پیشنهاد مدیر کل تبلیغ دفتر تبلیغات:
حوزه به مبلغ آموزش دهد دفتر تبلیغات اعزام کند و سازمان تبلیغات نظارت
خبرگزاری رسا ـ مدیر کل تبلیغ دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه گفت: فرهنگ زیربنای ماست؛ اگر به فرهنگ نرسیم خیلی از مسائل از بین خواهد رفت. فرهنگ و تبلیغ دین است که انقلاب را تاکنون سرپا نگاه داشته است، هویت، ما را سرپا نگاه داشته است.
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم یکی از مهمترین وظایف خود را سازماندهی و اعزام مبلغ به اقصا نقاط کشور در ایام تبلیغی و غیر آن میداند که البته ناگفتههایی از کیفیت گزینش و اعزام مبلغین را در قسمت نخست گفتو گوی خبرنگار خبرگزاری رسا با حجت الاسلام غلامعباس موسوی، مدیرکل تبلیغ این دفتر به محضر خوانندگان تقدیم کردیم. آنچه در پی می آید قسمت دوم این گفتوگو است.
رسا - تعریف شما از تبلیغ چیست؟
اول باید تبلیغ را تعریف کنیم که تبلیغ چیست و کدام مورد تبلیغی مد نظر است. تبلیغی که منظور نظر ماست، تبلیغ دینی و تبلیغ سنتی و تبلیغ در دین اسلام و مذهب تشیع بر اساس معارف الهی و قرآنی است، نه تبلیغهای متداول جهانی که امروزه با هوچیگری، هیاهوگری و بر اساس دروغ و اغوا و فریب و بر اساس ظاهرسازی انجام میگیرد.
آن تبلیغی ما مدنظرماست که رساندن پیام باشد و پیام دینی و تبلیغی مد نظر است که پیام را برساند و به تعبیر حضرت امام(ره) رساندن خوبیها و پرهیز دادن از بدیها و زشتیها و منکرات و شناساندن تمام مظاهر خوبی به مردم و جامعه و تبلیغی که در جهت کمال بشر است، در جهت ارتقای بشر است، در جهت بالا بردن مردم است. تبلیغی که انسان و انسانیت را آنچنان که خداوند به عنوان خلیفه الله فرموده است، به مردم معرفی کند؛ نه به عنوان یک ابزار، به عنوان یک کالا و به عنوان یک مواد مصرفی و پل، به عنوان یک نردبان، بلکه به عنوان یک شخصیت، به عنوان یک شخص و یک موجود ذی روح و شرافت خداوند که خلق کرده است و اشرف مخلوقات هم قرار داده است، باید او را در نظر بگیرد.
تبلیغ را با این دید باید نگاه بکنیم. از این منظر اگر به تبلیغ نگاه بکنیم، قطعاً آسیبهای تبلیغ هم در همین حوزه باید تعریف بشود. وظایف دستگاهها و نهادهای متولی تبلیغ باید در همین قلمرو باشد و سابقه و دیرینه و آینده تبلیغ هم بر همین اساس باید پیریزی بشود.
رسا - سابقه تبلیغ به چه زمانی برمیگردد؟
تبلیغ دینی و تبلیغ سنتی یک سابقه دیرینی از زمان انبیای الهی و ائمه طاهرین(ع) داشته و دارد و این سابقه درخشان قرنها برایش گذشته و هر روز هم بر تلألو این تبلیغ افزوده شده است.
در زمان انبیای گرامی و در زمان پیامبر اکرم(ص) به خصوص تبلیغ دین، و اعزام مبلغ، اعزام مربی و مبلغ قرآن به صورتهای گوناگون انجام گرفته است. در زمان ائمه طاهرین(ع) هم به همین صورت، هم تبلیغ و هم تدریس و هم به اصطلاح ابلاغ پیام الهی و جلسات مناظره و پرسش و پاسخ و جلسات تبیین معارف الهی، جلسات تفسیر قرآن وجود داشته است و تبلیغ در زمان ائمه(ع) تبلیغ دین به انحاء گوناگوش بوده است تا بعد از زمان ائمه طاهرین(ع) که علما وارثان انبیا و ائمه(ع) هستند و در حقیقت جانشینان آنهایند. برای همین اجرای معارف قرآن تبلیغ بر دوش علمای اسلام گذاشته شده است و خصوصا حوزههای علمیه از دیرباز تبلیغ دینی را پیگیری، دنبال و هدفگذاری و برنامهریزی به نحو مختلف انجام دادهاند و در دستور کارشان بوده است.
باید اقرار کرد که سهم بسیار بزرگی علما در ترویج دین،تبلیغ دین و گسترش معارف الهی تاکنون داشتهاند که اگر زحمات پیشینیان و علمای سلف نبود، شاید که همین اندازه معارف را ما نداشتیم؛ آنها حافظ معارف الهی بودند، حافظ احکام الهی و قرآنی بودند و هم حفاظت و صیانت کردند و هم ترویج کردند، شبهه زدایی کردند، ابهام زدایی کردند از معارف الهی در زمانهای گوناگون و به اقتضای زمانها هر کدام برنامهریزی کردند و فعالیت انجام دادند.
