نقش تبلیغ دینی با محوریت رسانه در بیان فضایل والای امامزادگان
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، با توجه به مفهومی که تبلیغ در فرهنگ اسلام دارد و نیز رسالت جهانی اسلام و نقشی که تبلیغ در جهت ایفای این رسالت دارد، اسلام به امر تبلیغ بسیار توجه نموده، تا تبلیغ دین، همواره به صورت مستمر و زنده پا برجا باشد واین حضور خود را در صحنههای زندگی بشر حفظ نماید واز زوال و نابودی مصون گردد. امروزه متاسفانه، عکس آن معنی و رسالتی که در آن نهفته و تحمل آن را دارد، از آن برداشت میشود، ازاین روی، لازم و ضروری است که کلمه [تبلیغ] را از این برداشتهای گوناگون و ناقص و... رها ساخته و جایگاه شایسته و بایسته آن را بازیابیم. که مانند بسیاری از مفاهیم زیبا و پرمحتوا در عرف مردم و در صحنههای سیاسی، اجتماع و... دچار چالشهایی شده است. از این لازم و ضروری است تا با یک آسیب شناسی جدی در این خصوص و استفاده از شیوهها و متدهای نوینو علی الخصوص با استفاده از ابزار رسانه راه را برای تبلیغ هر چه بایسته تر و شایسته تر دین مبین اسلام فراهم اوریم.
تعاریف
تبلیغ: ابلاغ و [تبلیغ] در لغت به معنای [رساندن] و [رسانندگی] است، ولی در فرهنگ اسلام، آنچه ازاین واژه منظور بوده و هست، بیش از رساندن صرف پیام است، بلکه باید ابلاغ مبین: [ما علی الرسول الاالبلاغ المبین] صورت بگیرد. پیام، رسا و گویا و متناسب با فرهنگ هر عصر باشد، تا در دلها واندیشه ها نفوذ نماید.
اهمیت تبلیغ از دیدگاه اسلام
تبلیغ و دعوت، ارشاد و هدایت مردم به ارزشهای الهی از اصول اساسی اسلام بوده است تا جاییکه به صراحت در قران بیان شده است که ((الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسَلَتِ اللَّهِ وَ یخَْشَوْنَهُ وَ لَا یخَْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَ کَفَی بِاللَّهِ حَسِیبًا: کسانی که پیامهای خدا را میرسانند و از او میترسند و از هیچ کس جز او نمیترسند، خدا برای حسابکردن اعمالشان کافی استدر شأن پیامبران الهی و مبلغین راستین است.
از دیدگاه قرآن کریم، دعوت الی الله میبایست با آ بهترین گفتار باشد ((وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِّمَّن دَعَا إِلی اللَّهِ وَ عَمِلَ صَلِحًا وَ قَالَ إِنَّنی مِنَ الْمُسْلِمِین؟ (چه کسی را سخن نیکوتر از سخن آن که به سوی خدا دعوت میکند و کارهای شایسته میکند و میگوید البته که من از مسلمانانم؟)) مقام تبلیغ از انچنان اهمیتی بر خورداراست که پیامبران الهی در زمره مبلغان از سوی قران معرفی شدهاند انچنانکه در باره حضرت هود (ع) آمده است ((أُبَلِّغُکُمْ رِسَالَاتِ رَبیِ وَ أَنَا لَکمُْ نَاصِحٌ أَمِین: پیامهای پروردگارم را به شما میرسانم و شما را اندرزگویی امینم.)) و در باره حضرت نوح (ع) رسالتان حضرت تبلیغ و رساندن پیام الهی بیان گردیده است)) أُبَلِّغُکُمْ رِسَالَاتِ رَبیِ وَ أَنصَحُ لَکمُْ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُون: پیامهای پروردگارم را به شما میرسانم و شما را اندرز میدهم و از خدا، آن میدانم که شما نمیدانید.)) و یا در رابطه با حضرت لوط (ع) در قران آمده است ((فَتَوَلی عَنْهُمْ وَ قَالَ یَاقَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ رِسَالَاتِ رَبیِ وَ نَصَحْتُ لَکُمْ فَکَیْفَ ءَاسی عَلی قَوْمٍ کَافِرِین: پس، از آنها رویگردان شد و گفت: ای قوم من، هرآینه پیامهای پروردگارم را به شما رسانیدم و اندرزتان دادم. چگونه بر مردمی کافر اندوهگین شوم و... خود را مبلغ و پیام رسان پروردگار و اندرزگویی امین