اعمال روز دحوالارض
به گزارش خبرگزاری رسا، روز بیست و پنجم ذیقعده، همزمان با دحوالارض یعنی گسترش یافتن زمین است، در شب این روز نیز بر اساس روایتی از امام هشتم(ع) حضرت ابراهیم(ع) و حضرت عیسی(ع) به دنیا آمده اند، همچنین این روز به عنوان روز قیام امام زمان مهدی موعود (عج) نیز معرفی شده است.
معنای «دحوالارض»
«دَحو» به معنای گسترش است و بعضی نیز آن را به معنای تکان دادن چیزی از محلِ اصلیاش تفسیر کرده اند، منظور از دحوالارض «گسترده شدن زمین» این است که در آغاز، تمام سطح زمین را آبهای حاصل از بارانهای سیلابیِ نخستین فراگرفته بود، این آبها، به تدریج در گودال های زمین جای گرفتند و خشکیها از زیر آب سر برآوردند و روز به روز گسترده تر شدند، از طرف دیگر، زمین در آغاز به صورت پستیها و بلندیها یا شیبهای تند و غیرقابل سکونت بود، بعدها بارانهای سیلابی مداوم باریدند، ارتفاعات زمین را شستند و درهها گستردند، اندک اندک زمینهایِ مسطح و قابل استفاده برای زندگی انسان و کشت و زرع به وجود آمد، مجموع این گسترده شدن، دَحو الارض نامگذاری میشود.
برنامههای معنوی و اعمال مخصوص شب و روز دحو الارض
زمین، گاهواره زندگی انسان و تمام موجوداتِ زنده است، که با تمام کوهها، دریاها، درّهها، جنگلها، چشمهها، رودخانهها، معادن و منابع گران بهایش، نشانهای از نشانههای آفریدگار به شمار میآید که آن را گسترانیده است، آیت الله میرزاجواد آقاملکی تبریزی در کتاب «المراقبات» خود آورده است: «کار مهم در ماه ذی القعده، آگاهی از نعمتهایی است که خداوند در روز «دحوالارض»، به بشر ارزانی داشته است، چرا که آگاهی از نعمت و کم و کیف آن، اولین مرتبه شکر است و یکی از نعمتهای بسیار بزرگ خداوند در این روز به بشر این است که خداوند متعال کعبه را خانه خود قرار داد و اجازه داد که مردم، آن را زیارت کنند و با پاداش و رضایت فراوانی این عمل را از آنان میپذیرد و این نهایت لطف و مهربانی و کرم است.»
از آنجا که روز دحو الارض روز بسیار مبارکی میباشد آداب و اعمال ویژه ای نیز برای آن ذکر شده است که برخی از آنها به شرح زیر می باشد:
روزه
روز دحوالارض از چهار روزی است که در تمام سال به فضیلت روزه گرفتن، ممتاز است و در روایتی آمده است که روزهاش مثل روزه هفتاد سال است ؛ و در روایت دیگر کفاره هفتاد سال است و هر که این روز را روزه بدارد و شبش را به عبادت بسر آورد از برای او عبادت صد سال نوشته شود ؛ و هر چه در میان آسمان و زمین وجود دارد برای کسی که در این روز روزهدار باشد استغفار میکنند، و این روزی است که رحمت خدا در آن منتشر گردیده و از برای عبادت و اجتماع به ذکر خدا در این روز اجر بسیاری است.
در روایتی از امیر مومنان (ع) نقل شده است که «اول رحمتی که از آسمان به زمین نازل شد، در روز بیست و پنجم ذی القعده بوده است؛ بنابراین اگر کسی آن روز را روزه بگیرد و آن شب را به عبادت بپردازد، پاداش عبادت یک صد سال را دارد»
همچنین فرمودهاند: در آن روز اگر گروهی به ذکر خدا بپردازند، خداوند حاجتشان را پیش از آنکه متفرق شوند برآورده سازد؛ خداوند در این روز هزار هزار رحمت نازل میکند که قسمتی از آن شامل کسانی است که جمع گردند و به ذکر خدا بپردازند و روزش را روزه بدارند و شب آن را عبادت کنند.
