۰۷ آذر ۱۳۹۱ - ۱۵:۲۶
کد خبر: ۱۴۷۹۷۹

ویژه‌نامه مرثیه اشک روان در فضای مجازی منتشر شد

خبرگزاری رسا ـ ویژه‌نامه «مرثیه اشک روان» با هدف آشنایی بیشتر جوانان با سجایای اخلاقی و عبادی امام سجاد(ع) در فضای مجازی منتشر شد.
ويژه‌نامه مرثيه شک روان
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، ویژه‌نامه«مرثیه اشک روان» شامل کلیپ های ویژه شهادت امام سجاد علیه السلام، نواهنگ های ویژه شهادت امام سجاد علیه السلام، گالری تصاویر شهادت امام سجاد علیه السلام، تصاویر ویژه شهادت امام سجاد علیه السلام، موبایل اسلامی، قفسه، مقالات، حکایات، بر بال قلم و ویژه‌نامه‌های پیشین در پایگاه اینترنتی تبیان منتشر شد.
محصولات ویژه مشترکین ایرانسل و پیامک‌های تسلیت از موضوعات مطرح شده در بخش موبایل اسلامی و موضوعاتی همچون در سوگ یعقوب آل فاطمه، سجده در اسارت، شاهد کربلا و در ماتم محرم محراب در بخش ویژه‌نامه‌های پیشین این ویژه نامه آمده است.
بازتاب خطبه های امام سجاد علیه السلام، واکنش امام سجاد علیه السلام در برابر گناه، فرزندی از دو بهترین انسان ها،امام زین العابدین علیه السلام در واقعه حره، لحظه لحظه با امام سجاد علیه السلام، گذری بر زندگانی امام سجاد علیه السلام و داستانهایی از کودکی امام سجاد علیه السلام بخشی از موضوعات مطرح شده در بخش مقالات این ویژه‌نامه است. 
در قسمت دیگری از بخش مقالات می‌توان به موضوعاتی همچون خصلت های امام سجاد علیه السلام، امام سجاد علیه السلام و لقب زین العابدین، معجزات سید الساجدین علیه السلام، امام سجاد علیه السلام و وقایع کربلا، «زین العابدین بیمار» یک تحریف و توهین بزرگ، بعد از شهادت حسین بن علی علیه السلام چه اتفاقاتی افتاد، نقش امام سجاد علیه السلام در تبلیغ نهضت عاشورا و دانستنی های صحیفه سجادیه اشاره کرد.
ادعاى رهبرى و گواهى سنگ و دانستن برای عمل کردن است نه انبار کردن در بخش حکایات این ویژه‌نامه و موضوعاتی همچون بنگر چه ها دارد بقیع، شهادت حق الیقین است، غصه دار غصه های بی قرینه، مخفی از دیده دشمن و الشام ، الشام در بخش بر بال قلم این ویژهنامه به چشم می‌خورد.
کتابخانه تخصصی امام سجاد علیه السلام و بانک جامع مقالات امام سجاد علیه السلام از موضوعات بخش قفسه این ویژه‌نامه است که دربردارنده کتاب‌هایی همچون آشنایی با صحیفه سجادیه، اسرار حج در کلام امام سجاد (ع)، امام زمان علیه السلام در کلمات و دعاهای امام سجاد(ع)، امام زین العابدین (ع)، امام سجاد (ع) از دیدگاه اهل سنت، امام سجاد (ع) از مدارا تا خشونت، امام سجاد (ع) از کربلا تا شهادت، امام سجاد (ع) در آثار شهید مطهری و امام سجاد (ع) سرچشمه کمالات انسانی است.
بازتاب خطبه امام سجاد(ع) در شام
در بخش مقلات این ویژه‌نامه در موضوعی می‌خوانیم: خطبه تاریخی حضرت سجاد علیه السلام تأثیر عمیقی بر مردم شام بر جا گذاشت، در روایتی از ابن باقی چنین آمده که پس از این خطبه، مردم گریه و شیون می کردند.
