۳۱ تير ۱۳۹۱ - ۱۱:۴۲
کد خبر: ۱۳۳۱۰۶
اخلاق معاشرت (1)؛

وضع رفتاری جامعه انسانی جز با مراعات حقوق دیگران سامان نمی‌پذیرد

خبرگزاری رسا ـ حجت‌الاسلام جواد محدثی در کتاب اخلاق معاشرت می‌نویسد: در جامعۀ اسلامی، مسلمان متعهد خود را نسبت به برادران دینی مسؤول احساس می‌کند و تکالیفی بر عهدۀ او است. طبعا هر مسلمانی باید این حق را بر گردن خویش احساس کند و آن گونه که یاد شد،مراعات و به کار بستن اینها طرفینی باید باشد، تا اثر خویش را بگذارد.
اخلاق معاشرت

اخلاق معاشرت (1)؛

شناخت و مراعات حقوق دیگران

خبرگزاری رسا ـ حجت‌الاسلام جواد محدثی در کتاب اخلاق معاشرت می‌نویسد: در جامعۀ اسلامی، مسلمان متعهد خود را نسبت به برادران دینی مسؤول احساس می‌کند و تکالیفی بر عهدۀ او است. طبعا هر مسلمانی باید این حق را بر گردن خویش احساس کند و آن گونه که یاد شد،مراعات و به کار بستن اینها طرفینی باید باشد، تا اثر خویش را بگذارد.

 به گزارش خبرگزاری رسا، حجت‌الاسلام جواد محدثی، نویسنده و پژوهشگر حوزوی، در کتاب«اخلاق معاشرت» مجموعه‌ای از رهنمود‌های اخلاق دینی در معاشرت با دیگران را ارائه کرده است.

بر اساس این گزارش، در بخشی از این کتاب با عنوان«شناخت و مراعات حقوق دیگران» می‌خوانیم: شناخت وظیفه، پایۀ انجام وظیفه است، انسانها در جامعه نسبت به یکدیگر«وظایف مقابل» دارند وبه تعبیری دیگر، برعهدۀ خویش نسبت به افراد دیگر«حقوق متقابل» دارند. شناخت این حقوق و انجام آنها و مراعات دو جانبه، ضامن تصحیح روابط و سالم سازی معاشرت‌ها و زدودن کدورت‌ها و کاهش اختلاف‌ها و گله مندی‌ها است.

در جامعۀ انسانی، جز با«مراعات» دیگران و حقوقشان، وضع رفتاری سامان نمی پذیرد. مثلا پدر و مادر نسبت به فرزندان و به عکس وظایفی دارند. زن در برابر شوهر و شوهر در برابر زن، تعداتی دارد. فرمانده و سرباز، نسبت به هم حقوق و وظایفی دارند. دو شریک با یک‌دیگر، کارفرما و کارگر، رییس و مرئوس، معلم و شاگرد، همسایه با همسایه، مشاور و مشورت خواه، خویشاوندان و ارحام نسبت به هم، براداران و خواهران دینی نسبت به یک‌دیگر، مسلمان با مسلمان و... نمونه‌های دیگری از ارتباط‌های اجتماعی، هر کدام نسبت به هم محدوده و مجموعه‌ای از تکالیف را دارند که در آیین اسلام، به انجام آنها توصیه شده است. این وظایف و تکالیف و حقوق، اگر:

1- «شناخته» شود،

2- به آنها «عمل» شود،

3- عمل هم دو سویه و «متقابل» باشد،

بسیاری از مشکلات، یا پیش نخواهد آمد، یا برطرف خواهد گشت.

شبیه این در قوانین راهنمایی و رانندگی وجود دارد و رانندگان اگر آن آیین نامه ها را بدانند و به آنها عمل کنند و عمل هم به صورت متقابل و از سوی همۀ رانندگان باشد، نه یکجانبه و ناقص، طبیعی است که بسیاری از تصادفات و حوادث و ضایعات رانندگی پیش نخواهد آمد.

حقوق مسلمانی

جامع ترین متن حدیثی که به بیان این حقوق و وظایف متقابل پرداخته است، «رسالة الحقوق» از امام زین العابدین(ع) است که در کتاب‌های روایی (از جمله در تحف العقول و مکارم الا خلاق و...) آمده است. حق برادر دینی، حق همسایه، حق خویشاوند، حق فرزند و اولاد و پدر و مادر،حق زن و شوهر،حق شاگرد و استاد، حق مولا و بنده، حق همنشین و دوست و شریک، حق والی و رعیت، حق مشیر و مستشیر از جمله حقوقی است که در آن حدیث ارزشمند بیان شده است.

