آزادی تکوینی زمینه کمال انسان را فراهم میکند
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیتالله عبدالله جوادی امروز چهارشنبه در درس تفسیر خود در ادامه شرح و توضیح سوره مبارکه زمر با قرائت آیه « أَمَّنْ هُوَ قَـٰنِتٌ ءَانَآءَ ٱلَّیْلِ سَاجِدًۭا وَقَآئِمًۭا یَحْذَرُ ٱلْءَاخِرَةَ وَیَرْجُوا۟ رَحْمَةَ رَبِّهِۦ ۗ قُلْ هَلْ یَسْتَوِى ٱلَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَٱلَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ ۗ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُو۟لُوا۟ ٱلْأَلْبَـٰبِ» گفت: این که فرمود عالم با غیرعالم یکسان نیستند، کسانی را میگوید که علم نافع دارد، «العلماء باقون» علم الهی باقی میماند.
وی ادامه داد: علوم الهی اول باید صائب و صحیح باشد، کسی که خطای فکری و خطای علمی ندارد و مصون از خطای فکری و عملی است و بهرهمند از علم صائب و عمل صالح است، از ما عندالله برخوردار است، این نشانه آن است که بقا از راه علم با عمل میگذرد، اگر کسی عالم بدون عمل است باید عمل صالح را به دست بیاورد و کسی که علم ندارد باید هم علم صائب و هم عمل صالح را به دست بیاورد.
وی افزود: این طرز خطاب آیه 9 نیز نشان میدهد که میفرماید آیا کسی که در پاسهایی از شب، گاه به سجده و گاه بر پا، نیایشگر است و از آخرت بیم و به رحمت پروردگارش امید دارد [بهتر است یا مشرک غافل ناسپاس عبادت در مکه وجود داشت اما این که به چه سبک بود، بحث روایی خاص خود را دارد، اما بعضی از عبادات مانند زکات، خمس و روزه در مکه وجود نداشت.
تکاثرطلب تنها دنیا را در نظر میگیرد
مفسر برجسته قرآن کریم با اشاره به آیه «قُلْ یَـٰعِبَادِ ٱلَّذِینَ ءَامَنُوا۟ ٱتَّقُوا۟ رَبَّکُمْ ۚ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا۟ فِى هَـٰذِهِ ٱلدُّنْیَا حَسَنَةٌۭ ۗ وَأَرْضُ ٱللَّهِ وَٰسِعَةٌ ۗ إِنَّمَا یُوَفَّى ٱلصَّـٰبِرُونَ أَجْرَهُم بِغَیْرِ حِسَابٍۢ» اظهار کرد: بگو به بندگانی که ایمان آوردهاند که تقوا داشته باشند، تقوا از «وقایه» به معنای سپر است، یعنی اینکه همیشه سپر دستتان باشد که تیر بهتان نخورد، نگاه به نامحرم همچون تیری است از طرف شیطان، البته تنها نگاه به نامحرم تیر نیست، بلکه غیبت، تهمت و اختلاس هم تیری از تیرهای شیطان است، آیه محل بحث تمثیلی است نه تعیینی، بعد فرمود این تقوایی که انسان دارد برای کسانی که در دنیا کار خوب انجام دادند حسنه دارند، خیلیها هستند که در دنیا کارهایی انجام دادند اما حسنه نیست.
وی ادامه داد: مردان الهی در دنیا به خداوند میگویند به ما حسنه بده، مال طیب و طاهر به ما عنایت فرما که نفع آن را به دیگران برسانیم، اما برخی از مردم تنها دنیاطلب هستند و خداوند در سوره مبارکه بقره میفرماید اینان در آخرت بیبهره هستند، خداوند به پیامبر(ص) میفرماید این مال و اموال آنان شما را به شگفتی و تعجب واندارد، اگر کسی کجراهه رفته و وضعش خوب است این داشتن مال شما را به شگفتی واندارد، اینها حسنه نیست، بلکه تکاثر است، داشتن تکاثری تعجب شما را برنینگیزاند، بلکه داشتن کوثری مطلوب است، آن که کوثرخواه است میگوید خدایا در دنیا و در آخرت به من ببخش ولی تکاثرطلب تنها دنیا را در نظر میگیرد.
حضرت آیتالله جوادی آملی بیان کرد: در سوره مبارکه زمر گرچه سوره مکی است اما معنای «وَأَرْضُ ٱللَّهِ وَٰسِعَةٌ» را به نحوی به جهاد میتوان نسبت داد، «إِنَّمَا یُوَفَّى ٱلصَّـٰبِرُونَ أَجْرَهُم بِغَیْرِ حِسَابٍۢ»، یکی از محتملات به کار بردن لفظ بیحساب این است که آن قدر خداوند به صابران عطا میکند که به حساب در نمیآید، احتمال دیگر به این معنا است که بیحساب بودن یعنی این که یک عده اصلا زحمت بازپرسی و سؤال کردن از طرف فرشتهها را ندارند، اما به غیر حساب به معنای بیحساب و کتاب اصلا در کار خداوند نیست، «وَکُلُّ شَیْءٍ عِندَهُ بِمِقْدَارٍ» بیحساب نه یعنی گترهای، بلکه عدهای را حاضر میکنند و سؤال جواب میکنند اما صابران را پرسشی ازشان نمیکند.
