۲۲ فروردين ۱۳۹۲ - ۱۰:۵۰
کد خبر: ۱۶۱۳۲۶

بیت‏الاحزان یک حقیقت فراموش ناشدنى

خبرگزاری رسا _ کارشناسان شبکه های وهابی وصال حق و نور، وجود بیت الاحزان در بقیع و گریه های حضرت زهرا (س) در آن را که واقعیتی غیر قابل انکار و یک حقیقت فراموش ناشدنى است را تکذیب کردند.
بيت‏الاحزان يك حقيقت فراموش ناشدنى

به گزارش سرویس مانیتورینگ خبرگزاری رسا، کارشناسان شبکه های وهابی وصال حق و نور، وجود بیت الاحزان را  انکار کرده و مدعی شدند که هیچ مدرک تاریخی و روایی در این مورد در منابع شیعه وسنی وجود ندارد.

 

بیت الاحزان نام مکانی در بقیع بوده  که حضرت زهرا (س) درروزهای پایانی عمر شریفشان؛ هر روز چند ساعت از وقت خویش را در آنجا به عبادت و گریه و ناله سپرى می نموند.


‏هر زائر شیعى، از هر نقطه دنیا که وارد مدینه منوره مى‏گردد، پس از زیارتِ قبر مطهر حضرت رسول (ص) و اقامه نماز در مسجد آن حضرت و پس از زیارت قبور پاک ائمه بقیع (ع) و سایر قبور متعلق به اقوام و عشیره پیامبر اکرم (ص)، عازم زیارت بیت‏الأحزان مى‏شود، به این امید که اگر به قبر مطهر زهراى مرضیه (س) دسترسى ندارد، آن حضرت را در محل دیگرى که به وى منتسب است زیارت کند و اگر نمى‏تواند که صورت خود را به خاک قبر یگانه یادگار رسول خدا (ص) بگذارد و ضریح مقدس آن حضرت را با اشک دیده بشوید، حداقل در جایگاهى که دخت گرامى پیامبر (ص) پس از رحلت پدر بزرگوارش در آنجا به عبادت و گریه و ناله سپرى نمود، نماز بخواند و به یاد اشکهاى آن حضرت اشک بریزد. اما اینک نه از چنین محلى خبرى است و نه از بیت‏الأحزان در بقیع، اثرى.


آیا اصلاً بیت‏الاحزان در حقیقت وجود دارد یا یک موضوع موهوم و خیالى بوده و بجز در لسان بعضى از خطبا و گویندگان وجود خارجى نداشته است؟!


در این نوشتار برآنیم که، محل واقعى و تاریخ ساختمان بیت‏الاحزان را، تا آنجا که از کتب حدیث و تاریخ به دست مى‏آید و گفتار کسانى را که در طول تاریخ و از قرن اول تا دوران تخریب، از نزدیک این بیت حزن را زیارت کرده و شاهد ساختمان آن بوده‏اند در اختیار خوانندگان ارجمند قرار دهیم تا معلوم شود که بیت‏الأحزان یک واقعیت غیر قابل انکار و یک حقیقت فراموش ناشدنى است، اگر چه ساختمان آن ویران گردیده و درگوشه بقیع، از بیت‏الاحزان اثرى باقى نمانده است. منابع حدیثى و تاریخىِ متقن از محدثان، مورخان، نویسندگان معروف و دانشمندان مشهور از شیعه و اهل سنت در طول تاریخ آن را تأیید و تثبیت نموده‏اند که اینک نمونه‏هایى از روایات و اعتراف مورخان را از نظر خوانندگان مى‏گذرانیم.


بیت‏الاحزان در منابع حدیثى‏

 

از جمله منابع حدیثى که در آن از انگیزه به وجود آمدن بیت‏الاحزان سخن به میان آمده، در « وسائل الشیعه، ج 2، ص 922، باب 87 از ابواب دفن » از «خصال شیخ صدوق رحمه الله»  آمده است که آن محدث بزرگ، در ضمن روایتى با استناد از امام صادق (ع) نقل مى‏کند:
«فاطمه (س) در مصیبت رسول خدا (ص) آنقدر گریه نمود که مردم مدینه از گریه او ناراحت شدند و اظهار نمودند: با کثرت گریه‏ات ما را متأذّى نمودى. ولذا خانه خود را ترک مى‏نمود و به کنار قبرها مى‏رفت ...».


