حجتالاسلام الویری:
تجربه یک نظم جدید جهانی با استقامت و پایداری حاصل میشود
خبرگزاری رسا ـ عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) با اشاره به جنگ خندق و تحلیل آن براساس شرایط کنونی جامعه گفت: با استقامت و پایداری در برابر همه تحریمها میتوانیم یک نظم جدید جهانی را به دور از ظلم حاکم تجربه کنیم و یک حرکت بالندهای را با اطمینان پیش روی خود ببینیم.
حجتالاسلام محسن الویری، پژوهشگر عرصه تاریخ و تمدن اسلامی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری رسا با اشاره به سالروز وقوع غزوه خندق معروف به جنگ احزاب در مدینه، آن را از جنبه روابط بین فرهنگی و بین تمدنی حائز اهمیت ویژه دانست و گفت: بدون تردید غزوه خندق نقطه عطفی در تاریخ سیاسی اسلام به حساب میآید و از جنبههای مختلفی حائز اهمیت است.
وی با بیان اینکه غزوه خندق از جنبه روابط بین فرهنگی و بین تمدنی و هم از نظر به هم خوردن نظم موجود در مناطق درونی و مرکزی شبه جزیره عربستان و شروع یک نظم جدید با محوریت و مرکزیت دولت اسلامی مدینه اهمیت خاص دارد، درباره محور دوم توضیح داد: سیره پیامبر اکرم(ص) در مواجهه با مشرکان مکه که اصلیترین و مهمترین دشمنان داخلی آن حضرت در منطقه حجاز بودند یک سیر حرکت از فاز نظامی به فاز سیاسی را طی میکند.
این استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) ادامه داد: پیامبر اکرم(ص) در آغاز استقرارشان در مدینه با نوعی گردنکشی و گردنفرازی و خودخوریهای قریش مکار روبهرو بودند که هیچ راهی جز توسل به زور و قوه قهریه در برابر آنها وجود نداشت و این زور که یک قدرت نظامی اندک در برابر قدرت نظامی برتر مشرکان مکه بود، به لطف خداوند و امداد غیبی و ایمان بلند و خالصانه همراهان پیامبر سبب پیروزی آنها در غزوه بدر شد.
وی تصریح کرد: مسلمانان در غزوه احد نتوانستند آنطور که باید و شاید در برابر مشرکان مکه بایستند و متحمل شکست شدند و بعد از آن نیز در ماجرایی به نام «بئر معونه» و حادثهای که به نام «رجیع» مشهور است و به شکل مستقیم و یا غیرمستقیم به مشرکان مکه برمیگشت، دو ضربه دیگر به آنان وارد شد، از اینرو در سال پنجم هجرت مشرکان مکه که مسلمانان را در نقطه ضعف میدیدند با همه توان و امکانات در برابر مسلمانها صف آراستند.
غزوه خندق آغاز سقوط و افول جدی مشرکان مکه
حجتالاسلام الویری، رویارویی مسلمانان با مشرکان مکه را در جنگ احزاب به نقطه اوج پنجه در انداختن دو نفر با هم تشبیه کرد و با بیان اینکه نقطه آغازی که پنجه قدرتمند مسلمانها پنجه کفار را به سمت خاک حرکت داد را در غزوه احزاب باید دید، ابراز داشت: غزوه احزاب لحظه نابودی کامل مشرکان مکه نبود اما آغاز سقوط و افول جدی آنها بود.
وی با بیان اینکه در غزوه احزاب همه کفر در برابر همه اسلام صف آراسته بودند، این نکته که پیامبر اکرم(ص) نه تنها در جبهه بیرونی در برابر مشرکان قرار داشتند، بلکه در جبهه درونی نیز حداقل دو جریان در برابر ایشان دردسرآفرینی میکردند، قابل اهمیت دانست و گفت: جبهه نخست یهودیان مدینه بودند که با مشرکان پیوند پنهانی برقرار کردند و دیگر سست ایمانان و سست عنصرانی بودند که پیامبر را تحت فشار قرار میدادند و همواره به این بهانه که منازل ما در داخل مدینه تحت خطر است، همواره از پیامبر میخواستند برگردند.
سردبیر فصلنامه تخصصی تاریخ اسلام با اشاره به این شرایط فوقالعاده حساس و استثنایی، تصریح خداوند متعال در آیه 10 و 11 سوره مبارکه احزاب را که میفرماید «هنگامی که دشمنان از بالا و پایین به سمت شما هجوم آوردند و دلهایتان به حنجرهایتان آمده بود و حتی به خداوند بدگمان شده بودید، در این شرایط مؤمنان در آزمونی سخت قرار گرفتند و مانند زلزله شدیدی، سخت تکان خوردند»، نشانه دیگری از اهمیت غزوه احزاب دانست.