در زمان انقلاب اسلامی ایران تبلیغ یک شکل و نصب و سازمان و سامانی پیدا کرد و شاید که قبل از انقلاب را هم برگردیم، در ایران اسلامی تبلیغ از حوزههای علمیه جوشیده شده و مردم برای تامین مبلغ مورد نیاز خودشان و برای اینکه مبلغی را در مناسبتهای مختلف داشته باشند، به سراغ حوزههای علمیه، بیوت علما و مراجع و بزرگان میآمدند و از طریق آنها مبلغ خودشان را درخواست میکردند و مبلغی را برای منطقه خودشان همراه میبردند و حتی بعضی از مناطق و بعضی از بخشها و به اصطلاح استانها هم تبلیغ به شکل گروهی و تیمی انجام گرفته است که در مناطقی که خصوصاً احساس میشده است که یک پدیده ویژهای در حال رخ دادن است، یک آسیب در حال رخ دادن است، تبلیغ را از حوزههای علمیه به صورت تیمی و گروهی انجام دادند و در قالب یک گروه تبلیغی، در قالب یک تیم با سرپرستی یک فاضل، یک عالم، این تبلیغ دنبال شده است.
رسا - میتوانید از نمونههای این نوع تبلیغ برایمان از گذشته مثال بزنید؟
مثلا من سراغ دارم در اصفهان، قبل از انقلاب اسلامی، تیمهایی را تشکیل داده بودند تا مناطق محروم را دربیابند و در مناطق محروم حضور پیدا کنند و این تیمها تحت سرپرستی علمای بزرگ کار میکردند. در زمان انقلاب اسلامی که انقلاب رخ داد و هر برنامه و وظیفهای به عهده دستگاهی گذاشته شد و کانالیزه شد و هر سازمانی وظایف خاصی را پیدا کرد، تبلیغ هم در کانال خودش قرار گرفت و یک سری سازمانها و نهادهای مشخصی برای تبلیغ پی ریزی شد که تبلیغ را اولویت بندی و سیاستگذاری و اجرا کنند.
در مناطق مختلف به اقتضای مناطق و به اقتضای نیاز، تبلیغ تاکنون به این صورت انجام گرفته است. توسط سازمانها و نهادها.
رسا - آسیبهای تبلیغ را در چه میدانید؟
ببینید، قطعا یک کار به این بزرگی و با این دامنه یک سری آسیبها، یک سری پیرایهها، یک سری آفتهایی را کنار خودش خواهد داشت. به طور طبیعی هر کار بزرگی قطعاً یک سری آسیبها و آفتها دارد که اگر بخواهیم آن کار بزرگ به سامان برسد، آن کار بزرگ رشد پیدا بکند، ارتقا پیدا بکند، قطعا باید آسیبهایش را شناسایی بکنیم و بر اساس آن آسیب زدایی که انجام بگیرد، برنامه ریزی جدید انجام بدهیم و اجرا کنیم.
در برنامه تبلیغ دینی هم یک سری آسیبها وجود داشته که برطرف شده است. یک سری آسیبهای جدید ایجاد شده است که باید شناسایی و برطرف بشود و قطعا لازم است که سازمانی، نهادی متولی این امر بشود؛ نه سازمانی ایجاد بشود در دل همان سازمانها و همان سازمانهای موجود موظف بشوند به آسیبشناسی، آفت شناسی؛ بلکه سازمانها با هم، دست به دست هم بدهند و آسیبزدایی بکنند.
خوب قطعاً شناخت آسیبها، شناسایی آسیبها و رصد آسیبها و جمعآوری آسیبها خودش کار بسیار بزرگ، سخت و نیاز به کارشناسی و دقتی است که ما اول باید آسیبها را بشناسیم، رصد کنیم و جمعبندی کنیم و بگوییم این فهرست از آسیبها وجود دارد. برای هر آسیبی هم باید به تناسب آن آسیب برنامه وضع شود، برنامه ریخته شود و برنامهاش دنبال بشود.
بعضی از آسیبها قطعا فرهنگی است، بعضی از آسیبها اجرایی است، بعضی از آسیبها اقتصادی است، بعضی پژوهشی است؛ باید دید این آسیب در چه قلمرویی تعریف میشود. خوب هر کدام از این آسیبها را در آن دسته قرار بدهیم، آن نهاد متولی، باید آسیب را برطرف کند. امروزه ما آسیب بزرگی که در عرصه تبلیغ داریم، این است که دشمنان فراوانی داریم در عرصه تبلیغ دین، معارف و فرهنگ. دشمنان زیادی داریم و خود این مسئله که ما یک مسیر داریم میرویم و چندین نهاد و دستگاه و سازمان کشور همه دارند همین یک مسیر را هدف قرار میدهند، آسیب است.
یک مسیر تبلیغ دینی تبلیغ معارف الهی و قرآنی و معارف ولایی است و آن همه مسیرهای مادی و مسیرهایی که میخواهند این مسیر را خنثی بکنند، در این فضا کار کردن کار بسیار سختی است. ماهوارهها اینترنت، رسانهها و مطبوعات در حقیقت باید گفت که تمام بنگاههای خبرپراکنی و خبررسانی در دست دشمنان ما قرار دارد و تصمیمسازی از آنجا انجام میگیرد. یک صدایی هست که این صدا متفاوت است، این صدا غیر از همه صداهاست، هر چند این صدا متناسب با فطرت بشر است، هر چند این صدا متناسب با ذات بشر است، اما آن صداها و آن بنگاههای مادی، این صدا را تحمل نمیکنند و به اصطلاح این صدا را برنمیتابند. لذا نمیخواهند این صدا آوازهاش بیشتر از این بشود و نمیخواهند این صدا رسا بشود؛ بلکه میخواهند این صدا را خاموش کنند و هر روز سر راه این صدای مبارک مانع ایجاد میکنند.
