نیاز فقه به علوم دیگر برای گشودن حوزههای جدید
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا حجتالاسلام والمسلین احمد مبلغی دوشنبه شب در مجمع عالی حکمت اسلامی در نشست «ظرفیتشناسی فقه اسلامی برای علوم اسلامی» گفت: در طرح مباحثی که برای نخستین بار ارائه میشوند، در صورت نیاز، چارهای جز بهرهگیری از عمل«وضع اصطلاح» نیست.
رییس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی گفت: اگر در تقسیمی که نسبت به علوم اسلامی در بحث حاضر، ارائه میکنم، شاهد وضع اصطلاح جدیدی بودیم، از پیشفرض پیش گفته بر میخیزد؛ پیش فرضی که بیان دیگر آن این است که اگر یک حوزه مطالعاتی با فقر اصطلاح مواجه بود، وضع اصطلاحات در آن بهتر از بهسر بردن در شرائط فقدان مصطلحات است.
وی ادامه داد: البته روشن است که اگر در حوزهای اصطلاحاتی رواج یافته، باید از آنها استفاده کرد، مگر در موارد نادری و ویژه ای که وضع یک اصطلاح جدید در آن حوزه به پویایی اندیشه میانجامد.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی سپس گفت: می توان علوم اسلامی را که علوم انسانی مبتنی بر دین هم بخشی از آن است، به دو سنخ علم استنباطی و استکشافی تقسیم کرد.
حجتالاسلام والمسلمین مبلغی گفت: مصداق بارز علم استنباطی فقه است که به دنبال دست یابی به«واقع اعتباری»، یعنی اعتباری که واقعا از سوی شارع رخ داده و به جعل حکمی انجامیده، برای حوزه رفتاری است.
ویژگیهای علم استکشافی
وی در ادامه خاطرنشان کرد: به دلیل آن که این واقع اعتباری از نصوص حاکی از آن به دست میآید، به حکم عقل، این علم در چارچوب گفتمان«طاعت مبتنی بر حجت» قرار گرفته است، به همین دلیل، روش آن عمدتا بر«قواعد عقلایی فهم نص» تکیه دارد، و اصولا نمیتواند از غیر این روش، مگر در موارد امکان رجوع به عقل یا وجود نص صریح، بهره برگیرد.
استاد حوزه علمیه قم به ویژگیهای علم استکشافی اشاره کرد و افزود: در حالی علم استکشافی، همچون فلسفه و بخش هایی از کلام و ...، به دنبال کشف حقیقت است و کشف حقیقت، حصول علم به آن است؛ به همین جهت روش علم استشکافی، عقلی است.
حجتالاسلام والمسلمین مبلغی در ادامه گفت: به بیان دیگر، بکارگیری عنوان«استکشافی»بر علم استکشافی، از آن جهت است که در این علم به دنبال حصول علم به حقیقتی از هستی هستیم، در نتیجه، تلاش ما ماهیتی اکتشافی پیدا می کند و اکتشاف یک حقیقت هستی همانطور که روشن است، به روشی علمآور نیازمند است، در حالی که در علم استنباطی به دنبال دست یابی به حجت هستیم، هر چند این حجت در موارد بسیار، متضمن علم به واقع، یعنی حکم تشریع شده نباشد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت: نباید منشا تفاوت علم استنباطی و استکشافی را در آموزهای که به دریافت آن نائل می شویم، دید؛ زیرا در هر دو به دنبال دستیابی به یک واقعیت هستیم؛ با این تفاوت که در یکی به دنبال کشف حقیقتی در هستی هستیم و در دیگری به دنبال اعتباری هستیم که صدور آن از سوی شارع خود، یک واقعیت است.
جامعهشناسی در زمره علوم استکشافی قرار میگیرد
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ادامه داد: این دو سنخ، در روش متفاوت هستند؛ به این معنا که در علم استنباطی چارهای جز بکارگیری روشی که کارکرد آن تحصیل حجت است، نداریم البته اگر بتوانیم به تحصیل علم دست بزنیم، باید انجام دهیم، در حالی که در علم استکشافی، روشی با رویکرد به تحصیل علم نسبت به یک حقیقت دنبال میشود.
رییس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی گفت: اگر بخواهیم جامعهشناسی به معنای شناخت حققیت جامعه و سنن حاکم بر آن را، که نصوص عمدتا بر آن به صورت دلالت التزامی دلالت دارند، بنا کنیم، باید آن را در زمره علوم استکشافی قرار دهیم؛ زیرا که میخواهیم به گزاره هایی از قبیل این که اسلام هستی مستقل برای جامعه قائل است یا نه؟ یا فی المثل برای جایگاه های اجتماعی چه نقش واقعی قائل است؟ و مانند آن بپردازیم.
حجتالاسلام والمسلمین مبلغی در ادامه بیان داشت: این به معنای آن است که به دنبال یک تلاش علمی هستیشناسانه هستیم و در مواردی واقعشناسانه به معنای کشف قواعدی که واقعیت کنش و واکنشهای جامعه را در محاق خود قرار داده است.
استاد حوزه علمیه در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این که فقه دو شاخه استنباطی و استکشافی دارد، گفت: نظریه فقهی یک علم استکشافی است نه استنباطی؛ زیرا که فقیه در این شاخه به دنبال کشف«اعتبارات مبنایی» شارع است، نه«اعتبارات بنایی» شارع.
