به آن نگاه می‌کنند و در فلسطین هم این مسئله وجود دارد و مبارزه فلسطینی‌ها ضد استبداد صهیونیستی هم است.

 

از طرف دیگر، انقلاب ضد اشغالگری هم است و یک قدرت خارجی آمده و سرزمین‌های فلسطین را اشغال کرده است. اگر همه انقلاب‌ها تقدیس نشوند مفهوم انقلاب ارزشی نخواهد داشت. اگر همه انقلاب را مقدس و محترم می‌دانند ناگزیر هستند در فلسطین هم به آن احترام بگذارند. همچنین به جوانانی که به هیچ کس وابسته نبوده و هیچ سلاحی هم در دست ندارند و به مبارزه با اشغالگری ادامه می‌دهند./998/

 

منبع: روزنامه جوان 

 

 

ارسال نظرات