در این فضا کار کردن واقعا کار دشواری است؛ اما برخی از آسیبها را که میشود برشمرد و شاید که به نوعی هم قابل توجه باشد، در مسیر تبلیغی البته اگر تبلیغ را ما وسیع بگیریم که دامنهاش را به این صورت بگیریم، فقط منبر هدف نباشد، کلاس باشد، تدریس باشد، مجلات باشد، روزنامهها باشد، خبرگزاریها باشد، همه اینها را در این دایره قرار بدهیم، آن وقت آسیبشناسی دامنهاش وسیعتر میشود و شناسایی آسیبها در هر حوزهای، هنر و سینما و تلویزیون تبلیغ است و هر کدام هم در اندازه خاصی دارند تبلیغ میکنند و یک عرصه وسیع و بزرگی را پوشش میدهند. لذا هر کدام را باید در جای خودش بحث کرد؛ الآن تبلیغی که به وسیله مبلغین و خصوصا روحانیت انجام میگیرد یک قسمت از این موضوع است. خود مداحها یک نوع تبلیغ دین میکنند؛ آن خودش بخواهد شناسایی بشود آسیبهای فراوانی کنار مداحی ما است و به اصطلاح قارچوار سبز شده و روییده است و دارد تهدید میکند! این مسئله مداحی و روضهخوانی و ذکر مصیبت اهل بیت(ع) یک امر قابل توجه و سفارش شدهای است؛ اما مداحی امروزه که مرسوم شده است و به اصطلاح جوانان ما هم عده زیادیشان مشتاق این نوع مجالس هستند، خوب این دارد بیراهه میرود و یک فضای خاصی را دست گرفته است و محتوایی در آن دیده نمیشود. اگر محتوایی هم هست، بسیاریش ضربه میزند و آسیب میرساند و صدمه. شما هیئتهای مذهبی را دارید، هیئتهای مذهبی یا NGO های مذهبی را دارید که تبلیغ دین را دارند؛ یک اطلاعیه میزند، یک کلاس برگزار میکند، عرض کنم خدمت شما، یک هیئت خانگی راه اندازی میشود، جلسات تبلیغی خانگی، چه بانوان، چه آقایان، جلسات روضهها، جلسات ختم انعام، جلسات دعای کمیل، دعای ندبه، جلسات بحث و گفتوگو و این مسائل که گفتمانی وجود دارد، همه اینها تبلیغ دین است و فراوان از اینها که سراغ داریم، هر کدام از اینها تبلیغ دین است و هر کدام کنارش آسیبی وارد دارد و هر کدام نیاز به بررسی واحصاء و جمعبندی آسیبها و آنوقت متناسب با آن آسیبها باید برنامهریزی کرد و هدفگذاری.
رسا - تعدد متولی تبلیغ هم جزو آسیب ها به شمار می آید؟
اما در تبلیغ دینی که امروزه دارند مبلغین انجام میدهند، چند تا مسئله وجود دارد که شاید بعضیهایش آسیب باشد بعضی نباشد، بعضیهایش ضرورت باشد، ما در امر تبلیغ دین، متولی واحد نداریم، تصمیمگیر واحد نداریم، تصمیمساز واحد نداریم، نهادهای مختلف، سازمانهای مختلف پدید آمده و هر کدام تصمیمسازند، هر کدام تصمیمگیری میکنند، لذا این خودش هم تهدید است و هم در جای خودش فرصت.
اما نیاز است که جایی متولی باشد و این را سامان بدهد. لذا لازمهاش این است که یک هسته مرکزی تشکیل بشود که راهبری کند. سازمانها و نهادهای فرهنگی فراوانی است، اما هر کدام بر اساس ذائقه فکر و برنامهای که آن مدیر یا مجموعه دارد کار را پیش میبرد و تا زمانی که جدا جدا وظایف را انجام میدهند و هر کس کار خودش را انجام میدهد، قطعا ما نتیجهگیری ویژه و خاصی را هم نخواهیم داشت. پس باید یک جایی این به اصطلاح سنتر کار بشود، متمرکز بشود کارها در آنجا و راهبری بکند.
شما ببینید در نظام آموزش و پرورش شما یک نهاد دارید؛ هر گونه آموزشی، برای نسل نو و جدید و جوان و نوجوان و کودک بخواهد انجام بگیرد در این وزارتخانه رقم میخورد؛ اعم از تدوین کتاب و محتوای آموزشی تا به اصطلاح پرورش اینها تا اردوی اینها تا مدرسه تا عرض کنم موارد مختلف در همان یک جاست؛ دستگاه مختلف وجود ندارد. یا وزارت آموزش عالی کشور، دانشگاههای کشور را و آموزش علمی کشور را در دست گرفته و سازماندهی میکند. لذا هدفگذاری، تصمیم سازی از یک جا انجام میگیرد، یک هیئت علمی این وضعیت را دارد و این تشکیلات را دارد و به اصطلاح برنامهاش است، قانونش است. کتاب، مقاله، پایان نامه، همه چیز در آنجا تعریف شده و هر دانشگاهی بخواهد ایجاد بشود، باید برود از آنجا مجوز بگیرد و بر اساس آن سیاستهای وزارت علوم کار بکند.
خوب این کار متمرکز و سیاستگذاری شده است که به راحتی برنامه را هدف گذاری می کند؛ اما در عرصه تبلیغاتی، شما ببینید چندین دستگاه و سازمان دخیل هستند و هر دستگاه و سازمان به یک سرعتی برنامه ریزی می کند که این خودش هم می تواند ضرورت تشکیل یک نهاد بالادستی تصمیم ساز هدفگذار باشد و متولی امر تبلیغ و هم اینکه می تواند آسیب بزرگی باشد.