خواندهاند.)) همچنانکه در باره حضرت صالح (ع) نیز همین تعبیر آمده است ((فَتَوَلی عَنهُْمْ وَ قَالَ یَاقَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ رِسَالَةَ رَبیِ وَ نَصَحْتُ لَکُمْ وَ لَکِن لَّا تحُِبُّونَ النَّاصِحِین.: صالح از آنان روی برگردانید و گفت: ای قوم من، رسالت پروردگارم را به شما رسانیدم و اندرزتان دادم ولی شما نیکخواهان را دوست ندارید)) امر تبلیغ از منظر نبی مکرم اسلام نیز واجد ارزش و اهمیت والایی است تا جاییکه در باره ان بیانم میدارند ((رَحِمَ اللّهُ خُلَفایی. فَقیلَیا رَسول اللّه! مَن قالَ رَسُولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله: خُلَفاؤکَ؟، قال صلی الله علیه و آله: اَلَّذینَ یُحْیُونَ سُنَّتی وَیُعَلِّمونَها عِبادَاللّهِ رحمت خداوند بر جانشینان سنت من باد. از پیامبر (ص) سئوال میشود انان چه کسانی هستند میفرماید کسانیکه سنت من را دوست دارند و ان را به بندگان خدا یاد میدهند))
این مطلب تا انجا به پیش میرود که پیامبر اکرم (ص) هدایت انسانی را برتر از آن چه خورشید بر آن طلوع و غروب میکند بیان میدارند بر همین اساس است که از همان روزهای اول که پیامبر اکرم (ص) مصعب ابن عمیرها، معاذ ابن جبلها و عبد الله ابن رواحه ها را برای ابلاغ رسالت و تعلیم السلام به مناطق دور و نزدیک فرستاد، تا تشکیل هسته اولیه دعاة و مبلغین تشکیل شد. این مقوله واجد انچنان ارزش و اعتباری در نزد پیامبر (ص) است که شخصاً به تشکیل اجتماعات مختلف اقدام کرد و با خواندن خطبه در اجتماعات جمعه و جماعات و تبلیغ انفرادی مردم و گاه با نوشتن نامه به تبلیغ و نشر معارف و احکام اسلام پرداخت. در سال هفتم هجری، با تأمین نسبی امنیت داخلی به گسترش دامنه تبلیغ پرداخت و داعیانی را برای هدایت زمامداران و ملتهای آن روز گسیل داشت. مقوله تبلیغ دین نه تنها در نزد پیامبر (ص) بلکه در میان ائمه معصومین واجد ارزش و اعتبار والایی است تا جاییکه امام علی (ع) در تجلیل از مبلغان به دیدار آنان اظهار اشتیاق میکند ((اولئک خلفاء الله فی ارضه و الدعاة الی دینه شوقا الی رؤیتهم این مطلب از انچنان اعتباری در نزد امام علی (ع) بر خوردار است که در مقایسه دعوت و ارشاد مردم با سایر ارزشها آنها را چون دریای پهناور در برابر آب دهان میداند لذا میبینیم که اسلام ارزش و اهمیت والایی برای امر تبلیغ قائل است
نقش رسانه در توسعه و ترویج تبلیغ
امواج خیره کننده رسانه همانند انفجار بمبی برای ملتها بود، که موجب شد که ترکشهای آن که همان تلقینات حاصل شده از تصاویر ماهوارهای، تلویزیونی و... بود، نگرش ملّتها را نسبت به همه چیز دگرگون سازد و سبب به راه انداختن موجهای عظیم فرهنگی بر پهنه ادراک و رفتار آنها چه در زندگی خصوصی و چه در زندگی اجتماعی انان گردد. همین امر منجر به تغییرات بنیادین و در نتیجه سست شدن پایههای ادراک مؤثر در رفتار اجتماعی و خصوصی آنها گردید. بر اساس آنچه که گفته شد وسایل ارتباط جمعی دارای چنان قدرتی هستند که میتوانند نسلی تازه را برای اولین بار در تاریخ انسان پدید آورند و جامعه از این وسایل چنان تأثیر شگرف بر میگیرد که ماهیتش تابعی از آن میشود. این امر اگرچه بیانگر نوعی فن سالاری است که بر اساس آن ابزار ساخته شده توسط انسان، تعیین کننده ارزشهای هستی اجتماعی میگردد ولی از طرف دیگر موجب پیدایش قشر جدیدی از انسانها میشود که با شناخت خاصی که از این وسایل دارند، به صورت قدرتهای تازه تجلی میکنند و تعادل موجود در هرم قدرت را برهم میزنند و نتیجه آن نوعی از خود بیگانگی و تهی شدن انسان است.
