گمشده در هیاهوی سریال غفلت/رمضانی بدون فرصت برای خلوت و عبادت!
به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، ماه رمضان فرصتی بیبدیل و بینظیر در تمام طول ایام سال است، ماهی که تنها یک شب قدرش از هزار ماه برتر و نفس کشیدن در آن تسبیح خدا است؛ ماهی که بهار قرآن نام گرفته و برترین و والاترین تجربیات عبودیت در آن شکل میگیرد.
بی تردید برای تک تک لحظات این ماه باید با نگاهی دیگر و از سر تأمل و تحقیق نگریست، روزها و شبهای این ماه لحظات عادی نیستند که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت و باری به هر جهت گذراند.
شاید در یک تمثیل بتوان ماه رمضان را مثل شبهای امتحانی و یا شبهای عملیات در دوران دفاع مقدس دانست که اهمیت و حساسیت تک تک لحظات بالا میگیرد و همه حواسها جمع میشود تا بهترین و بهینهترین استفاده از اندک زمانهای آن صورت گیرد، حالا و با چنین تأملی جای این سؤال مطرح است که مدیران و سیاستگذاران فرهنگی کشور برای این روزها و شبهای عزیز چگونه باید برنامهریزی کنند و چه تدبیری بیاندیشند تا عموم مردم در پایان این ماه عزیز با دست پر بیرون آیند.
اما متأسفانه باید گفت نوع برنامهریزی و چگونگی چیدمان امکانات و محتوای فرهنگی که در اختیار عموم مردم جامعه قرار میگیرد چندان مطابقتی با ارزش، اهمیت و حساسیت مضاعف این ماه ندارد و این حقیقت تلخ را میتوان با نگاهی به آنچه این روزها و شبها در رسانه ملی و سالن سینماها میگذرد شاهد بود.
تلویزیون در این شبها تقریبا از ساعت 7 عصر تا پاسی از نیمه شب گذشته، سریالها و برنامههای اوقات فراغتی ترتیب داده و نیز با اجرای طرح «افطار تا سحر» در سالنهای سینما یک موج تبلیغاتی تعجب برانگیز و ابهام آمیز و در عین حال غیر قابل قبول در کشور شکل گرفته است که ناخودآگاه هیچ وقتی برای عبادت، خلوت و آرامش معنوی عموم مردم باقی نمیگذارد!
وقتی از عصر تا نیمه شب از این شبکه به آن شبکه سریالهای پر زرق و برق آن هم با تبلیغات کذایی پخش شود و نیز تعدادی از فیلمهای توقیفی و خوش رنگ و لعاب در همین مدت و حتی تا هنگامه سحر در سالنهای سینما بروی پرده رود و با انواع و اقسام تبلیغات و فراخوانهای جذاب و متنوع مردم به سوی این برنامهها دعوت شوند آیا به راستی دیگر فرصتی برای تأمل و تذکر هم باقی میماند و مردم حتی برای لحظهای زمان برای نیایش و راز و نیاز با خداوند و تلاوت قرآن و آداب و مناسکی از این دست در لحظات معنوی ماه مبارک رمضان پیدا میکنند؟!
ناگفته نماند این وضعیت و تبعات ناشی از آن تنها یک سوی قضیه و یک جنبه از بحث است، سوی دیگر، نوع فیلمها و سریالهایی است که به روی پرده و آنتن میرود، محتوای این فیلمها چیست و تا چه حد منطبق با حساسیت و ارزش معنوی ماه مبارک رمضان است؟
این فیلمها به لحاظ بار فرهنگی و پیامهای مفهومی که برای مخاطبانش تدارک دیده چقدر در راستای آداب و مناسک ماه رمضان و در جهت ارتقای سطح فرهنگ دینی مردم است؟ حقیقت تلخ آن است که بخش قابل توجهی از فیلمهایی که هم اکنون در پرده سینماهای ماست و از افطار تا سحر مردم را به سالنهای سینما دعوت میکند هیچ ربط و نسبتی با رمضان و معارفش ندارد و بلکه شاید حتی بتوان گفت در برخی موارد در نقطه مقابل این ارزشهاست و همینطور مضمون و محتوای بخشی از سریالهای تلویزیونی که هیچ مجانستی با این برهه معنوی ندارد و از حال و هوای عرفانی ماه مبارک هیچ حظی نبرده است.