فقه استکشافی، فقه تنظیری است برای کشف پشت صحنههای تشریع شارع
وی در توضیح این دو نوع اعتبار گفت: مقصود از«اعتبارات بنایی» همان احکام شرعی است که برای عمل کردن است و مقصود از«اعتبارات مبنایی» اعتباراتی هستند که مقدم بر تشریع احکام هستند و تشریع به لحاظ آن ها و در چارچوب آن ها انجام گرفته است.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی افزود: مثل اعتبار یک روح تشریعی از سوی شارع برای مجموعهای از احکام، به این معنا که این احکام به گونهای نظم و انتظام یافتهاند که آن روح را در برداشته باشند و بر اساس آن انسجام یابند؛ یا همچون اعتبار اهدافی خاص برای احکامی خاص، به این معنا که این احکام به گونهای چینش و تنظیم یافتهاند که این اهداف را تامین کنند.
حجتالاسلام والمسلمین مبلغی با بیان فقه استنباطی همان فقه رایج است که در پی ارائه احکام است، تصریح کرد: فقه استکشافی، فقه تنظیری است که در پی کشف آن است که پشت صحنههای تشریع شارع را چه اعتباراتی و یا لحاظ واقعیت هایی تشکیل میداده است؛ اعتباراتی که مبنا، بستر و چارچوب برای«اقدام شارع به تشریع احکام» قرار گرفته است.
وی ادامه داد: فقه استنباطی در صورتی که تنها به میدان آید و فقه نظریهای استکشافی با آن مرافقت و همراهی نداشته باشد، گاه آنچه را که اولویت ندارد، در اولویت قرار میدهد و گاه نیز مسائل اصلی را به حاشیه می برد.
حجتالاسلام والمسلمین مبلغی با اشاره به همانندی فقه و قانونگذاری، اضافه کرد: قانونگذار وقتی قانونی را با هدف مبنا شدن برای عمل و اجرا وضع میکند، در ورای این عمل قانونگذارانه او، اعتبارات و ذهنیتهای دارد که نوع قانونگذاری او و رویکردهای او را در تقنین شکل داده است.
جامعهشناسی را نباید به فقه بسپریم
وی در پاسخ با طرح این سؤال که اگر تقسیمبندی کلی، یعنی استنباطی و استکشافی بودن علوم، را بپذیریم، نسبت و تعامل میان فقه و علوم دیگر چیست؟ گفت: با پذیرش این تقسیم کلی باید از سه چیز برحذر بود: یکی اینکه نباید فقه را به حوزهها و محدوده های علوم استکشافی تعمیم دهیم، بلکه اگر می خواهیم دیدگاه های دین را در آن حوزه بفهمیم باید علومی استکشافی را در آن حوزه ها بر پایه دین تاسیس کنیم، نه آن که دستان یک علم اعتباری را در حوزههایی که در آن ها باید به دنبال کشف حقیقت بود، باز کنیم، مثل این است که حوزه کلام را از این علم بگیریم و به فقه بسپاریم.
استاد حوزه علمیه گفت: بر این اساس نباید حوزه جامعهشناسی را به فقه بسپریم؛ زیرا جامعه شناسی یک علم استکشافی است که می خواهد به کشف حقائق هستی حاکم بر جامعه نائل آید و کنش و واکنش جامعه را تعریف و توصیف کند، با این ماهیت، بردن آن در زمره یک علم استنباطی چه معنا می دهد؟!
حجتالاسلام والمسلمین مبلغی خاطرنشان کرد: البته آنچه گفتیم با گشودن فقهی به نام«فقه جامعهشناسی» که فقهی استنباطی است نه استکشافی، فرق میکند، فقه جامعهشناسی از ضروریات است که نبودن آن باعث شده که شاخههای دیگر فقه قوام و انسجام لازم فیمابین خود را به دست نیاورند.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ادامه داد: فقه جامعهشناسی غیر از نهادن یا توسعه دادن دامنههای فقه به حوزه علم جامعه شناسی که یک علم استکشافی است.
وی گفت: برای کشف دیدگاه های دین در زمینه جامعه شناسی، باید یک جامعه شناسی متمرکز بر کشف دیدگاههای دین در خصوص جامعه را بنا کنیم.
فقه نباید منبع انحصاری علوم استکشافی قرار بگیرد
حجتالاسلام والمسلمین مبلغی در بخش دیگری اظهار داشت: خطای دیگری که از آن باید بر حذر بود این است که فقه را منبع انحصاری علوم استکشافی قرار دهیم، بنابر این، نه حوزه های علوم استکشافی را در دامنه های فقه قرار دهیم و نه آن را منبع انحصاری این علوم قرار دهیم.
رییس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی به خطای سومی که ممکن است رخ دهد اشاره کرد و گفت: در خطای سوم ممکن است که فقه را یکسره از نقش آفرینی در تغذیه علوم استکشافی به کناری بنهیم.
وی در توضیح این مدعای خود گفت: شریعت فعل خداوند است که با دقت در آن، و تحلیل رویکردهای آن می توانیم در مواردی، به شناخت حقائقی راه یابیم که در حوزه علوم استکشافی به دنبال آن ها هستیم.
وی گفت: روشن است این عمل تحلیل فقه است نه خود فقه، به تعبیر دیگر قرار دادن فقه است به عنوان منبعی از منابع پاره ای از علوم استکشافی.
حجتالاسلام و المسلمین مبلغی در پایان افزود: چنین نیست که جاده یک طرفه باشد، بلکه به اندازهای که علوم به فقه نیازمند هستند، فقه نیز به علوم در زمینه موضوعشناسی و گشودن حوزههای جدید فراروی خود، نیازمند است./914/پ201/ن