رسا - به لحاظ محتوایی هم در عرصه تبلیغ آسیب هایی هست؟
بله، آسیب دیگری که در عرصه تبلیغ مبلغین وجود دارد، یکنواخت نبودن به اصطلاح حمایتها، پشتیبانیها، آموزش ها و محتواهاست. محتواها هماهنگ نیست، آموزش ها هماهنگ نیست؛ یعنی این هم شاید برگردد به همان نکته اولی که عرض کردم، هر سازمانی یک نوع دوره آموزشی را طراحی می کند، هر سازمانی یک محتوا دارد، آن یک جزوه و کتاب می دهد، دوره می دهد، سیر مطالعاتی می دهد، هر کدام به نحوی و نکته دیگر این که حمایت های مادی کار کاملا متفاوت است. یک دستگاه می بینید که منابع مالی قوی ای را دارد، خوب پشتیبانی می کند، حمایت می کند از مبلّغ دین از صفر تا 100، یک دستگاه امکانات خوبی ندارد و چشمش به ردیف های مصوب دولت و مجلس است و خیلی جاها باید بماند وسط کار و پشتیبانی کامل و کافی نمی شود! لذا نمی تواند تمام حمایت ها را به درستی انجام بدهد، متناسب با شأن مبلغ، متناسب با نیاز، متناسب با تورم، متناسب با وضعیت، متناسب با آن کار و آن هدف. لذا چندگانگی پیش می آید که این دوست ندارم خیلی باز کنم؛ اگر بخواهم باز کنم، مثلا در همین سازمان ما، به یک نحو داریم حمایت می کنیم، اوقاف به نحو دیگری، حمایت هایش خیلی بهتر از ماست؛ به دلیل این که منابع مستقل و خوبی دارد. نهاد رهبری در دانشگاه ها به نحو دیگری حمایت می کند، سازمان تبلیغات به نحو دیگری حمایت می کند و حمایت های به اصطلاح متوازن، متعادل، همنوا و یکنواخت نداریم و این باز آسیب دیگری است.
آسیب دیگری که هست اسکان مبلغین است. ببینید مبلغین وقتی که به فضاهای تبلیغی مراجعه می کنند، حضور پیدا می کنند، یک سرپناه مشخص و یک جایگاه ویژه ندارند؛ یا کم دارند. ما بسیاری از مناطق را داریم که محل استقرار روحانی دارند. مبلغ مستقل آنجا قرار می گیرد. مبلغ وقتی مستقل قرار گرفت، چند خوبی دارد؛ مراجعات مردم به خوبی انجام می گیرد، کسی سوالی دارد، پرسشی دارد، آنجا مراجعه می کند به خانه عالم و روحانی و پاسخش را می گیرد. خانه دیگران باشد من شاید دوست نداشته باشم آنجا بروم. وقتی خانه مستقل باشد، طرف می رود. گاهی یک گروه میآیند و در فضای آنجا قرار می گیرند و سوالاتشان را مطرح می کنند. یک دستهای از جوانان هستند می خواهند با آن روحانی مرتبط شوند؛ لذا قطعا یک فضای مستقل و جداگانه برای روحانی و مبلغ ضروری است و بسیاری از مناطق این فضا را ندارند.
یا مبلغ با خانوادهاش می خواهد عزیمت کند و به تبلیغ بپردازد یا خانوادهاش توانمند در تبلیغ است که جای مستقل نیست و بنابراین یک بخشی از مردم که بانوان هستند، به درستی و به راحتی نمی توانند سوالات خود را طرح کنند و جواب خودشان را بگیرند و احکام خودشان را دریافت کنند؛ اما اگر خانواده ایشان همراهش باشد، خانواده اش می تواند بانوان را، فضای بانوان را، جلسات بانوان را اداره بکند یا پل بشود، رابط بشود بین روحانی و بانوان و خانواده ها. پس بنابراین فضای اسکان و خانه عالم و محل استقرار روحانی یک نیاز و ضرورت است و بسیاری از مبلغین آمادگی دارند به تبلیغ بروند، وقتی مراجعه می کنند، می بینند که آنجا محل استقرار ندارد، خانه عالم ندارد، منصرف می شوند؛ اما اگر خانه عالم داشته باشد، روحانی تشویق می شود، خانواده اش تشویق می شوند و همراهی می کنند مبلغ را. پس این هم یک نکته است.
رسا - در راستای برنامه ریزی برای ایام تبلیغ هم، موازی کاری مشاهده می شود. آیا این هم دارای آسیب هست؟
بله، شاید که باز همین مسئله هم برگردد به نکته اول. این که در بعضی از موسم های تبلیغی، هر دستگاه به نحوی برنامه ریزی می کند؛ مثلا طرح اوقات فراغت در تابستان در کل کشور اجرا می شود. در یک زمانی این طرح اوقات فراغت وقتی اجرا می شد، یک شورای عالی سیاستگذاری در هر استان داشتیم، زیر نظر استاندار. محور استاندار بود، بعد دستگاههای فرهنگی عضو بودند؛ تقسیم کار می شد، کار بهتر، دقیق تر و به هدف نزدیک تر انجام می گرفت. ولی الان شما بروید مراجعه بکنید اوقات فراغت، ببینید هر دستگاهی خودش جداگانه دارد کار را اجرا می کند. بسیج یک سری امکانات دارد، خودش جداگانه یک طرح می زند به نام طرح تعالی، نشاط و تابستان، یک سری جوانان را جذب می کند. آموزش و پرورش فضا دارد، امکانات دارد، یک سری را جذب می کند. وزارت ورزش و جوانان استخر دارد، زمین فوتبال دارد، زمین بازدید دارد، باشگاه دارد، این ها را در اختیار همه قرار نمی دهد. ارشاد به همین صورت، یک سری امکانات دارد، سازمان تبلیغات مبلغ دارد و توانمندی های فرهنگی دارد، اما اگر همه اینها هم افزایی بشوند و بتوانند با هم یک برنامه اجرا بکنند و جوانان هر شهر، نوجوانان هر شهر، هر روستا و هر محل را در یک فضا قرار بدهند و با یک سیاستگذاری و هدفگذاری پیش ببرند، کار اثرگذار فرهنگی رخ خواهد داد.
