۰۸ خرداد ۱۳۹۲ - ۲۲:۱۸
کد خبر: ۱۶۹۲۰۰
معرفی پایان‌نامه‌های حوزوی؛

بررسی مفهوم ظلم در قرآن با رویکرد فقهی و اخلاقی

خبرگزاری رسا ـ پایان نامه «بررسی مفهوم ظلم در قرآن با رویکرد فقهی و اخلاقی» پژوهشی از «صدیقه گیوی» به بررسی و بیان ابعاد ظلم در قرآن با رویکرد فقهی و اخلاقی می‌پردازد.
پايان نامه

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، پایان نامه «بررسی مفهوم ظلم در قرآن با رویکرد فقهی و اخلاقی» پژوهشی از «صدیقه گیوی» به بررسی و بیان ابعاد ظلم در قرآن با رویکرد فقهی و اخلاقی اهتمام ورزیده است.

بر اساس این گزارش، در چکیده این پایان نامه می‌خوانیم:

چکیده:

هدف این رساله بیان مفهوم ظلم در قرآن با رویکرد فقهی و اخلاقی است و هرگونه «انحراف از فطرت الهی در عقیده و عمل و اخلاق» را شامل می‌شود و آثار فقهی بر همه آن انحرافات مترتب می‌گردد. حدود یک دهم آیات قرآن به صورت مستقیم و غیر مستقیم به موضوع ظلم مربوط می‌شود، به گونه‌ای که بیش از 350 آیه به صراحت بحث ظلم را بیان می‌کند. در نوشتار حاضر، انسان از دیدگاه قرآن موظف معرفی شده است و تکالیفی را بر عهده دارد و باید حقوقی را رعایت نماید که آن حقوق متعلق به خدا و بندگان او و خود انسان است و در صورت رعایت نکردن هر کدام از حقوق مذکور انسان گرفتار ظلم خواهد شد؛ و اما حق خداوند بر انسان این است که او را بشناسد و در محضرش خالصانه بندگی نماید و از هر گونه کفر و شرک نظری و عملی دوری نماید و اوامر او را اطاعت نموده و گناهی را نیز مرتکب نشود؛ و حق دیگری که خداوند بر انسان واجب نموده، حق الناس است که می‌بایست به ترتیب اولویت قرابت مورد توجه قرار گیرد که آن عبارت است از حق والدین، حق همسر، حق فرزندان و حق مردمی که به نوعی انسان با آن‌ها ارتباط دارد؛ لذا باید حقوق اقربا را به صورت خاص و ویژه رعایت نماید و نسبت به عموم مردم نیز گفتار و رفتار عادلانه داشته باشد و در روابط اجتماعی از برخوردهای ظالمانه‌ای چون فخرفروشی و تمسخر و غیبت و سوءظن و تجسس و کم فروشی و...اجتناب نماید؛ و آخرین حق، حق النفس است که اگر رعایت نشود انسان گرفتار ظلم به خویشتن می‌شود و از مصادیق مهم ظلم به خویشتن ترک واجبات و ارتکاب محرمات و معاصی و تعدی از حدود خداوند است. البته ظلم به خدا و ظلم به مردم نیز در نهایت به ظلم به خویشتن منجر می‌شود، زیرا زیان کننده اصلی شخص ظالم است که با ستم پیشگی، وجود خویش را تباه می‌کند. علاوه بر رعایت حقوق سه‌گانه مذکور، انسان در مقابل ظلم دیگران نیز نباید بی تفاوت باشد، بلکه مکلف است ظلم را از خود و دیگران دفع نماید و اگر خود نیز گرفتار ظلمی شد آن را جبران نماید؛ و سپس آثار ظلم در دنیا از لحاظ فردی و اجتماعی و در آخرت آثار روحی و جسمی آن بررسی می‌شود؛ و همچنین ظلم با نگاه فقهی که بیشتر به اعمال جوارحی مربوط می‌شود، می‌پردازد و بعد ظلم اخلاقی و افراط و تفریط در تمایلات نفسانی از دیدگاه قرآن بررسی می‌شود؛ و در آخر تأثیر متقابل فقه (قصاص، دیات و...) و اخلاق (عفو، صبر و...) در موضوع ظلم مورد بحث قرار می‌گیرد. به عبارت دیگر شناخت حقوق و تکالیف موضوعه الهی و رعایت تمامی حدودی که خداوند در قالب اوامر و نواهی مشخص فرموده، انسان را از سقوط در ورطه ظلم نجات می‌بخشد و سعادت دنیا و آخرت را برای انسان به ارمغان می‌آورد، و نیز اگر حقوق و تکالیف و حدود الهی در تمامی ابعادش اعم از فردی و اعتقادی و یا در بعد اخلاقی و اجتماعی رعایت نشود آثار زیان‌بار و مخربش انسان را گرفتار شقاوت در دنیا و عذاب اخروی خواهد نمود؛ لذا راه سعادت و «نجات از ظلم و ستم» کسب «فضایل اخلاقی» از طریق عمل نمودن به شریعت و «فقه اسلامی» می‌باشد.