بشر با انتقال از دورهای به دوره دیگرهمواره در پی تکامل بوده است در دوره ای از توسعه کشاورزی به توسعه صنعتی و در این دوران از توسعه صنعتی، به توسعه رسانههای گروهی آ با پیشرفتهترین شکل رسید و همین امر سبب شده است که روح و روان انسان را دگرگون و متغیر سازد.
بدون تردید کارکرد و نقش رسانهها در دنیای امروز موضوع ناشناختهای نیست. اگرچه دانشمندان علوم ارتباطات وظایف رسانهها در ابعاد گوناگون زندگی اجتماعی را مورد بحث قرار داده و بر شمردهاند. امّا بررسی رسالت رسانهها این بار از منظر دینی میتواند به عنوان موضوعی جذاب مورد توجه قرار گیرد.
در دنیای غرب به دلیل وجود تنشزایی دائمی سیستم، که ناشی از اجبار طبقات پائین و متوسط است، کار دائم رسانه نقش تخدیر روانی و سرگرم سازی توده جامعه است. این در حالی است که نظام اسلامی با نگاه تربیتی خود سرگرمی صرف را به عنوان رسالت رسانه اسلامی تأیید نمیکند. از این منظر رسانه را به عنوان یک امر ارزشمن، پر اهمیت میداند که هدفش تهذیب آحاد جامعه و تسهیل زمینههای فرهنگی و تعالی روحی آنهاست بر این اساس نقطه اوجی که دین برای رسانه متصور است انطباق کامل آن با رسالت ارزشگستری و نیز رسوخ و نفوذ دادن اسلام ناب و همه ملحقاتش در زندگی مخاطبان است .
از منظر دین رسانه همانند بلندگویی است که صدای دین را به دیگران میرساند و از این باب است که دین برای آن احترام قائل است. بی شک اهتمام همه ادیان بشری و الهی به تشریع آیینها و عبادتهای جمعی، گفتن و شنیدن پندها و درسهای مورد نظر، ترویج ساخت، توسعه و آبادانی مکانهای مذهبی، تشویق به قرائت کتاب مقدس و آموزش آن، نمونههایی از علاقه دین به بهرهمندی از توانایی رسانههای سنتی است که میتواند در رسانههای جدید نیز مصداق یابد. مرحوم استادشهیدمرتضیمطهری، نه تنها استفاده از رسانههای جدید را ممکن، بلکه ضروری میداند و معتقد است که وسایل هدایت هر زمانی مخصوص خود آن زمان است بنابراین برای ایجاد ارتباط با نسل نو چارهای جز بهرهمندی از وسایل و شیوههای نو وجود ندارد.