در جامعۀ اسلامی، مسلمان متعهد خود را نسبت به برادران دینی مسؤول احساس می‌کند و تکالیفی بر عهدۀ او است. طبعا هر مسلمانی باید این حق را بر گردن خویش احساس کند و آن گونه که یاد شد،مراعات و به کار بستن اینها طرفینی باید باشد، تا اثر خویش را بگذارد. این حقوق بسیار است، به برخی از آنها که در احادیث اسلامی آمده است،

اشاره می شود:

1. اینکه مسلمان آنچه را برای خود دوست دارد و می پسندد، برای برادر دینی خودش هم بپسندد و آنچه را که خود نمی پسندد، برای دیگران هم نپسندد و روا نشمارد. این اولین و مهمترین حقی است که هر مسلمان  بر گردن ما دارد و روایات بسیاری در این زمینه نقل شده است، حقی بسیار مهم، اما بسیار آسان و اندک ولی در عمل، بسیارمشکل!

امام صادق(ع) به معلی بن خنیس در حدیثی که به برشماری این حقوق پرداخته است، می فرماید:

«ایسرحق منها ان تحب له ما تحب لنفسک و تکره له تکره لنفسک، آنچه برای خود دوست می داری، برای او هم دوست بداری و آنچه برای خویش ناخوشایند می دانی، برای او هم ناخوشایند بدانی !...»(1) البته گفتن این سخن آسان است، اما عمل به آن بسی دشوار!

2. اینکه مسلمان، مسلمان دیگر را با دست و زبان نرنجاند.

خدا را برآن بنده بخشایش است                                            که خلق از وجودش درآسایش است

و این از مهمترین اصول اخلاقی و معاشرتی اسلام و نشانۀ مسلمانی است. تا آنجا که رسول خدا(ص) فرموده است: « المسلم من سلم المسلمون من لسانه و یده، مسلمان کسی است که مسلمانان از زبان و دست او در سلامت و آسایش باشند». (2)

3. اینکه مسلمان در برابرمسلمان، متواضع باشد و از تکبر بپرهیزد.

4. حرف دیگران را دربارۀ مؤمن و مسلمان نشنود و نپذیرد و به سخن چینیها گوش ندهد و درپی خطاها و عیوب نباشد. و اگر هم نقطه ضعفی از کسی شنید یا فهمید، آن را فاش نسازد و آبرویش را نبرد. کسی که در پی عیوب مسلمین باشد از نظر مسلمانی و دینی گرفتار سقوط است و از ولایت خدا بیرون رفته، در ولایت شیطان قرار می گیرد. پیامبر اسلام(ص) فرمود:«یا معشر من اسلم بلسانه و لم یسلم بقلبه، لا تتبعوا عثرات المسلمین فانه من تتبع عثرات المسلمین تتبع الله عثرته و من تتبع الله عثرته یفضحه، ای گروه کسانی که به زبان مسلمان شده اید ولی دلها مسلمان نشده است! در پی عیبها و لغزشهای مسلمانان نباشید، چرا که هر کس درپی شمارش و یافتن عیبهای مسلمانان باشد، خدا هم پی جوی عیب او خواهد شد و هرکه را که خدا در پی عیوبش افتد، رسوایش می سازد». (3)

5. پرهیز از قهر کردن و قطع رابطه، و اگر هم مفارقت و قطع ارتباط پیش آمد، آن را بیش از سه روز طول ندهد. در این مورد فضیلت از آن کسی است که زودتر آشتی کند و در صلح کردن پیش قدم گردد. هراندازه که این جدایی بیشتر شود، شیطان خوشحال تر می‌گردد. دراین زمینه هم احادیث بسیاری نقل شده است.

6. بی اجازه و سرزده وارد بر خانۀ برادر مؤمن نشود و اگر می خواهد داخل خانه یا اتاق یا محل کار او بشود،قبلا" اجازه بگیرد.

 7. برخورد با افراد، با چهره ای گشاده و خندان و کدورت زدا و زدودن غم و اندوه از دل برادر ایمانی و ادخال سرور و شادمانی بر یک مسلمان، که این کار، نزد خداوند، پاداشی عظیم دارد.