مردم حاضر در مسجد که از بزرگان شهر و ارکان حکومت یزید هم جزوشان بودند، به شدت تحت تأثیر این بیانات قرار گرفتند و زمینه بیداری آنان فراهم شد، در همان مجلس عده‌ای زبان به اعتراض گشودند و وقتی یزید خواست نماز بگزارد، عده ای با او نماز نخواندند و پراکنده شدند.
به علاوه، وضع عمومی شهر به گونه‌ای شد که یزید به ناچار در مقابل درخواست بازماندگان حادثه کربلا که می خواستند برای مصائب امام حسین علیه السلام عزاداری کنند، تسلیم شد و جایی را به نام « دارالحجاره » برای آنها اختصاص داد و آنها هفت روز به اقامه ماتم پرداختند.
ذکر حسین علیه السلام کم کم همه شهر را فرا گرفت، تا جایی که یزید قرآن را به قسمت‌های کوچک تقسیم کرد و بین مردم توزیع کرد تا قرآن بخوانند و توجه‌شان از حسین علیه السلام منصرف شود، ولی هیچ چیز نمی‌توانست آنها را منصرف سازد، یزید که اوضاع را نامناسب دید تصمیم به انتقال کاروان اسرا به مدینه گرفت.
از دیگر آثار این خطبه این بود که یزید در رفتار خود با اهل بیت و به ویژه امام زین العابدین علیه السلام تجدید نظر کرد، او که در ابتدا تصمیم داشت سر مبارک حضرت سیدالشهدا علیه السلام را تا چهل روز بر بالای مناره مسجد جامع شهر نگه دارد، دستور داد آن را پایین آورند و با احترام کامل به قصر ببرند.
امام سجاد علیه السلام و وقایع کربلا
درموضوع دیگری از بخش مقالات آمده است: در طول مسیر مکه تا نینوا، امام سجاد علیه السلام همراه کاروان امام حسین علیه السلام بوده است، که پس از گذشتن از یکی از منازل بین راه حضرت در حالی که بر پشت اسب خود در حال حرکت بودند چند لحظه به خواب رفتند بعد که بیدار شدند فرمودند :«انا لله و انا الیه راجعون والحمدالله رب العالمین » و آن را دو یا سه بار تکرار کردند.
پس فرزندشان علی بن الحسین به سوی ایشان روی کرده، عرض کرد: برای چه حمد خدای را بجای آوردید و استرجاع نمودید؟ (یعنی کلمه شریف «انا لله و انا الیه راجعون » را گفتند)
حضرت فرمود: پسرم من کمی به خواب رفتم، شخصی که به اسبی سوار بود در پشت اسب این کلام را برای من می گفت: «این قوم سیر می کنند و قاصد مرگ هم به سوی آنها حرکت می کند. » من هم دانستم خبر مرگ ابلاغ شده است.
فرزندشان علی به بابا عرض کرد: پدر جانم خداوند به شما بدی نرساند، آیا ما بر حق نیستیم، امام حسین(ع) فرمود: «بلی، قسم به خدایی که بازگشت همه بندگان به سوی اوست»، علی بن الحسن جواب داد: بنابراین ما در حالی که بر حقیم، نسبت به مرگ هیچ باکی نداریم.
 
امام حسین علیه السلام به او فرمودند: «خداوند به تو بهترین جزای خیری که از پدری به فرزندش می رسد، عنایت فرماید»، این قضیه پس از کوچ کردن از منزل « قصر بنی مقاتل » نقل شده است و منزل «ثعلبیه » با تفاوتی مختصر نیز گزارش شده است .
آری، این تنها خبری است که از برخورد حضرت علی بن الحسین علیه السلام با پدر در این راه طولانی در دست داریم؛ اما آیا این علی بن الحسین علیه السلام حضرت سجاد علیه السلام هستند یا برادر بزرگوارشان حضرت علی اکبر، که در کربلا به شهادت رسیدند؟ هیچ معلوم نیست آنچه در روایت آمده « قال له ابنه علی » است یا «فاقبل الیه ابن علی بن الحسین ».
