۱۸ آذر ۱۳۹۳ - ۱۵:۳۷
کد خبر: ۲۳۴۹۳۳

عدالت اقتصادی از نگاه نهج البلاغه

خبرگزاری رسا ـ یکی از وظایف بسیار اساسی و مهم حکومت، ایجاد قسط و عدالت در جامعه, به ویژه مراعات عدالت اقتصادی و توزیع عادلانه ثروت در بخشهای مختلف و نهادهای گوناگون جامعه است.
توزيع 600 نسخه نهج البلاغه ميان نمايندگان مجلس تانزانيا

به گزارش پیشخوان خبرگزاری رسا، حجت الاسلام ملکی راد عضو هیأت علمی پژوهشکده مهدویت و آینده پژوهی در این یادداشت به بررسی بسط و توسعه عدالت اقتصادی از دیدگاه امیرالمومنین علی (ع) پرداخته است.

 

یکی از وظایف بسیار اساسی و مهم حکومت، ایجاد قسط و عدالت در جامعه است، خصوصا مراعات عدالت اقتصادی و توزیع عادلانه ثروت در بخشهای مختلف و نهادهای گوناگون جامعه.

 

در این بخش از بحث به نکاتی از شیوه برخورد امام علی(ع) نسبت به عدالت اقتصادی، اشاره می‏شود، لازم است نظام اسلامی با الگو قرار دادن سیره و روش امام علی(ع) تحقق بخش آرمانهای آن حضرت بوده باشیم.

 

به امام امیرالمؤمنین(ع) خبر داده شد که معاویه، برای جذب و جلب نظر مردم هدایا و پولهایی دراین راه مصرف می‏کند به امام پیشنهاد شد شما هم بخشی از بیت‏المال را برای جلب رضایت مردم به طرف خود، به آنها بپرداز، امام(ع) در مقابل چنین پیشنهادی می‏فرماید: «أَتَأْمُرُونِّی أَنْ أَطْلُبَ النَّصْرَ بِالْجَوْرِ فِیمَنْ وُلِّیتُ عَلَیْهِ وَاللهِ لاَ أَطُورُ بِهِ مَا سَمَرَ سَمیرٌ وَ مَا أَمَّ نجْمٌ فِی السَّمَاءِ نَجْماً لَوْ کَانَ الْمَالُ لی لَسَوَّیْتُ بَیْنَهُمْ، فَکَیْفَ وَ إِنَّمَا الْمَالُ مَالُ اللهِ لَهُمْ أَلاَ وَ إِنَّ إِعْطَاءَ الْمَالِ فِی غَیْرِ حَقِّهَ تَبْذِیرٌ وَ إِسْرَافٌ، وَ هُوَ یَرْفَعُ صَاحِبَهُ فِی الدُّنْیَا وَ یَضَعُهُ فِی الآخِرَةِ، وَ یُکْرِمُهُ فِی النَّاسِ وَ یُهِینُهُ عِنْدَ اللهِ».

 

«آیا به من دستور می‏دهید برای پیروزی خود از جور و ستم درباره امت اسلامی که بر آنها ولایت دارم استفاده کنم، به خدا سوگند تا عمر دارم و شب و روز برقرار است و ستارگان از پی هم طلوع و غروب می‏کنند هرگز چنین کاری نخواهم کرد اگر این اموال از خودم بود به گونه‏ای مساوی در میان مردم تقسیم می‏کردم تا چه رسد که جزء اموال خداست آگاه باشید: بخشیدن مال به آنها که استحقاق ندارند زیاده روی و اسراف است، ممکن است در دنیا مقام بخشنده آنرا بالا بَرَد اما در آخرت پست وخوار خواهد کرد و در میان مردم ممکن است گرامی داشته شود اما در پیشگاه الهی خوار و ذلیل است

 

همچنین در این زمینه به یکی از کارگزاران حکومت‏اش می‏فرماید: «تو در این فکر بودی تا غنائم و ثروتهای مردم را در اختیار بگیری و آنگاه که زمینه خیانت کردن برای تو آماده و مهیا گردید با شتاب به بیت‏المال حمله و رشدی و با تمام توان اموال بیت‏المال را که سهم یتیمان و بیوه زنان بود چونان گرگ گرسنه‏ای که به گوسفند حمله‏ور می‏شود، حمله کردی و آن را به یغما بردی: «أَمَا تُؤْمِنُ بِالْمَعَادِ؟ آیا تو به معاد و قیامت ایمان نداری؟