گاهی وقت ها در همین اوقات فراغت، این دستگاه و سازمان یک کلاس برگزار کرده است، آن سازمان هم همین کلاس را برگزار کرده است و گاهی روش ها خنثی کننده هم است! بحث بیمه مبلغ است، بیمه دانش آموز، بحث مسافرت ها و بحث گشت و گذارهای علمی است. گفتمان ها است. بعضی از این ها در اختیار شهرداری است. اگر بیایند هم افزایی کنند، کار اثرگذاری خواهد شد. مخصوصا در عرصه دانش آموزی، مخصوصا نوجوانان و جوانان ما که در تهدید هستند و در تیررس هستند. یعنی مرتب ما می بینیم که امواج دشمنان بر جوان و نوجوان ما می بارد و لحظه ای نوجوان و جوان ما را رها نمی کند و ما می بینیم ما این ها را رها کردیم هر کسی هر کاری دلش می خواهد انجام بدهد و این هم می تواند یک آسیب مطرح بشود که درمانش قطعا به اصطلاح با یک مدیریتی می تواند انجام بگیرد. فقط دولت دستش در این کار بسیار موثر است؛ باید دست داشته باشد.
در جذب مبلغ هم ما متفاوت عمل می کنیم. یک سازمان می بینید فرآیند جذب بسیار سخت و جدی را دارد؛ یک سازمان می بینید فرآیند جذب بسیار آبکی را دارد. آزمون های متفاوتی را دارد. گاهی وقت ها با یک مصاحبه مبلغ را جذب می کنند. بعضی دستگاه ها مبلغ را با پایه های دون اعزام می کنند. برخی دستگاه ها می بینید که یک رنجی را برای تبلیغ دارند. وقتی که مبلغ با پایه تحصیلی پایین برود، تبلیغ آسیب هایش فراوان است؛ چون جامعه ما رشد کرده است و جوان ما جوان امروز با جوان دیروز کاملا متفاوت است. اطلاعات و دانشی که دارد، دانش قبل نیست؛ لذا باید متناسب با فضای تبلیغی، مبلغ مربوط را در نظر بگیریم.
رسا - به نظرتان از امر تبلیغ خوب حمایت شده است یا نه؟
من اشاره کردم؛ اولا ما از دولت و مجلس انتظار داریم که تبلیغ دینی را به عنوان اولویت های اول حمایتی قرار بدهند و یک نکته را باید عرض کنم که ما در تبلیغ دین، نباید چرتکه اندازی بکنیم. در کار فرهنگی و تبلیغ دینی چرتکه اندازی خیلی اثر ندارد. چرا؟ چون که زود بازده نیست و نتیجه به زودی محسوس نمی شود؛ لذا نتیجه تبلیغ دین در دراز زمان است و ما موظف هستیم تبلیغ دین را انجام بدهیم؛ ولو نتیجه ندهد. شما ببینید بعضی از انبیاء سالیان سال تبلیغ کردند؛ ولی امتی که داشتند، تعداد بسیار کمی بود و از عدد انگشتان دست تجاوز نمی کرد. ما نباید دنبال این باشیم که حالا بسیار خوب، ما این هزینه را کردیم، چند نفر نماز خوان شدند؟ ما باید کار کنیم، تلاش کنیم، استمرار و تداوم در کار داشته باشیم و این نکته در آسیب ها، که تبلیغ ما استمرار و تداوم ندارد، این یک آسیب است.
تا زمانی که تبلیغ استمرار نداشته باشد، موسمی باشد، نمی تواند اثرگذار باشد. تبلیغ باید به اصطلاح پایا و پایدار و استمرار داشته باشد. بنابراین در تبلیغ، کار فرهنگی خیلی حساب و کتاب کردن ندارد. شما وقتی محصولاتی را می کارید، قطعا وقتی گندم را می پاشید، چند برابر این بذر را دارید و می دانید 4 ماه دیگر هم این محصول به بار می آید؛ مگر اینکه سیلی یا حوادث غیر طبیعی رخ بدهد، آتشی از بین ببرد. لذا شما محصول را متوجه هستید، قابل اندازه گیری است؛ اما در تبلیغ این جور نیست. یک مبلغ که اعزام می شود در یک نقطه، باید چند بار چند مناسبت، مدتی در آنجا حضور پیدا بکند تا بتواند چند نفر از این جوانان را همراه بکند و تاثیر بگذارد. با یک جلسه دو جلسه، یک روز دو روز، این واقع نمی شود. این اولا، ثانیاً که تبلیغ دین را حداقل در زمره بعضی از این کارهای هنری قرار بدهند. ببینید در جامعه ما چقدر توجه به کار هنری داریم که لازم هم هست. ما می گوییم یک بخش از تبلیغ هنر است. ما می گوییم هنر یک ابزار رسای تبلیغی است. اما حمایت ها و توجه ها به هنر، آن چنان غلیظ و برجسته و ضخیم است که در تبلیغ دین به این صورت رخ نمی دهد؛ یا در بحث ورزش، یک فوتبالیست وقتی که در میدان فوتبال دارد بازی می کند، چقدر حقوق می گیرد؟ چقدر جایزه می گیرد و قراردادهایش چند صد میلیونی است؛ اما شما یک مبلغ دین را ببینید به چه صورت باهاش برخورد می شود و در تبلیغ دین بودجه ریزی ها به چه صورت است؟ قطره چکانی و در اولویت های چندم است؟ و این برای یک جامعه اسلامی صحیح و مناسب نیست. پس بنابراین انتظار این است که تبلیغ دین را در اولویت اول قرار بدهند و دنبال چرتکه اندازی نباشند و دنبال نتیجه زود نباشند چون نتیجه در دیرزمان رخ خواهد داد.