نماز
مستحب است در آغاز روز، هنگامی که آفتاب کمی بلند شد دو رکعت نماز به جا آورد و در هر رکعت بعد از سوره حمد پنج مرتبه سوره و «الشمس» را بخواند و پس از سلام نماز، بگوید«لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»
هیچ جنبش و نیرویی نیست مگر به خدای برتر بزرگ
و دعا کند و بگوید: «یَا مُقِیلَ الْعَثَرَاتِ أَقِلْنِی عَثْرَتِی یَا مُجِیبَ الدَّعَوَاتِ أَجِبْ دَعْوَتِی یَا سَامِعَ الْأَصْوَاتِ اسْمَعْ صَوْتِی وَ ارْحَمْنِی وَ تَجَاوَزْ عَنْ سَیِّئَاتِی وَ مَا عِنْدِی یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ»
ای نادیدهگیرنده لغزشها، لغزشم را نادیدهگیر، ای اجابت کننده دعاها، دعایم را اجابت کن، ای شنوای صداها، صدایم را بشنو و به من رحم کن و از بدیهایم و آنچه نزد من است درگذر، ای صاحب بزرگی و بزرگواری.
دعا
شیخ طوسی گفته است: مستحب است در این روز، این دعا را بخوانند «اللَّهُمَّ دَاحِیَ الْکَعْبَةِ وَ فَالِقَ الْحَبَّةِ وَ صَارِفَ اللَّزْبَةِ وَ کَاشِفَ کُلِّ کُرْبَةٍ، خدایا ای گستراننده کعبه و شکافنده دانه و برگیرنده سختی و برطرف کننده هر گرفتاری»
«أَسْأَلُکَ فِی هَذَا الْیَوْمِ مِنْ أَیَّامِکَ الَّتِی أَعْظَمْتَ حَقَّهَا وَ أَقْدَمْتَ سَبْقَهَا وَ جَعَلْتَهَا عِنْدَ الْمُؤْمِنِینَ وَدِیعَةً وَ إِلَیْکَ ذَرِیعَةً وَ بِرَحْمَتِکَ الْوَسِیعَةِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ، از تو میخواهم در این روز از روزهایت، که حقش را بزرگ گرداندی و سبقتش را پیش انداختی و آن را نزد اهل ایمان، امانت و به سوی خود وسیله قرار دادی و به رحمت گستردهات، که بر محمد درود فرستی»
«عَبْدِکَ الْمُنْتَجَبِ فِی الْمِیثَاقِ الْقَرِیبِ یَوْمَ التَّلاقِ فَاتِقِ کُلِّ رَتْقٍ وَ دَاعٍ إِلَی کُلِّ حَقٍّ وَ عَلَی أَهْلِ بَیْتِهِ الْأَطْهَارِ الْهُدَاةِ الْمَنَارِ دَعَائِمِ الْجَبَّارِ وَ وُلاةِ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ، آن بنده برگزیدهات در پیمان نزدیک، روز دیدار، شکافنده هر امر بسته و دعوت کننده به حق و بر اهل بیت پاکش آن راهنمایان و روشنکنندگان راه حق، ستونهای جبار و متولیان بهشت و دوزخ»
«وَ أَعْطِنَا فِی یَوْمِنَا هَذَا مِنْ عَطَائِکَ الْمَخْزُونِ غَیْرَ مَقْطُوعٍ وَ لا مَمْنُوعٍ [مَمْنُونٍ] تَجْمَعُ لَنَا بِهِ التَّوْبَةَ وَ حُسْنَ الْأَوْبَةِ، و عطا کن به ما از عطای در خزانهات که نه بریده شود و نه منع گردد، تا به وسیله آن توبه و بازگشت خوبی برای ما فراهم نمایی»
«یَا خَیْرَ مَدْعُوٍّ وَ أَکْرَمَ مَرْجُوٍّ یَا کَفِیُّ یَا وَفِیُّ یَا مَنْ لُطْفُهُ خَفِیٌّ اُلْطُفْ لِی بِلُطْفِکَ وَ أَسْعِدْنِی بِعَفْوِکَ وَ أَیِّدْنِی بِنَصْرِکَ وَ لا تُنْسِنِی کَرِیمَ ذِکْرِکَ بِوُلاةِ أَمْرِکَ وَ حَفَظَةِ سِرِّکَ، ای بهترین خوانده شده و کریمترین امید شده، ای کفایت کننده، ای وفادار، ای آنکه لطفش پنهانی است، به لطفت به من لطف کن، و به عفوت خوشبختم نما و به یاریات تأییدم فرما و از ذکر کریمانهات فراموشم مکن به حق متولیان امرت و نگهبانان رازت»