 

أَوَ مَا تَخَافُ نِقَاشَ الْحِسَابِ؟ آیا از حسابرسی دقیق قیامت نمی‏ترسی؟

 

کَیْفَ تُسِیغُ شَرَاباً وَ طَعَاماً، وَ أَنْتَ تَعْلَمُ أَنَّکَ تَأْکُلُ حَرَاماً، وَ تَشْرَبُ حَرَاماً، وَ تَبْتَاعُ الاْمَاءَ وَ تَنْکِحُ النِّسَاءَ مِنْ مَالِ الْیَتَامَی وَ الْمَسَاکِینِ وَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْـمُجَاهِدِینَ، الَّذِینَ أَفَاءَ اللهُ عَلَیْهِمْ هذِهِ الاْمْوَالَ، وَ أَحْرَزَ بِهِمْ هذِهِ الْبِلاَد؟ چگونه نوشیدن و خوردن را بر خود گوارا کردی در حالی که می‏دانی حرام می‏خوری و حرام می‏نوشی؟ چگونه با اموال یتیمان و مستمندان و مؤمنان و مجاهدان راه خدا کنیزان می‏خری و با زنان ازدواج می‏کنی؟ اموالی که خداوند آنرا به آنان واگذاشته ‏و این شهرها را به دست آنها امن فرموده است.

 

«فَاتَّقِ اللهَ، وَارْدُدْ إِلَی هؤُلاَءِ الْقَوْمِ أمَوَالَهُمْ، فإِنَّکَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ ثُمَّ أَمْکَنَنِی اللهُ مِنْکَ لاَعْذِرَنَّ إِلَی اللهِ فِیکَ وَ لاَضْرِبَنَّکَ بِسَیْفِی الَّذِی مَا ضَرَبْتُ بِهِ أَحَداً إِلاَّ دَخَلَ النَّار:  پس از خدابترس و اموال آنان را بازگردان و اگر چنین نکنی و خدا مرا فرصت دهد تا بر تو دست یابم، تو را کیفر خواهم کرد که نزد خدا عذرخواه من باشد و با شمشیری تو را می‏زنم که به هر کس زدم وارد دوزخ گردید.»

 

همچنین در ارتباط با خیانت یکی دیگر از کارگزاران حکومت می‏فرماید: «بَلَغَنِی عَنْکَ أَمْرٌ إِنْ کُنْتَ فَعَلْتَهُ فَقَدْ أَسْخَطْتَ إِلهَکَ، وَ أَغْضَبْتَ إِمَامَکَ أَنَّکَ تَقْسِمُ فَیْءَالْمُسْلِمِینَ الَّذِی حَازَتْهُ رِمَاحُهُمْ وَ خُیُولُهُمْ، وَ أُرِیقَتْ عَلَیْهِ دِمَاؤُهُمْ، فِیمَنِ اعْتَامَکَ مِنْ أَعْرَابِ قَوْمِکَ، فَوَالَّذِی فَلَقَ الْحَبَّةَ، وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ، لَئِنْ کَانَ ذلِکَ حَقّاً لَتَجِدَنَّ بِکَ عَلَی هَوَاناً، وَ لَتَخِفَّنَّ عِنْدِی مِیزَاناً، فَلاَ تَسْتَهِنْ بِحَقِّ رَبِّکَ، وَ لاَ تُصلِحْ دُنْیَاکَ بِمَحْقِ دِینِکَ، فَتَکُونَ مِنَ الاْخْسَرِینَ أَعْمَالاً:‌خبر رسیده که تو غنیمت مسلمانان راکه نیزه‏ها و اسبهایشان گرد آورده و با ریخته شدن خون‏هایشان به دست آمده به اعرابی که خویشاوندان توأند و تو را برگزیده‏اند می‏بخشی، اگر چنان کرده باشی خدای خود را به خشم آورده‏ای و امام خویش را نافرمانی کرده‏ای، قسم به خدایی که دانه را شکافت و پدیده‏ها را آفرید اگر این گزارش درست باشد در نزد من خوار شده‏ای و منزلت تو سبک گردیده است پس حق پروردگار خود را سبک مشمار و دنیای خود را بانابودی دین خود، آباد نکن که در اینصورت زیانکارترین انسان خواهی بود.»