صریح‏تر و روشن‏تر از روایت صدوق، گفتار فضه، خادمه حضرت زهرا (س) است که مرحوم علامه مجلسى در ضمن بیان جریان مفصل شهادت حضرت زهرا از زبان فضه، در کتاب « بحارالانوار، ج 43، ص 177» چنین نقل مى‏کند که:
«امیر مؤمنان علی (ع) براى فاطمه (س) ، در بقیع و در خارج مدینه، خیمه‏اى را بپاداشت که آن حضرت به همراه حسنین (ع) بدان جا مى‏آمد و پس از گریه طولانى به خانه‏اش مراجعت مى‏نمود».


توضیح اینکه: به طوریکه در کتب لغت آمده است، «بیت» به معناى «محل و مسکن» است خواه به شکل چادر باشد یا خانه‏اى از خاک و گل، و به طورى‏که در آینده نیز خواهیم دید، اولین بیت و مسکنى که براى فاطمه زهرا (س) در بقیع ساخته شده، به صورت چادر و خیمه بوده است.

 

بیت‏الأحزان از نظر علما و مورّخان‏
عده‏اى از علماى بزرگ و شخصیتهاى علمى که در تاریخ مدینه و یا درباره زیارت بقیع مطلبى نوشته‏اند، از بیت‏الأحزان نیز سخن گفته و وجود آن را تأیید و تثبیت نموده‏اند که نظرات چند تن را به ترتیب تاریخ زندگى آنان، مى‏آوریم:


1. فتواى غزالى بر استحباب خواندن نماز در بیت الأحزان‏
آنگونه که در کتاب «احیاءالعلوم، ج 1، ص 260» آمده ابومحمد غزالى که یکى شخصیتهاى معروف و از علما و دانشمندان اهل سنت است، در ضمن بیان وظایف زائران مدینه منوره و کسانى که به زیارت بقیع مشرف مى‏شوند، مى‏گوید: «مستحب است که زائران، هر روز صبح، پس از زیارت قبر حضرت رسول (ص) در بقیع حضور بهم رسانند و قبور پیشوایان دینى و صحابه را که در آنجا مدفون هستند زیارت کنند». سپس مى‏گوید: «و مستحب است در مسجد فاطمه (س) نیز نماز بخوانند».


2. ابن جبیر، جهانگرد معروف و دانشمند اسلامى

یکی از اشخاصی که بیت‏الأحزان را از نزدیک زیارت و در باره آن سخن گفته است، رحاله و جهانگرد معروف اسلامى ابوالحسین احمد بن جبیر اندلسى است. او که در ماه‏ محرم سال 580 ه. ق، وارد مدینه شده و بقیع را زیارت نموده است، مى‏گوید: «و در کنار قبّه عباسیه، خانه‏اى قرار گرفته است که به فاطمه (س) دختر رسول خدا (ص) منتسب است.


وی سپس در « رحله ‏ابن‏جبیر چاپ‏ لیدن، صفحه 196 وچاپ دارالکتب اللبنانى صفحه 144» آورده است: «مى‏گویند این همان خانه‏ایست که فاطمه زهرا (س) به آنجا مى‏آمد و در آنجا اقامت مى‏کرد و حزن و اندوه خود را در مرگ پدر بزرگوارش ابراز مى‏نمود».


3. نورالدین على بن احمد سمهودى
سومین شخصیت و مورخى که وجود بیت‏الأحزان را تأیید و تثبیت نموده است؛ مقتدا و پیشواى مورخان، نورالدین على بن احمد سمهودى مصرى است؛ شخصیتى که‏ پس از وى هیچ مورخ و نویسنده‏اى درباره مدینه کتابى ننوشته و هیچ گوینده و خطیبى، از تاریخ مدینه سخن نگفته، مگر اینکه به گفته او استناد جسته و از کتاب «وفاءالوفا ج 3، ص 918» استمداد نموده است. او مى‏گوید:


«مشهور در بیت‏الاحزان، همان محلى است که به مسجد فاطمه (س) معروف و در طرف قبله حرم امام حسن (ع) و جناب عباس واقع گردیده است».
آنگاه مى‏گوید: «و به عقیده من، این بیت الأحزان در محل همان بیت و مسکنى است که على بن ابى‏طالب (ع) آن را در بقیع آماده ساخت. وی اضافه مى‏کند که فعلًا در میان آن، شکل چند قبر نیز موجود است».

