یادداشت؛
«از تدافع تا تهاجم» پیام راهبردی رهبر انقلاب به جبهه فرهنگی اسلام
سخن رهبر معظم انقلاب در حقیقت دعوتی به «تغییر میدان نبرد معرفتی از دفاع به حمله» است. در فضای رسانهای و فکری، لازم است نیروهای انقلابی نهتنها به پاسخ شبهات بپردازند؛ بلکه ضعفهای دشمن را با زبان منطق، داده و روایت جهانی آشکار کنند.
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در سالروز میلاد پر برکت حضرت فاطمه زهرا(س)، در تاریخ 20 آذرماه 1404 مبنی بر اینکه «در شبههآفرینیها به دفاع اکتفا نکنید، به نقاط ضعف دشمن هجوم بیاورید» بیانگر تغییر سطح مواجهه فکری، رسانهای و تمدنی با دشمنان انقلاب اسلامی است.
این راهبرد، از مرحله «دفاع واکنشی» به مرحله «هجومی کنشمحور» گذر میکند؛ یعنی در برابر جنگ شناختی و رسانهای غرب، انفعال جای خود را به ابتکار و کنش هوشمندانه میدهد. برای فهم علمی این راهبرد، باید نخست ساختار دشمنان اصلی انقلاب (یعنی ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی) را از منظر نقاط ضعف بنیادی تحلیل کرد.
۱. بحران هویت تمدنی غرب
نخستین ضعف بنیادین دشمن، بحران هویت تمدنی در غرب است. نظام لیبرالدموکراسی، پس از فروپاشی شوروی، بهظاهر تنها گفتمان غالب جهان شد، اما بهدلیل تهی شدن از معنویت و عدالت، از درون دچار فروپاشی ارزشی شد. جامعه آمریکایی و اروپایی امروز با افزایش بیسابقه افسردگی، فروپاشی خانواده، اعتیاد به تکنولوژی و احساس پوچی روبهرو است. اندیشه لیبرالی که انسان را محور همه چیز میدانست، نتوانست پاسخگوی نیاز معنوی نسلها باشد؛ از اینرو، غرب از درون دچار بحران معنا شده است؛ درحالی که انقلاب اسلامی با طرح «مدل جدیدی از زندگی» بر پایه معنویت، عدالت و خانواده، نقطه مقابل این بحران را به جهان عرضه کرده است. همین تفاوت ماهوی، موجب ترس راهبردی غرب از گسترش الگوی فرهنگی ایران اسلامی شده و تمامی هجمه های خود را به سوی نابودی فرهنگ ایرانی – اسلامی، متمرکز کرده است.
۲. وابستگی اقتصادی آمریکا به نظام سرمایهداری مالی
اقتصاد ایالات متحده بهطور فزاینده بر پایه بدهی و چاپ پول بدون پشتوانه بنا شده است. نظام بورس و دلار، بیش از یک قرن ستون قدرت این کشور بود؛ اما امروزه بدهی ملی آمریکا از مرز ۳۴ تریلیون دلار گذشته و هر سال بخش اعظم مالیات مردم صرف پرداخت بهرهی اوراق خزانه میشود. این وابستگی مالی باعث شکنندگی شدید در زمان بحرانهای جهانی میشود. تحریمها و فشارهای اقتصادی که آمریکا علیه دیگر ملتها اعمال میکند، تبلور نوعی «سلاح مالی» است، اما همین ابزار اکنون به ضد خود تبدیل شدهاست؛ زیرا کشورهایی چون چین، روسیه، و حتی برخی دولتهای اروپایی در حال فاصله گرفتن از دلار و سیستم سوئیفت جهانیاند. برای جبهه مقاومت اسلامی، این ضعف یک فرصت راهبردی است: توسعه تجارت مبتنی بر پولهای مستقل منطقهای، پیمانهای ارزی اسلامی، و مقابله با سلطه دلار میتواند به افول هژمونی مالی آمریکا سرعت دهد.
