وجهه روحانیت در بین مردم حفظ شود
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، آیت الله رجبعلی رضازاده در پایان درس خارج اصول خود به مناسبت سالگرد فوت مرحوم صاحب جواهر، داستانی از وی پیرامون مرگ فرزندش و اهتمامم وی به تالیف جواهر به نقل از آیت الله بهجت در دیداری حضوری در مشهد نقل کرد و در ادامه با تذکر به حفظ وجهه روحانیت در بین مردم و در اجتماع، خاطره ای از آیت الله میلانی در این زمینه بیان داشت.
آیت الله رضازاده به نقل از آیت الله بهجت گفت: مرحوم صاحب جواهر پسرش مریض بود گفتند ببرید نزد طبیب خبر آوردند که حالش بد است صاحب جواهر گفت مداوا کنید همزمان مشغول نوشتن جواهر بود که خبر آوردند فرزندت مرد گفت غسل و کفنش کنید خبر دادند که می خواهیم دفنش کنیم که گفت صبر کنید با نوشته های موسوم به جواهرش رفت کنار قبر و شروع کرد به نوشتن و یک خطی رو که نوشت خدا را شاهد گرفت و ثواب آن را هدیه کرد به پسرش بعد رفت دوباره مشغول نوشتن جواهر شد.
وی افزود: وقتی کسی مسؤولیت شرعی دارد و دست به تکلیف باشد فرزند ارشدش هم که بمیرد کوچکترین مشکلی در اعصاب و روانش پیدا نمی شود و دوباره به کار خود مشغول می شود.
اهمیت حفظ وجهه روحانیت
استاد خارج فقه و اصول خراسان در ادامه با اشاره به اهمیت حفظ وجهه روحانیت در بین مردم و در اجتماع به خاطره ای از آیت الله میلانی (ره) اشاره کرد و گفت: آقای میلانی به تمام معنی خیلی حساس بود که وجهه روحانیت در بین مردم حفظ شود نخستین گروه تبلیغی که از مشهد اعزام کرد در دفتر خود ایستاد و طلبه ها همه در حیاط جمع بودند گفت به هرجا می روید برای تبلیغ رساله از مردم بگیرد از خودشون بپرسید که از چه کسی تقلید می کنند همان را برای آنها شرح دهید وبگویید.
وی در ادامه از قول آیت الله میلانی افزود: دخالت در کار تقلیدشان نکنید حتی اگر مجتهد شما اعلم تر است. آنها به همان که رسیدن جواز تقلید و عمل دارند اگر شما یکی دیگر را به آنها بگویید و آنها عمل کنند بعد دیگری می آید یکی دیگر را معرفی می کند و اینطور مرجعیت لوث می شود. و نیز یادتان باشد حرام است اگر کسی در جایی اسمی از من آورد و تبلیغ کند.
آیت الله رضازاده گفت: در سفر اول که مبلغان برگشتند چندنفر از مردم یکی از روستاها که اعزام به آنجا صورت گرفته بود تقاضای رساله کردند آیت الله میلانی ناراحت شد و درس ها را تعطیل کرد که مگر من نگفتم این کار را نکنید حرام است. یکی دونفر تهرانی بودند تحقیق کردند بعد خدمت آقا گفتند اینها قبل از اعزام از شما تقلید می کردند که ایشان دوباره از سر گرفت.
استاد عالی حوزه خراسان گفت: زمانی آیت الله میلانی امتحانی گرفت و طلبه هایی که درس نمی خواندند جدا و شهریه آنها قطع شد. یکی از طلبه ها دنبال ایشان خیلی حرف می زد اما یک روز به من گفت آقای میلانی کاری کرده که من تا عمر دارم از خجالت می خوام بمیرم، دلیلش را پرسیدم گفت من علیه او خیلی حرف می زدم به روستایی برای تبلیغ می رفتم که اختلاف و درگیری بین میزبان من و عده ای دیگر پیش آمد طرف دعوای میزبان من بر علیه من خدمت آقای میلانی شکایت کردند ونامه ای نوشتند که بعدا من جواب آیت الله میلانی را دیدم.
وی افزود: آقای میلانی در جواب نوشته بود آقای حجت الاسلام والمسلمین فلانی خیلی تواضع کردند که به محل شما آمدند باید به شهرستان می رفتند نامه غیر مودبانه شما رسید شما در مقابل این تواضع و فروتنی باید این چنین بنویسید؟ این طلبه می گفت نامه را که دیدم از خجالت آب شدم که من چه می کردم و ایشان چه کردند.
تاکید حضرت امام به وکالت به روحانیت
آیت الله رضازاده در پایان به خاطره ای از حضرت امام اشاره کرد و گفت: نظیر این مورد از امام هم اتفاق افتاد ما نجف رفته بودیم سال 45 مرحوم امام هم بودند درمدرسه ای بزرگ شب ها امام نماز می خواند وآقای مشکینی منبر می رفت بنده که خواستم بیایم به مشهد یکی از آقایان که رابطه نزدیکی با امام داشت گفت، شخصی نجار دربالا خیابان که نوحه خوان بود و من می شناختم نامه نوشته به امام که به من یا یکی از امثال ما تجار مورد اعتماد وکالت بدهید تا به سبک حزبی ها برای شما وجوهات و پول بفرستیم که امام گفتند به هیچ عنوان به شخصی وکالت نمی دهم باید حتما روحانی باشد.
وی افزود: این شخص به من گفت برو به او بگو امام گفتند آقای مروارید، آقا میرزا جواد آقا وآقای دامغانی که هرکدام مایل بودند من وکالت می دهم تا وجوهات را جمع آوری کنند من به غیر روحانی وکالت نمی دهم./933/پ202/ب4