به هر حال تا قبل از شهادت پدر گزارش دیگری که از حضرت سجاد علیه السلام در اسناد آمده این است که: علی بن زید از حضرت نقل می کند که ما با حضرت امام حسین علیه السلام خارج شدیم پس در هیچ منزلی نزول نفرمود و از هیچ منزلی کوچ نکرد مگر اینکه از «یحیی بن زکریا » و کشته شدن او یادی به میان می آورد.
 یک روز امام حسین(ع) فرمود: از پستی دنیا نزد خداوند این که سرِ یحیی بن زکریا هدیه شد به زن بد کاره‌ای از زن‌های بد کاره بنی اسرائیل، اما سرّ اینکه چرا امام حسین علیه السلام مرتب از کشته شدن حضرت یحیی بن زکریا یاد می کرده‌اند، در نوبت دیگری آمده است .
از این حدیث به خوبی بدست می آید که حضرت علی بن الحسین علیه السلام دائما در کنار پدر بوده و در طول این سفر در خدمت ایشان قرار داشته و حتی سخنان پدر را نیز به خاطر سپرده است.
شاید از همین جا بشود استفاده کرد که مریضی حضرت سجادعلیه السلام در طول مسیر اتفاق نیفتاده است ولی به هر حال به شکل دقیق زمان و مکان عروض بیماری حضرت در تاریخ ذکر نشده است چه این‌که راجع به علت بیماری حضرت مطلب مستندی در تاریخ وجود ندارد.
داستانی از کودکی امام سجاد علیه السلام
 در بخش مقالات در ذیل موضوعی با عنوان داستان کودکی امام سجاد(ع) چنین آمده است: عبدالله مبارک در یکی از سال هایی که به سفر حج می رفت ، در میان راه ، کودک هفت یا هشت ساله ای را بدون توشه و مرکب دید، بر او سلام کرد و گفت : «با چه کسی بیابان‌ها را پیموده ای ؟» . گفت : «با خدای متعال ».
سخن کودک که نشانه ی نیکی مقام او بود ، در نظر عبدالله جالب بود، سپس درباره زاد و توشه اش پرسید، کودک پاسخ داد : «توشه ام تقوا و مرکبم پاهایم و مقصدم پیشگاه مولاست »، تعجب عبدالله بیشتر شد و بزرگی مقام و عظمت معنوی او بر وی آشکار گشت و بر آن شد که از نسب وی سؤال کند ، از این رو از آن کودک پرسید : «از چه طایفه ای ؟» گفت : «از خاندان مطلب»، از او خواست توضیح بیشتری بدهد، گفت : «هاشمی هستم » از او خواست تا بیشتر خود را معرفی کند، گفت : «از خاندان علی (ع) و فاطمه (س) هستم».
 عبدالله که علاوه بر آگاهی یافتن به نسب آن کودک ، شاهد ادب و فن بیان آن کودک نیز بود ، از این رو در موردی شعری از او خواست، فورا شعری سرود : «ما آب دهندگان بر سر حوض کوثریم و وارد شوندگان به آن را سیراب می کنیم، هر کس رستگار شد ، به وسیله ما رستگار شد ، و هر کس توشه ای دوستی با ما باشد ، زیانی نمی بیند، هر کس ما را مسرور کند ، از ما مسرور خواهد شد ، و کسی که با ما بدی کند ، برای او بدی است و هر کس حق ما را غصب کند ، وعده گاه او روز قیامت است ».
عبدالله از او جدا شد و دیگر او را ندید تا در مکه ، او را با حالتی غیر از وضع میان راه مشاهده کرد، او را دید که نشسته است و اطراف او عده ای جمع شده اند و از او سؤال می کنند. وقتی تحقیق کرد ، فهمید او امام زین العابدین (ع) است.
