۱۶ تير ۱۳۹۲ - ۱۳:۱۶
کد خبر: ۱۷۵۰۴۲
به مناسبت هفته مالیات؛

مالیات در اسلام و تفاوت آن با خمس و زکات

خبرگزاری رسا ـ میان خمس و زکات با مالیات تفاوت های اساسی وجود دارد. اصولاً مالیات در نظام های دینی یا غیر دینی برای هزینه های جاری دولت ها گرفته می شود، اما خمس و زکات به عنوان واجب مالی مسلمانان شناخته شده و توسط دولت اخذ نمی شود.
ماليات

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، مالیات مانند یک نوع هزینه اجتماعی است که آحاد یک ملت در راستای بهره وری از امکانات و منابع یک کشور موظفند آن را پرداخت کنند تا توانایی‌های جایگزینی این امکانات و منابع، فراهم شود.

مالیات در واقع انتقال بخشی از درآمدهای جامعه به دولت و یا بخشی از سود فعالیت‌های اقتصادی است که نصیب دولت می‌شود؛ زیرا ابزار و امکانات دست یابی به درآمد و سودها را دولت فراهم کرده ‌است. دولت‌ها برای جبران هزینه‌های خدماتی که به شهروندان می‌دهند، از راه وضع مالیات اقدام می‌کنند و البته هدف از وضع مالیات برای اغلب کشورها جبران هزینه نیست، زیرا از راه مالیات، نقدینگی دچار تغییرات می‌شود که بعد از جبران هزینه، مهمترین عامل وضع مالیات می‌باشد.

امروزه دولت‌ها براى ایجاد تعادل اقتصادى وظایف گوناگونى به عهده مى‌گیرند و بازارهاى اقتصادى و قیمت‌ها را تعیین و کنترل مى‌کنند و بر توزیع فرآورده‌ها و سایر درآمدها نظارت مى‌کنند؛ اما آنچه از همه در تعادل اقتصادى و تأمین عدالت اجتماعى نقش ویژه‌اى دارد، مالیات است.

مالیات دولت را قادر مى‌سازد که بر جریانها و مسائل اقتصادى کشور و افزایش درآمدها و ثروت‌ها نظارت و کنترل داشته و از رکود، فساد و کساد اقتصادى جلوگیرى کند.

البته روشن است در میان انواع مالیات‌ها، مالیات‌هاى مستقیم، از آنجا که اشخاص پرداخت کننده نمى‌توانند آن را به دیگرى منتقل سازند، اگر بر اساس درآمد تنظیم گردد، مانع از تمرکز ثروت و اندوخته‌هاى سرسام آور خواهد بود. این جهت فاصله‌هاى وحشتناک طبقاتى ترمیم یا تعدیل و از سوی دیگر موجب رونق اقتصادى خواهد بود.

 

اهدف مالیات در اسلام

با توجه به اهداف بسیار متنوع اقتصاد اسلامی در مقایسه با مکتب های دیگر، دولت برای تأمین مخارج مالی خود، به درآمدهای گوناگونی نیاز دارد که مالیات به عنوان یکی از مهم ترین راه های درآمد دولت، در رسیدن به این اهداف، اهمیت خاصی دارد.

 

اهداف دریافت مالیات

الف) تأمین مالی مخارج مشخص: نظام مالیاتی اقتصاد اسلامی، از این نظر شبیه به عوارض عمل می کند؛ با این تفاوت که مالیات، به طور کلی به خزانه داری دولت واریز می شود و دولت مخارج مختلف خود را با آن تأمین می کند؛ ولی عوارض گردآوری شده، تنها باید در موارد و مکان های مشخص مصرف شود.

ب) عدالت اجتماعی: هر شهروندی در جامعه اسلامی به نسبت بهره ای که از امکانات جامعه و کشوری می برد، باید در تأمین مخارج و هزینه ها سهیم باشد.