 

4. سر ریچار بورتون
یکى از جهانگردانِ غربى که به مکه و مدینه مسافرت نموده و در سیاحتنامه خود از آثار و ابنیه حجاز و از اخلاق و رسوم مسلمانان در موسم حج و از جزئیات زندگى مردم حجاز سخن گفته است؛ از جمله حرمها و گنبدها و بارگاههاى موجود در بقیع را شناسانده و با قلم خود ترسیم و تصویر نموده است، «سر ریچارد بورتون» جهانگرد انگلیسى است که در سال 1853 میلادى- تقریباً 139 سال قبل- بقیع را از نزدیک مشاهده نموده و در باره بیت‏الأحزان در کتابش « موسوعة العتبات المقدسه، ج 3، ص 285» چنین گفته است:


«در بقیع مسجد کوچکى است که در سمت جنوبى گنبد عباس بن عبدالمطلب واقع گردیده و این مکان را بیت‏الأحزان نیز مى‏نامند؛ زیرا فاطمه زهرا (س) آخرین روزهاى عمر خویش را در این محل بسر مى‏برد و براى از دست دادن پدر عزیزش نوحه‏سرایى مى‏نمود».


مطالبى که از آقاى بورتون نقل شد، دلیل روشنى بر مشخص بودن ساختمان بیت‏الأحزان در زمان وى و اشتهار وجه تسمیه و انگیزه ایجاد آن مى‏باشد که یک جهانگرد انگلیسى و غیرمسلمان، در اندک زمان و با مختصر تماس با مسلمانان؛ توانسته است همه این مطالب را همانگونه که در منابع محکم تاریخى و حدیثى آمده است، دریافت و درسیاحتنامه خود منعکس نماید.


5. فرهاد میرزا
فرهاد میرزا معتمدالسلطنه که در 18 ذیقعده 1292 ه. به زیارت بقیع نائل گردیده، در کتاب « هدایة السبیل، ص 141» پس از بیان زیارت حرم، ائمه بقیع و نثار فاتحه بر قبور علما که در کنار این حرم مطهر واقع بودند، مى‏گوید: «از آنجا به بیت‏الأحزان رفتم و از آنجا به زیارت حلیمه سعدیه ...».


بیت‏الأحزان در آستانه تخریب‏
تا اینجا همراه با تاریخ بیت‏الأحزان از بدو پیدایش آن، تا اواخر قرن سیزده (1292)، قرن به قرن حرکت نمودیم. اینک در قرن چهاردهم هجرى و در آستانه تخریب بیت‏الأحزان که در سال 1344 ه. واقع گردیده است قرار گرفته‏ایم. در این برهه محدود و مدت کمتر از نیم قرن، از میان میلیونها زائر بیت‏الأحزان، تعدادى از علماى برجسته و نویسندگان را مى‏بینیم که در تألیفات خود از بیت‏الأحزان سخن به میان آورده و از این بناى تاریخى و اثر فراموش نشدنى یاد نموده‏اند، از جمله:


- ابراهیم رفعت پاشا
نویسنده و امیرالحاج مصرى است که براى آخرین بار در سال 1325 ه. بقیع را زیارت کرده و مشاهدات خود را درباره بیت‏الأحزان در کتابش « مرآت الحرمین، ج 1، ص 426» چنین نقل مى‏کند:


«در بقیع، گنبد دیگرى نیز وجود دارد که «قبة الحزن» نامیده مى‏شود و مى‏گویند که این گنبد در بالاى همان محل ساخته شده است که فاطمه (س) پس از رسول خدا (ص) بدانجا مى‏آمده و حزن و اندوه خود را ابراز مى‏نموده است، سپس‏مى‏گوید دربقیع گنبدهاى ‏زیادى‏بود که وهابى‏ها از بین برده‏اند».