نمونه‌ای از روابط اجتماعی ظالمانه:

ارتباطات ظالمانه باعث تفرقه و تخریب روابط اجتماعی می‌شود که در ذیل بعضی از آن‌ها مورد بحث قرار می‌گیرد:

1- کم فروشی:خداوند انسان‌های مؤمن را از کم فروشی و یا کم گذاشتن از کیل بر حذر می‌دارد و حتی سوره‌ای با عنوان مطففین (کم فروشان) نام‌گذاری شده است؛ لذا می‌فرماید:(وَیلٌ لِلمُطَفِّفین؛ وای بر کم فروشان).

2-فخر فروشی: یکی از برخوردهای ظالمانه تکبر و خود بزرگ بینی و فخر فروشی در مقابل مردم است. گرچه طبق نظریه روان‌شناسان ثابت شده است که انسان متکبر از درون احساس حقارت و خود کم بینی دارد و برای جبران این کمبود تکبر می‌کند تا آن خلأ و حقارت درونی را جبران کند؛ لذا خداوندمی فرماید: «از در کبر و نخوت از مردم روی برمگردان و در زمین چون مردم فرحناک راه مرو خدا خودپسندان گردن فراز را دوست ندارد.» (لقمان/ 18-19).

3- تمسخر و عیب جویی: تمسخر با تکریم در تضاد است و از آنجا که خداوند بنی آدم را تکریم فرموده، لذا ازهر برخوردی که آن کرامت الهی را خدشه دار کند، نهی کرده است؛ و می‌فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، هیچ قومی حق ندارد قومی دیگر را مسخره کند... و هرگز عیب‌های خود را برملا مکنید.» (حجرات/11).

4- سوءظن، تجسس و غیبت: موارد مذکور همگی در نهایت به عیب جویی و تحقیر انسان‌ها منجر می‌شود لذا قرآن از آن نهی نموده است. «از بسیاری گمان‌ها اجتناب کنید که بعضی از گمان‌ها، گناه است و از عیوب مردم تجسس مکنید و دنبال سر یکدیگر غیبت مکنید.» (حجرات/12).

ظلم نسبت به خود (رعایت نکردن حق النفس) :

انواع ظلم به نفس:

1- ترک واجبات: ترک واجبات و بی اعتنایی به انجام آن‌ها به تدریج زمینه را برای گرایش به محرمات فراهم می‌سازد، زیرا انجام واجبات از جهت شکلی و محتوایی سبب تقرب به خدا و پاکی انسان می‌شود و هنگامی که روح و قلب آدمی در قالب انجام واجب، موجب، ذات باری تعالی می‌شود به طور طبیعی شکل محل انسان نیز وجهه الهی پیدا می‌کند.

2- ارتکاب محرمات و معاصی و تعدی از حدود خداوند: فراموشی یاد خداوند موجب ارتکاب به معاصی می‌شود بر اساس آیات قرآن، یکی از دلایل مهم ارتکاب معاصی، فراموشی یاد خداوند است؛ لذا می‌فرماید: «هرکس از یاد خدا روی­گردان شود شیطانی را به سراغ او می‌فرستیم و همواره قرین او باشد.» (زخرف/36).

آثار روحی ظلم:

1- شهادت شاهدان علیه ظالمین: شهادت اعضای بدن ستمگران علیه آنان محکم ترین و محکوم کننده ترین شهادت است. (فصلت/23-19).

2- محبوب نبودن ظالمین نزد خدا: (شورا/ 40).

3- سخن نگفتن خدا با ظالمین: (بقره/174).

4- فرصت نیافتن آن‌ها جهت عذرخواهی: (روم/57).

5- ملامت و سرزنش ظالمین در قیامت: (جاثیه/31).

6- ملعون بودن ظالمین:ظالمین از رحمت خدا در دنیا و آخرت به دور هستند. (قصص/42).

7- دردناکی و شدت عذاب ظالمان: (زمر/48-47).

نتیجه گیری:

موضوع ظلم در تمامی اشکال و ابعادش آنقدر اهمیت دارد که دوری از آن و یا ارتکاب آن می‌تواند سرنوشت انسان را ورق بزند پس ظلم از مهم ترین موضوعاتی است که قرآن کریم به آن پرداخته و پرهیز یا ارتکاب آن می‌تواند تأثیر عمیق روحی و روانی، اخلاقی، اجتماعی و عملی به صورت مثبت یا منفی داشته باشد.

شایان ذکر است، پایان‌نامه «بررسی مفهوم ظلم در قرآن با رویکرد فقهی و اخلاقی» پژوهش پایانی «صدیقه گیوی»، برای اخذ مدرک سطح 3 جامعه الزهراء قم است که در سال 1389 دفاع شده است و استاد راهنمای آن «حجت الاسلام محمد فاکر میبدی» و استاد مشاور آن «حجت الاسلام حسن صادقی زفره» است. /9193/پ201/ن

 

ارسال نظرات