۳. بحران مشروعیت سیاسی در داخل آمریکا و اسرائیل
هر دو دشمن اصلی انقلاب، در داخل خود با بحران مشروعیت جدی روبهرو هستند. در آمریکا، دوگانگی عمیق اجتماعی میان جناحهای سیاسی و شکاف فرهنگی میان ایالتها، هویت ملی را متزلزل کرده است. اعتراضهای گسترده، رشد جریانهای ضدنژادپرستی و افزایش بیاعتمادی به رسانهها، نشان از بحران در مشروعیت سیاسی دارد. در رژیم صهیونیستی نیز، بهواسطه جنگ غزه و شکستهای پیاپی نظامی، شکاف قومی و مذهبی میان یهودیان اشکنازی و سفاردی و میان سکولارها و مذهبیها به اوج رسیده است. مهاجرت معکوس و فرار سرمایه از سرزمینهای اشغالی نشانه آشکار این فروپاشی داخلی است.
این فروپاشی مشروعیت، زمینه را برای تقویت جبهه مقاومت فراهم کرده است؛ چراکه وفاداری جمعی مردم منطقه به آرمان آزادی فلسطین روزبهروز بیشتر میشود، درحالیکه رژیم صهیونیستی از درون تهی میگردد.
۴. ضعف اخلاقی و انسانی در نظام سلطه
یکی از مهمترین نقاط ضعف دشمن، فروپاشی اخلاقی و انسانی نظام سرمایهداری و استعماری است. رفتارهای دوگانه غرب در عرصه حقوق بشر، حمایت از نسلکشی در غزه و کاربرد رسانه برای تحریف واقعیت، چهره حقیقی قدرتهای استکباری را آشکار ساخته است. امروز در جهانِ پر از ارتباطات دیجیتال، افکار عمومی جهانی نسبت به این تناقضها حساستر از گذشته شدهاست. در واقع، ابزار رسانهای مدرن که غرب برای سلطه بر افکار عمومی خلق کرد، حالا به ابزاری علیه خود تبدیل شده و «جنگ روایتها» به نفع ملتهای مظلوم درحال تغییر مسیر است.
۵. وابستگی امنیتی رژیم صهیونیستی به حمایت آمریکا
اسرائیل بدون پوشش امنیتی و اطلاعاتی ایالات متحده، توان بقا ندارد. اشتباهات راهبردی نظامی در جنگ اخیر غزه نشان داد که اتکای بیش از حد به فناوری و اطلاعات غربی، نقطه ضعف اصلی رژیم صهیونیستی است؛ زیرا در برابر جنگهای مردمی و مقاومت چریکی، فناوری نظامی پیشرفته، کارایی محدودی دارد. با ادامه این روند، هرچه فشار مقاومت بیشتر شود، اتکای اسرائیل به آمریکا افزایش یافته و این وابستگی در نهایت موجب زوال هویت سیاسیِ آن خواهد شد.
سخن رهبر معظم انقلاب در حقیقت دعوتی به «تغییر میدان نبرد معرفتی از دفاع به حمله» است. در فضای رسانهای و فکری، لازم است نیروهای انقلابی نهتنها به پاسخ شبهات بپردازند؛ بلکه ضعفهای دشمن را با زبان منطق، داده و روایت جهانی آشکار کنند. دشمنان انقلاب اسلامی با بحرانهای عمیق در عرصههای هویت، اقتصاد، اخلاق، مشروعیت سیاسی و امنیت روبهرو هستند و آینده تمدنی آنان در حال افول است. در مقابل، نظام جمهوری اسلامی اگر بر محور معنویت، عدالت، خانواده و استقلال فرهنگی خود تکیه کند، میتواند به عنوان «گفتمان بدیل جهانی» مطرح شود.
این راهبرد هجومی، نه صرفاً برای منازعه تبلیغاتی؛ بلکه برای بازسازی رسانه حقیقت و انتقال آن به افکار عمومی جهانی است؛ زیرا امروز جنگ واقعی، جنگ شناختهاست و در این میدان، کسی پیروز است که بتواند نقاط ضعف تمدن رقیب را علمی، مستند و عمیق آشکار سازد.
ارسال نظرات