سه گام در شکر نعمتهای الهی
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجتالاسلام مسعود عالی شامگاه چهارشنبه دوازدهم آذرماه در مراسم عزاداری و سوگواری حضرت اباعبدالله الحسین(ع) در بیتالحسین(ع) واقع در خیابان ری تهران با اشاره به اینکه اگر انسان بخواهد از نظر زبانی، قلبی و عملی شاکر خدا باشد باید سه گام بردارد، دیدن و توجه به نعمتهای الهی را نخستین گام آن دانست و گفت: شاکر خدا بودن صفت ارزشمندی است که به انسان ظرفیت بالایی میدهد.
وی بیان داشت: حضرت موسی(ع) از خدا خواست که عابدترین بنده را به او نشان دهد، خداوند فرمود اگر میخواهی ببینی، به این آدرس برو، وقتی حضرت موسی(ع) به آن آدرس رفت، فردی فلج، زمینگیر و دارای بیماری جزام و برص را مشاهده کرد، ابتدا فکر کرد اشتباه آمده، از خدا همین را سؤال کرد، جبرییل نازل شد و فرمود درست آمدهای، اکنون هم مأمور هستم بیناییاش را هم بگیرم، وقتی اینطور شد، آن فرد سرش را بلند کرد و عرض کرد ای کسی که خیلی به من خوبی کردی و نعمت دادی.
حجتالاسلام عالی ادامه داد: حضرت موسی(ع) به آن شخص فرمود من موسی پیامبر الهی و مستجاب الدعوه هستم، اگر چیزی از خدا میخواهی بگو، گفت ممنون، خداوند آنچه به صلاحم بوده را به من عطا کرده، آنچه را هم که عطا نکرده به صلاحم نبوده است، حضرت موسی(ع) برای اینکه امتحانش کند، فرمود خدا چه چیز به تو عطا کرده؟ ظاهرت را هم که گرفته است، آن شخص گفت خدا در تمام این منطقه معرفتش را فقط به یک نفر داده که من هستم و بقیه بت پرست هستند.
این واعظ برجسته در ادامه این مطلب با اشاره به اینکه حضرت موسی(ع) متوجه شد که عابدترین مردم کسی است که قدردان نعمتهای خداوند است، در بیان نقطه مقابل این مطلب، اظهار داشت: یکی از عابدان بنی اسراییل که هفتاد سال عبادت کرده بود، نزد خدا مقامی نداشت، ملائکه علت این مسأله را از خداوند پرسیدند، خدا فرمود ازطرف من یک بشارت برای او ببرید، سپس متوجه میشوید، بشارت این بود که خداوند میخواهد با فضلش با تو برخورد کند نه با عدلش.
استاد حوزه علمیه افزود: وقتی ملائکه بشارت خداوند را به او دادند، گفت مگر من جرمی انجام دادهام؟ هفتاد سال عبادت کردم، خداوند فقط یک انار و قرص نانی به من داد، به خداوند بگویید با همان عدلش با من برخورد کند، خداوند به ملائکهاش فرمود به روی او نیاورید که سرمایه این هفتاد سال عبادت را من به او دادم، همان نان و انارش را حساب کنید، ملائکه ترازوی دقیق گذاشتند، تمام عبادتهای او در ازای یک حبه انار شد و ملائکه فهمیدند که علت اینکه او نزد خداوند ارزش نداشت، این است که قدردان نعمتها نبود.
وی با اشاره به اینکه اگر خداوند بخواهد با ما با عدلش برخورد کند، غیر از چهارده معصوم(ع) صد درصدمان رفوزه هستیم، گفت: حضرت یوسف(ع) بهدلیل اینکه وقت دیدار پدرش با وقفه از اسب پیاده شد، نور نبوت از نسلش برداشته شد.