ادّعاى رهبرى و گواهى سنگ
 در بخش حکایان این ویژه‌نامه می‌خوانیم: امام محمّد باقر علیه السلام حکایت می‌کند: مدّتى پس از آن که امام حسین علیه السلام به شهادت رسید، روزى محمد بن حنفیه به حضرت سجاد، امام زین العابدین علیه السّلام گفت : اى برادرزاده، تو خوب مى دانى که رسول خدا صلى اللّه علیه و آله ، وصایاى امامت را به پدر من امیرمؤ منان على علیه السّلام تحویل داد و او نیز این امانت الهى را به برادرم امام حسن مجتبى علیه السلام سپرد و پس از آن هم به امام حسین علیه السلام داده شد و او در صحراى سوزان کربلاء به شهادت رسید.
و مى دانى که پدرت وصیتى درباره امامت نکرده است ، و چون تو جوانى بیش نیستى، پس با من که عموى تو و هم ردیف پدرت هستم و همچنین از تو بزرگ تر و با تجربه ام. بنابر این در امر امامت و رهبرى جامعه اسلامى با من نزاع نکن، زیرا که آن حق من خواهد بود.
امام سجّاد علیه السلام در مقابل او چنین اظهار داشت : اى عمو،  رعایت تقواى الهى کن و از خدا بترس و در آنچه حق تو نیست ادعا نکن ، من تو را موعظه مى کنم که مبادا در ردیف بى خردان باشى .
همانا پدرم امام حسین علیه السّلام پیش از آن که عازم عراق گردد، با من عهد کرد و وصایاى امامت را به من سپرد و این سلاح حضرت رسول است ، که نزد من موجود است.
بنابراین ، آنچه را استحقاق ندارى مدعى آن مباش که برایت بسى خطرناک است و مرگ زودرس ، تو را فرا مى گیرد، پس بدان که خداوند متعال وصایت و امامت را تنها در ذریّه امام حسین علیه السّلام قرار داده است، و چنانچه مایل باشى ، نزد حجرالا سود برویم و از آن شهادت طلبیده و آن را حاکم قرار دهیم .
امام باقر علیه السّلام فرمود: چون محمّد حنفیّه به همراه آن حضرت کنار حجرالا سود آمدند، امام زین العابدین علیه السّلام به محمّد حنفیّه خطاب کرد: تو از خدا بخواه و او را بخوان که این سنگ به سخن آید.
پس محمّد حنفیّه هر چه دعا کرد، اثرى ظاهر نگشت ، و بعد از آن امام سجّاد علیه السّلام فرمود: اینک نوبت من است، چون اگر حقّ با تو مى بود جواب مى شنیدیم، محمّد حنفیّه گفت : اکنون تو از خدا بخواه که این سنگ شهادت دهد.
سپس امام سجّاد علیه السّلام دعائى را زمزمه نمود و سنگ را مخاطب قرار داد و فرمود: تو را قسم مى دهم به آن کسى که میثاق پیغمبران و دیگر اوصیاء را در تو قرار داد، شهادت دهى که امامت و وصایت پس از پدرم امام حسین علیه السّلام حقّ کدام یک از ما دو نفر مى باشد.
ناگهان سنگ به حرکت درآمد، به طورى که نزدیک بود از جاى خود بیرون آید؛ و آن گاه با زبانى فصیح به عربى چنین گفت : خداوندا، من شهادت مى دهم که وصایت و امامت بعد از حسین ابن علىّ، حق پسرش علىّ بن الحسین خواهد بود و محمّد بن حنفیّه با مشاهده این چنین معجزه اى ، حقّ را پذیرفت و امامت و ولایت امام سجّاد علیه السّلام را قبول و از او در تمام مسائل و امور اطاعت کرد.
ویژه‌نامه«مرثیه اشک روان» با هدف آشنایی بیشتر جوانان با سجایای اخلاقی و عبادی امام سجاد(ع) به تهیه‌کنندگی و تنظیم زهرا اجلال در بخش تاریخ و سیره معصومین در پایگاه اینترنتی تبیان به نشانی www.tebyan.net  منتشر شده است. /907/ت302/پ
ارسال نظرات