علل و زمینههای انکار علمای شیعه نسبت به صوفیه تا عصر صفویه

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، پایاننامه «علل و زمینه های انکار علمای شیعه نسبت به صوفیه تا عصر صفویه» پژوهشی از «سعید ملک محمد» به بررسی علل و زمینههای انکار علمای شیعه نسبت به صوفیه تا عصر صفویه اهتمام ورزیده است.
بر اساس این گزارش، در چکیده این پایاننامه میخوانیم:
چکیده:
رساله حاضر در مورد علل و زمینههای انکار علمای شیعه نسبت به صوفیه تا عصر صفویه بوده که شامل چهار فصل میباشد. در فصل اول به کلیات مباحث که عبارتاند از: منشأ تصوف، تاریخ تصوف تا قرن دهم، اصول اعتقادی صوفیه، فرق صوفیه پرداخته میشود. فصل دوم به دیدگاهها و نگرشها در مورد صوفیه اختصاص دارد که شامل نگرش ائمه (ع) به صوفیه، نگرش علماء شیعه به صوفیه و نقد درونی تصوف میشود. در فصل سوم به مهمترین علل دینی انکار علمای شیعه بر صوفیه تا عصر صفویه پرداخته میشود که عبارتاند از: 1) بدعتها و انحرافات عملی که شامل شریعت گریزی، کفر و زندقه، گمراهی و اضلال، دنیاپرستی، سِحر، قطب بازی میشود. 2) انحرافات نظری که شامل رد برخی مباحث ثابتشده دینی همچون اعتقاد به حلول و اتحاد، اعتذار ابلیس، ایمان فرعون و بحث ادعاهای ناصواب و غلو گونه میباشد که مورد نقد و ایراد علماء قرار گرفته است.3) سوءتفاهم بین زبان عرفان با زبان اهل شریعت. در فصل چهارم به مهمترین علل سیاسی ـ اجتماعی انکار پرداخته میشود که عبارتاند از: مخالفت برخی صوفیه با ابعاد اجتماعی اسلام، نفوذ صوفیه در حاکمیت، ارتباط صوفیه با فرق گمراه، اضلال و گمراهی تودههای مردم، نگرش تحقیرآمیز صوفیان به عالمان.
تصوف و عرفان:
برخی میان تصوف و عرفان تمایز قائل شدهاند. به اعتقاد ایشان تصوف و عرفان، هرچند متقارب به نظر میرسند اما در اصل با یکدیگر متمایزند. این دو اصطلاح بیانگر دو گونه دیندارانه زیستناند که بر اعراض از دنیا و ما سوی الله تأکید دارند، با این تفاوت که تصوف به جنبههای عملی سلوک نظر دارد و عرفان به جنبههای علمی آن. به بیان دیگر تصوف ظهور اجتماعی و عملی عرفان است که به جنبههای ظاهری و آداب و آیینهای سیر و سلوک توجه دارد و از سده 3 ق/9 م به بعد نیز مترادف عرفان بهکاررفته است. به علاوه از عصر حافظ به بعد به ویژه در اواخر دوره صفویه به سبب آن که عدهای صوفی نما (مستصوف) تنها به ظاهر تصوف یعنی پشمینهپوشی اکتفا کردند و از معنا و حقیقت عرفان تهی شدند، تصوف به تدریج معنی و مفهوم حقیقی خود را از دست داد و واژه صوفی بامعنایی منفی همراه شد و پس از آن به ویژه در میان اهل سلوک در ایران، واژه عرفان به جای واژه تصوف به کار رفت. (شمس، دایره المعارف بزرگ اسلامی، مدخل تصوف، ج 15 ص 406) در این گفتار که به شناخت کلی تصوف میپردازد عناوین منشأ تصوف، تاریخ تصوف تا قرن دهم، اصول اعتقادی صوفیه و فرق صوفیه مورد بحث قرار میگیرد.