وی با بیان اینکه جنگ خندق به سود مسلمانان تمام شد و مشرکات بدون هیچ بهرهای با تحمل خسارات سنگین باز گشتند و مدینه را به حال خود وا نهادند، گفت: عوامل پیروزی مسلمانان در جنگ خندق افزون بر تدابیر سیاسی و عملیات روانی پیامبر اکرم(ص)، رشادت امام علی(ع) در به هلاک رساندن عمربن عبدود و نشانههای غیبی که خداوند در آیه نهم سوره مبارکه احزاب به آنها اشاره کرده است مانند بادی که در صف مشرکان وزیدن گرفت و خیمهگاه و تجهیزات آنان را در هم کوبید، نتیجه ایمان مؤمنان بود.
حجتالاسلام الویری با اشاره به آیه 22 سوره احزاب، ادامه داد: این پیروزی پاداش مؤمنان پاک باختهای بود که پیامبر اکرم(ص) را اسوه خویش دانستند، مؤمنانی که به پیامبر به چشم یک الگو و اسوه جاودانه این جهانی نگاه میکردند و با مشاهده سپاه مشرکان جز بر ایمانشان چیزی افزوده نشد، دعوت حق را در میدان نبرد لبیک گفتند و در پیمانی که با خداوند داشتند صادقانه ایستادند.
وی با بیان اینکه خداوند علت پیروزی را مطلقا به عوامل مادی محدود نکرد و اینگونه نیست که تنها رشادت مؤمنان و یا تجهیزات و یا تدبیری که در برابر مشرکات در حفر خندق اندیشیدهاند در این پیروزی نقش داشت، از ایمان صادقانهای که خداوند به ازای آن به مسلمانان و مؤمنان پاداش داد و عامل ماورایی وارد صحنه و سبب پیروزی مسلمانان شد، به عنوان مهمترین علت پیروزی مسلمانان نام برد و اظهار داشت: با مرور ساده و اجمالی سوره مبارکه احزاب به اهمیت پایدار ماندن در ایمان و الگو گرفتن از پیامبر اکرم(ص) و فاصله نگرفتن از آن حضرت در این پیروزی کاملا واقف میشویم.
این استاد حوزه و دانشگاه افزود: هیچگاه در مواجهه با باطل نمیتوان با حساب مادی ساده ریاضی به مقایسه تجهیزات پرداخت و با توجه به تجهیزات بیشتر دشمن حکم به شکست احتمالی کرد؛ جبهه حق مانند جریانی است که همسوی رود آب حرکت میکند و جبهه باطل بر خلاف مسیر طبیعت و برخلاف مشیت حق حرکت میکند به همین سبب است که اگر یک شیء اندک و سبکی در یک رودخانه خروشان همسوی این رود حرکت کند توان فائق آمدن بر یک شیء بزرگتر از خود را که در مسیر خلاف رود در حرکت است، پیدا میکند و غزوه خندق یکی از نمونههای بارز این حادثه است.
افزایش کارآمدی یک مجموعه با مشارکت نخبگانی
عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) به جنبه دیگر غزوه احزاب، یعنی اهمیت آن در روابط بین فرهنگی و بین تمدنی اشاره کرد و با بیان اینکه خندق معرب شده کلمه فارسی به نام «کنده» و تلفظ عربی آن خندق است، گفت: سلمان فارسی از کسانی بود که در مدینه به پیامبر اکرم(ص) پیوست و با روشهای نظامی ایرانیان آشنایی داشت و وقتی پیامبر برای چگونگی مواجهه با کفار با اطرافیان مشورت کردند و خود نیز درس بزرگی است که وقتی شرایط مشارکت نخبگانی را فراهم آوریم طبیعتا کارآمدی یک مجموعه و نظام بالاتر میرود، از یک روش نظامی ایرانیها به نام کنده سخن گفت.
وی افزود: سلمان فارسی گفت که ما ایرانیها یک روش نظامی به نام کنده داریم و در این روش اطراف شهر و قلعه را میکنیم و حفرهای ایجاد میکنیم تا دشمن از این کندهها نتواند عبور کند، این روش مورد پسند پیامبر اکرم(ص) و دیگر مسلمانان قرار گرفت و با حرکت جهادی و زیبایی که خود آن مملو از درسهای بسیار زیاد است، پیامبر در کنار بقیه شروع به حفر خندق و ایجاد حفره بزرگی در اطراف مدینه و در مسیر حرکت مشرکان کردند، مشرکان امکان عبور از این مانع را پیدا نکردند و همین عامل سبب توقف آنان شد و یکی دو نفر که توانستند رد شوند و یا در کف خندق مانند عمربن عبدود به تیغ بران امام علی(ع) به خاک هلاکت افتادند.