«وَ احْفَظْنِی مِنْ شَوَائِبِ الدَّهْرِ إِلَی یَوْمِ الْحَشْرِ وَ النَّشْرِ وَ أَشْهِدْنِی أَوْلِیَاءَکَ عِنْدَ خُرُوجِ نَفْسِی وَ حُلُولِ رَمْسِی وَ انْقِطَاعِ عَمَلِی وَ انْقِضَاءِ أَجَلِی، و از گرفتاریهای روزگار تا روز قیامت و برانگیختهشدن حفظم کن هنگام بیرون آمدن جانم و فرو رفتن در قبرم و تمام شدن کارم و سپری شدن عمرم، اولیایت را به بالینم حاضر کن»
«اللَّهُمَّ وَ اذْکُرْنِی عَلَی طُولِ الْبِلَی إِذَا حَلَلْتُ بَیْنَ أَطْبَاقِ الثَّرَی وَ نَسِیَنِیَ النَّاسُونَ مِنَ الْوَرَی وَ أَحْلِلْنِی دَارَ الْمُقَامَةِ وَ بَوِّئْنِی مَنْزِلَ الْکَرَامَةِ، خدایا یادم کن، بر طول پوسیدگی، زمانیکه در میان تودههای خاک فرود آیم و فراموشکنندگان از مردم فراموشم کنند و در خانه اقامت فرودم آر و در منزل کرامت جایم ده»
«وَ اجْعَلْنِی مِنْ مُرَافِقِی أَوْلِیَائِکَ وَ أَهْلِ اجْتِبَائِکَ وَ اصْطِفَائِکَ وَ بَارِکْ لِی فِی لِقَائِکَ وَ ارْزُقْنِی حُسْنَ الْعَمَلِ قَبْلَ حُلُولِ الْأَجَلِ بَرِیئا مِنَ الزَّلَلِ وَ سُوءِ الْخَطَلِ، و از دوستان اولیایت و برگزیدگان و خالصان درگاهت قرارم ده و دیدارت را بر من مبارک گردان و پیش از فرا رسیدن پایان عمرم حسن عمل روزیام فرما، درحالیکه پاک از لغزشها و گفتار بیپایه و منطق تباه باشم»
«اللَّهُمَّ وَ أَوْرِدْنِی حَوْضَ نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ اسْقِنِی مِنْهُ مَشْرَبا رَوِیّا سَائِغا هَنِیئا لا أَظْمَأُ بَعْدَهُ وَ لا أُحَلَّأُ وِرْدَهُ وَ لا عَنْهُ أُذَادُ وَ اجْعَلْهُ لِی خَیْرَ زَادٍ وَ أَوْفَی مِیعَادٍ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهَادُ، خدایا مرا به حوض پیامبرت محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) وارد کن و از آن به من بنوشان، نوشاندنی سیراب کننده، روان و گوارا، که پس از آن هرگز تشنه نشوم و از ورود به آن طرد نگردم و از آن منع نشوم و آن را قرار ده برایم بهترین توشه و کاملترین وعدهگاه، روزی که گواهان بپا میخیزند»
«اللَّهُمَّ وَ الْعَنْ جَبَابِرَةَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ بِحُقُوقِ [لِحُقُوقِ] أَوْلِیَائِکَ الْمُسْتَأْثِرِینَ اللَّهُمَّ وَ اقْصِمْ دَعَائِمَهُمْ وَ أَهْلِکْ أَشْیَاعَهُمْ وَ عَامِلَهُمْ وَ عَجِّلْ مَهَالِکَهُمْ وَ اسْلُبْهُمْ مَمَالِکَهُمْ وَ ضَیِّقْ عَلَیْهِمْ مَسَالِکَهُمْ وَ الْعَنْ مُسَاهِمَهُمْ وَ مُشَارِکَهُمْ، خدایا لعنت کن گردنکشان گذشته و آینده را، هم آنانکه حقوق اولیایت را به ناحق به خود اختصاص دادند، خدایا پایههایشان را بشکن و پیروان و عمالشان را نابود ساز، زمینههای هلاکتشان را به زودی فراهم فرما و کشورهایشان را از دستشان بگیر و راههایشان را بر آنان تنگ کن و بر آنانکه با آنان سهیم و شریکند لعنت فرست»
«اللَّهُمَّ وَ عَجِّلْ فَرَجَ أَوْلِیَائِکَ وَ ارْدُدْ عَلَیْهِمْ مَظَالِمَهُمْ وَ أَظْهِرْ بِالْحَقِّ قَائِمَهُمْ وَ اجْعَلْهُ لِدِینِکَ مُنْتَصِرا وَ بِأَمْرِکَ فِی أَعْدَائِکَ مُؤْتَمِرا، خدایا در فرج دوستانت شتاب کن و حقوق تاراج رفته آنان را به آنان بازگردان و قائم آنان را به حق، آشکار کن و او را یاریرسان دینت بدار و درباره دشمنانت فرمانده به فرمانت قرار ده»