در سنتهای رمضان و آداب و مناسک قومی ما در گذشتههای نه چندان دور، نمونههای بسیار ارزشمندی از عبودیت، همیاری، همدلی و مهربانی مردم نسبت به یکدیگر به ویژه در این ماه عزیز وجود داشته است؛ از دستگیری محرومان تا امداد رسانی به فقرا، از جمع شدن خانوادهها و صله رحم تا آزاد کردن زندانیان بیگناه، از سر کشیدن به خانوادههای مستمند تا هزار و یک رفتار زیبا و مؤمنانه دیگر که برگرفته از اصالت و حقیقت معارف و مفاهیم رمضانی است.
اما حالا مردم پس از یک روز تشنگی و خستگی ناشی از کار با زبان روزه از افطار تا سحر میان شبکههای تلویزیونی پاس کاری میشوند و یا برای دیدن «آتیش بازی»، «دریا کنار»، «گینس»، «نهنگ عنبر»، «متل قو» و مخلوقات عجیب و غریب سینمای امروز ایران به سالنهای تاریک فراخوانده میشوند و در این میان کو فرصتی برای عبادت، خلوت، تأمل، تفکر، راز و نیاز و کجاست مکان امنی برای رسیدن به آرامش؟!
البته در اینباره نکته تلخ و درآور بسیار است و حکایتهای عجیب و غریبی که در عرصه فرهنگ و رسانه با آن روبرویم، از همین الان میتوان پیش بینی کرد مسؤولان رسانه ملی با چه توجیه و انکارهایی به میدان خواهند آمد و یا مسؤولان سینمایی چه پاسخهای حاضر و آمادهای در آستین دارند، گرچه جواب منتقدان دلسوز نیز کاملا حاضر و آماده است و مثلا میتوان گفت این همه سخنرانی و برنامههای به ظاهر مذهبی و کلیشهای که در ساعت مرده روز پخش میشود و از کمترین جذابیت هم خالیست دیگر کسی را راضی نخواهد کرد و دهانی را نخواهد بست، مهم آنست که آنتن رسانه ملی در بهترین ساعات و پر بینندهترین لحظات چگونه پر میشود و الا اینکه دوستان مدعی شوند در فلان شبکه رادیویی که یک درصد مردم هم مخاطبش نیستند، هزاران دقیقه برنامه مذهبی پخش کردهاند بیشتر به شوخی شبیه است تا اینکه قانع کننده باشد.
اما درد یکی دوتا هم نیست؛ نگاهی به برنامههای مذهبی رادیو و تلویزیون بیندازید، کلیشه و تکرار از سر و رویشان میبارد، با کمترین ارزش زیبایی شناسانه و جذابیت رسانهای؛ یا سخنرانی صرف یا قرآن خوانی صرف و یا میزگرد صرف. بی تردید خود دوستان هم بر حقیقت امر واقفند اما دم بر نمیآورند.
واقعیت آن است که مدتهاست رسانه ملی نتوانسته نمونهای جذاب و در عین حال غنی از برنامهای که هم بار معرفتی داشته باشد و به معنای واقعی کلمه دینی باشد و هم بتواند مخاطب را با خود همراه سازد و او را به فعالیت وادارد، ارائه دهد؛ برنامهای که هم به لحاظ ساختار حرفهای و رسانهای، قابل قبول باشد و هم به جهت محتوا حائز ارزشهای کیفی.
بگذریم؛ ماه رمضان است بهار قرآن و این فرصت بهاری همچون برق و باد خواهد گذشت و تنها کسانی از نور معرفت و شراب معنویت آن بهرهمند خواهند شد که این موقعیت را غنیمت بشمارند و به قول امام راحل و عظیم الشأن «داخل در رمضان شوند» وگرنه همه میدانیم که اوضاع از چه قرار است و هر مدیر رسانه و مسؤولی چگونه و تا چه حد به وظایفش عمل کرده و میکند، تنها جملهای که میتوان گفت این است که بیاید سهممان را از حقیقت معارف رمضان و طراوت بهار قرآن برگیریم.
اَللّـهُمَّ هذا شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی اَنْزَلْتَ فیهِ الْقُرآنَ هُدىً لِلنَّاسِ وَبَیِّنات مِنَ الْهُدى وَالْفْرقانِ، وهذا شَهْرُ الصِّیامِ، وَهذا شَهْرُ الْقِیامِ، وَهذا شَهْرُ الاِنابَةِ، وَهذا شَهْرُ التَّوْبَةِ، وَهذا شَهْرُ الْمَغْفِرَةِ وَالرَّحْمَةِ، وَهذا شَهْرُ الْعِتْقِ مِنَ النّارِ وَالْفَوْزِ بِالْجَنَّةِ، وَهذا شَهْرٌ فیهِ لَیْلَةُ الْقَدْرِ الَّتی هِیَ خَیْرٌ مِنْ اَلْفِ شَهْر... ./993/702/گ