ج) اجرای سیاست های اقتصادی: به هر میزان که بیشتر مالیات گرفته شود، هزینه مالیات دهنده، افزایش و در نتیجه، سود وی کاهش می یابد و دولت با افزایش مالیات در برخی بخش ها، می تواند از گسترش غیر ضروری آنها جلوگیری کند یا با کاهش مالیات و در نظر گرفتن انواع معافیت ها و تخفیف ها، بخش های دیگر را رونق بخشد.

حضرت علی(ع) درباره اثر مالیات در اداره جامعه اسلامی می فرمایند: «ولم یستقم امره الا قلیلا؛ حکومت، با نابودی مالیات جز اندکی دوام نمی آورد.»(1) با این حال می فرمایند: «و لا تضربن احدا سوطا لمکان درهم؛ برای گرفتن درهمی(مالیات) کسی را با شلاق نزنید.»(2)

همچنین آن حضرت درباره گرفتن مالیات به فرستاده های در نامه های 25 و 53 نهج البلاغه این گونه می فرمایند:

1 نامه 25 نهج البلاغه:

جمله‏هایى از این نامه مشخص می‌کند که حضرت على(ع) عدالت را در کارهاى کوچک و بزرگ اداره امور حکومت رعایت می کرد.

به حرکت درآى، با پرهیزگارى و ترس از خداوندى که یگانه است و او را شریکى نیست. زنهار، مسلمانى را مترسانى و اگر خود نخواهد به سراغش مروى و بیش از آنچه حق خداوند است، از او مستانى. چون به قبیله‏اى برسى بر سر آب آنها فرود آى و به خانه‏هایشان داخل مشو. آنگاه با آرامش و وقار به سوى ایشان رو تا به میانشان برسى. سلامشان کن و تحیّت گوى و در سلام و تحیّت امساک منماى. سپس، بگوى که اى بندگان خدا، ولىّ خدا و خلیفه او مرا به نزد شما فرستاده تا سهمى را که خدا در اموالتان دارد، بستانم. آیا خدا را در اموالتان سهمى هست، که آن را به ولىّ خدا بپردازید؟ اگر کسى گفت: نه، به سراغش مرو و اگر کسى گفت آرى، بى‏آنکه او را بترسانى یا تهدیدش کنى، یا بر او سخت گیرى، یا به دشواریش افکنى، به همراهش برو و آنچه از زر و سیم دهد، بستان و اگر او را گاو و گوسفند و شتر باشد، جز به اجازت صاحبانش به میان رمه مرو، زیرا بیشتر آنها از آن اوست و چون به رمه چارپایان رسیدى، مانند کسى مباش که خود را بر صاحب آنها مسلط مى‏شمارد یا مى‏خواهد بر او سخت گیرد. چارپایى را رم مده و مترسان و صاحبش را در گرفتن آن مرنجان. پس مال را هر چه هست به دو بخش کن و صاحب مال را به گزینش یکى از آن دو بخش مخیّر گردان و در آنچه براى خود بر مى‏گزیند، متعرضش مشو.(3)

2 نامه معروف 53 که حضرت به مالک اشتر نخعی نوشته بود:

در کار خراج نیکو نظر کن، به گونه‏اى که به صلاح خراج گزاران باشد. زیرا صلاح کار خراج و خراج گزاران، صلاح کار دیگران است و دیگران حالشان نیکو نشود، مگر به نیکو شدن حال خراج گزاران، زیرا همه مردم روزی خوار خراج و خراج گزاران‏اند.

