رفتار منطقهای ایران پس از توافق
خبرگزاری رسا ـ وزیر انگلیس خواهان ایجاد ارتباط بعد از حصول توافق در منطقه با ایران است. به رئیس جمهور ایران نیز گفته که ما میخواهیم تغییر رفتار ایران در سوریه، یمن و تروریسم در منطقه را ببینیم.
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، رفتار ایران در دوران بعد از توافق هستهای با 5+1 در این یادداشت بررسی میشود.
1- رفتار منطقهای ایران در دوره پساتوافق- نخست وزیر انگلیس: «بعد از حصول توافق خواهان تغییر رفتار منطقهای ایران هستیم. به روحانی گفتم که ما میخواهیم تغییر رفتار ایران در سوریه و یمن و تروریسم در منطقه را ببینیم.»
2- وزیر اقتصاد آلمان پیش از سفر به تهران: «روابط پایدار آلمان و ایران تنها زمانی ایجاد میشود که ایران، رژیم صهیونیستی را به رسمیت بشناسد. مکرراً این موضوع را در تهران شفافسازی خواهم کرد.»
3- اوباما، رئیسجمهور امریکا: «امیدوارم به گفتوگو با ایران ادامه دهیم تا رفتارش را در منطقه تغییر دهد».
4- جان کری: «میتوانیم برای تغییر رفتار ایران، بعداً تحریمهای بیشتری وضع کنیم».
سخنانی از این دست در روزهای اخیر و پس از اعلام جمعبندی مذاکرات در وین از سوی مقامات امریکایی و اروپایی بسیار شنیده میشود. پیش فرض این نوع اظهارات، تغییر مواضع ایران در موضوع هستهای و تندادن این کشور به خواست غرب است. غربیها اینگونه تصور میکنند که بالاخره جمهوری اسلامی پس از 12 سال مذاکره تسلیم شد و خواست آنان را در موضوع هستهای پذیرفت و از طریق توافق هستهای، ایران قبول کرد که هرگز به سمت ساخت و تولید سلاح هستهای نخواهد رفت! غربیها بر اساس چنین تصور و پیشفرضی، از آرزوهای بعدی خود در خصوص ایجاد تغییر در رفتار منطقهای ایران سخن میگویند، یکی میگوید، ایران باید اسرائیل غاصب را به رسمیت شناخته و به شعار مرگ بر اسرائیل پایان داده و به روند صلح خاورمیانه کمک کند. دیگری میگوید ایران باید دست از حمایت از گروههای تروریستی مانند حزبالله لبنان و گروههای فلسطینی برداشته و سیاستهای خود را در سوریه، عراق، بحرین و یمن در راستای سیاست کشورهای غربی تغییر دهد!
آیا اینچنین خواهد شد و رفتار منطقهای ایران در دوره پساتوافق، بر اساس خواست غربیها و مبتنی بر نگاه آنها تغییر خواهد کرد؟
برای پاسخ به این سؤال به دو نکته باید توجه کرد:
الف- آیا پیشفرض غربیها برای طرح چنین خواستهها و بیان چنین آرزوهایی صحیح است؟
ب- رفتار منطقهای ایران بر چه مبانی و اصولی استوار است و آیا این مبانی و اصول اجازه تغییر رفتار میدهد یا خیر؟
درباره نکته اول باید گفت، پیش فرض غربیها سستبنیان بوده و اساساً با واقعیت همخوانی ندارد. اگر منصفانه و واقعبینانه بخواهیم قضاوت کنیم، در موضوع هستهای و مذاکرات طی 12 سال گذشته، عقبنشینی و تسلیم شدن از ناحیه غرب اتفاق افتاده و جمهوری اسلامی از موضع اصلیاش مبنی بر برخورداری ملت ایران از انرژی هستهای برای مصارف صلحآمیز، هرگز عقبنشینی نکرده است. به سال 1382 و سالهای پس از آن برگردیم؛ غرب در یک کلام میگفت، ایران حق غنیسازی اورانیوم ندارد. آنها چنین استدلال میکردند که برخورداری ایران از چرخه سوخت هستهای و انجام غنیسازی اورانیوم، مساوی با امکان تولید بمب اتم است و برای خارج کردن این امکان از دست ایران، جمهوری اسلامی اساساً نباید از دانش و فناوری هستهای برخوردار باشد. جمهوری اسلامی در آن سالها بر استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای پافشاری داشت و بر اساس فتوای رهبر معظم انقلاب اسلامی، اساساً تولید، نگهداری و به کارگیری سلاح هستهای حرام شرعی اعلام شد. اما غرب که سلاح هستهای را بهانه قرار داده بود برای اعمال فشار بر ایران و جلوگیری از دستیابی کشورمان به علوم و فنون پیشرفتهای چون هستهای هیچ اعتنایی به فتوای رهبری و سیاستهای هستهای ایران نداشت و با تمام توان برچیده شدن صنعت هستهای جمهوری اسلامی را نشانه رفته بود.