8. وفای به عهد و عمل کردن به وعده و پرهیز از خلف وعده، یکی دیگر از حقوقی است که در روایات آمده و مسلمان در برابر مسلمان باید خود را به آن مواظف بداند. به تعبیرامام سجاد(ع) آن کسی که وعده می دهد و عمل نمی کند.منافق است. و رسول خدا(ص) فرمود:«من کان یومن بالله و الیوم الاخر فلیف اذا وعد، هرکس به خدا و روز قیامت ایمان دارد، هر گاه که وعده می دهد، به آن وفا کند». (4)

9. انصاف دربرخورد با مسلمانان، یعنی آن گونه که دوست دارد با خودش رفتارکنند و با او برخورد داشته باشند، خودش هم با دیگران همان‌گونه معاشرت کند. این فضیلت اخلاقی در احادیث، مایۀ عزت نزد خدا و نجات از آتش دوزخ در قیامت به شمار آمده است و در سخنی از امام صادق(ع)، به عنوان یکی از سخت ترین تکالیفی که خدا بر بندگانش مقرر کرده، به حساب آمده و در کنار انصاف، مواسات و ذکر خداوند در همه حال بیان شده است.(5)

10. احترام به بزرگترها و محبت و رفق نسبت به کوچکترها

11. اصلاح میان افراد و آشتی‌دادن آنان، که این وصیت پیامبر اسلام در همۀ دوران‌ها و توصیۀ حضرت علی(ع) در بستر شهادت و سفارش ائمۀ دیگر است و رسول خدا(ص) آن را به عنوان «افضل الصدقه» دانسته است و حتی دروغ مصلحتی برای زدودن اخلاف و ایجاد آشتی بین دو مسلمان مجاز شمرده شده است.(6)

12. پوشاندن عیوب مسلمانان جهت حفظ آبروی آنان. به تعبیر رسول خدا(ص) هرکس عیب پوش مسلمانی باشد، خداوند هم عیب او را در دنیا و آخرت می پوشاند.

13.پرهیز از حضور درجاهایی که سوءظن مسلمانان را برمی انگیزد. «پرهیز از مواضع تهمت» یک تکلیف است و چون ناپرهیزی از حضور در جاهایی که بدگمانی دیگران را سبب می شود، موجب به گناه افتادن آنان می شود، پس در مقابل مؤمنان وظیفه داریم که از این گونه حضورهای شائبه دار و سوءظن اور و مسأله ساز بپرهیزیم تا موجب به گناه افتادن دیگران نشویم.

14. رفع نیاز مؤمنان و تلاش در راه «قضاء حاجت» او و برطرف کردن مشکلاتش، یکی دیگر از «حقوق مسلمانی» است و در روایات، ثوابی بیش از نمازو روزه و حج و طواف برای آن بر شمرده شده است. بهره گیری از مال و قدرت و آبرو و وجهۀ خویش، برای یاری یک مسلمان و برطرف کردن رنج و مشکل و گرفتاری او از عظیم ترین تکالیف ما در برابر برادران دینی است.

تا توانی به جهان خدمت محتاجان کن                         به دمی یا درمی یا قلمی یا قدمی

15. حفظ عرض و آبروی یک مسلمان در غیاب او و اگر کسی به یک مسلمان تهمتی زد، دفاع از او واجب است و اگر بتواند دفاع کند و تهمت را دفع کند ولی کوتاهی و سستی کند، به مقتضای روایات، در گناه تهمت زنندگان شریک است. کسی نزد پیامبر اکرم(ص) از مسلمانی بدگویی کرد و به آبروی او متعرض شد. رسول خدا آن سخن را رد کرد و از او دفاع نمود، سپس فرمود: هرکس از آبروی و حیثیت برادر دینی اش دفاع کند. این دفاع در قیامت حجابی از آتش می شود و او را حفظ می کند:«من رد عن عرض اخیه کان له حجابا من النار».(7)

16. سلام و مصافحه و معانقه. در روایات بی شماری است که مسلمان وقتی به مسلمان دیگر می رسد، سلام دهد، دست بدهد و مصافح ومعانقه کند، اگر او عطسه کرد، در پاسخ عطسه‌اش دعا کند و از خداوند برای او رحمت بطلبد.

17.عیادت، دیدار، تشییع جنازه، زیارت قبور، تسلیت و تعزیت به خانواده، دعا پس از فوت و... اینها از جمله حقوقی است که برعهدۀ مسلمان است. اگر برادر دینی‌اش بیمارشد، به عیادت او برود. اگر از سفر آمد یا از حج برگشت، او را زیارت کند، یا کلا مسأله دید و بازدید و رفت و آمد با برادر دینی. و اگر از دنیا رفت، در تشییع جنازه اش شرکت کند و برای تسلیت گویی به بستگان و فرزندان او، به خانه اش سرکشی کند، سر قبر او حاضر شود، دعا و فاتحه بخواند، پس از فوت، کارهای صالح و شایسته به نیت و نیابت از برادر دینی انجام دهد و ثوابش را هدیه به روح او کند.

حقوقی که یاد شد، نه همۀ حقوق، بلکه برخی از حقوق مسلمانی است که برای هر کدام احادیث فراوانی در منابع ما نقل شده است که جهت پرهیزاز طولانی شدن بحث، به اشاره ای بسنده کردیم.