ولى باید بیش از تحصیل خراج در اندیشه زمین باشى، زیرا خراج حاصل نشود، مگر به آبادانى زمین و هر که خراج طلبد و زمین را آباد نسازد، شهرها و مردم را هلاک کرده است و کارش استقامت نیابد، مگر اندکى. هرگاه از سنگینى خراج یا آفت محصول یا بریدن آب یا نیامدن باران یا دگرگون شدن زمین، چون در آب فرو رفتن آن یا بى‏آبى، شکایت نزد تو آوردند، از هزینه و رنجشان بکاه؛ آن قدر که امید مى‏دارى که کارشان را سامان دهد و کاستن از خراج بر تو گران نیاید، زیرا اندوخته‏اى شود براى آبادانى بلاد تو و زیور حکومت تو باشد، که ستایش آنها را به خود جلب کرده‏اى و سبب شادمانى دل تو گردد، که عدالت را در میانشان گسترده‏اى و به افزودن ارزاقشان و به آنچه در نزد ایشان اندوخته‏اى از آسایش خاطرشان و اعتمادشان به دادگرى خود و مدارا در حق ایشان، براى خود تکیه‏گاهى استوار ساخته‏اى. چه بسا کارها پیش آید که اگر رفع مشکل را بر عهده آنها گذارى، به خوشدلى به انجامش رسانند.(4)

 

انواع مالیات در اسلام

1 - مالیات های ثابت:

مالیات هایی است که نسبت، مقدار، مورد وضع یا مجموع آنها را دین اسلام مشخص کرده است؛ مانند خمس، زکات، جزیه و... .

خمس:

خمس یکی از واجبات مالی مسلم اسلامی است و علاوه بر ریشه‌های قوی در سنت پیامبر و اهل‌بیت علیهم السلام، مبنای قرآنی هم دارد.(5)

حکمت تشریع خمس، تأمین هزینه‌های امام و حاکم اسلامی در انجام اهداف اصلاح‌گرانه خود در جایگاه رئیس حکومت اسلامی است، که ناچار است در موارد لازم به مصرف برساند. این درآمد، وسیله‌ای برای طراحی و اجرای برنامه‌های گوناگونی که در جهت تأمین رشد و کمال جامعه اسلامی باید هزینه شود و اگر امام بخواهد این برنامه‌ها را انجام دهد، به این درآمد‌ها نیازمند است.(6)

امام خمینی(ره) بر این باورند که خمس، همانند زکات و انفال، ملک هیچ کس نیست؛ نه ملک شخص امام و نه ملک منصب او، بلکه متعلق به بیت المال است و امام یا ولی فقیه، فقط ولایت بر تصرف دارند. حتی سهم سادات نیز ملک سادات نیست، بلکه از آن بیت المال است، منتها حاکم جامعه اسلامی(امام معصوم یا ولی فقیه) موظف است گروه‌های سه گانه(یتیمان، مسکینان و در راه‌ماندگان) را تأمین کند و بر حسب صلاح دید خود، باقی‌مانده آن را در راستای تأمین مصالح جامعه اسلامی به مصرف برساند.

ایشان می‌فرماید: مالیات‌هایی که اسلام مقرر داشته است و طرح بودجه‌ای که ریخته، نشان می‌دهد که تنها برای سد رمق فقرا و سادات فقیر نیست، بلکه برای تشکیل حکومت و تأمین مخارج ضروری یک دولت بزرگ است.(7)

امام خمینی(ره) به عنوان نمونه «خمس» می‌گویند: مثلا خمس یکی از درآمدهای هنگفتی است که به بیت المال می‌ریزد و یکی از اقلام بودجه دولت اسلامی را تشکیل می‌دهد. طبق مذهب شیعه، از تمام منابع کشاوری، تجارت، منابع زیرزمینی و روزمینی و به طور کلی از کلیه منافع و عواید، به طرز عادلانه‌ای(خمس) گرفته می‌شود... در آمدی با این عظمت، برای اداره کشور اسلامی و رفع همه احتیاجات مالی آن جعل شده است.(8)

از منظر فقه اسلامی «خمس» یک واجب الهى و عبادى است که در آن قصد قربت معتبر است؛ ولى «مالیات» یک حکم قانونى و حکومتى و تابع شرایط زمان و مکان است و هیچ‏گونه منافاتى با خمس ندارد. از این رو پرداخت مالیات، نمى‏تواند جایگزین خمس گردد.(9)

زکات:

زکات مهمترین واجب مالی دینی است که مورد قبول تمام مسلمانان در همه زمان ها بوده و از ضروریات اسلام به شمار می رود و انکار کننده آن اگر با علم به ضرورت لازمه آن باشد، مرتد می گردد.