من نمی خواهم بگویم راضی نیستم؛ ما می خواهیم بگوییم که دولت و مجلس تلاش های خودشان را کردند، زحماتی را کشیدند و متناسب با توانشان، با توجه به وضعیت بودجه و اعتبار تصمیم گرفتند، اما من می خواهم عرض کنم، فرهنگ زیربنای ماست؛ اگر به فرهنگ نرسیم، خیلی از مسائل از بین خواهد رفت و فرهنگ و تبلیغ دین است که انقلاب را تاکنون سرپا نگاه داشته است، هویت ما را سرپا نگاه داشته است.
رسا - ما در بعضی از شهرهای بزرگ روحانی مستقر نداریم. اینکه در بخش آسیبها فرمودید تبلیغ باید استمرار داشته باشد، نباید حداقل در بعضی از شهرها روحانی مستقر داشته باشیم؟ اگر حمایت شود، خانه عالم بسازند و حقوقی در نظر بگیرند، به نظر شما علما آمادگی دارند در شهرهای کوچک مستقر بشوند؟
ظرفیت هست و لیکن حمایت ها در سطحی نیست که راضی کند افراد را که به اصطلاح هجرت بکنند. ما اگر گفتیم یک مبلغ باید هجرت بکند و در جایی مستقر بشود و تبلیغ مستمر باشد، باید دغدغههایش را کم کنیم. وقتی مبلغ دغدغه معیشت و زندگی را دارد، دغدغه لباس فرزندش را دارد، دغدغه درمان فرزندش را دارد، دغدغه آموزش بچه را دارد، نمیتواند به جامعه بپردازد و تبلیغ دین کند. باید دنبال حل اینها باشد، باید دنبال رفع این مشکلات باشد. به عنوان مثال عرض میکنم، در روستاهای محروم وقتی که رفتیم تصمیم گرفتیم به عنوان دفتر تبلیغات تعدادی مبلغ در قالب طرح مهاجران اعزام بکنیم که یک مقداری از فضای فرهنگی آنجا را ترمیم کنیم، کمک کنیم به تبلیغ دین، دو سه ماه هم تبلیغ کردیم، اطلاع رسانی کردیم، با آن حمایتهایی که ما داشتیم، مبلغین راضی نشدند بیایند بروند؛ چون حمایتها بسیار پایین است. چون جهت گیری ما جهت گیری درستی است؛ اما حمایتها در اندازه، در مطابق شأن نیست و لذا مبلغ میگوید که من باید بروم دنبال معیشت خودم باشم نه دنبال تبلیغ دین. بنابراین ما عرضمان این است که دولت و مجلس یک نگاه ویژهای داشته باشد به تبلیغ.
رسا - من پای صحبتهای مسئولین هم بودم، میگویند که ما بعضی روحانیون را داریم که دست خالی و بدون امکانات رفتند در مناطق محروم ساکن شدند و بدون کمک دولت سازندگی کردند. نظر عدهای از مسئولین این است که خود طلاب بروند در این شهرها مستقر بشوند؛ چون مردم اطمینان دارند به روحانیت، زمینه ساز توسعه و آبادانی بشوند. من اسم نمیبرم، ولی در همین شهر قم داریم که روحانی در محرومترین مناطق رفته و با دست خالی منطقه را آباد کرده است. به نظر شما نباید روحانی ما به این سمت برود که چشم امیدش به کمک مسئولین نباشد و مستقل عمل کند؟
پس من باید یک توضیحی بدهم. اولا مبلغین ما بالاتفاق، با یک نیت قربه الی الله و فی سبیل الله تبلیغ را دنبال میکنند. نگاهشان به دستگاهها و سازمانها نیست که حمایت کنند. دهه آخر صفر ما اعلام کردیم به مبلغین طی یک اطلاعیه که اعزام داریم؛ اما هیچگونه حمایت مالی نداریم. حدود 1800 نفر مبلغ اعلام آمادگی کردند و حکم اعزام گرفتند و رفتند. مبلغین ما چشم به سازمانها ندارند، کار خودشان و وظیفه خودشان را انجام میدهند؛ شکی نیست. اما من به عنوان یک مسئول تبلیغی دارم عرض میکنم، او خیلی چشم داشت ندارد، ولی ما باید توجه کنیم به زندگی او. اگر میخواهیم تبلیغ به درستی انجام بگیرد، باید منابع انسانیمان را حفظ کنیم، باید منابع انسانی را رشد بدهیم، باید دغدغه مبلغین را کم کنیم تا تبلیغ را درست انجام بدهد.