از این منظر است که میتوان گفت دین، با هر تعریفی که از آن داشته باشیم، از جنس پیام است. ریشه دین بینشها است و نتیجه آن در گرایشها و عملکردها آشکار میشود و از این رو گسترش طلبی خصیصه ذاتی آن است. دین میخواهد بگوید که انسانها چگونه بیندیشند و چگونه عمل کنند و این جز با یافتن مخاطب معنی ندارد. بنابراین دین به رسانه به عنوان ابزاری برای ادامه حیات و گسترش پیام خویش نگاه میکند.
بنابراین استفاده از رسانه به مثابه ابزاری برای انتقال پیام از سوی دین طبیعی است و از این جهت منع اصولی وجود ندارد؛ چرا که رسانهها، در مادی گرایانهترین تفسیر، خود را ابزار بی طرفی برای انتقال هر پیامی میدانند که دین هم از جمله آنهاست. اگرچه ممکن استدین در پاره ای از موارد برای رسانه محدودیت زا باشد ولی نبایستی تأثیر آموزههای دینی را صرفاً محدودیتزدایی دانست هر چند پایبندی به ارزشها و احکام دینی به هر حال ضوابط و محدودیتهایی را برای تصمیمگیریها، گفتارها و کردارها را تحمیل میکند امّا بیشک التزام واقعی به شمار فراوانی از آموزههای اخلاقی و دینی مسئولیتزا و موجب تعهداتی است که به تحرک بیشتر رسانهها میانجامد.
از آنجایی که حکومت جمهوری اسلامی مبتنی بر دین است، زیرمجموعههای آن نیز باید مبتنی بر دین باشد؛ بنابراین، محتوایی که رسانه به جامعه ارائه میدهند باید یک محتوایی دینی باشد. از این روست که تبلیغ به عنوان یک مقوله دینی میتواند از طریق رسانه ای که از جنس دین است به بهترین نحو ممکن توسعه و گسترش یابد. در اینجا نقش رسانه ترویج و توسعه این اصل مسلم اسلامی است
رسانه در کارکرد دینی خود دینی میبایست علاوه بر حفظ و حراست از هویّت فرهنگ ملّی، ارزشها و الگوها و نمادهای دینی را اشاعه دهند و در مسیر معرفت دینی به عنون یک رهبر پر قدرت گام بردارند و از سست شدن پایههای بنیادین ادراکی و رفتاری در اجتماع جلوگیری کنند. این امر باید توسط رهبران دینی و نظریه پردازان اسلامی و صاحبنظران در امر سیاسی ـ اقتصادی ـ اجتماعی و فرهنگی، انجام پذیرد، تا از به یغما رفتن فرهنگ اصیل اسلامی جلوگیری شود. بدون تردید مقوله تبلیغ یکی از همین ارزشها و الگوهای اسلامی است که میبایست در بستر رسانه توسعه و گسترش پیدا کند. و این رسالت رسانه در قبال این ارزش دینی است. البته باید توجه داشت که مقصود از رسالت در این عرصه، چیزی متفاوت از کارکرد و وظیفه است. در واقع رسالت به احساس تعهدی گفته میشود که رسانهها و گردانندگان آنها نسبت به ارائه یا عدم ارائه اطلاعات و اخبار احساس میکنند. برای تشبیه میتوان رسالت را روح حاکم بر فعالیتهای حرفهای و التزام درونی و عملی به دنبال کردن هدف یا اهداف خاصی در ضمن انجام وظایف ذاتی دانست. تعهد رسانه در برابر دین و یا دینی کردن رسانهها نیز از همین مقوله شمرده میشود.
رویکرد فرا روی تحقق مؤلفههای رسانه ای در امر تبلیغ با استفاده از فضایل والای امامزادگان
1- تغییر متناوب در برنامههای اجرایی مناسب با اهداف فرا رو در عین تبعیت از برنامه جامع کلی: در اینجا میبایست 4 عامل را مد نظر قرار داد:
الف-نگاه به آینده
ب- تضمین کیفیت برنامههای اجرایی همراه با مدیریت
ج-تغییرات ایجابی برای دستیابی به وضعیت مطلوب از طریق گذر از وضعیت موجود
د- تبدیل تهدیدها به فرصتها و شکار یا کشف فرصتها از طریق خلق راهبردهای ناظر بر برنامه ریزیهای عملیاتی.