معنای اول بودن پیامبر در اسلام
وی با قرائت آیات «قُلْ إِنِّىٓ أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ ٱللَّهَ مُخْلِصًۭا لَّهُ ٱلدِّینَ وَأُمِرْتُ لِأَنْ أَکُونَ أَوَّلَ ٱلْمُسْلِمِینَ» خاطرنشان کرد: آن پرستش خالص و صد درصد دین است، دین یعنی همان مقدار که خالص باشد، پیامبر(ص) در این آیه میفرماید من مأمور هستم که خداوند را عبادت کنم و دین را هم برای او با اخلاص داشته باشم و هم مأمور هستم که پیشگام باشم، امام علی(ع) در بیانی در نهجالبلاغه میفرماید من هیچ امر و نهیای به شما نکردم مگر اینکه خود در آن پیشگام بودم، دو نوع اول بودن داریم، یک اول بودن نسبی و دیگر اول بودن مطلق است، اول بودن نسبی یعنی پیامبر(ص) در بین امت پیشگام باشد.
مؤلف کتاب مفاتیحالحیاة ابراز کرد: که غالبا هر پیامبری نسبت به امت خود از این اول بودن برخوردار است، اما یک اولالمؤمنینی در کلمات پیامبر(ص) است که هیچ پیامبری به آن موصوف نشده و آن اول بودن در میان جهانیان و ویژه پیامبر است، خداوند فقط خالص را میپذیرد، باید همه عبادت خالصانه باشد، مانند مال نیست که اگر یک بخش آن را انسان زکات یا خمس داد و آن بخش حلال بود تنها بخش حلال آن پذیرفته باشد، بلکه اگر بخشی از عبادت مشرکانه بود، کل عبادت از بین میرود.
تکیه بر عقل بینیازکننده انسان از شریعت نیست
وی در پاسخ به پرسشی درباره نقش عقل در نظام هستی گفت: عقل هیچ کاره است، عقل تنها میفهمد آن که مهندس و راهساز است خداوند است، عقل میگوید من خلق شدهام و نمیدانم از کجاست، عقل میفهمد که نمیفهمد، ما از جایی آمدهایم که نمیدانیم کجاست، اما آن قدر هست که بانگ جرسی میآید، این قافله که دارد میرود زنگ شترشان از دور به گوش میرسد، ما نیاز به یک راهنما داریم، عقل نیاز به راهنما و پیامبر دارد و پیامبر(ص) هم میفرماد من پیشگام در توحید هستم، عقل و روایت سراج منیر است، عقل میفهمد که خداوند این را درست کرده است، اینها نور هستند نور که شدند شریعت را به ما میفهمانند.
حضرت آیتالله جوادی آملی افزود: عقل میگوید خدایی هست، خدا و مبدأ و معاد و وحی و نبوت را او مهندسی نکرد، بلکه کشف کرد، بین کاشف و مهندس خیلی فرق است، آن که مهندس است تنها خداوند است انسان باید به دنبال مهندس برود، از نور وقتی که راهی نباشد چه کاری ساخته است؟ عقل میگوید من راهی میخواهم، عقل است که خدا، دین، صراط و معاد را میفهمد نه این که عقل دین بسازد، عقل چراغ است و از چراغ هیچ ساخته نیست و پیامبر هم میفرماید من موظف هستم در توحید پیشگام باشم و شما هم پشت سر من بیایید.
آزادی تکوینی زمینه تکامل انسان را فراهم میکند
وی با اشاره به آیه «قُلْ إِنِّىٓ أَخَافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّى عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍۢ» گفت: گرچه وجود مبارک پیامبر(ص) به آن اوج رسیده است که نه از ترس آتش و نه به شوق به بهشت عبادت میکند، بلکه بهشت مشتاق به این ذوات مقدسه است، ولی فرق است بین کسی که حبا لله و شکرا لله عبادت میکند تا کسی که از ترس جهنم یا شوق بهشت عبادت میکند، کسی که حبا لله و شکرا لله عبادت میکند مقامات پایین یعنی جنات تجری من تحتها الانهار را دارا هستند، اما «فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِیکٍ مُّقْتَدِرٍ» را دارا نیست.
مفسر برجسته قرآن کریم ادامه داد: کسی که مقام بالا را دارد یقینا مقام پایین را هم دارد، مگر ضجه های حضرت امیر درباره خوفا من النار و شوقا الی الجنه کم است، اما در این جا بسنده نمیکنند که تنها همین را بخواهند، اگر حضرت پیامبر(ص) فرمود من از عذاب روز قیامت میترسم، همه انبیا این ویژگی را دارند چون مقام بالاتر از این را دارند، چون که صد آید نود هم پیش ما است، فرمود شما هم همین را داشته باشیم، شما که نمیتوانید به آن مقامات بالا برسید.
وی با قرائت آیات «قُلِ ٱللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصًۭا لَّهُۥ دِینِى، فَٱعْبُدُوا۟ مَا شِئْتُم مِّن دُونِهِۦ ۗ قُلْ إِنَّ ٱلْخَـٰسِرِینَ ٱلَّذِینَ خَسِرُوٓا۟ أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِیهِمْ یَوْمَ ٱلْقِیَـٰمَةِ ۗ أَلَا ذَٰلِکَ هُوَ ٱلْخُسْرَانُ ٱلْمُبِینُ» گفت: این که فرمود هرچه را میخواهید بپرستید این آزادی بیان است، این آزادی تکوینی است نه آزادی تشریعی که همان اباحیگری میشود، «لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ» به این معنا نیست که انسان در نظام شریعت هرکس بیحجاب بود باشد، اشکالی ندارد، این عذابها را خداوند برای همین گذاشته است که آزادی در نظام شریعت وجود ندارد، اما بشر آزاد است به صورت تکوینی، تکوین را نباید با تشریع خلط کرد، «لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ» کمال در آزادی است اما در نظام اسلامی و در نظام شریعت انسان آزاد نیست که هر کار بخواهد بکند، بلکه میفرماید آزاد هستید اما بدانید زیانکاران واقعی کسانی هستند که به خویشتن و خانوادهشان در روز قیامت زیان رساندهاند./914/پ201/ج