زکات تا آنجا قابل توجه است که در قرآن در ردیف نماز آمده و به آن امر شده است و در روایات پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه علیهم السّلام بیش از سایر حقوق مالی به آن اهمّیت داده شده و از ترک و کوتاهی در دادن آن شدیداً نکوهش شده است تا جایی که فرموده اند کسی که از دادن زکات(هر چند مختصر باشد) خودداری کند، از مؤمنین و مسلمانان نبوده(10) و در وقت مرگ به او گفته می شود(یهودی یا ارمنی) هر کدام که می خواهی بمیر!(یعنی تو مسلمان و دیندار نمی باشی)(11)

زکات در لغت به معنای طهارت و پاکیزگی، تقدس، نمو و رشد، تبرئه، صدقه، نیکی، تصدیق، حرمت، روی سفید و خیرات، آمده است.

در اسلام زکات که گاهی به آن هم صدقه گفته می شود، عبارت است از اینکه افرادی که بالغ، عاقل، مالک و مجاز در تصرف اند، در صورتی که گندم، جو، خرما، کشمش، گاو، گوسفند، شتر، طلا، نقره، داشته باشند و به اندازه نصاب(مقدار معینی در هر کدام در فقه بیان شده) مال آنها برسد، با شرائط و مقرراتی باید مقداری از آنها را به حاکم شرع یا مستمندان بدهند یا در اموری که اجازه داده شده مصرف نمایند.

زکات نیز به بخشى از مال در صورت رسیدن به حد نصاب تعلق مى‏گیرد. در حقیقت مالیات پرداخت مخارج زندگى خود فرد است؛ ولى خمس و زکات تأمین خلأها و نیازهاى مستمندان و مصارف دیگرى است که مشخص شده است. در مورد پرداخت زکات بر خلاف خمس اذن و اجازه مجتهد لازم نیست و هر کسی می تواند زکات خویش را در موارد آن به مصرف برساند؛ هر چند بهتر است زکات را در اختیار مجتهد قرار دهند و با اجازه وی به مصرف برسانند.

امام خمینی(ره) در تحریر الوسیله فرموده اند: «الافضل بل الاحوط دفع الزکاه الی الفقیه فی عصر الغیبه سیما اذا طلبها لانه اعرف بمواقعها و ان کان الاقوی عدم وجوبه؛ بهتر بلکه احوط این است که در زمان غیبت زکات را به مجتهد بدهند؛ خصوصا اگر مجتهد در خواست زکات کند؛ چون مجتهد آشناتر به مواقع و مصارف زکات است؛ اگر چه اقوی عدم وجوب دفع زکات به مجتهد است.»(12)[البته در مقابل نظریه اکثر فقهاء که قائل به عدم لزوم اذن مجتهد در پرداخت هستند؛ برخی از فقهاء مانند حضرت آیت الله مکارم شیرازی و حضرت آیت الله سیستانی در بعضی موارد اذن مجتهد را بنا بر احتیاط واجب، لازم می دانند] بنابراین زکات را هم خود افراد می توانند پرداخت نمایند و هم می توانند آن را در اختیار مراجع تقلید قرار دهند که به مصارف مشخص آن برسانند.

2 - مالیات های متغیر:

آن دسته از دریافت هایی هستند که حاکم اسلامی، بر اساس مصلحت مسلمانان، در شرایط خاصی به طور موقت وضع می کند. این گونه مالیات ها می توانند به طور مستقیم مانند مالیت بر حقوق کارمندان دولت یا به طور غیر مستقیم مانند افزایش قیمت کالا باشند.