-حاج سید احمد هدایتى
یکى دیگر از کسانى که در آستانه تخریب بیت‏الأحزان و پنج سال قبل از این حادثه تأسف‏بار، بیت‏الأحزان را زیارت نموده و در سفرنامه خود به نام «خاطرات مکه، ص 129» منعکس کرده است، مرحوم حاج سید احمد هدایتى یکى از سادات مکرّم و از اولاد محترم رسول اکرم (ص) است که وى ضمن بیان موارد و نقاط مختلفى که حضرت زهرا (س) را زیارت نموده است، مى‏گوید: «پنجم در بیت‏الأحزان که در قبرستان بقیع واقع است».


-سیدشرف الدین قدس سره
مرحوم‏علّامه، سیدعبدالحسین شرف‏الدین،سومین کسى است که بیت‏الأحزان را پنج سال قبل از تخریب، زیارت و به تناسب بحثى در کتاب خود «النص و الاجتهاد» به این مطلب تصریح نموده است که گفتار او را  مى‏آوریم:


«... سپس على بن ابى‏طالب (ع) در بقیع محلى را آماده ساخت که فاطمه زهرا (س) براى گریه کردن، بدانجا مى‏آمد و بیت‏الأحزان نامیده مى‏شد و شیعیان در طول تاریخ، این بیت را همانند مشاهد و حرمهاى مقدس زیارت مى‏نمودند تا اینکه در این ایّام که سال 1344 ه. است، ملک عبدالعزیز بر سرزمین حجاز مسلط و با دستور وى بر اساس پیروى‏اش از وهابیگرى، منهدم گردید و در سال 1339 هجرى که خداوند توفیق سفر حج و زیارتِ پیامبر (ص) و مشاهد اهل بیتش در بقیع را بر من عنایت فرمود، بیت‏الاحزان را زیارت کردم».

«... و کنّا سنة 1339 تشرّفنا بزیارة هذا البیت (بیت‏الاحزان) ... فی البقیع ...».


خلاصه و نتیجه‏
این بود اجمالى از تاریخ بیت‏الأحزان و طبعاً کسانى که داراى فراغت کافى و دسترسى به منابع بیشترى دارند، مى‏توانند مطالب ارزنده و نکات جالب‏ترى در اختیار علاقه‏مندان قرار دهند. و اینک مطالب گذشته را به صورت چند نکته خلاصه و نتیجه‏گیرى مى‏کنیم:


1- بیت‏الأحزان، از دوران حیات حضرت زهرا (س) تا سال 1344 ه ق، محلى بوده است مشخص و معین که شیعیان با پیروى از روش حسین بن على (ع) در طول تاریخ به این بیت اهمیت خاصى قائل بوده و آنجا را همانند سایر مشاهد و حرمها زیارت و در آنجا به نماز و عبادت مى‏پرداختند و حتى غزالى اهل سنت نیز به نماز خواندن در این محل تشویق و توصیه نموده است.


2- بیت‏الأحزان در اصطلاح عامه، گاهى به «مسجد فاطمه» و گاهى با هر دو نام و گاهى نیز به «قبةالحزن» نامیده شده و طبعاً نویسندگان نیز از هر سه نام مصطلح، استفاده نموده‏اند، ولى آنچه مسلم ‏است بیت‏الأحزان هیچگاه بعنوان یک مسجد واقعى شناخته نشده و وجود چند قبر در داخل آن که سمهودى اشاره نموده، دلیل و مؤید این معنا است.


مؤید دیگر اینکه: در تألیفات مدینه شناسان، مانند «اخبار مدینه» ابن نجّار و «وفاءالوفا» ى سمهودى و «عمدةالاخبار» احمد بن عبدالحمید عباسى، که همه مساجد موجود در داخل و خارج مدینه را معرفى نموده‏اند، ازمسجدى به‏نام مسجد فاطمه (س) ذکرى به میان نیامده است.


3- نکته مهم اینکه: بنابر مضمون روایات، بیت‏الأحزان در داخل بقیع بوده و همه مورخان بدون استثنا بر همین معنا تصریح و اضافه مى‏کنند که در سمت جنوبى و در مجاورت حرم ائمه اهل بیت (ع) قرار داشته است. بنابراین محلى که در سالهاى اخیر در خارجِ بقیع، به نام بیت‏الأحزان معروف گردیده، با واقعیات تطبیق نمى‏کند و منابع حدیثى و تاریخى آن را تأیید نمى‏نماید./9161/خ

ارسال نظرات