«اللَّهُمَّ احْفُفْهُ بِمَلائِکَةِ النَّصْرِ وَ بِمَا أَلْقَیْتَ إِلَیْهِ مِنَ الْأَمْرِ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ مُنْتَقِما لَکَ حَتَّی تَرْضَی وَ یَعُودَ دِینُکَ بِهِ وَ عَلَی یَدَیْهِ جَدِیدا غَضّا وَ یَمْحَضَ الْحَقَّ مَحْضا وَ یَرْفِضَ الْبَاطِلَ رَفْضا، خدایا همواره فرشتگان پیروزی را گرداگرد او بدار و به آن دستوری که در شب قدر به او القا کردی، او را انتقامگیرنده خویش قرار ده، تا جاییکه خشنود شوی و دینت به وسیله او و به دست او به گونهای نو و تازه بازگردد و حق به طور کامل ناب شود و باطل به صورت همه جانبه به دور افکنده شود»
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ عَلَی جَمِیعِ آبَائِهِ وَ اجْعَلْنَا مِنْ صَحْبِهِ وَ أُسْرَتِهِ وَ ابْعَثْنَا فِی کَرَّتِهِ حَتَّی نَکُونَ فِی زَمَانِهِ مِنْ أَعْوَانِهِ، خدایا بر او و همه پدرانش درود فرست و ما را از همنشینان و خاندانش قرار بده و در زمان بازگشتش ما را برانگیز، تا در دوران او در شمار یارانش باشیم»
«اللَّهُمَّ أَدْرِکْ بِنَا قِیَامَهُ وَ أَشْهِدْنَا أَیَّامَهُ وَ صَلِّ عَلَیْهِ [عَلَی مُحَمَّدٍ] وَ ارْدُدْ إِلَیْنَا سَلامَهُ وَ السَّلامُ عَلَیْهِ [عَلَیْهِمْ] وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ، خدایا درک قیامش را روزی ما کن و در روزگارش ما را حاضر کن و بر او درود فرست و سلام او را به ما باز رسان، درود و رحمت خدا و برکاتش بر او باد»
ذکــر خداوند
معنای ذکر، فقط گفتن الفاظ و اوراد و نامهای خداوند نیست، بهترین نوع ذکر خدا، به یاد خدا بودن و او را بر اعمال و گفتار و کردار خویش ناظردانستن است.
زیارت امام رضا
زیارت حضرت امام رضا (ع) که مرحوم میرداماد (ره) در رساله اربعه ایام خود در بیان اعمال روز دحو الارض آن را از افضل اعمال مستحبه دانسته است.
غسل
انجام غسل مستحبی به نیت روز دحوالارض
شب زندهداری
احیا و شب زنده داری که برابر با عبادت صد سال است.
در پایان باید دانست که فرصتهای معنوی در زندگی بشر، نعمتهایی هستند که جسم و روح آنان را نوازش میدهد و موجبات شادمانی و آرامش را فراهم میسازد، دحو الارض نیز از همین گونه است، پس قدر این فرصت طلایی را بدانیم که رسول خدا(ص) فرمود «اِنَّ لِرَبِّکُمْ فی ایامِ دَهْرِکُمْ نَفَحاتٌ فَتَعَرَّضُوا لَها لَعَلَّهُ اَن یصیبَکُمْ نَفْحَةٌ مِنْها فَلا تَشْقَوْنَ بَعْدَها اَبداً» همانا در طول زندگی شما نسیمهایی از سوی پروردگارتان میوزد، هان! خود را در معرض آنها قرار دهید، باشد که چنین نسیمی سبب شود که برای همیشه بدبختی از شما دور بماند»
مکه مرکز زمین
تحقیقات فلکی نشان میدهد که ارکان کعبه درست به سمت چهار جهت اصلی«شرق، غرب، شمال و جنوب» قرار گرفته است.
این تحقیقات تاکید دارد «حجرالاسود» به سمت شرق، «رکن یمانی» به سمت جنوب، «رکن شامی» به سمت شمال و «رکن عراقی» نیز به سمت غرب قرار گرفته است.