امروزه که در عصر غیبت به سر می بریم، افزون بر مالیات های ثابت اسلامی یعنی خمس، زکات، خراج و جزیه، مردم مالیات های دیگری نیز تحت عنوان مالیات های متغیر یا حکومتی به دولت می پردازند که اختیار وضع آنها بر عهده حاکم اسلامی است.

به طور کلی در نظام مالیاتی کشور چهار نوع مالیات از جمله مالیات بر درآمد، مالیات بر ارزش افزوده، مالیات تکلیفی و مالیات بر اجاره توسط دولت و حکومت دریافت می گردد.

به غیر از  مالیات بر درآمد که مستقیما به میزان سودی که فرد مالیات دهنده(مؤدی) کسب می کند بستگی دارد، سایر مالیات ها به سود و زیان بستگی نداشته و باید پرداخت شود؛ بنابراین تمام کالاهایی که مشمول قانون مالیات بر ارزش افزوده هستند و نام آنها به تفکیک در قانون آمده، باید مالیات بر ارزش افزوده خود را پرداخت نمایند.

مالیات بر ارزش افزوده نخستین بار توسط فون زیمنس در سال ۱۹۵۱ به منظور فائق آمدن بر مسائل مالی کشور آلمان طرح ریزی شد؛ اما به رغم علاقه و تمایل شدید کشورهایی نظیر آرژانتین و فرانسه در خصوص آگاهی از چگونگی ساختار آن، این مالیات به طور رسمی تا سال ۱۹۵۴ به مرحله اجرا در نیامد. از سال ۱۹۵۴به بعد، برزیل، فرانسه، دانمارک و آلمان نخستین کشورهایی بودند که این مالیات را در نظام مالیاتی کشور خود معرفی کردند.

کره جنوبی نخستین کشور آسیایی است که درسال ۱۹۷۷ با کمک صندوق بین‌المللی پول توانست این مالیات را در نظام مالیاتی خود پیاده نماید و به دنبال آن کشورهای ترکیه، پاکستان، بنگلادش و لبنان نیز اقدام به اجرای این مالیات کردند. هم اکنون بیش از ۱۲۰ کشور جهان از سیستم مالیات بر ارزش افزوده بهره مند هستند.

مالیات برارزش افزوده در حال حاضر در ایران بر اساس خود اظهاری و اظهار نامه تعیین می گردد. کلیه مشمولین موظف اند در پایان هر فصل(هر سه ماه یکبار) با فرجه 15 روزه، مالیات بر ارزش افزوده خود را اظهار کرده و پرداخت نمایند؛ در غیر این صورت با آنها برخورد قانونی خواهد شد.

بنابراین گریزی از پرداخت آن نیست. با وجود این، برخی مؤدیان تصور می کنند می توانند از این قانون فرار کنند و یا حتی به دلیل بی اطلاعی از پرداخت مالیات، شانه خالی می کنند که این امر در دراز مدت می تواند زیان های جبران ناپذیری برای آنها به بار آورد.

در این قانون معافیت های مربوط به بخش کشاورزی، شامل دام و طیور زنده، آبزیان، زنبور عسل و نوغان، انواع دارو، لوارم مصرفی درمانی و خدمات درمانی(حیوانی و گیاهی)، خوراک دام و طیور و انواع کود، سم، بذر و نهال است.

معافیت های مرتبط با عموم نیز در برگیرنده انواع محصولات کشاورزی فرآوری نشده، مانند آرد خبازی، نان، گوشت، قند، شکر، برنج، حبوبات، سویا، شیر، پنیر، روغن نباتی و شیر خشک مخصوص تغذیه کودکان،کتاب، مطبوعات و دفاتر تحریر همچنین انواع کاغذ چاپ، تحریر و مطبوعات، انواع دارو، لوازم مصرفی درمانی خدمات درمانی و خدمات توانبخشی و حمایتی است.