2- فرایندمداری با رویکرد پیامدمحوری در اینجا میبایست هدف نگاه به فرایندهای اجرایی و قابل تحقق به جای درجا زدن و توقف در ورودی برنامههای بعضاً ناکار آمد امروزی باشد. اصل بر این قرار گیرد که اجزا و مؤلفههای برنامه به مثابه یک فرایند کلان و بر آورنده اهداف و انتظارات درون و برون سازمانی باشد.
3- مخاطب محوری: اطمینان از کسب رضایت جامعه هدف در برنامه ریزیها برای پاسخگویی به نیازهای به حق آنان در عین احترام و توجه به اصل کرامت انسانی و عدالت فردی و اجتماعی.
مبانی الگوی برنامهریزی راهبردی برای استفاده از آموزههای رسانه ای در امر تبلیغ با استفاده از فضایل والای امامزادگان
تبیین مفهوم راهبرد
راهبرد مقولهای پویا است که دربردارنده روش نیل از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب در برابر فشارها است. عنصر اصلی پدیده راهبرد، توان است. در ادبیات رایج علمی توان، یک مفهوم فیزیکی است و از نسبت کار انجامشده به زمان به دست میآید این رابطه، معرف توان دستگاهی است و بیانگر آن است که افزایش توان متناسب با افزایش سرعت انجام کار است. اما در ادبیات راهبردی توان، معادل استعداد و قابلیت است و از زوایای مختلف مادی و معنوی و یا بالقوه و بالفعل و... تقسیمبندی میشود همچنین نگرشهای سهگانهای برای پدیده توان (قدرت) وجود دارد که شامل نگرشهای مبتنی بر سنجش توان، ساختار توان و توان به عنوان مبنای حرکت است.
در نگرش سنجشمداری، کمی کردن پدیدهها مورد توجه است و ابزار و منابع را توانساز میدانند. به عبارتی دیگر، به دوران قبل از تولد توان میاندیشند. در نگرش ساختارمداری به ویژگیهای ذاتی توان دقت میشود در این رویکرد قابلیتهایی که میتوانند به عمل درآیند فهرست میشود و توان را یک موجود متولدشده در نظر میگیرند. مشرحان این نوع اندیشه عمدتاً از درون به توان مینگرند و کمتر نقش عملی توان را تحلیل میکنند. در نگرش سوم که به اعتقاد نگارنده تعریف تکاملیافته توان است، اثر توان در محیط خارجی بزرگنمایی میشود در این نگرش برای توان رسالت در نظر میگیرند زیرا هر استعداد، اثر وجودی در محیط خارجی دارد. براساس این نگرش توان برای حرکت پدید میآید.
نقیصه تعریف کمیت نگران (دسته اول)، در آن است که صرفاً منابع مادی توان را در نظر نمیگیرند و به ویژگیها و اثر توان نیز توجیهی ندارند. نقیصه روش اندیشیدن ساختار گرایان (دسته دوم)، آن است که اثر توان بر محیط خارجی (اثربخشی) را به وادی به مهری میسپرند این در حالی است که در تعریف سوم عوامل ایجاد توان (مادی و معنوی) و خصائص آن در نظر گرفته میشود و هر سه دورة قبل از تولد، پس از تولد و اثر تولد توان مورد توجه است. در نگرش اول و دوم قابلیت خودافزایی و یا خودکاهشی برای پدیده توان فراموش شده است اما در نگرش سوم توان، متناسب با میزان تعامل با مؤلفههای محیط خارجی، افزایش و یا کاهش مییابد زیرا جوهره توان حرکت و اثربخشی است و هر پدیده اثربخش به دلیل پویایی، اثرپذیری نیز دارد. لازم به توضیح است به میزان افزایش توان، اثربخشی نیز افزایش مییابد و بالعکس به میزان کاهش توان، اثربخشی کاهش و اثرپذیری افزایش مییابد.