قرار گرفتن ارکان کعبه مشرفه از بدو خلقت در چهار جهت اصلی، نشان از یک معجزه بزرگ در زمینه معماری و جغرافیای این مکان بزرگ دارد.
همچنین تحقیقات نشان داده است که کعبه مشرفه دقیقاً در مرکز کره زمین قرار گرفته است، در سال 1977، جهان با کشف یک حقیقت علمی جدید مبنی بر اینکه مکه مکرمه مرکز خشکی های کره زمین می باشد، به شدت دچار شگفتی گشت، این کشف نتیجه تلاش و کاوشهای مستمر چند ساله ای بود که با مطالعات زیاد و با استفاده از ابزارآلات جغرافیایی و رسم جدول و نقشههای جغرافیایی بدست آمد.
دانشمند مسلمان دکتر حسین کمال الدین داستان این کشف عجیب را چنین نقل میکند: بحث و کاوشم را شروع کردم و هدفم غیر از این بود و دنبال چیز دیگری بودم، هدفم ساختن وسیله ای بود تا به هر انسانی کمک کند تا جهت قبله را به او نشان دهد، زیرا من در مسافرتهایی که داشتم به این مشکل برخورد میکردم و این مشکل برای هر مسلمانی پیش میآید، به خصوص در شهرهایی که در آن مسجدی نیست که جهت قبله را به ما نشان دهد، به فکر افتادم تا نقشه جدیدی برای کره زمین رسم کنم و بر روی آن نقشه جهتهای قبله را بدست آورم، اول مدارها و خطهای شمالی و جنوبی، عمودی و افقی، سپس پنج قاره را کشیدم ناگهان چیز عجیبی به ذهنم خطور کرد و حیرت زده شدم و آن این بود که مکه مکرمه در وسط خشکیهای جهان قرارگرفته است.
پرگاری برداشتم و نوک آن را بر روی مکه مکرمه نهادم و نوک دیگر بر روی آخرین نقطه خشکی در شرق و اندازه گرفتم و یک بار دیگر نوک آن را بر روی مکه مکرمه نهادم و نوک دیگر را بر روی آخرین نقطه خشکی در غرب و دیدم اندازه هر دو با هم برابر است، به این نتیجه رسیدم خشکیهای جهان به طور مساوی اطراف مکه مکرمه تقسیم شدهاند و فهمیدم که در این صورت مکه مکرمه مرکز خشکیهای جهان است، نقشهی جهان قدیم را بیرون آوردم، نقشه قبل از کشف قاره آمریکا و استرالیا و مطالعاتم را ادامه دادم، باز متوجه شدم که طبق نقشه قدیم هم مکه مکرمه مرکز خشکیهای جهان است.
ذکر چهار نکته در این مورد ضروری است:
نکته اول:
مکه مکرمه در مرکز جهان هستی قرار گرفته است به این معنی است که مکه مکرمه به منزلهی پایتختی برای کره زمین است؛ و هیچ شکی نیست که بهترین و قویترین پایتخت ها، پایتختی است که در وسط کشور و حکومت واقع شده باشد، زیرا در این صورت باعث سهولت ارتباط و رفت و آمد میگردد، در قرآن به این حقیقت علمی اشاره شده است آنجا که می فرماید«وَکذَلِک جَعَلْنَاکمْ أُمَّةً وَسَطا: بی گمان شما را ملت میانه رویی قرار دادیم»
اسلام دین میانه است در منهج و روش، میانه است، در منزلت و جایگاه میانه است، در مکان و موقعیت جغرافیایی هم همینطور.
نکته دوم:
رحمت و عدل خداوندی اقتضا می کرده است که مکه ی مکرمه در وسط کره زمین قرار گیرد تا از یک طرف انتشار نور اسلام برای تمام جهان آسان باشد و از طرفی دیگر، این دین به طور مساوی و اندازه ی لازم در اختیار دیگران قرار گیرد.
نکته سوم:
از آنجایی که پیامبر اکرم(ص) برای تمام مردم فرستاده شده است، «وَمَا أَرْسَلْنَاک إِلَّا کافَّةً لِّلنَّاسِ بَشِیراً وَنَذِیراً وَلَکنَّ أَکثَرَ النَّاسِ لَا یعْلَمُونَ، ما تو را برای جملگی مردمان فرستاده ایم تا مژده رسان و بیم دهنده باشی ولیکن اکثر مردم بی خبرند»
حکمت اقتضا میکرد که مکه مکرمه مهد رسالت جهانیان باشد و این که مبعث پیامبر(ص) در این نقطه از جهان قرار گرفته اعجاز خداوندی محسوب میگردد.