حجتالاسلام عالی ندیدن نعمتها از اسباب را گام دوم در شاکر بودن دانست و با اشاره به اینکه دنیا، عالم اسباب است و خداوند با واسطه فیض میدهد، اظهار داشت: اگر انسان بخواهد شفا پیدا کند، پزشک و بیمارستان، اگر بخواهد رزق پیدا کند، نانوا، دامدار و باغدار و اگر علم بخواهد، کتاب، استاد و مدرسه واسطه هستند و خداوند عالم دنیا را با اسباب قرار داده است.
این واعظ برجسته با بیان اینکه واسطهها از خود استقلال ندارند و خداوند باید اسباب را اثر بدهد و همهکاره اوست، ابراز داشت: کمال خداوند است که تابیده و واسطهها جلوه کردهاند؛ علم خدا تابیده که معلم درس میدهد، اسم رزاق خدا به واسطهها تابیده که میتوانند رزق بدهند، اسم نافع خدا به زمین خورده که میتوانید بنشینید و و گرنه نمیتوانستید.
استاد حوزه علمیه ابراز داشت: آیتالله آقا جمال گلپایگانی واقعا با عظمت بود، برخی از نوادههایش اکنون در تهران هستند، در اصفهان با آیتالله بروجردی همبحث و همدرس بود، برای ادامه تحصیل به نجف رفت، به اجتهاد رسید و صاحب رساله بود و درعین حال مسیر اخلاقی و عرفانی را ادامه داد و استادش سید احمد کربلایی بود.
وی ادامه داد: آیتالله آقا جمال گلپایگانی برای برخی از شاگردانش میفرمود، یک بار در همین مراحل اخلاقی، حالتی را در خودم احساس کردم که عالم را من فیض میدهم، بدان معنا که رزق، علم و شفای همه بهدست من است، از نظر عقلی میدانستم که اشتباه است، خدمت سید احمد کربلایی رسیدم، ایشان فرمود چرا نزد من آمدهای؟ به صحن امیرمؤمنان(ع) برو و از آقا بخواه، کنار ضریح امیرمؤمنان(ع) رفتم والتماس کردم اما تا چند روز درست نشد و همان حالت را داشتم و میترسیدم زیرا میدانستم که این حالت اشتباه است.
حجتالاسلام عالی افزود: ایشان میگوید به من گفته شد دوای دردت خدمت حضرت موسی بن جعفر(ع) است، به کاظمین برو، به حرم ایشان رفتم، خیلی خلوت بود، زمستان بود، سلام کردم و صورتم را روی سنگهای سرد حرم گذاشتم، و آنقدر گریه کردم که جلوی صورتم خیس شده بود که فهمیدم همه عالم دست خدا است، بلند شدم شکر کردم، نماز خواندم و زیارت کردم، تا هفت هشت ده روز این حالت را داشتم، سپس به حرم امیرمؤمنان(ع) رفتم، ایشان در حرم چیزی به من داد که بالاتر از آن چیزی بود که در حرم موسی بن جعفر(ع) به من داده شد که آیتالله آقا جمال گلپایگانی نقل نکردند که چه بود، میگوید جوری بود که وقتی از حرم امیرمؤمنان(ع) بیرون آمدم تا ده دقیقه حالت گیجی داشتم سر دیوار گذاشته و اشک میریختم.
این واعظ برجسته با اشاره به اینکه سومین گام در شاکر بودن خداوند این است که نعمتها را از خودت هم ندانی، ابراز داشت: اگر انسان خود را نزد خدا حجاب قرار دهد و بگوید من این کار و آن کار را انجام دادم، بسیار بد است، برخی با علم، قدرت، ثروت و زیبایی که دارند، دچار توهم میشوند درحالیکه اینها از خودش نیست.
استاد حوزه علمیه خاطرنشان کرد: اگر انسان این سه گام را برداشت، نعمتها را از خدا میبیند، درنتیجه نه فقط در نعمت بلکه در بلا هم میتواند شاکر باشد، این هنر است./956/پ202/ی