ـ نحوه برنامهریزی راهبردی در زمینه استفاده از آموزههای رسانه ای در امر تبلیغ با استفاده از فضایل والای امامزادگان
در روش برنامهریزی محض، ابتدا آرمانها و اهداف تبیین میشود و بر این اساس اقدامات در قالب طرحها و برنامهها، متناسب با منابع موجود پیشبینی خواهد شد. در این روش انواع برنامهریزی عبارتاند از برنامهریزی اعتباری، برنامهریزی عملیاتی، برنامهریزی نیروی انسانی، برنامهریزی تجهیزاتی و... که متناسب با انتخاب مدیران سازمان، عملی میشود. در عمل، برنامهریزی منقطع باعث عدم پیوستگی اقدامات مجریان برنامه میشد
برنامهریزی درازمدت دارای ویژگیهای زیر است:
1 ـ تأکید بر تعیین اهداف و تبدیل آن به اقدام.
2 ـ ثابت دانستن روندها در محیط خارجی.
3 ـ قیاس و استنباط وضعیت موجود برای تغییرات درونی و دستیابی به اهداف.
4 ـ ملزم ساختن مجریان برای اقدام در محدوده پیشبینیها.
5 ـ عدم الزام بر جامعیت در برنامهریزی.
6 ـ عدم امکان تغییر سریع در برنامهریزی.
الگوی عملیاتی در زمینه استفاده از آموزههای رسانه ای در امر تبلیغ با استفاده از فضایل والای امامزادگان
برای دستیابی به راهبرد، از طریق برنامهریزی راهبردی، روشهای متعدد و متنوعی پیشنهاد شده است و سازمانهای اجرایی نیز تجربیات موفق و ناموفق، در استفاده از الگوها دارند. نتایج بررسیهای به عمل آمده حاکی از آن است که دو نگرش در الگوسازی وجود دارد. برخی بر این باورند که الگوها باید دارای پیچیدگی و مجرد از زمان باشند. این روش ناشی از روشهای نرمافزارنویسی است و عمدتاً ورودی، سیستم، خروجی و پیامد را به عنوان روش مناسب برمیگزیند تا پس از طراحی و اجرا، در محل مورد استفاده نصب و بهرهبرداری نمایند. دستیابی به هدف نیازمند چارچوبها و یا باید و نبایدها است که رعایت آن الزامی است این چارچوب همان خطمشی یا سیاست است که برای تحقق هدف بر راهبرد حاکم میشود. با توجه به خطمشیها، اقدام برای بررسی محیطی داخلی و خارجی و در ابعاد فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و حوزه انجام میشود. محیط داخلی، همان ساختار دفتر تبلیغات اسلامی حوزه قم است و محیط خارجی، سازمانهایی است که در این تابعیت قرار ندارد، تجزیه و تحلیل محیط داخلی و خارجی منجر به تبیین وضعیت موجود و ترسیم وضعیت مطلوب خواهد شد.
روش دستیابی به وضعیت مطلوب از وضعیت موجود، راهبرد است. از آنجایی که مبانی اصلی استفاده از آموزههای رسانه ای در امر تبلیغ از الگوی راهبردی کلان منشأ میگیرد لذا لازم است حتی خرده نظامها یآن با تأثیر پذیری از مفاهیم عالیه ان بازطراحی و پیاده سازی شود. در این راستا ضروری است که بین نظام توسعه استفاده از آموزههای رسانه ای در امر تبلیغ و سایر نظامهای سنتی تبلیغ تبادل مفاهیم صورت پذیرد که به معنای تبادل مضامین به طور مستقیم و یا از طریق محصولات میباشد. بدین منظور باید زیرکارکردهای اصلی زیر محقق شوند:
اولین زیرکارکرد، رصد سایر نظامهای نوین تبلیغ دینی به منظور شناسایی نیاز آنها و هدفمند کردن این تبادل است. زیرکارکرد دوم بازتعریف و بازتولید است که در آن مضامین و یا محصولات نظام استفاده از آموزههای رسانه ای در امر تبلیغ به صورت قابل انطباق برای استفاده در سایر نظامها برگردان و تبیین میشود. زیرکارکرد سوم تبادل و انتقال مضامین و محصولات مرتبط با سایر نظامها است. در این زیرکارکرد میبایست طی یک تعامل دو طرفه، ورودیهای نظام استفاده از آموزههای رسانه ای در امر تبلیغ برای سایر نظامهای تبلیغی را تبیین نموده و به گونه ای که ظرفیت نهادینه سازی آن در نظام مورد نظر ایجاد شود اقدام به انتقال آنها کرد. انتظار میرود از طریق این کارکرد شرط لازم برای جهت گیری سایر نظامها بر پایه اصول و مبانی استفاده از آموزههای رسانه ای در امر تبلیغ فراهم گردد. همچنین نتایج حاصل از تعامل این کارکرد با سایر نظامها میتواند کارکرد تولید استفاده از آموزههای رسانه ای در امر تبلیغ را نیز جهت دهی کند.
