۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۱۱:۱۶
کد خبر: ۱۶۳۳۱۴

مقام فاطمه ى زهرا در قیامت

خبرگزاری رسا _ کارشناسان شبکه های وهابی عظمت معنوی حضرت زهرا (س) در روز قیامت را منکر شدند.
يازهرا

به گزارش سرویس مانیتورینگ خبرگزاری رسا، کارشناسان شبکه های وهابی مدعی شدند روایتی از کتب تشیع درباره عظمت معنوی حضرت زهرا (س) در روز قیامت وجود ندارد.

در اینجا برای اثبات این موضوع به اختصار چهار حدیث بیان می گردد:

حدیث اول:  در «بحارالانوار، ج 43، ص 225،حدیث 13»  از ابن عباس منقول است که مى گوید: از امیرالمومنین على بن ابى طالب (ع) شنیدم که فرمود: روزى رسول الله (ص) نزد فاطمه (س) رفت و او را محزون و ناراحت یافت، فرمود: دختر عزیزم، چرا ناراحتى؟ عرض کرد: پدر جان، به یاد صحراى محشر و ایستادن مردم در روز قیامت با بدن برهنه در برابر پروردگار افتادم.
پیامبر فرمودند: دختر عزیزم، آن روز، روز بزرگى است ولى جبرئیل از جانب خداوند- عزوجل- به من خبر داد: اولین کسى که زمین براى او در روز قیامت شکافته مى شود، و از قبر بیرون مى آید من هستم، سپس پدرم ابراهیم، بعد از آن شوهرت على بن ابى طالب (ع). آنگاه خداوند جبرئیل را همرا با هفتاد هزار ملک مى فرستد که هفت گنبد از نور بر مزارت درست کنند، سپس اسرافیل با سه لباس کامل از نور نزد تو آمده و در بالاى سرت مى ایستد و تو را به اسم صدا کرده مى گوید: «یا فاطمه بنت محمد! قومى الى محشرک.»
اى فاطمه دختر محمد، برخیز به سوى محشرت. و تو در حالى که هیچ گونه ترسى ندارى و بدنت پوشیده است برمى خیزى، سپس اسرافیل لباسهاى کامل را به تو مى دهد و تو مى پوشى، و زوقائیل اسبى از نور مى آورد، که زمام آن از لولو تازه مى باشد، و بر آن کجاوه اى از طلا است. تو بر آن اسب، سوار مى شوى و زوقائیل زمام آن را مى گیرد، در حالى که در پیش رویت هفتاد هزار ملک قرار دارند و در دستهایشان پرچمهاى تسبیح است... تا آنجا که مى فرماید: سپس منبرى از نور برایت نصب مى کنند که هفت پله دارد، و در فاصله هر پله با پله دیگر، ملائکه صف کشیده اند، در حالى که در دستهایشان پرچمهاى نور است. و حورالعین در جانب راست و چپ منبر صف کشیده اند و نزدیکترین زنان به تو، از جانب چپ؛ حضرت حواء و آسیه است. پس چون بالاى منبر جاى گرفتى، جبرئیل علیه السلام مى آید و به تو مى گوید: اى فاطمه، حاجت خود را بخواه،

در آن هنگام تو مى گویی: پروردگارا! حسن و حسین (ع) را به من نشان بده
سپس آن دو به سوى تو مى آیند، در حالى که از رگهاى حسین (ع) خون مى ریزد، و او مى گوید:
پروردگارا، امروز حق مرا از کسانى که به من ظلم کرده اند، باز ستان».


حدیٍث دوم: در «بحارالانوار، ج 43، ص 220، روایت 2» از امام رضا (ع) به نقل از پدران بزرگوارش (ع) است که مى فرمایند: «رسول الله (ص) فرمود: دخترم فاطمه (س) ، روز قیامت در حالى که لباسهاى خون آلود با اوست، محشور مى شود. و به یکى از پایه هاى عرش الهى دست مى زند و عرض مى کند: اى عدل، میان من و قاتل پسرم حکم نما؛ سپس رسول الله (ص) فرمود: قسم به پروردگار کعبه که خداوند بر له دخترم حکم مى کند. و خداوند- عزوجل- به غضب فاطمه (س) غضب مى کند و به خوشنودى او خشنود مى گردد».


حدیث سوم : در « بحارالانوار، ج 43، ص 220، روایت 4»از امام رضا (ع) به نقل از پدران بزرگوارش (ع) است که مى فرمایند: « رسول الله (ص) فرمود: چون روز قیامت مى شود، منادیى ندا مى کند: اى گروه خلایق، چشمان خود را ببندید تا فاطمه (س) ، دختر محمد (ص) عبور کند».


 حدیث چهارم: در« بحارالانوار، ج 43 ص 53.» از زبان ابوایوب انصارى آمده است که رسول الله (ص) فرمودند: «هنگامى که روز قیامت فرا مى رسد، منادیى از باطن عرش ندا مى کند: اى اهل جمع (محشر)، سرهاى خود را به زیر افکنید و چشمان خود بر هم نهید، تا فاطمه (س) از صراط بگذرد. در این هنگام حضرت فاطمه (ع) با هفتاد هزار کنیز از حورالعین عبور مى کند».


این بود بخشى از روایاتی که بیانگر عظمت معنوى فاطمه (س) ، در قیامت است، براى توضیح بیشتر به نکات آنها اشاره مى شود:


1- حدیث اول به خوبى دلالت مى نماید بر اینکه: ظهور فاطمه (س) در قیامت، ظهور نورى قبل از خلقت مادى است. چرا که تمام تشریفات ذکر شده در حدیث از نور است.


2- از حدیث اول و نیز از حدیث دوم معلوم مى گردد که: خونخواهى امام حسین (ع) تنها با انتقام حضرت ولى عصر (عج) به پایان نمى رسد.


3- منظور از عرش، در حدیث دوم ممکن است موجودات باشند، و نیز مراد از قوائم و پایه هاى عرش، همان اسماء و صفات ذاتیه باشد که قیام موجودات به آنهاست. و ممکن است مراد از یکى از قوائم که در حدیث ذکر شده «قائمه من قوائم العرش» و حضرت فاطمه (س) بدان تمسک مى جوید، همان صفت «عدل» الهى باشد که در کلام موجود است «یا عدل، احکم بینى و بین قاتل ولدى».


4- شاید بستن چشم و یا سر به زیر افکندن در حدیث سوم و چهارم، با آنکه آنجا عالم تکلیف نیست، اشاره به عظمت آن بانو داشته باشد که هر چشمى نباید او را بنگرد. چنانکه در روایت اول آمده است: جز ابراهیم و امیرالمومنین (ع) کسى به او نخواهد نگریست.


5- شاید مراد از باطن عرش «بطنان العرش» همان نداى الهى از درون موجودات باشد، که به حساب عالم امرى و ملکوتى، عرش الهى محسوب مى شوند، زیرا خداوند با همه موجودات و در همه جا هست،  و یکى از آن جاها، قیامت است./1406/9161/خ

ارسال نظرات