آیتالله جوادی آملی:
هیچ لذتی برای انسان سالک بهتر از شهود حق نیست
خبرگزاری رسا ـ حضرت آیتالله جوادی آملی گفت: ممکن نیست دست انسان به زباله برسد، انسان اگر شامه خوبی پیدا کرد، بوی بد گناه را استشمام میکند، اینکه گفتهاند دهانتان را هنگام تلاوت قرآن پاک کنید به این دلیل است اگر غذای شبههناک وارد شود این دهان ناپاک است، اگر حرف آلوده بیرون بیاید، این دهان ناپاک است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیتالله عبدالله جوادی آملی، پیش از ظهر امروز در درس تفسیر خود که در مسجد اعظم برگزار شد، در ادامه تفسیر سوره مبارکه لقمان گفت: این سوره در مکه نازل شد، خداوند در این سوره خطوط کلی را بیان کرد و در اینجا به عدم تناهی فیض خداوند و بعد از آن به عدم تناهی ذات خدا اشاره کرد، اگر دریاهای بسیاری به کمک دریای اعظم بشتابند تا کلمات فیض الهی را بنویسند، دریاها تمام میشود و قلمها تمام میشود اما فیض الهی تمام نشدنی است، قدرت خداوند نیز نامتناهی است، میگوید آفریدن شما و برانگیختنتان جز مانند آفریدن و برانگیختن یک تن نیست، از نظر زمانی هم فرمود جریان قیامت مانند یک چشم به هم زدن اتفاق میافتد، فیض نامتناهی، قدرت نامتناهی میخواهد و قدرت نامتناهی ذات نامتناهی میخواهد، بعد از اثبات فیض نامتناهی و قدرت نامتناهی در آیه 30 بیان میکند «ذالک بان الله هو الحق»، میگوید تمام واقعیت مال خداوند است، هر چه هست نشانه و آیتی از خداوند است، از این رو ذات خداوند نیز نامتناهی است.
وی با اشاره به آیه «أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّـهَ یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَیُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی إِلَىٰ أَجَلٍ مُّسَمًّى وَأَنَّ اللَّـهَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ» افزود: دوباره از نظم سخن گفت، آن قدر حقیقت عالم روشن است که فرمود آیا ننگریستهاند؟ آیا ندیدهاند؟، البته برای پیامبر(ص) مسأله رویت وجود دارد، اما برای ما هم میتواند این آیه ترغیب کند، فهمیدن یک مقداری از راه رفتن است، از فهم و کار مفهومی مشکل حل نمیشود، مطالب نظری را باید با مصداق حل کرد نه با مفهوم، آنچه در حوزه و دانشگاه داریم، مطلب مشکل نظری را با مطلب بدیهی حل میکنیم، چه تصور و چه تصدیق نظری باشد، با تصور و تصدیق بدیهی حل میکنم، اما اینکار کف اطلاعات است، بالاتر از این مسأله شهود و رویت است.
نمیتوان مشکل نظری را با مفهوم علمی حل کرد
مفسر برجسته قرآن کریم اظهار داشت: شما اگر این صحنه را ببیند حتما خدا را به اندازه خودتان در آیینه دلتان مشاهده میکنید، رویت نصیبتان میشود و چنین علمی با عمل همراه است، اینکه گفته میشود، ما ممکن است عالم باشیم اما پایمان لنگ میزند به این دلیل است که مفهوم کاری نمیتواند بکند، آفت ادراک قیل است و قال، خون به خون شستن محال است و محال، اگر کسی معنای عسل را نمیداند ممکن است انسان یک جلد کتاب درباره پرورش عسل و درباره پروش زنبورها بنویسد، درباره ساختن خانههای شش ضلعی بنویسد و آنها را تدریس کند و آن شخصی که میخواند این مطالب را بفهمد اما کام او شیرین نمیشود، با گفتن از مفهوم عسل و مانند آن نمیتوان کام را شیرین کرد، مشکل ما این است که میخواهیم مشکل علمی را با مفهوم علمی حل میکنیم، حرکت از مفهوم نظری و مفهوم بدیهی خون به خون شستن است اما اگر کسی بخواهد این خون پاک شود مفهوم نظری را با مصداق بشوید.
وی ادامه داد: قرآن «أَلَمْ تَعْلَمْ» و «أَوَلَمْ یَتَفَکَّرُوا» در قرآن هست اما در بسیاری از موارد «أَلَمْ تَرَوْا» و «أَلَمْ یَرَوْا»، یعنی انسان باید به درجه مشاهده برسد، خدا آیینه آفرید، و خود را در آیینهها نشان میدهد هر کس به اندازه خود باید خداوند را مشاهده کند، معنایی شناخت خداوند این نیست که کسی بالا میرود مقداری از خدا را میشناسد، خداوند بسیط است و جز ندارد که یک مقداری از آن را انسان الان درک کند و مقداری را بعد از آن، آن حقیقت بسیط با تمام ذات برای ممکنات تجلی دارد، این ممکنات هر آیینهای خود را به اندازه خود عکس آفتاب را نشان میدهد، اصرار قرآن این است که این آیینه است، آیا ندیدید، ببینید، ممکن است انسان غیر از راه حوزوی و درس و بحث از راههای دیگری بتواند به مقام مشاهده برسد، نه اینکه خون را با خون بشوید، خون را با آب بشوید، خون را با کوثر بشوید، انسان وقتی نظم را دید و آن ناظم بیرون نیست، مشاهده کردن او مشکل انسان را حل میکند.