خدمات حمل و نقل عمومی مسافری درون و برون شهری جاده ای، ریلی، هوایی و دریایی، فرش دستباف، اموال غیرمنقول(زمین و ساختمان و...) انواع خدمات پژوهشی و آموزشی خدمات مشمول مالیات بر درآمد حقوق، موضوع مالیات های مستقیم، خدمات بانکی و اعتباری بانک ها، مؤسسات و تعاونی های اعتباری و صندوق های قرض الحسنه مجاز و صندوق تعاون نیز از پرداخت مالیات معاف اند.

 

نتیجه

میان خمس و زکات با مالیات تفاوت های اساسی وجود دارد. اصولاً مالیات در نظام های دینی یا غیر دینی برای هزینه های جاری دولت ها اخذ می شود که در هر کشور تابع مقررات خاص خود است. در برخی از کشورها برای در آمدهای پایین یا متوسط نیز مالیات وضع شده است.

زکات برای فقر زدایی در جامعه وضع شده است و خمس در قسمی از آن برای فقر زدایی از عدۀ خاصی که بر طبق قوانین شرع، زکات دریافت نمی کنند، می باشد و در قسم دیگرش برای رفع مخارج شخص امام و رهبر که مخارج خاص خودش را دارد، است. مسلمانان به خصوص شیعیان که در طول تاریخ به جز در برخی از اعصار محدود، حکومتی نداشته اند، خمس و زکات مال خودشان را پرداخت می کرده اند. در زمان امامان معصوم(ع) با توجه به عدم وجود یک حکومت شیعی، خمس و زکات شیعیان پرداخت می شده است. امروزه نیز حکومت اسلامی به عنوان دریافت کننده خمس و زکات مؤمنین شناخته نمی شود؛ بلکه حاصل انجام این گونه از تکالیف مادی، به دست مراجع عظام تقلید می رسد.

ولی فقیه و حاکم اسلامی از باب مصلحت می‌تواند پرداخت مالیات یا بخشی از آن را به عنوان خمس کافی بداند؛ چنان که در وضعیت کنونی، افراد می‌توانند مالیاتی که به دولت می‌پردازند را جزء مؤنه سال(هزینه سال) خود محاسبه کرده و پس از خارج کردن تمام هزینه‌های متعارف و از جمله مالیات، خمس اموال خود را تعیین و پرداخت کنند.

 

حسین اسکندری

/9462/702/ر

منابع:

1- شرح نهج البلاغة - ابن أبی الحدید جلد 17 صفحه :  71

2- شرح نهج البلاغة- ابن أبی الحدید- جلد : 17 صفحه:  19

3- نامه 25 نهج البلاغه

4- نامه 53 نهج البلاغه

5- ر.ک: سید رضا تقوی دامغانی، مالیات در نظام اسلامی، بی‌جا، سازمان تبلیغات اسلامی، 1369، ص 61 ـ 69؛ احمد علی یوسفی و همکاران، نظام مالی اسلام، مرکز نشر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه، 1379، ص 25 ـ 43

6- انفال، 41

7- نظام مالی اسلام، پیشین، ص 265 ـ 341

8- امام خمینی، ولایت فقیه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1373، ص 22

9- امام، استفتاءات، ج‏1، س 199؛ مکارم، استفتاءات، ج‏1، س 333؛ تبریزى، استفتاءات، س‏853؛ صافى، جامع‏الاحکام، ج 2، س 732؛ دفتر: سیستانى، وحید، خامنه‏اى، فاضل، نورى و بهجت.

10- وسائل الشیعه، ج 6، ص 18، حدیث 3

11- وسائل الشیعه، ج 6، ص 18، حدیث 5

12- امام خمینی ره، تحریر الوسیله، ج 1، ص 342 و 343

ارسال نظرات