منشأ تصوف:
محققان و شرقشناسان نظریات و آراء گوناگونی درباره اصل و منشأ تصوف ابراز کردهاند و به سبب شباهتهای موجود میان تصوف و عرفان اسلامی با سایر مکاتب عرفانی، خاستگاه آن را در بیرون از مرزهای اسلام و در دیگر ادیان و مکاتب دانستهاند. به هر حال چنان که برخی محققان دیگر اشارهکردهاند جست و جوی شرقشناسان و عرفان پژوهان غربی به دنبال ریشههای غیر اسلامی تصوف بیشتر از آن روی بوده است که آنان تنها به یک جنبه یا جنبههای معدودی از تصوف توجه میکردند و یا آن که با ابعاد معرفتی دین اسلام آشنایی کاملی نداشتند و از این روی اسلام را بستر مساعد و مناسبی برای ظهور و رشد اندیشههای عرفانی نمییافتند؛ حال آن که تصوف و عرفان اسلامی هم از بُعد عملی و هم از بُعد نظری ریشه در کتاب و سنت دارد. سیرت عملی پیامبر اکرم (ص) و امامان شیعه، به ویژه علی (ع) ـ که بسیاری از صوفیان سلسله خود را به او میرسانند ـ گواهی روشن و آشکار از حیات زاهدانه و عارفانه است. افزون بر آن بسیاری از آیات قرآن، روایات و سخنان معصومین (ع) و همچنین دعاها و مناجاتهای باقیمانده از آنان بر پرهیز از تجمل و دنیاپرستی و زندگی زاهدانه و عارفانه تأکید دارد و از جمله منابع مبانی و اصول معارف عرفانی به شمار می روند. بنابراین فرض خاستگاهی غیر اسلامی برای تصوف پذیرفتنی نیست. اما از سوی دیگر باید اذعان داشت که عرفان در معنای عام خود یعنی راه وصول به حقیقت مطلق و شناخت وجود لایزال پدیداری مشترک در همه ادیان است که ریشه در فطرت الهی انسان دارد و جریان روحانی عظیم و فراگیری است که در طول تاریخ بشریت از میان همه ادیان گذشته است.
علل دینی انکار تصوف:
الف) بدعتها و انحرافات عملی:
1ـ شریعت گریزی:
شریعت گریزی اعمال مخالف با شریعت همچون اعتقاد به سقوط تکلیف، رقص و سماع و شاهدبازی و جمال پرستی را دربر میگیرد.
2ـ قطب بازی و سرسپردگی به پیر و مرشد:
سالک به توصیه صوفیان موظف است که ارزشمندترین چیز، یعنی اختیار خود را فدای شیخ کند. آنان داستان موسی و خضر را تأییدی بر نظریه خود در رابطه با مریدی و مرادی دانستهاند.
3ـ کفر و زندقه:
از نظر علمای بزرگ شیعه همچون شیخ صدوق و شیخ مفید اعتقادات برخی صوفیان عین کفر و زندقه بوده و آنها را از اسلام خارج میکند.
4ـ سِحر:
سحر نوعی اعمال خارقالعاده است که آثاری از خود در وجود انسانها به جا میگذارد و گاهی یک نوع چشمبندی و تردستی است و گاه تنها جنبه روانی و خیالی دارد و به اتفاق علمای شیعه سحر و تعلم آن حرام است.
5ـ گمراهی و اضلال:
طبرسی در احتجاج روایاتی در مورد حسن بصری آورده که به گمراهی و اضلال او اشاره دارند.
6ـ دنیاپرستی:
شهید اول در ابیاتی که به او منسوب است به صوفی نمایان خشک مقدس صاحب سبحه و خرقه تبرزین میتازد و ظاهر فقیرانه با باطن خراب و دنیاپرستانه را نکوهش میکند.
ب) انحرافات نظری:
انحرافات نظری شامل دو گفتار رد برخی مباحث ثابتشده دینی و بحث غلو میباشد. زیرشاخههای گفتار اول اعتقاد به حلول و اتحاد، اعتذار ابلیس و ایمان فرعون میباشد و بحث غلو هم ادعاهای غلوآمیز همچون ادعای نیابت امام مهدی (عج) و ادعای مهدویت، ادعای تسخیر جن، ادعای افضلیت ولی صوفی بر انبیاء، ادعای تجلی خداوند به واسطه عبادات، ادعای ظهور معجزات و کرامات، ادعای الوهیت، ادعای معرفت اسماء الله و شطحیات را دربر میگیرد.
شایانذکر است، پایاننامه «علل و زمینه های انکار علمای شیعه نسبت به صوفیه تا عصر صفویه» پژوهش پایانی «سعید ملک محمد»، برای اخذ مدرک کارشناسی ارشد دانشگاه ادیان و مذاهب قم است که در پاییز 1388 دفاع شده است و استاد راهنمای آن «دکتر علی آقانوری» و استاد مشاور آن «دکتر محمدعلی رستمیان» است. /9193/پ201/ی