شهود بالاترین لذت برای انسان سالک است
حضرت آیتالله جوادی املی ابراز داشت: هیچ لذتی هم برای انسان سالک بهتر از شهود حق نیست، این که فرمودند «إلهی مَنْ ذَا الَّذی ذاقَ حَلاوَةَ مَحَبَّتِکَ، فَرامَ مِنْکَ بَدَلاً» ممکن است انسان مقداری از محبتت تو را بچشد و به دنبال دیگری برود، «اللهم اذقنی حلاوه محبتک» یعنی من میخواهم بچشم، خب پس این اصرار قرآن بر دیدن این است که اگر شما غبارروبی کنید این مفهوم تبدیل به مصداق میشود، در ادامه میگوید ، آیا نیندیشدهاید که که خداوند آنچه در آسمانها و در زمین است برای شما رام کرد.
وی اظهار داشت: در این موارد و سایر موارد فعل ماضی آورد و میگوید «َسَخَّرَ»، ، ایلاج لیل در نهار و ایلاج نهار در لیل این است که در حرکت زمین و حرکت دوری آن در جایی که تفاوت نکند لیل و نهار هر دو داوزده ساعت هستند، 180 درجه قوس الیل و 180 درجه قوس النهار در اعتدال ربیعی و اعتدال خریفی شکل مییابد، اما از اول فروردین که گذشتیم، قوس النهار، از بامداد و شامگاه وارد قوس الیل میشود، در قوس الیل یعنی از طرف صبح نهار به سحر میرسد و هم از طرف غروب میرسد و طلیعه شب را میگیرد، از انتهای تابستان قوس الیل از دو طرف بامداد و شامگاه تا شب طولانی میشود، وارد قوس النهار میشود از دو طرف بامداد و شامگاه تا شب طولانی میشود تا به شب یلدا میرسد.
استاد برجسته حوزه علمیه قم بیان کرد: این نظم برای این است که اگر تمام فصول یکسان باشد، زندگی برای تأمین ارزاق بدست نمیآید، «وَقَدَّرَ فِیهَا أَقْوَاتَهَا» اگر این نظم را بدانید به دو چیز پی میبرید، یکی اینکه ناظم قادر و حکیم است، بعد از نظم این نظم هدفی دارد، این چنین نیست که ما بخوریم و بپوشیم و بعد بیاساییم، هم مسأله توحید را و هم مسأله معاد را مطرح میکند، «کُلٌّ یَجْرِی إِلَىٰ أَجَلٍ مُّسَمًّى» هر یک از اینان تا سرآمدی معین روان است، این طور نیست که این شمس و قمر که تابان هستند از پرنیان آفریده شده باشند، ما اینان را از یک مشت دود آفریدیم و بعد هم دود میکنیم، همه آنان مرگ را میچشند.
قرآن خواندن نیاز به دهان پاک دارد
وی اظهار داشت: اگر انسان به این مرحله رسید که اینها را مشاهده کرد، ممکن نیست دست انسان به زباله برسد، انسان اگر شامه خوبی پیدا کرد، بوی بد گناه را استشمام میکند، اینکه گفتهاند دهانتان را هنگام تلاوت قرآن پاک کنید به این دلیل است، نفرمودند دندانهایتان را مسواک کنید، دهان را پاک کنید، دهان غیر از دندان است، اگر غذای شبههناک وارد شود این دهان ناپاک است، اگر حرف آلوده بیرون بیاید، این دهان ناپاک است، اگر حرف آلوده بیرون بیاید، برای فهمیدن قرآن باید دهان را پاک کرد، اگر قرآن میخواهد عبور کند اگر این دهان ناپاک باشد، آلوده میشود.
حضرت آیتالله جوادی آملی با بیان اینکه با برهان عقلی و نقلی این حرفها را میتوان فهمید، بیان کرد: فرق ما با انبیا آن است که آنان وحی را تلقی میکنند و برای ما نقل میکنند، آنان بدون کمترین تفاوت برای ما نقل کردهاند، آنان این مطلب را از خدا با علم شهودی تلقی میکنند و ما از آنان این حرفها را میشنویم که میشود «نقل الوحی»، این کلمات عین کلمات خداوند است، وحی و نبوت مقابل ندارد، عقل در مقابل نقل است، «ذَٰلِکَ بِأَنَّ اللَّـهَ هُوَ الْحَقُّ» اگر تمام الحق مال خداوند است، این بتها و اصنامی که دیگران تراشیدند باطل میشود، اگر گفتند اینها باطل این قضیه سالبه محصله و نه موجبه معدوله است./914/پ201/ج
ارسال نظرات