اما مناسب است که چند حدیث نسبتا جامع هم در همین مقوله ها عرضه کنیم، تا با حقوق متقابل دینی آشنا گریم.

امام باقر(ع) فرمود: از جمله حقوق مؤمن بر برادر دینی اش این است که: گرسنگی او را برطرف سازد، راز و عیب او را بپوشاند، رنج و اندوهش را برطرف سازد، قرض و بدهی او را بپردازد و هر گاه از دنیا رفت، جایگزین او در رسیدگی به وضع خانواده و فرزندانش باشد.(8)

پیامبر اکرم(ص) فرمود: مؤمن هفت حق بر گردن مؤمن دارد که از سوی خدا واجب شده است.

1. در پیش رو، احترامش کند.

2. در دل، محبت او را داشته باشد.

3. در مال خود، مواسات نسبت به او داشته باشد.

4. غیبت او را حرام شمارد.

5. هنگام بیماری به عیادتش رود.

6. پس از مرگ، در تشیع جنازۀ او شرکت کند.

7. پس از فوت او، در باره اش جز خیر و نیکی نگوید.(9)

معلی بن خنیس گوید: از امام صادق(ع) پرسیدم: حق مؤمن بر مؤمن چیست؟ حضرت فرمود: می ترسم که بدانی و عمل نکنی و آنها را تباه سازی.

گفتم: لاحول ولا قوة الا بالله، یعنی ان شاءالله به یاری خدا عمل خواهم کرد. فرمود: «مؤمن برگردن مؤمن هفت حق دارد که همه واجب است و اگر هر کدام را ضایع و تباه کند از ولایت خدا بیرون و طاعت الهی را نافرمانی کرده است:

«اول»: اینکه آنچه برای خود دوست می داری او هم دوست بداری و آنچه برخود نمی پسندی برای او هم نپسندی.

«دوم» اینکه با جان و مال و زبان و دست و پایت او را یاری کنی.

«سوم» آنکه برای او «چشم» و «راهنما» و «آینه» باشی (ان تکون عینه و دلیله و مرآته)

«پنجم» آنکه چنین نشود که تو سیر باشی و او گرسنه، تو سیراب باشی و او تشنه، تو پوشیده باشی و او عریان!

«ششم» آنکه اگر خادم یا همسری داری که کارهای تو را انجام می دهد و او بی همسر است، خدمتگزار خودت را بفرستی که لباسهایش را بشوید. برایش غذا بپزد و برایش جا بیندازد.

«هفتم»: آنکه قسم خوردن او را بپذیری، دعوتش راقبول کنی، دربیماری اش به عیادتش بروی، درمرگش برای تشییع جنازه حاضرشوی و اگر حاجت و نیازی دارد، در رفع آن بکوشی و نگذاری که او از تو درخواست کند(یعنی پیش ازآنکه اودرخواست کند، خودت به رفع مشکلش اقدام کنی). هرگاه چنین کردی(وبه این وظایف عمل نمودی) ولایت توبه ولایت خدا متصل می گردد».(10)

مراعات این وظایف متقابل، جامعه‌ای آرمانی، با صفا و صمیمیت، هم‌بسته و منسجم، عاطفی و نیرومند پدید می آورد که ازحرارت ایمان و شوق برخوردار است و آحاد و افراد، در سایۀ این مودت و صداقت و مراعات، به قدرتی استوار و مجموعه ای مستحکم و خلل ناپذیر تبدیل می شوند و جامعۀ اسلامی به عزت و اقتدار می رسد.(11)

پایان این بحث را حدیثی از امام صادق(ع) قرار می‌دهیم که در بارۀ ادای حق مؤمنان فرمود:

«ما عبدالله بشیء افضل من اداء حق المؤمن، خداوند، به چیزی برتر از «ادای حق مؤمن» عبادت نشده است».(12)

پاورقی:

(1) محجة البیضاء، ج3، ص354.

(2)  همان،ص358.

(3) اصول کافی، ج2، ص355.

(4) همان، ص364.

(5) همان، ص145.

(6) محجة البیضاء، ج 3، ص373. در این زمینه از جمله ر.ک: دروغ مصلحت آمیز، سید حسن اسلامی.

(7) همان،ص393.

(8) میزان الحکمه،ج2،ص482.

(9) بحارالانوار،ج71،ص222.

(10) اختصاص،شیخ مفید،ص28.

(11) برای شناخت بیشتر این حقوق و وظایف، ر.ک: قاموس الاخلاق و الحقوق، عباس مخبردزفولی، نشربوستان کتات.

(12) بحارالانوار،ج71 ،ص243./971/پ202/ن

ارسال نظرات