لذا فراوان هستند از این مواردی که شما فرمودید که در مناطق محروم حضور پیدا کردند و توانستند آنجا موثر باشند؛ اما مبلغ حداقل باید اولیات زندگی را تامین کند برای زن و بچه. میشود بروی در خانههای مردم که شما برنج و روغن به ما بده؟ وسایل معیشت من را تامین کنید؟ این که تکدی است. این با شانیت مبلغ سازگار نیست. لذا مبلغ باید برود آنجا به عنوان یک کسی که سنگ صبور مردم است، به عنوان کسی که حلال مشکلات مردم است، به عنوان کسی که راهنمای مردم است، به عنوان کسی که آنجا رهبری میکند، به عنوان کسی که آسیبهای فرهنگی مردم را میشناسد و در صدد رفع و حل آنهاست؛ باید برود آنجا استقلال داشته باشد. مردم انتظار دارند مبلغ برود آنجا آزاده باشد و ما هم به عنوان دستگاه فرهنگی باید حریت مبلغ و مناعت طبع مبلغ و شان مبلغ در همه شئون را حفظ کنیم.
رسا - آیا اشتغال در امور دیگر میتواند دلیلی بر این باشد که روحانی در بحث تبلیغ شرکت نکند؟
این یک نکته است که من باید قبلا عرض میکردم. برخی موانع تبلیغ ما خود موسسات پژوهشی و آموزشی است. موسسات پژوهشی و آموزشی که ایجاد شده است، خصوصا در قم و فراوان هم هستند، اینها خودشان باعث شدند که بسیاری از مبلغین توانمند در همان موسسه بمانند و به تبلیغ نپردازند! خصوصا در مناسبات تبلیغی عمده، مثل ماه رمضان، صفر و محرم میآیند، اولا آن موسسه و آن دستگاه و به اصطلاح نهاد برایشان برنامه میریزد که شما ضرورت دارد بمانید و بسیاری از این پروژهها و طرحهای مطالعاتی که شکل گرفته است و آرشیو شده است، شاید سالها هم بگذرد و کسی از آن استفاده نکند. آن را مجبور میکنند موظف میکنند بماند.
برخی از اینها وقتی رفتند در این فضا با آرامش خاطر به مطالعه خودش به تحقیقات خودش میپردازد و تبلیغ را در مرحله بعد قرار میدهد. در اولویت چندم. لذا راحت، هم امکاناتش هست، هم کار علمی میکند، هم حمایت خوب ازش انجام میگیرد، لذا راضی نمیشود این را رها بکند و برود در فلان نقطه که مبلغ ندارد احکام اولیه را به مردم آموزش بدهد. لذا خود این موسسات باید تصمیم درست بگیرند برای تبلیغ دین و اگر موسسات آموزشی در ماه رمضان تعطیل بشوند، هیچ اخلالی ایجاد نمیشود.
دفتر تبلیغات قم اولین گام را گذاشت؛ من باید تشکر کنم از آقای واعظی که وقتی آمدند، قانونی قرار دادند که مبلغینی که در دفتر تبلیغات هستند، 25 روز مرخصی تبلیغی در طول سال به اینها میدهیم، علاوه بر مرخصی استحقاقی که تشویق بشوند بیمه شان میکنیم، سابقه شان حفظ بشود و حقوق پایه شان را هم پرداخت میکنیم. بسیاری تشویق شدند و رفتند تبلیغ. خوب دستگاههای دیگر، موسسات دیگر هم همین مدل را انجام بدهند؛ به اقتضای موسسه. ولی بسیاری از موسسات بدانند که آسیبهای فرهنگی و تبلیغی فراوانی در جامعه داریم، نیازهای تبلیغی روز به روز بیشتر میشود و تبلیغ دین دارد مهجور میشود و احکام دینی را مردم بسیاری از مردم به درستی نمیدانند و نیاز مناطق محروم دو چندان است و تهاجمات فرهنگی فراوانی را ما شاهد هستیم و دست مردم به سوی ما دراز است و تامین مبلغ برای ما بسیار سخت است و آنهایی که در این موسسه میمانند، به نظر من مدیون جامعه، مردم، نظام و دین هستند.
رسا - توصیهتان برای طلاب، آنهایی که کما هو حقه در عرصه تبلیغ نبودند چیست؟
تبلیغ را کنار تدریس، کنار آموزش، کنار علم قرار بدهند. انتظارمان از حوزه علمیه به عنوان مرکز مدیریت حوزههای علمیه، این است که اولا طلاب را از بدو تحصیلشان با مسائل تبلیغی آشنا بکنند و آموزشهای تبلیغی را تا سرحد تخصصی داشته باشند. ثانیا خدماتی که حوزه به طلاب میدهد، اگر که شرطی میخواهد بگذارد، شرط تبلیغ را هم بگذارد که این خدمت را به این شرط میدهم که شما در سال 20 روز ـ 30 روز ـ 40 روز به تبلیغ دین بپردازی. اگر به تبلیغ پرداختی به تایید نهادهای تبلیغی من این خدمت را به شما میکنم. این قطعا لازم است که در حوزه نهادینه بشود. نکته دیگر اینکه استدعا داریم از مبلغین، طلاب، روحانیت، علما و آنهایی که توان تبلیغی دارند، ذوق تبلیغی دارند، آنهایی که مایههای تبلیغی دارند و توانمند هستند، در این عرصه حتما قدم بگذارند؛ حتما حضور پیدا بکنند در فضاهای تبلیغی و بدانند جامعه به آنها نیاز دارد و بیش از قبل به آنها نیاز است و آنهایی که تاکنون وارد عرصه تبلیغ نشدند، به خودشان جرأت بدهند و بدانند مناطقی وجود دارد که به همان حداقلهایی که آنها در سینه شان انباشته شده است، به همانها مردم محتاجند. پس بنابراین بر همه حوزویان، بر همه علما، تبلیغ یک فریضه است؛ تبلیغ یک مسئله لازم و به اصطلاح ضروری است که امروزه احساس میشود.