 

همچنین در این ارتباط به یکی از مسؤولین حکومتی به علت خیانت در امور اقتصادی می‏فرماید: «فَإِذَا أَنْتَ فِیَما رُقِّی إِلَیَّ عَنْکَ لاَتَدَعُ لِهَوَاکَ انْقِیَاداً، وَ لاَ تُبْقِی لاِخِرَتِکَ عَتَاداً تَعْمُرُ دُنْیَاکَ بَخَرَابِ آخِرَتِکَ، وَ تَصِلُ عَشِیرَتَکَ بِقَطِیعَةِ دِینِکَ وَ لَئِنْ کَانَ مَا بَلَغَنِی عَنْکَ حَقّاً، لَجَمَلُ أَهْلِکَ وَ شِسْعُ نَعْلِکَ خَیْرٌ مِنْکَ، وَ مَنْ کَانَ بِصِفَتِکَ فَلَیْسَ بِأَهْلٍ أَنْ یُسَدَّ بِهِ ثَغْرٌ، أَوْ یُنْفَذَ بِهِ أَمْرٌ، أَوْ یُعْلَی لَهُ قَدْرٌ، أَوْ یُشْرَکَ فِی أَمَانَةٍ، أَوْ یُؤْمَنَ عَلَی خِیَانَةٍ: در مورد تو به من خبر رسیده که در هواپرستی چیزی فروگذار نکرده ای و برای پیوستن(و امتیاز دادن به خویشانت) از دین خدا بریده‏ای، اگر آنچه به من گزارش رسیده درست باشد شترخانه ات و بند کفش تو از تو با ارزش‏تر است و کسی که همانند تو باشد نه لیاقت پاسداری از مرزهای کشور را دارد و نه می‏تواند کاری را به انجام رساند یا ارزش او بالا رود یا شریک در امانت باشد یا ازخیانت دور ماند. یعنی شخصیتی مانند تو دیگر صلاحیت هیچ‏کار و مسئولیت اجتماعی را ندارد.»

 

در عهدنامه مالک اشتر، امام(ع) راهکار جلوگیری از خیانت کارگزاران را پرداخت حقوق کافی و رفع نیازمندیهای معقول مادی آنان می‌داند، آن حضرت به مالک اشتر در این زمینه می‏فرماید: «ثُمَّ أَسْبِغْ عَلَیْهِمُ الاْرْزَاقَ فَإِنَّ ذلِکَ قُوَّةٌ لَهُمْ عَلَی اسْتِصْلاَحِ أَنْفُسِهِمْ، وَ غِنی لَهُمْ عَنْ تَنَاوُلِ مَا تَحْتَ أَیْدِیهِمْ، وَ حُجَّةٌ عَلَیْهِمْ إِنْ خَالَفُوا أَمْرَکَ أَوْ ثَلَمُوا أَمَانَتَکَ ... حقوق فراوان و ارزاق زیادی بر آنان ارزانی ‏دار که با گرفتن حقوق کافی در اصلاح خود بیشتر بکوشند و با بی‏نیازی، دست به اموال بیت‏المال دراز نمی‏کنند و اتمام حجتی است بر آنان اگر فرمانت را نپذیرند یا در امانت تو خیانت کنند.»

 

نکته قابل توجه در کلام مزبور این است که امام(ع) یکی از عوامل مهم در ارتباط با جلوگیری از خیانت دست اندکاران امور حکومتی را رفاه اقتصادی آنان معرفی می‌کند. یعنی همانگونه که رفاه اقتصادی کارگزاران حکومت و پرداخت حقوق کافی به آنان، به تعبیر امیرالمؤمنین(ع) موجب اصلاح آنان می‏شود و جلوی خیانت آنها را می‏گیرد، می‏توان این مسأله را در سطح عموم افراد جامعه تعمیم داد و نتیجه گرفت که اگر در جامعه، مردم از رفاه نسبی اقتصادی برخوردار باشند و بیکاری و فقر ریشه کن شود، بدنبال آن بسیاری از بزهکاریهای اجتماعی و کارهای خلاف از قبیل سرقت و ترویج مواد مخدّر و... ریشه‏کن خواهد شد.

 

 بنابراین توجه به این نکته اساسی ضروری است، زیرا با اجراء عدالت اقتصادی و توزیع عادلانه ثروت در بخش‌های مختلف جامعه و ایجاد رفاه نسبی اقتصادی از هرگونه خیانت به بیت‏المال مسلمین جلوگیری خواهد شد و به دنبال آن جامعه‏ای سالم و پرتوان خواهیم داشت./992/د101/ب6

 

منبع: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی

ارسال نظرات