راهبردهای فرا روی تحقق مؤلفههای رسانه ای در امر تبلیغ با استفاده از فضایل والای امامزادگان
1-ایجاد اصلاحات ساختاری در بخش تبلیغ
2-حذف نهادهای تصمیم گیری موازی در خصوص تبلیغ دینی
3- تلاش در جهت استقلال همه جانبه مراکز حمایتی از تبلیغ هنرمندانه
4- تدوین سیاستها و چشم اندازهای بلند مدت در خصوص استفاده از آموزههای رسانه ای در امر تبلیغ با استفاده از مؤلفههای دینی امامزادگان
5- تأمین بودجه و امکانات مورد نیازبرای تبلیغ هنرمندانه
6- بازنگری در برنامهها و شیوههای سنتی آموزش تبلیغ و تاکید نواوری و به روز بودن
7- تدوین شاخصهای سنجش کیفی تبلیغ با استفاده از مؤلفههای دینی امامزادگان
8- برنامه ریزی صحیح جهت استفاده بهینه از پتانسیل موجود در خصوص استفاده از آموزههای رسانه ای در امر تبلیغ با استفاده از مؤلفههای دینی امامزادگان
9- تحول درچارت سازمانی و نیروی انسانی به منظور چابک کردن انها در خدمت رسانی
10- بازنگری، اصلاح و بازمهندسی سیاستها, ساختارها, فرآیندها ومقررات موجوددر تبلیغ سنتی با توجه به مبانی اسلامی فرهنگی وعلمی آینده نگرانه با با تکیه بر تبلیغ هنرمندانه
11- پژوهش محوری وتوسعه تحقیقات مبتنی بر نیازهای بخش هاب مختلف وبه کارگیری نتایج آنها درتصمیم گیریها و برنامه ریزیها
12- تکیه بر رعایت اصول و مبانی کلی و محتوای درمقوله تبلیغ هنرمندانه
13 - توسعه همکاریهای علمی - آموزشی منطقه ای و بین المللی وتقویت تعامل اثر گذار با مجامع علمی مرتبط با امامزادگان
14- جذب، حفظ حمایت و هدایت مبلغان، استفاده از توان و ظرفیت آنان در توسعه طرحهای مرتبط با تبلیغ هنرمندانه
15- برنامه ریزی راهبردی و آینده نگر برای بخشهای مختلف برای تحقق تبلیغ هنرمندانه
16- ارائه الگوهای فرهنگی، اخلاقی و رفتاری مبلغان منطبق با آموزههای دینی و علی الخصوص تبلیغ هنرمندانه
17- برنامه ریزی و اجرای برنامههای نیاز سنجی در ایام تبلیغی
18- شناسایی مؤلفهها و زیرمؤلفه های دینی انعکاس آنها در گزینش و تألیف محتوای اموزشی مناسب در این خصوص
19- شناخت عوامل مؤثر در ارتقا و افت سطح کیفی تبلیغ هنرمندانه
20- ضرورت انسجام، همافزایی و ارتقای ظرفیت سطوح مختلف برای تحقق تبلیغ هنرمندانه./998/د101/ح
منبع: راسخون