از آن زمان تا به امروز 12 سال میگذرد و طی این 12 سال، غربیها و خصوصاً امریکاییها علاوه بر تهدید به اقدام نظامی به صورت مکرر، تحریمهای ظالمانه و به زعم خودشان فلجکنندهای را علیه ملت ایران وضع کردند. هدف این تهدیدات و تحریمها، یک چیز بیشتر نبود و آن تسلیم شدن ایران بود که با برچیده شدن صنعت هستهای از کشورمان تحقق پیدا میکرد. آیا با جمعبندی مذاکرات و توافق احتمالی درپیشرو چنین اتفاقی رخ خواهد داد؟ یا برعکس این غرب بود که از موضع اصلی و اولیه خود مبنی بر مخالفت جدی با برخورداری ایران از دانش و فناوری هستهای عقبنشینی کرد و اکنون به ناچار چرخش بیش از 5 هزار سانتریفیوژ در ایران را پذیرفته است. فراموش نکنیم که همین آقای اوباما در سالهای اول ورودش به کاخ سفید، از موضع قدرت آمدن پای میز مذاکره با ایران را به توقف برنامه هستهای کشورمان مشروط میکرد. آیا ایران برای شروع مذاکرات هستهای در دوره اوباما برنامه غنیسازی اورانیوم را طبق خواست رئیسجمهور امریکا متوقف ساخت؟ آقای اوباما به عنوان یک مقام امریکایی، دروغهای بزرگ فراوان گفته و میگوید. یکی از این دروغها، تکرار این مطلب است که تحریمها، ایران را پای میز مذاکره کشاند. این دروغ در حالی گفته میشود که سیاست ایران از همان سال 1382 سیاست مذاکره با هدف شفافسازی نسبت به ماهیت فعالیتهای صلحآمیز جمهوری اسلامی است و این سیاست هیچ ارتباطی با تحریمها ندارد. اما آقای اوباما این واقعیت را نمیگوید که ایستادگی ایرانیها و روند روبه توسعه قدرتشان در موضوعات گوناگون، سبب شد که امریکا از مواضع قبلیاش عدول کند و پای میز مذاکره با ایران بنشیند. بنابر این در مذاکرات هستهای ایران از موضع اصلی خود عقبنشینی نکرده، فقط محدودیتهایی را برای شفافسازی برنامه هستهای خود داشته، لکن غرب از موضع اصلیاش عقبنشینی کرده و تسلیم خواست و اراده ملت ایران شده است. بر اساس آنچه به اجمال آمد، میتوان گفت پیش فرض غربیها برای ایجاد تغییر در رفتار ایران با واقعیت انطباق ندارد.
و اما در خصوص نکته دوم باید گفت، رفتار منطقهای ایران بر اساس اصول تغییرناپذیر جمهوری اسلامی در حوزه سیاست خارجی شکل گرفته و این رفتار هرگز تغییر نخواهد کرد. اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی که در قانون اساسی بر آن تصریح شده، دارای مبانی قرآنی و دینی بوده و هرگز این اصول تغییر نخواهد کرد. بر اساس اصول متعدد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از قبیل اصل 152، اصل 153 و اصل 154، نفی سلطهجویی، نفی سلطهپذیری، حفظ استقلال همه جانبه کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان، عدم تعهد در برابر قدرتهای سلطهگر، حمایت از مبارزه حقطلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان، از خطوط کلی و اساسی در سیاست خارجی ایران است و این خطوط تغییرناپذیر است. رفتار منطقهای ایران در قبال رژیم صهیونیستی و ملت فلسطین، در موضوع سوریه، عراق، بحرین و یمن بر اساس همین اصول و خطوط کلی شکل گرفته و هرگز تغییر نخواهد کرد.
بر اساس همین مبانی و اصول شکل دهنده به رفتار منطقهای ایران است که حضرت امام خامنهای (مدظلهالعالی)، برای پایان دادن به توهمات غربیها و دیگران در منطقه، در خطبههای نماز عید فطر با اشاره به مذاکرات و متن جمعبندی شده در آن فرمودند: «چه متن تصویب بشود و چه نشود، از حمایت دوستانمان، فلسطین،یمن، دولت و ملت عراق و سوریه و مردم مظلوم بحرین و مجاهدان صادق مقاومت در لبنان و فلسطین دست نخواهیم کشید.» معظمله بر اساس منطق همین رویکرد و نگاه اصولی و اعتقادی، در خصوص تداوم سیاست استکبارستیزی و مبارزه با سیاستهای امریکا در منطقه به عنوان مصداق کامل و اتم استکبار فرمودند: «با این مذاکرات در هر صورت سیاست ما در قبال دولت مستکبر امریکا هیچ تغییری نمیکند.»
بنابر این با قاطعیت میتوان گفت، همانطور که غرب با عقبنشینی از مواضع مستکبرانه خود واقعیت ایران هستهای را پذیرفت در آینده نیز به ناچار باید تسلیم واقعیتهای خاورمیانه اسلامی شده و غرب آسیا را به ملتهای این منطقه واگذارد./836/د101/س
منبع : روزنامه جوان
ارسال نظرات