نکته چهارم:
در قرآن کریم کلمه سراج فقط در وصف خورشید و پیامبر(ص) به کار رفته است، خداوند در وصف خورشید میفرماید «و جعلَ الْقَمَرَ فِیهِنَّ نُوراً و جعلَ الشَّمْسَ سِرَاجاً، و ماه را در میان آسمان ها تابان و خورشید را چراغ کرده است»
و خداوند در وصف پیامبراکرم (ص) میفرمایند، «وَ دَاعِیاً إِلَی اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِرَاجاً مُّنِیراً، به عنوان دعوت کننده ای به سوی خدا طبق فرمان الله و به عنوان چراغ تابان»
با توجه به آنچه گذشت میفهمیم که چرا خداوند خورشید و پیامبر(ص) را به سراج تشبیه کرده است، زیرا خورشید مرکز منظومه شمسی است، مکه مکرمه مرکز زمین، پس همانگونه که خورشید جهان را روشن میکند پیامبر(ص) نیز زمین را با رسالتش روشن میسازد.
در این جا لازم است به دو نکته دیگر اشاره کنیم:
نکته اول:
آیا اینگونه نیست که هر کسی به مکه مکرمه میرود چه برای حج، عمره، تجارت یا سیاحت دوست دارد یک بار دیگر یا صد بار دیگر به آنجا برگردد؟ آیا این چیزی نیست که همه آن را احساس میکنند؟ این خود مصداق سخن خداوند است آنجا که میفرماید، «وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَیتَ مَثَابَةً لِّلنَّاسِ وَأَمْناً، بیاد آورید آنگاه که خانه ی کعبه را پناهگاه و مأوای امن برای مردم قرار دادیم»
«مثابةً» یعنی فطرتاً قلبها به آن تعلق دارد، «فیثوبون» به معنای «فیرجعون» میآید و این جا منظور این است که مردم اشتیاق بازگشت به سوی این خانه «کعبه» را دارند، «و أمناً» که به معنای آرامش میآید بیانگر این است که انسان در مکه احساس آرامش و سکون خواهد داشت، پس کسی که به سوی مکه میرود به خاطر این جاذبه، سختیهای این راه برایش آسان شده و هماهنگ با حلقههای مغناطیسی به سوی مکه مکرمه کشیده میشود و این مثل شخصی است که در جهت مسیر رودخانه شنا میکند و احساس راحتی میکند برخلاف کسی که درجهت عکس مسیر رودخانه شنا می کند و احساس سختی و زحمت می کند.
نکته دوم:
از آنچه گفته شد شاید یکی از حکمتهای سخن پیامبر(ص) درباره نماز فهمیده شود آنجا که فرمود «ای بلال نماز اقامه کن تا به وسیلهی آن راحت شویم»
نماز فشار روحی، نگرانی و اضطراب را کاهش میدهد و آرامش و سکون را جایگزین آن میکند، هرگاه انسان رو به قبله می ایستد اولاً از لحاظ مادی جهتش بسوی مرکز جاذبه زمین قرار میگیرد و ثانیاً از لحاظ معنوی روحش با با جاذبه شرعی که همان کعبه است، هماهنگ میگردد، شاید کسی بگوید من به مکه مکرمه رفتم ولی این احساس راحتی و آرامش نکردم؟ در جواب باید گفت این احساس شخصی است که از دین خدا و اوامر و نواهی دورشده باشد، به عنوان مثال مردم در زمان حجاج بن یوسف در مکه دچار ترس و نگرانی بودند در حالیکه آنها در شهر امن و آرامش به سر می بردند، و این به سبب ظلم و ستم و دوری آنها از احکام الهی بود، پس اگر طبق شریعت اسلام حکم میکردند دیگر هیچ کس از دیگری نمیترسید و نگرانی نداشت./993/پ203/ن
روز بیست و پنجم ماه ذوالقعده به نام دحو الارض شناخته می شود. بر اساس روایات در چنین روزی اولین خشکی های زمین که به طور کامل زیر آب بود در محل کعبه نمایان شد. در آداب اسلامی این روز بسیار پرفضیلت دانسته شده و دعا و عبادات خاصی برای آن بیان شده است.