رسا - راجع به تبلیغ جهادی طلاب هم توضیحاتی بدهید؟
تبلیغهای جهادی یک مرتبه بالاتر از تبلیغ معمول است. اولا عزیزانی که در این عرصه دارند خدمت میکنند، از خود گذشتگی دارند نشان میدهند، ایثار دارند میکنند. مناطق هدف مناطق محروم است، مناطق مرزی است، مناطق ویژه است، مناطق آسیب خیز است، مناطقی است که حداقلها و اولیات را هم ندارند و از تحصیلات زندگی محرومند؛ لذا اینها قطعا پیش خداوند مأجورند و لذا کاری که دارند انجام میدهند، یک کار برجسته و بلد است و باعث میشود در مسیر دین قرار بگیرند و آشنا بشوند. دیگران با معارف اسلامی و دعای آنها پشت سرشان است و قطعا اینها مسیری را که بروند، از باب افضل الاعمال احمزها است و دشوارترین وظیفه را قبول کردند و مطمئنا اینها در پیشگاه خداوند و ائمه اطهار(ع) جایگاه ویژهای خواهد داشت و اینها کسانی هستند که نیاز به حمایت بیشتر و توجه بیشتری دارند و نیاز به کمک و همراهی بیشتر.
رسا - بسیار اتفاق میافتد که در اثر ناهماهنگی افرادی برای پیدا کردن محل تبلیغ مشکل دارند و در جای دیگر با ازدحام و تداخل در حضور مبلغ روبهرو هستیم؛ برای این امر چه تدبیری اندیشیدهاید؟
عرض کنم یک ستادی و یک شورای عالی تبلیغ در حوزه ایجاد شد که این هماهنگیها را انجام بدهد که دستگاهها و سازمانها در فرآیند مشخصی کار را انجام بدهند و تداخل کمتر انجام بگیرد و لیکن تاکنون خروجی مشخصی را ما نداشتیم و نداریم؛ اما جلسات متفاوت، کمیتههای مختلفی را داشته است و مرتب ما هم حضور پیدا کردیم. هفت ـ هشت دستگاه حضور پیدا کردند و امیدواریم خروجی خوبی را داشته باشیم و باعث بشود انباشت مبلغ در یک جا و فقر مبلغ و فقد مبلغ در یک جا، توازن پیدا بکند و رفع بشود و این مشکلات را کمتر داشته باشیم؛ اما ما قائلیم به عنوان دفتر تبلیغات که باید هماهنگی کامل انجام بگیرد و یک دستگاه اعزام کننده باشد، یک دستگاه توزیع کننده. اگر دستگاه سومی پیدا بشود، تداخل وجود خواهد داشت؛ کما اینکه اوقاف دارد اعزام میکند، دفتر تبلیغات اعزام میکند، سازمان تبلیغات اعزام میکند، دیگر نهادها هم اعزام میکنند! این تداخل وجود دارد، این موازی کاری را باید جایی جلویش را گرفت. معاونت تبلیغ حوزه از طرف مقام معظم رهبری فرمودند متولی تبلیغ مشخص است؛ حوزه وارد کار تبلیغ نشود. بنابراین تبلیغ را باید به آن نهاد سپرد. ما معتقدیم که حوزه، مرکز مدیریت حوزه علمیه یا معاونت آموزش کاربردی باید طلاب را آموزش بدهند؛ آموزشهای گوناگون در سطوح مختلف و این خروجی را دفتر تبلیغات برداشت کند و اعزام کند و سازمان تبلیغات توزیع کننده و نظارت به عهده او باشد؛ دیگر دستگاهها پشتیبانی بکنند، حوزه آموزش بدهد، دفتر تبلیغات اعزام کننده، سازمان تبلیغات ناظر.
رسا - سوال آخری را که میپرسم اگر دوست داشتید، کوتاه جواب بدهید. اطلاع دارم شما در مواقف تبلیغی خودتان هم به تبلیغ تشریف میبرید و همین امسال اطلاع دارم که یکی از محرومترین روستاهای قم را انتخاب کرده بودید که سکنه کمی داشته و حداقل امکانات را، چرا این قبیل مکانها را انتخاب میکنید؟ چرا محرومترین نقاط را انتخاب میکنید؟
من مبلغ توانمند و قابلی نیستم یک؛ دوم اینکه ما به دلیل اشتغالاتی که داریم، خیلی نمیتوانیم فضای تبلیغ فعال باشیم، متاسفانه و از آن طرف هم دوست داریم تبلیغ بکنیم و خودمان را محروم نکنیم از این قافله و به اصطلاح یک دستی بر آتش داشته باشیم و یک حدیثی و مسئلهای را برای مردم بگوییم و مدیون امام زمان و اهل بیت(ع) نباشیم؛ لذا یک حداقلهایی را باید انجام بدهیم. بنده در مناطق محروم زیست کردم، متولد شدم، بزرگ شدم رشد و نمو داشتم و بچه روستا هستم و علاقمند به این فضاها هستم و آن نقطهای که شما دیدید، شاید نقطه برای من، نقطه برخوردار باشد. بسیاری از جاهایی که من رفتم محرومتر از این فضا بوده است و این فضاها را میپسندم و بعد عمده مردم جامعه را همین طیفها تشکیل میدهند و در حقیقت فرهنگ جامعه در همین توده مستضعف جامعه است و لذا ما با این دسته باشیم بهتر است.
خیلی ممنون از وقتی که برای ما اختصاص دادید.
975/400/ر
ارسال نظرات