حجتالاسلام الویری با بیان اینکه در عهد پیامبر اکرم(ص) اخذ و اقتباسهای تمدنی از دیگر سرزمینها و دیگر تمدنها یک امر رایجی بود و پیامبر با این کار به ما این درس را دادند که از یافتههای دیگر تمدنها آنجا که مغایرتی با مبانی فکری، اندیشهای و توحیدی ما ندارند، باید اخذ کرد، گفت: این اقدام پیامبر که در دیگر مقاطع زندگی آن حضرت و زندگی ائمه اطهار(ع) هم نمونههای مشابهی دارد حائز اهمیت است و از این نمونه میتوان یک مبنا در روابط بین تمدنی و طراحی یک منطق برای تنظیم روابط بین تمدنی دست گرفت.
جنگ خندق مصداق سنت الهی در حمایت از حقمداران
وی با بیان اینکه غزوات را تنها به چشم یک حرکت نظامی نباید نگریست، بلکه دریایی از درسهای اخلاقی، اندیشهای و اجتماعی در آن وجود دارد، یکسویه نگری نظامی به غزوات را سبب باز داشتن از کشف واقعیت دانست و افزود: پیروزی مسلمانان در این غزوه یکی از مصادیق سنت الهی در حمایت از حقمداران و حقطلبان و مبنی بر زاهق بودن و رفتنی بودن باطل است و به نص صریح قرآن این نوع سنتهای الهی، تغییرپذیر، تبدیلپذیر و تحویلپذیر نیست.
این پژوهشگر عرصه تاریخ و تمدن اسلامی ادامه داد: غزوه خندق این درس را برای ما دارد که در هر مقطعی از انقلاب و آنجایی که قلبها و دلها به حنجره میرسند و در پهنه ظلممحور جهانی احساس تنها ماندن و همدل نداشتن به ما دست میدهد، اگر دست از راه درست برنداشتیم، نصرت خداوند شامل حال ما بوده است و امروزه نیز نه این سنت خداوندی و نه بنیانهای اندیشهای نظام تغییر کرده است، بنابراین قصه همان قصه است.
تجربه یک نظم جدید جهانی با استقامت و پایداری
وی اظهار داشت: مقاطع مختلف از پیروزی انقلاب و صفحات درخشان ایام هشت ساله دفاع مقدس و چه پس از آن همواره این را گواهی کرده و هیچ فردی چه کسانی که با مجموعه نظام همدلی دارند و چه آنها که در بیرون ناهمدلانه به نظام نگاه میکنند، این را انکار نمیکنند که در آن مقاطع حساس و سرنوشتساز هیچوقت تنها نماندیم و دست حمایت خداوندی همواره این مردم را از مشکلات و دریای توفانزای حوادث نجات داده است.
حجتالاسلام الویری خاطرنشان کرد: اگر در تحریمها و مانند آن کاملا محاصره شویم و هیچ راهی نداشته باشیم، با اتکا بر عنصر اندیشهای که از دین فراگرفتهایم و با اتکا بر آن ارزشها و خلاقیتهایی که در ما ایرانیها وجود دارد و به برکت مکتب اهل بیت(ع) به شکل مناسبی شکوفا شده است، سر سوزنی نه تنها سستی و تردید در دل ما راه پیدا نمیکند، بلکه همان طور که پیامبر در ضربات جرقههای ناشی از ضربات کلنگشان به سنگها به هنگام حفر خندق فرمودند «من سقوط امپراتوری ایران و امپراتوری روم را در این جرقهها میبینم» ما نیز در این تلاشی که برای استقامت و پایداری انجام میدهیم، در جرقههای این کار میتوانیم یک نظم جدید جهانی را به دور ظلم حاکم تجربه کنیم و یک حرکت بالندهای را با اطمینان پیش روی خود ببینیم.
وی ابراز داشت: مرحله پس از احزاب صلح حدیبیهای بود که به دنبال آن سفیران پیامبر اکرم(ص) به سمت امپراتوریهای ایران و روم و شش دولت بزرگ دیگر آن زمان راهی شدند، اگر ما در چنین شرایطی خود را احساس کنیم باید بدانیم که مراحل بعدی ما در واقع چنین مرحلهای است که دایره دعوت دینی و اندیشه شیعی در پهنه جهانی باید گسترده شود و همه اینها رهین آن است که با یک فهم درست از این موضوع و پایبندی عملی و واقعی به ویژه اخلاق که گمشده امروز جامعه ما است، این راه را طی کنیم. /920/ز503/ع
ارسال نظرات